روز ملی سینما/جای انتظامی، مشایخی و کشاورز خالی تر از همیشه

خبرگزاری میزان - بیست و یکم شهریور ماه مصادف است با روز ملی سینما است و سینمای ایران جشن روز ملی سینما در سال ۱۴۰۰ را در حالی طی می‌کند که امسال و پس از یک سال پر فراز نشیب کرونایی سینما‌ها توانسته‌اند هرچند محدود فعالیت خود را از سر بگیرند و این یک روزنه امید برای اهالی خسته سینما در طول نزدیک به دوسال گذشته است. در ادامه این گزارش به تاریخچه سینمای ایران از سال‌های دور تا به امروز پرداخته‌ایم که در ادامه خواهید خواند: 

ورود نخستین دستگاه سینماتوگراف به ایران در سال ۱۲۷۹ هجری خورشیدی توسط مظفرالدین شاه سر آغازی برای سینمای ایران به حساب می‌آید. نخستین فیلم صدادار فارسی، فیلم دختر لر بود که در سال ۱۳۱۲ خورشیدی توسط اردشیر ایرانی ساخته شد. 

نخستین سالن سینمای ایران در سال ۱۲۷۹ (۵ سال پس از اختراع جهانی آن توسط برادران لومیر) با نام «سینما سولی» که توسط کاتولیک‌ها در شهر تبریز تأسیس شده بود، آغاز به کار کرد؛ اما به دلیل عدم دسترسی به فیلم‌های جدید، در سال ۱۲۹۵ تعطیل شد.)

تا سال ۱۳۰۹ هیچ فیلم ایرانی ساخته نشد و اندک سینماهای تأسیس شده به نمایش فیلم‌های غربی که در مواردی زیرنویس فارسی داشتند می‌پرداختند. نخستین فیلم بلند سینمایی ایران به نام آبی و رابی در سال ۱۳۰۹ توسط اوانس اوگانیانس ساخته شد.

اولین‌های سینمای ایران

•    اولین فیلمبردار ایرانی:  میرزا ابراهیم خان عکاس باشی (۱۲۷۹)
•    اولین سینمای ایرانی:  گراند سینما (۱۳۰۵)
•    اولین فیلم صامت ایرانی:  آبی و رابی، اوانس اوگانیانس (۱۳۰۹)
•    اولین فیلم ناطق ایرانی: دختر لر، اردشیر ایرانی (۱۳۱۲)
•    اولین فیلم دوبله فارسی: دختر فراری، اسماعیل کوشان (۱۳۲۵)
•    اولین کارگردان زن ایرانی: شهلا ریاحی، فیلم مرجان (۱۳۳۵)
•    اولین مجله سینمایی ایرانی: ماهنامه سینمایی فیلم از (۱۳۶۱) تا به امروز

اولین فیلم ناطق

در سال ۱۳۱۲ خورشیدی اولین فیلم ناطق ایرانی به نام دختر لر توسط اردشیر ایرانی در بمبئی ساخته شد. استقبالی که از این فیلم شد، مقدمات ساخت چند فیلم ایرانی دیگر را فراهم کرد. تغییر جو سیاسی کشور طی سال‌های ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۷ و اعمال سانسور شدید و مواجهه با جنگ جهانی دوم فعالیت سینمای نوپای ایران را با رکود مواجه ساخت. هر چند نباید از نظر دور داشت که تا این دوره هنوز سینما در ایران جنبه عمومی نیافته بود و استفاده از معدود سینماهای موجود در تهران و شهرهای بزرگ، تقریباً مختص اشراف و قشرها خاصی از جامعه بود. از طرف دیگر در بین سازندگان فیلم نیز خط فکری خاصی وجود نداشت و به جز عبدالحسین سپنتا که به دلیل ویژگی‌های فرهنگی وی عناصر ادبیات کهن ایران در ساخته‌های وی به چشم می‌خورد، در بقیه موارد فیلم‌های ساخته شده عمدتاً اقتباسی ناشیانه از فیلمهای خارجی بود.

نخستین سالن سینمای عمومی

اولین سینمای عمومی در ایران توسط میرزا ابراهیم خان عکاسباشی در سال ۱۲۸۳ شمسی برابر با ۱۹۰۴ میلادی، افتتاح شد اما اولین سالن رسمی سینمای ایران در سال ۱۳۰۵ به نام سینما ایران در تهران ساخته شد.

