ناظران می‌گویند؛ 'هر راهی را امتحان خواهیم کرد تا از کسانی که در خطرند محافظت کنیم'

ناظران می‌گویند؛ 'هر راهی را امتحان خواهیم کرد تا از کسانی که در خطرند محافظت کنیم'
بی بی سی فارسی
'هر راهی را امتحان خواهیم کرد تا از کسانی که در خطرند محافظت کنیم'
  • صنم نراقی آندرلینی*
  • مدیر شبکه بین‌المللی اقدام جامعه مدنی
۲۱ شهریور ۱۴۰۰ - ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۱، ۱۰:۵۹ GMT

مجموعه "ناظران می‌گویند"، بیانگر نظر نویسندگان آن است. بی‌بی‌سی می‌کوشد تا با انتشار مطالبی از طیف‌های گوناگون، چشم‌انداز متنوع و متوازنی از دیدگاه‌ها ارائه دهد.

منبع تصویر، Getty Images

پیش‌شمارهٔ افغانستان ۹۳ است. تلفنم شبانه‌روز زنگ می‌خورد. طاقت جواب‌دادن ندارم، چون می‌دانم جوابی ندارم. اما نمی‌توانم آن‌ها را نادیده بگیرم. می‌گویند «امیدوارم خسته نباشی. ببخشید که مزاحم می‌شوم. ممنون که به فکر مایی» و «اگر مرا پیدا کنن، مرا تکه تکه می‌کنند، لطفا بچه‌هایم را ببر». مهربانی، متانت و عذرخواهی‌شان از این‌که آرامش زندگی ما بر هم بخورد و بابت کمک به نجات زندگی‌شان، آدم را شرمسار می‌کند و نمی‌توان فراموشش کرد.

من مدیر سازمانی غیرانتفاعی هستم که از نهادهای زنان صلح‌ساز در ۴۰ کشور جنگ‌زدهٔ دنیا حمایت می‌کند. ما سال‌هاست که شرکایی در افغانستان داریم. آن‌ها زندگی خود را برای مراقبت از جوامع محلی خودشان، ادارهٔ پناهگاه‌هایی برای بازماندگان خشونت، تعلیم افسران پلیس زن، مستندسازی شکست‌های تلاش‌های متحدان برای بخش امنیت، حمایت از حقوق و عدالت، و ایجاد شبکه‌هایی از مردان برای جلوگیری از خشونت وقف کرده‌اند. فعالیت آن‌ها تمام کشور را شامل می‌شود.

این زنان صلح‌ساز همیشه برای داشتن یک کرسی در میز مذاکرات جنگیده‌اند تا اطمینان حاصل کنند که از شهروندان و حقوق زنان و اقلیت‌ها حفاظت می‌شود، اما طی ۲۰ سال گذشته از سوی دیپلمات‌ها و سیاسیون به حاشیه رانده شدند. دلیل تداوم و پایداری آن‌ها این بود که وقتی نخبگان سیاسی ‌ــ‌ یعنی آن‌هایی که قدرت و اسلحه و پول دارند ‌ــ‌ با هم معامله می‌کنند، مردم و خصوصا زنان و اقلیت‌ها فراموش می‌شوند یا نادیده گرفته می‌شوند. معلوم شد که حق با این زنان بوده است.

از زمان سقوط کابل، من و تیم کوچکم ‌ــ‌ همراه با گروهی از هم‌قطارانم که در سازمان‌های غیردولتی و دانشگاه، به‌عنوان دیپلمات، کارمندان دولت و پرسنل نظامی داوطلب فعالیت می‌کنند ‌ــ‌ دیوانه‌وار مشغول فهرست‌کردن اسامی افراد و رساندن لیست‌ها به دست مقامات دولتی بودیم، تا آن‌ها را در کاروان تخلیه و لیست پروازشان قرار دهند، با این فرض که مسئولیت حفاظت از افغان‌هایی را که حالا به خطر انداخته‌اند به عهد خواهند گرفت.

