خبری از «فلوکستین» و «دپاکین» نیست!

آفتاب‌‌نیوز :

«سحر» بعد از زایمان به افسردگی شدیدی دچار شد. پذیرش فرزند اول برایش بسیار سخت بود، تا دو ماه نمی‌توانست دخترش را در آغوش بگیرد، فقط گریه می‌کرد و شب‌ و روز خودش را در اتاقی تاریک حبس کرده بود. حتی نتوانست به فرزندش شیر دهد و آن‌ طور که خودش شرح می‌دهد، تمام زندگی‌اش به خاطر این افسردگی تغییر کرد. ماه‌ها طول کشید تا سراغ روانپزشک رفت و با دارودرمانی توانست از شدت بیماری کم کند. پزشک از قرص «فلوکستین» استفاده کرد و حالا که باید دُز دارو را بیشتر کند، این قرص در بازار نایاب شده است؛ «دکتر حدود شش ماه قرص فلوکستین را که بسیار با شرایط من سازگار بود، تجویز کرد. تا الان سه داروخانه را گشته‌ایم و حتی همسرم از طریق دوست و آشنا پرس‌وجو کرده تا قرص را پیدا کند اما این دارو اصلا وجود ندارد. نگران هستیم، خیلی طول کشید تا راضی شدم سراغ دارودرمانی و روانپزشک بروم، دست‌ودلم می‌لرزد که داروی دیگری به جز این قرص مصرف کنم. دکتر پیشنهاد داروی جایگزین داده اما عوض‌کردن یک دارو بعد از چندین ماه برایم سخت است. حتی به خاطر هزینه‌های بالای مشاوره‌های روان‌درمانی امکان استفاده از خدمات رفتاردرمانی در کنار دارودرمانی برایم مقدور نبود، حالا هم امکان دارد کاملا از رفتن پیش روانپزشک منصرف شوم... .»

مردم به خاطر کمبود یا نبود دارو موش آزمایشگاهی شده‌اند

«آریا» نوجوان ۱۶ ساله‌ای است که به خاطر تشنج «دپاکین» مصرف می‌کند. پدرش می‌گوید: «دپاکین ۲۰۰، اصلا وجود ندارد. به چند داروخانه و ویزیتور آشنا هم سپردم و حاضرم بابت پیداکردنش، شیرینی بدهم و چند برابر هزینه کنم اما همه ما را ناامید کرده‌اند. پسرم حدود دو سال است از این قرص مصرف می‌کند که اگر پیدا نشود به داروی جایگزین نیاز دارد که آن هم عوارض جدی دارد. واقعا برایمان سؤال است که خانواده‌های مسئولان درگیر پیداکردن دارو نیستند که مردم این‌ طور سرگردان شدند؟ عوض‌کردن دارویی که برای مدت طولانی مصرف شده و قبل از آن داروهای زیادی هم امتحان شده و بیمار تنها از یک نوع جواب گرفته کار سختی است. مردم به خاطر نبود یا کمبود دارو موش آزمایشگاهی شدند، پزشک هم مقصر نیست و ناچار است طبق موجودی داروخانه‌های کشور دارو تجویز کند. ما هم که چاره‌ای نداریم، باید به دست دکتر نگاه کنیم و با سلام و صلوات یا نذر و نیازکردن سراغ داروخانه برویم.»

این روزها در کنار تنگناهای حاصل از مشکلات اقتصادی، خانواده‌های زیادی عزیزشان را از دست دادند، خیلی‌ها در اوج نگرانی، رنج و سختی نگهداری از بیماری را در خانه به جان خریدند، قرنطینه شدند، در خانه ماندند یا با وجود اوج همه‌گیری، مجبور به انجام کار در بیرون از منزل بودند تا لقمه نانی درآورند، عده‌ای شغلشان را از دست دادند یا درآمدشان به خاطر شرایط پیش‌آمده تغییر کرد و از رونق افتاد، ورشکست شدند یا بدهی زیادی بالا آوردند، خانواده‌ای در خانه‌های استیجاری کوچک، بچه‌ها را کنترل کرده یا زخم‌زبان‌های همسایه یا صاحب‌خانه را تحمل کردند، وقوع خشونت‌های خانگی میان زن و شوهر، کودک‌آزاری، فرزندآزاری، زن‌آزاری، سالمندآزاری، خودآزاری و در نهایت خودکشی و ... همگی زنگ هشداری محسوب می‌شوند که نشان از در خطر بودن سلامت روح و روانمان دارد و بر این موضوع تأکید می‌کند که متولیان سلامت روان، روانپزشکان، روانشناسان و ... در این زمینه بیشتر از قبل مسئولیت دارند. حالا با کمبود یا نبود دارو، روانپزشکان هم دچار نگرانی شده و تا حد امکان در برابر کاستی‌ها مقاومت کرده‌اند. جایگزینی داروهای نایاب با نمونه‌های دیگر یکی از اقدامات آنها در این شرایط است که اگر چه عوارض خاص خود را به همراه دارد اما هیچ چاره‌ای جز این اقدام و حفظ خونسردی نداشتند تا بتوانند بیماران را هم نسبت به تغییر دارو راغب کرده و نگرانی را به بیمارانشان انتقال ندهند.