دهه‌های بیست و سی

در سالهای بعد از ۱۳۲۲ فعالیت‌های فیلمسازی به دلیل تأسیس چند شرکت سینمایی توسط تعدادی سرمایه‌گذار و همچنین عمومی تر شدن سینما در بین مردم، گسترش یافت. اما متأسفانه از آنجایی که در این گسترش توجه به درآمد و سود حاصل از سرمایه‌گذاری تولید با محصولاتی عوام پسند و بی محتوا مواجه شد و این عناصر جزو سنت رایج فیلم سازی در این دوره گردید.  اسماعیل کوشان، ساموئل خاچیکیان، هوشنگ کاووسی، فرخ غفاری فیلم‌سازان مطرح این دوره به شمار می‌آیند که از این میان اسماعیل کوشان در تثبیت جریان سینمای تجاری عامه‌پسند ایرانی موسوم به فیلم فارسی نقش عمده‌ای داشت.

دهه چهل و پنجاه: موج نوی سینمای ایران

از سال ۱۳۴۴، سینمای فیلم فارسی اوج خود را تجربه کرد و موجی از فیلم‌های "گنج قارونی" سینماهای ایران را درنوردید. این روند طی سال‌های بعد از فرط تکرار به ابتذال کامل کشیده شد و در سال ۱۳۴۸ با ظهور فیلم‌هایی مانند گاو و قیصر تغییری اساسی کرد؛ جریان تازه‌ای ایجاد شد که موج نوی سینمای ایران لقب گرفت. از سویی تاًسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۴۸ فرصت مناسبی برای شکل‌گیری سینمای فرهنگی در ایران شد. همکاری یونسکو با این کانون به عنوان توزیع کننده فیلم‌های کودکان در ایران که با اعزام نورالدین زرین‌کلک به بلژیک عملی گردید، تأثیر مهمی بر ارتقاء سطح فرهنگی کانون گذاشت. جریان فرهنگی شکل گرفته از سوی سینماگران پیش‌رو همراه با ایجاد کانون پرورش فکری و همچنین کاهش استقبال عمومی از عناصر سرگرم‌کننده‌ای چون خشونت، جاهل مسلکی در بین قشرها جوان و بخصوص قشر تحصیل‌کرده کشور عواملی بودند که دست در دست هم، جریان نو و سازنده‌ای را در سینمای ایران طی سال‌های ۵۰ تا ۵۷ به وجود آوردند. 

سهراب شهید ثالث، بهرام بیضایی، عباس کیارستمی، خسرو سینایی، کامران شیردل، داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی، مسعود کیمیایی علی حاتمی، امیر نادری ،فریدون گله، بهمن فرمان آرا، خسرو هریتاش، پرویز کیمیاوی و... از افرادی بودند که با بهانه‌های غیر مادی نقش اساسی در این جریان داشتند و مقدماتی را فراهم نمودند تا سینمای ایران گام‌های مهمی در سال‌های بعد بردارد.

سینمای پس از انقلاب

بعد از انقلاب طی سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲ به دلیل نبودن ضوابط تدوین شده فیلمسازی، سینمای ایران پس از انقلاب به یک پوست اندازی فرهنگی رسید و قوانینی منطبق با قانون جمهوری اسلامی برای آن تنظیم و تثبیت گردید. پس از سال ۱۳۶۲ با تدوین ضوابط فیلمسازی که با توجه به شرایط پس از انقلاب تنظیم شده بود. تکامل کیفی فیلمسازان دهه پنجاه چون عباس کیارستمی، بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی تأثیر مثبتی بر روند فیلمسازی در ایران گذاشت که محصولات بدیعی را آفریدند و تحسین منتقدان جهانی را به همراه داشت. در این دوره فیلمسازان جوانی چون ابراهیم حاتمی کیا، مجید مجیدی و ابوالفضل جلیلی که با تمایلات مختلف پا به عرصه فیلمسازی گذاشتند و به مرور با مطالعه و پشتکار توانستند به صورتی هنرمندانه عناصر این هنر را بکار بگیرند، نقش موًثری در این تحول ایفا نمودند.

همچنین برقراری منظم سالانه دست کم یک جشنواره بین‌المللی فیلم که در بهمن ماه هر سال به نام جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در کشور برگزار می‌گردد نیز در ایجاد علاقه به سینما در قشر جوان کشور از یکسو و توسعه این هنر نقش مهمی ایفا نموده‌است. خانه سینما بزرگترین نهاد صنفی عوامل تولید فیلم سینمایی در ایران است. این نهاد شامل بیش از بیست صنف قانونی است.