کسانی هم که به من زنگ می‌زنند، زنان پلیس، تحصیل‌کرده‌ها، سیاسیون، روزنامه‌نگاران و قضات هستند. یکی از مقامات همدل در پنتاگون گفت «آن‌ها مثل هدف متحرک هستند». اما در واقع بیشترشان سه هدفِ همزمان هستند: زن هستند، چهرهٔ مردمی، سیاسی یا امنیتی هستند، و هزاره هستند. لیست اولیهٔ ما به چندصد و حتی چندهزار نفر رسید. چرا سراغ ما می‌آیند؟ چون هیچ‌کس سراغ آن‌ها نرفته است.

  • زندگی زنان کابل زیر سلطه طالبان؛ همراه محرمت کجاست؟
  • کابینه طالبان؛ اداره افغانستان با نظم تازه‌ای شروع می‌شود
  • افغانستان: تغییرات بیست سال گذشته چه بوده؟
  • اعلامیه طالبان در مورد 'برخورد' با تظاهرات بدون مجوز؛ نگرانی سازمان ملل در مورد 'تضعیف' حقوق زنان

منبع تصویر، Getty Images

چون هیچ کمکی به ما نشد، ما خطرِ کار با کابوهایی که پیشنهاد پرواز به اوگاندا را دادند پذیرفتیم. ما به آمریکا التماس کردیم که درهای فرودگاه را باز کند. گفتند، «از دولت‌ها بخواهید آن‌ها را با اتوبوس به خاک خودشان ببرند». ما به کشورها التماس کردیم که اتوبوس‌ها را تامین کنند. هیچ‌کدام‌شان این کار را نکرد. و هواپیماها در حالی که سه‌چهارم فضای‌شان خالی بود آن‌جا را ترک کردند.

در پایان هفته گذشته که برخی کشورها عملیات تخلیه شهروندان خود را به پایان رساندند، از ما خواسته شد که «دو تا سه اسم بدهیم». این کورسوی امید هم از بین رفت، چون آمریکا پیشنهاد متحدان خود را در ناتو برای خارج کردن این شهروندان افغان رد کرد.

چرا آمریکا مانع خارج کردن افغان‌ها از سوی دیگران شد؟ پاسخ‌های متفاوتی شنیدیم. ارتش برای تخلیهٔ افراد خود به فرودگاه نیاز داشت؛ تهدید امنیتی شدید است. اما عوامل عمیق‌تری نقش دارند. جاگذاشتن این شهروندان، نه فقط حاکی از بی‌کفایتی تاکتیکی که نمادی از استعمار، برتری سفید، زن ستیزی و خیلی بدتر از این‌هاست. واقعیت این است که آمریکا و بریتانیا به یک مرد بریتانیایی اجازه دادند تا ۲۰۰ گربه و سگ افغان را خارج کند، اما آدم‌های افغانستان را نه.

این نشان می‌دهد که «افغانستان» برای آمریکا و متحدانش، «یک جنگ» بود و نه کشوری با انواع فرهنگ‌ها و آدم‌ها. خانه‌های مردم، روستاها، مدارس و شفاخانه‌ها «جبهه جنگ» بود. اما طی این ۲۰ سال اشغال، عدهٔ کمی در واشنگتن برای افغان‌ها احترامی برابر قائل شدند. آن‌هایی را که از جنگ آمریکا حمایت کردند، خارج کردند، اما افغان‌هایی را که صلح‌سازی کردند ‌ــ‌ و عدالت و دموکراسی را تقویت کردند ‌ــ‌ بیرون نکشیدند.