‌نبود دارو و خطر رها کردن ادامه درمان توسط بیماران

«مریم جلالی»، روانپزشک، در گفت‌وگو با خبرنگار «شرق» معضل کمبود دارو و نایاب‌شدن داروهای اعصاب و روان را تأیید می‌کند: «فلوکستین و تری‌فلوپرازین نایاب شده و بیمارانی که این داروها را طولانی‌مدت مصرف می‌کنند به آن وابسته شده و زمانی‌ که داروی جایگزین به آنها پیشنهاد می‌شود، نمی‌توانند آن را بپذیرند و دچار اختلال اضطراب شدید می‌شوند. حتی گفتن این جمله به آنها «فلوکستین موجود نیست» هم آنها را دچار استرس شدیدی می‌کند و نمی‌توانند این کمبود را بپذیرند. بیماری داشتم که دو شبانه‌روز از نبود دارو نخوابیده و نگران بوده است.»

او ادامه می‌دهد: «بیماری که افکار خودکشی و آسیب‌زدن به خود را دارد، به اجبار نزدیکانش، برای درمان به دکتر مراجعه کرده و حالا که دارویش پیدا نمی‌شود، به‌شدت در معرض آسیب قرار دارد. این بیمار ممکن است با رفتن به یک داروخانه و پیدانکردن دارو، سراغ داروخانه بعدی نرود، دارویش را پیدا نکند و دوباره به روانپزشک مراجعه نکرده و درمان را هم قطع کند. این بیمار به‌شدت در معرض خطر است. همان‌طور که آمار اقدام به خودکشی هم رو به افزایش است.»

‌کمبود داروهای تولیدی شرکت‌های مطرح ایرانی

این متخصص اعصاب و روان، رشته روانپزشکی را نیازمند توجه ویژه و بیشتری می‌داند: «برای مسئولان تأمین داروهای قلب، فشار خون و ... بیشتر اهمیت دارد تا داروهای اعصاب و روان و همین بی‌توجهی باعث شده مردم هم به‌ جای مراجعه به متخصصان اعصاب و روان، سراغ متخصصان داخلی بروند و درباره مشکلات روحی و روانی‌شان مشاوره یا دارو بخواهند. یا همین بی‌توجهی‌ها باعث شده همچنان درمان افسردگی، وسواس، استرس، نگرانی و حتی اسکیزوفرنی بسیار لوکس محسوب شود. این در حالی است که مشکلات اعصاب و روان، آمار طلاق، اعتیاد، آسیب‌های اجتماعی و ... را افزایش داده و آمار مراجعه‌کنندگان بدحال از نظر روح و روانی نیز بسیار زیاد شده است. حتی این کم‌توجهی مسئولان و مردم باعث شده تنها در کنار بیمارستان اعصاب و روان، گل‌فروشی وجود ندارد.

این روانپزشک شیوع بیماری کرونا و افزایش مشکلات روحی - روانی را مرتبط با یکدیگر می‌داند: «مردم با خانه ماندن و رعایت اصول بهداشتی دچار وسواس‌های شدید شده‌اند و بیماری‌های افسردگی، استرس و وسواس‌های فکری هم بیشتر شده است. خانواده‌های زیادی عزیزانشان را از دست داده‌اند، تمام این مشکلات، ضرورت توجه به بیماران روحی و روانی را چندین برابر می‌کند. یک بیمار مبتلا به فشار خون به‌راحتی داروی مکمل یا جایگزین را قبول می‌کند اما یک بیمار وابسته به داروهای اعصاب و روان دچار آسیب‌های فراوانی در این پروسه می‌شود. در حال‌ حاضر تمام داروهایی که برای بیماران تجویز می‌شود، از دسته داروهای ایرانی هستند اما مطابق با شرکت‌های تولیدکننده، از کیفیت و اثربخشی متفاوتی برخوردار هستند و داروهای ایرانی مربوط به شرکت‌های مطرح هم کمیاب شده‌اند.»

