همه عوامل موفقیت شرکتهای بزرگ خودروسازی دنیا /مردم ایران «تصویر ذهنی» مثبتی از صنعت خودرو ندارند
خبرگزاری میزان - پرشین خودرو نوشت: برخی از شرکتهای بزرگ خودرو سازی یا اَبَر شرکتهای دنیا از جمله فولکس واگن، تویوتا و فورد، سالیانه حدود ۱۰ میلیون دستگاه خودرو تولید کرده و آنها را میفروشند و تصویر مثبتی از آنها در ذهن مردم کشورهای مختلف شکل گرفته است.
بخش عمدهای از مسئولیت تشویق خریداران به خرید خودروهای تولیدی این شرکت ها، به عهده روابط عمومی، تبلیغات، ارتباطات و بازاریابی است و قطعاً بدون تولید با کیفیت و در ادامه بدون «روابط عمومی» و «ارتباطات» روزآمد و کارآمد، خلق تصویر ذهنی خوشایند در ذهن مشتریان و مردم نسبت به خودروهای تولید شده، امکانپذیر نیست.
این مساله، به راحتی قابل حل نبوده وگرنه تا کنون توسط برخی مدیران داعیه دار، حل میشد و به یک موضوع بغرنج و پیچیده تبدیل نمیشد. بر این اساس و به منظور واکاوی و تحلیل تجربه کشورهای پیشگام و پیشتاز در صنعت خودرو سازی جهان و چالشهای تجربه ایرانی آن، با رضا حسینی فعال حوزه ارتباطات خودروسازی، گفتگو کرده ایم.
بخش اول این گفتگو به منظور شناخت دقیق از تجربه کشورها و شرکتهای بزرگ دنیا، به بررسی تجربه آنها در «محیط رقابتی» و نحوه حمایت مردم کشورهای دیگر از صنعت خودروی خودشان میپردازد که هم اکنون انتشار پیدا میکند. در بخش دوم و پایانی، با تمرکز بر تجربه ایران و چالشهای حوزههای ارتباطات و روابط عمومی، نقاط قوت و ضعف آنها و دلایل عدم همدلی و همراهی مردم ایران با صنعت خودروی کشور، مورد کند و کاو قرار گرفته است.
*****
*صنعت خودرو یک سابقه بیش از ۱۰۰ ساله در دنیا دارد و کشورهای دیگر، قبل از ایران اقدام به تولید خودرو کرده اند. در سال ۲۰۱۹ میلادی کُل خودروی تولید شده در جهان به حدود ۹۲ میلیون دستگاه رسید و در سال ۲۰۲۰ یعنی پس از شیوع کرونا، فقط حدود ۷۸ میلیون خودرو تولید شد. ایران در سال ۲۰۲۰ فقط ۸۸۰ هزار و در سال ۱۳۹۹ حدود ۹۹۲ هزار خودرو تولید کرد.
از طرف دیگر، در ابداع و توسعه علوم ارتباطات، روابط عمومی و بازاریابی، باز کشورهای دیگر پیشتاز هستند و ما به نوعی وارد کننده این علوم هستیم.
به نظر شما، کشورهای دیگر چگونه از علوم «ارتباطات» و «روابط عمومی» و حتی «بازاریابی» که مرتبط با این دو حوزه است، برای فروش و برند سازی محصولات خودشان استفاده کرده اند؟
-یک زمان هست که ما کالایی را تولید میکنیم و رقیب خاصی برای آن وجود ندارد. در این حالت، ما این کالا را به راحتی میفروشیم. برای مثال، رسانههای ایران به این نوع موضوعات میپردازند که فلان کالا در کشور ما یا کشورهای دیگر انحصاری تولید میشود.
در چنین حالتی، ما نه نیاز به رسانه داریم، نه نیاز به تبلیغات خاصی وجود دارد و نه نیاز به نوآوری داریم، ولی به محض این که تنوع محصولات، بیشتر شده و تعداد رقبا در بازار بیشتر میشود، ما ناگزیز هستیم از ابزارهای مختلف از جمله «رسانه» برای پیشبرد اهداف خودمان استفاده کنیم.
اساساً رسانه، میتواند پُر قدرتترین و موثرترین ابزار تبلیغاتی هر شرکت باشد و البته ارزانترین آن هم هست یعنی ما با ارزانترین ابزار ممکن، بیشترین بازدهی را میگیریم.
یک نکته که در بازار ایران، این قضیه را با کشورهای دیگر متفاوت کرده، این است که مردم ما در کنار این که تبلیغات را به صورت محیطی و گونههای مختلف میبینند، ولی در آخر و قبل از خریدشان، حتماً جستجو کرده و اخبار را نیز رصد میکنند.