شاید مردم بپرسند که کل این شکست مفتضحانه چه‌طور اتفاق افتاد. ناکامی در رهبری و تناقضات از ابتدای اشغال افغانستان وجود داشت. کشورهای ناتو چشم خود را به روی پاکستان که پناهگاه طالبان بود بستند. در اوایل سال ۲۰۱۲، وقتی قطر از طالبان دعوت کرد، صدایی از کسی درنیامد، که به آن‌ها اجازه داد که خود را به اهتزاز درآورند و ادعای مشروعیت کنند. وقتی در سال ۲۰۱۸ ترامپ با طالبان معامله کرد و دولت افغانستان را وادار به آزادسازی ۵۰۰۰ زندانی طالبان کرد، فریاد اعتراضی بلند نشد. اثرش حالا آشکار شده است: با آزادی زندانیان، مقامات قضایی‌ای که طالب‌ها را به تروریسم و جنایت محکوم کردند حالا در خطرند. یکی از آن‌ها را هم‌اکنون به قتل رسانده‌اند. خانهٔ نمایندگان مجلس غارت شده است. حدود ۲۴۰ مقام قضایی که از سوی آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا (USAID) آموزش دیدند و در زمینه خشونت علیه زنان کار می‌کردند، به‌طور مشخص در معرض تهدیدند. زنان ساکن در پناهگاه‌ها ‌ــ‌ که بسیاری‌شان در لیست ما هستند ‌ــ‌ وحشت‌زده هستند.

البته در میان این بی‌ثباتی، چیزهایی همواره ثابت بوده است: زلمی خلیل‌زاد، نماینده ویژه آمریکا برای صلح افغانستان، همیشه در کانون تصمیم‌گیری آمریکا بوده است؛ آمریکا و دیگر پیمانکاران خصوصی و نخبگان افغان مشغول پروارکردن خودشان بودند؛ بسیاری از مقامات حقیقت را می‌دانستند اما دهان‌شان را بستند، در حالی که زنان افغان هشدار می‌دادند اما ساکت می‌شدند.

حالا وضع این است: هرج و مرج قابل اجتناب و نشانه‌هایی از افزایش اقدامات شنیع. اطمینان خاطر از سوی طالبان، شاید دولت‌ها را قانع کند، اما ما را نه.

طی روزهای پیش‌رو، بسیاری از ما، چه در داخل افغانستان و چه در دنیا، متوقف نخواهیم ماند. ما کماکان هر دری را خواهیم زد، و هر راهی را امتحان خواهیم کرد تا از کسانی که در خطرند محافظت کنیم، خواه نیاز به خروج داشته باشند، خواهند مجبور باشند بمانند. اما این برای همه ما تجربه‌ای تکان‌دهنده و دگرگون‌کننده است. وقتی این فصل هولناک از تاریخ نوشته شود، نشان خواهد داد که ما، شهروندان عادی، بدون هیچ قدرتی، مسئولیت حفظ جان انسان‌ها را به دوش گرفتیم، در حالی که قدرتمندترین رهبران جهان از آن شانه خالی کردند.

ما به کمک نیاز داریم. اما از طالبان می‌خواهیم حمله به مردم و کشتن آن‌ها را متوقف کند. ما از متحدان طالبان ‌ــ‌ یعنی قطر، عربستان و پاکستان ‌ــ‌ که آن‌ها را تقویت کردند و به آن‌ها مشروعیت دادند می‌خواهیم که مانع این حملات شوند. کشورهای همسایه باید به افغان‌ها دسترسی امن و معافیت‌های ویزا اعطاء کنند.از سوی کشورهای عضو ناتو و دیگران، ما نیاز داریم به ویزاهای فوری و اسکان مجدد این سرمایهٔ انسانیِ بااستعداد که طالبان اکنون به خطر انداخته است.

ما مردم و دنیا، باید در کنار افغان‌ها باشیم، چه در داخل و چه در خارج افغانستان. تلاش برای جلوگیری از این فاجعهٔ ساخت دست بشر، فقط خیرخواهی نیست، بلکه مایه نجات انسانیت خودمان است.

مطمئنا خیلی کم است، اما خیلی دیر نیست.

*صنم نراقی آندرلینی، دارنده نشان افتخار عالی سلطنت بریتانیا، بنیان‌گذار/مدیر اجرایی شبکه بین‌المللی اقدام جامعه مدنی (آیکن) و مدیر مرکز زنان، صلح و امنیت متعلق به مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن است.

منبع خبر: بی بی سی فارسی

اخبار مرتبط: ناظران می‌گویند؛ 'هر راهی را امتحان خواهیم کرد تا از کسانی که در خطرند محافظت کنیم'