امکان تهیه دارو از خارج کشور برای همه وجود ندارد

«میلاد شهاب»، روانپزشک، نیز در گفت‌وگو با «شرق» با ارائه فهرستی از داروهای اعصاب و روان، نایاب یا کمیاب‌شدن دارو در شرایط فعلی را بسیار آسیب‌پذیر ارزیابی می‌کند: «تنها تعداد محدودی از بیماران از طریق دوست و آشنا می‌توانند داروهایی را از خارج کشور تأمین کنند و امکان تهیه دارو از بازار آزاد هم برای همه امکانپذیر نیست. در حال‌ حاضر پزشکان حوزه اعصاب و روان برای تجویز داروها با مشکلات زیادی مواجه هستیم و جایگزین‌کردن دارو یا تطابق آن با شرایط بیمار به‌سختی انجام می‌شود. برای مثال داروی «تری‌فلوپرازین» که یک داروی ضد روانپریشی بوده، در داروخانه‌ها پیدا نمی‌شود. همچنین داروی لیتیوم نیز هیچ جایگزینی ندارد و داروهای دیگر هم کارایی ندارند. داروی «فلوکستین» ۱۰ یا ۲۰ تنها داروی ضد افسردگی و سبک است که کاهش وزن و افزایش انگیزه می‌دهد و تقاضای بیماران را برای استفاده از یک داروی سبک به‌خوبی جواب می‌دهد که متأسفانه این دارو وجود ندارد و کمبود آن می‌تواند صدمات جبران‌ناپذیری به‌ همراه داشته باشد. داروی «ونلافاکسین» با نام تجاری «افکسور» هم که داروی ضد افسردگی است و برای درمان اختلال افسردگی، اضطراب فراگیر، اختلال اضطراب اجتماعی یا پانیک تجویز می‌شود، در داروخانه‌ها وجود ندارد.»

کمبود «دپاکین» و مشکلات حاصل از آن

او با ارائه فهرستی از کمبودهای دارویی در کشور که روانپزشکان را به مرحله استیصال رسانده است، ادامه می‌دهد: «داروی «دپاکین» که یک داروی ضد تشنج و نوسانات خلقی است به‌ندرت پیدا می‌شود. داروی «سیپرالکس»، «ریتالین» سوئیسی، «ولبان» هم نایاب است و کمبودشان بسیار آسیب‌رسان است. برای داروی «لیتیوم» هیچ جایگزینی وجود ندارد و اگر هم دارویی باشد، کارایی لازم را ندارد. زنان بارداری که صرع دارند و به داروی «دپاکین» دسترسی ندارند، شرایط سختی را تجربه می‌کنند. نرسیدن داروی «دپاکین» به بچه‌های بیش‌فعال باعث می‌شود که تمرکز کافی برای درس‌خواندن نداشته باشند و خانواده را نگران می‌کنند. داروی «سیتالوپام هگزال» ۲۰ و ۴۰ که بسیار تجویز می‌شد و در میان بیماران بازخورد مثبتی داشت هم کمیاب شده است. قرص «تگرتول» یا «کاربامازپین» ۲۰۰ و ۴۰۰ برای درمان صرع و اختلال دوقطبی کارایی دارد که در بازار پیدا نمی‌شود. همچنین داروی پاروکسات برای درمان افسردگی، اختلال هراس و اضطراب، درمان آلزایمر و ... تجویز می‌شد که کمیاب شده است. داروی «زولوفت» و «اکسلون» نیز برای مشکلات حاصل از وسواس، اختلال استرس پس از سانحه و ضد افسردگی و داروی دوم برای آلزایمر تجویز می‌شد که جایگزینی در ایران ندارند.»

‌افزایش مشکلات روحی با کمبود داروهای روانپزشکی

«فربد فدایی»، روانپزشک، که این روزها با مشکلات تجویز دارو برای بیماران روبه‌روست، در گفت‌وگو با خبرنگار «شرق» می‌گوید: «در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق هم دارو نایاب و کمیاب بود اما حالا با گذشت بیش از ۳۰ سال از جنگ در کشور توقع داریم که داروها به‌راحتی در اختیار بیماران قرار گرفته و دغدغه‌ای در این زمینه وجود نداشته باشد اما متأسفانه مشکلات دارویی حادتر از زمان جنگ شده است.»‌

او کمبود دارو در بخش اعصاب و روان را بسیار خطرناک دانسته و اعلام می‌کند که تمام گروه‌های بیماران با معضلات کمبود دارو روبه‌رو هستند: «بیماران حوزه اعصاب و روان در مدت زمان طولانی دارو مصرف می‌کنند و یک داروی مناسب با بررسی‌های همه‌جانبه روی وضعیت بیمار تجویز یا تغییر داده شده به همین دلیل کمیابی در بخش دارو می‌تواند تمام تلاش پروسه درمان را زیر سؤال برده و اجبار یا ناچاری برای استفاده از داروهایی از طبقات دیگر، شرایط بیمار را بحرانی کند. ما معمولا به پزشکان جوان‌تر توصیه می‌کنیم که در این شرایط داروی جایگزینی را لحاظ کنند؛ در حالی‌ که این کار همیشه هم جواب نداده و مثل شرایط فعلی، داروهای جایگزین هم نایاب شده و مشکلات مضاعفی را برای بیماران ایجاد می‌کند.»