 

سینمای پس از انقلاب ایران با کنار زدن موج فیلم فارسی های دوران پیش از خود به جریان سازی فرهنگی در کشور و منطقه مبدل شد. سینمای ایران پس از انقلاب تاریخ صعود سینما و سینماگران در عرصه های داخلی و خارجی بوده و با وجود فشارهای فراوان بین المللی همواره سینمای ایران بسیار جدی گرفته شده است.

فیلم‌هایی همچون مادر، سارا، خانه دوست کجاست؟، هنرپیشه، طعم گیلاس، جدایی نادر از سیمین، دلشدگان، حضرت مریم، محمد (ص)، می‌خواهم زنده بمانم، ملک سلیمان، شوکران، عروس، اجاره نشین ها، کلاه قرمزی و پسرخاله، شب بیست و نهم، رنگ خدا، آژانس شیشه ای، گاو، مهمان مامان، خیلی دور خیلی نزدیک، ماهی و گربه، پرویز، ابد و یک روز، یک تکه نان، قدمگاه، شیار ۱۴۳، چ، ناخدا خورشید و شهر موش‌ها بخش کوچکی از تنوع تولیدات کیفی سینمای پس از انقلاب اسلامی ایران است.

سینمای ایران در این سالها با وجود فراز نشیب های فراوان راه خود را همواره پیدا نموده و جریانات انحرافی هیچ گاه نتوانسته اند مسیر اصلی این هنر را تغییر دهند. این سینما در تاریخ خود افتخارات فراوانی را در عرصه جهانی نصیب خود نموده است که می توان به موارد زیر اشاره نمود.

•    خرس نقره‌ای بهترین کارگردانی فیلم برلین برای طبیعت بی جان ۱۹۷۴ سهراب شهید ثالث
•    جایزه خرس نقره‌ای جشنواره فیلم برلین برای فیلم باغ سنگی ۱۹۷۶ پرویز کیمیاوی
•    جایزه بهترین فیلم جشنواره سه قاره نانت، فرانسه، ۱۹۸۵، به فیلم دونده ساخته امیر نادری
•    برگزیده شدن بچه‌های آسمان جزء ۵ نامزد نهایی جایزه بهترین فیلم خارجی در اسکار ۱۹۹۸
•    برنده نخل طلای جشنواره فیلم کن برای فیلم طعم گیلاس ۱۹۹۷ عباس کیارستمی
•    برنده جایزه طلایی از جشنواره فیلم توکیو برای فیلم مسافر جنوب ۱۹۹۷ پرویز شهبازی
•    جایزه منتقدین جشنوارهٔ فیلم لندن ۲۰۰۲ برای فیلم من ترانه ۱۵ سال دارم رسول صدرعاملی
•    برنده جایزه ویژه  گلدن گلوب در سال ۲۰۱۱ به فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی
•    جایزه اسکار ۲۰۱۲ بهترین فیلم خارجی زبان برای فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی
•    جایزه قرقاول طلایی جشنواره  فیلم کرالا هند درسال ۲۰۱۳ برای بهترین فیلم پرویز مجید برزگر
•    برنده نخل طلای جشنواره فیلم کن برای فیلم فروشنده ۲۰۱۶ اصغر فرهادی  
•    برنده نخل طلای بهترین بازیگر مرد از جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ شهاب حسینی 

محمدعلی کشاورز، علی نصیریان، عزت الله انتظامی، داوود رشیدی، داریوش ارجمند، حسین گیل، جمشید هاشم پور، پرویز پورحسینی، رضا ژیان، ژاله علو، فخری خوروش، نیکو خردمند، حمیده خیرآبادی، ثریا قاسمی، جمیله شیخی، پرویز پرستویی، رضا کیانیان، مریلا زارعی، مجید مجیدی، ابراهیم حاتمی کیا، حمید فرخ نژاد، شهاب حسینی، اصغر فرهادی، عباس کیارستمی، داریوش مهرجویی، خسرو شکیبایی، حمید جبلی، علیرضا خمسه، داریوش خنجی، عبداله اسکندری، محمود کلاری، رضا عطاران، پوران درخشنده، آزیتا حاجیان، پرویز شهبازی و کمال تبریزی تعداد اندکی از بزرگان تاریخ سینمای ایران هستند.

انتهای پیام/

منبع خبر: خبرگزاری میزان

اخبار مرتبط: روز ملی سینما/جای انتظامی، مشایخی و کشاورز خالی تر از همیشه