‌برای تولید دارو وابسته هستیم!

«فدایی» به اساس کار روانپزشکی اشاره کرده و آن را وابسته به صنعت دارویی می‌داند: «درست است که بسیاری از بیماران به رفتاردرمانی نیازمند هستند اما واقعیت این است که اگر بیمار از ابتدا دارو مصرف نکند، آمادگی لازم برای رفتاردرمانی را ندارد. بنابراین بیماری‌های ساده روانی مثل اضطراب، افسردگی، روانپریشی‌ها، اختلالات و ... به دارودرمانی نیاز دارند و زمانی که کار دارودرمانی را شروع می‌کنند، پروسه درمان طولانی می‌شود و با نبود یا کمبود دارو، تنظیم وضعیت درمان دستخوش تغییر و بی‌نظمی می‌شود و این مسئله در روابط میان‌فردی و اجتماعی فرد مؤثر بوده و حتی آثار منفی آن در جامعه نیز به چشم می‌خورد.»

این روانپزشک نبود صنعت داروسازی در کشور را علت اصلی این کمبودها اعلام می‌کند: «مکرر اعلام می‌شود که بیش از ۹۰ درصد داروها در ایران ساخته می‌شود و وابستگی خاصی در این زمینه به خارج از کشور نداریم اما واقعیت این است که بسیار وابسته به کشورهای دیگر هستیم. مواد اولیه تمام داروها از کشورهای دیگر تأمین شده و در بیشتر موارد ساده‌ترین نیازهای داروسازی ما مثل شیشه و ... هم با وجود توانمندی‌هایمان، در داخل کشور تأمین نمی‌شود که امیدوار هستیم این معضلات دارویی در تشکیلات جدید وزارت بهداشت بررسی و اصلاح شود.»

سرگردانی متقاضیان داروهای اعصاب و روانپزشکان

فدایی بر ضرورت درمان انواع مشکلات روحی و روانی از دوران نوجوانی تأکید می‌کند: «مشکلات روانی بسیار متنوع و گسترده است و متأسفانه از هر پنج نفر دست‌ کم یک نفر دچار اختلال روانی است که به درمان نیاز دارد. بیماری‌های روانی عموما از سن نوجوانی و جوانی شروع می‌شود. بنابراین وقتی فرد در بهترین سال‌های عمر با بیماری روحی مواجه می‌شود، مسائل شغلی، تحصیلی، خانوادگی و ... فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. به همین دلیل مشکلات روانی باید بسیار سریع تشخیص و درمان شوند. بسیاری از بیماری‌ها خفیف هستند به همین دلیل از سوی بسیاری از افراد جدی گرفته نمی‌شوند و فرد مبتلا به علائم خفیف، سال‌های زیادی درد و رنج زیادی را تحمل می‌کند؛ در صورتی‌ که امکان درمان بیماری‌ها با علائم خفیف و کمتر، ساده‌تر بوده و تبعات آن کمتر است.»

وظیفه دولت این است که برای تمام گروه‌های سنی و اقشار جامعه امکان دسترسی به خدمات روانی را فراهم کند: «هزینه‌های رفتاردرمانی و روانپزشکی در کشور ما نسبت به سایر کشورها کمتر است اما شرایط سخت اقتصادی باعث شده تا مردم امکان پرداختن به مسائل روحی را نداشته باشند و در این زمینه شرکت‌های بیمه‌ای باید همراه مردم باشند. متأسفانه در کنار مهم تلقی‌نشدن رفتاردرمانی و پیدانشدن بسیاری از نسخه‌های درمانی، بیماران زیادی از شهرستان به سمت شهرهای بزرگ یا تهران سرگردان شده و روانپزشکان نیز مجبور به تغییر داروها هستند که این کار مستلزم ارزیابی دوباره مشکلات روحی، تداخلات دارویی و مسائل دیگر بوده و فشار زیادی به پزشک و بیماران وارد می‌کند.»

منبع خبر: آفتاب

اخبار مرتبط: خبری از «فلوکستین» و «دپاکین» نیست!