با توجه به این که شیوه رفتاری مردم در ایران، یک مقدار با کشورهای دیگر متفاوت است، این وضع نقش رسانه را در ایران پُر رنگتر میکند. یعنی مدیران ارتباطات و مدیران بازاریابی، در کنار این که تبلیغات محیطی انجام میدهند و تبلیغات به شکل سنتی از طریق مکتوب و کاغذی را انجام میدهند، حتماً در حوزه رسانههای دیجیتال، برخط و اینترنتی هم، باید کار کرده و تاثیرگذاری آنها برای همه ملموس شده و از این ابزارها استفاده میکنند.
نکته دیگر که به عنوان تفاوت بازار ایران با کشورهای دیگر مطرح میشود، این است که تعددد رسانهها در ایران، زیاد است. همان طور که وقتی شرکتهای مختلف وجود دارد و این وضع باعث ایجاد رقابت میشود و انگیزه مضاعف برای افزایش کیفیت ایجاد میکند، همان حالت را در حوزه رسانهها داریم.
ما وقتی رصد میکنیم، میبینیم بیش از ۵۰۰ سایت مجوزدار و بیش از ۵۰۰ نشریه مجوزدار اعم از روزنامه، هفته نامه و ماهنامه، در کشور داریم که در حوزههای تخصصی کار میکنند. این تعدد رسانه ها، باعث میشود رقابت بین رسانهها نیز شکل بگیرد. به این معنا که رسانهها نیز به دنبال نوآوری، شکوفایی و افزایش کیفیت اخبار و تبلیغات خودشان هستند.
*چند شرکت بزرگ خودرو سازی دنیا از جمله فولکس واگن، تویوتا و جنرال موتورز، هر کدام سالیانه به طور متوسط ۱۰ میلیون خودرو تولید کرده و میفروشند. آیا تفاوتی بین روشهای این شرکتهای بزرگ وجود دارد که ما به طور ملموس بدانیم هر کدام از این شرکتها با چه روشها و تکنیکهایی به این رقمهای بزرگ فروش دست پیدا میکنند؟
-همزمان با توسعه تکنولوژی و شرایط جامعه خودشان، روش تبلیغات شرکتهای بزرگ و استفاده آنها از رسانهها متفاوت میشود. شرکتهای بزرگی مثل تویوتا و فولکس واگن که تیراژ بالایی دارند، انواع خودروهای مختلف را تولید میکنند یعنی هم خودروهای لاکچری تولید میکنند و هم خودروهای اکونومی و اقتصادی تر.
وقتی که ما رصد میکنیم، متوجه میشویم که در دورههای مختلف، نگاه این شرکتهای بزرگ به رسانهها و استفاده آنها از رسانه ها، متفاوت است. در سالیان دور که رقابت زیادی شکل نگرفته بود و رسانهها نیز گسترش زیادی پیدا نکرده بودند، این شرکتها مثل شرکتهای ایران از رسانههای مکتوب، روشهای سنتی، چاپ بروشور و همچنین بیلبورد استفاده میکردند.
در حالی که وقتی الان فعالیت این شرکتهای بزرگ را رصد میکنیم، میبینیم که عمده تمرکز آنها در اینترنت و فضای دیجیتال است. برای مثال، در پیج اینستاگرام شرکت فولکس واگن، ایدههای خلاقانه و تیزرهای کوتاه و مفهومی منتشر شده و رسانههای مجازی، آنها را انتشار میدهند.
همچنین شرکت تویوتا و شرکتهای زیرمجموعه آن، تلاش میکنند که در حوزه رسانههای دیجیتال فعال شوند. به خاطر این که این حوزه، در دسترس بوده و اغلب مردم در این فضا، اخبار را رصد میکنند یا عمده جستجوی آنها در این حوزه است.
در دسترس بودن رسانههای دیجیتال، کمک میکند به این که شرکتهای خودرو سازی بتوانند محصولات جدیدشان را در اسرع وقت و با کمترین هزینه، معرفی کنند.
این نوع نگاه، الان در ایران نیز، شکل گرفته، ولی همان طور که صنعت ما چندین سال عقبتر از کشورهای دیگر بوده، در حوزههای دیگر هم، همین حالت اتفاق افتاده است. برای مثال، بعد از چندین سال که اینترنت در دنیا رایج شده بود، وارد ایران شد و وضعیت رسانههای فضای مجازی نیز به همین شکل بوده است.
*در مورد حوزههای ارتباطات روابط عمومی اوضاع چگونه است؟
-ما به همان نسبت در حوزههای دیگر نیز، از کشورهای پیشرفته عقب بوده، ولی خُب، در حال رفتن به آن سمت هستیم. اگر الان شرکتهای ایرانی را تماشا کرده و رصد کنید، میبینید که تمرکز آنها بر فضای مجازی، بیش از قبل شده و توجه به رسانههای مکتوب، کمرنگ شده.
از طرف دیگر، تبلیغات محیطی به حداقل رسیده و شرکتها ایرانی از فضای مجازی، حداکثر استفاده را میبرند. چیزی که مهم بوده و به یک چالش تبدیل شده، این است که الان همانقدر که فضای مجازی، میتواند کمک کند و موثر باشد، همانقدر میتواند برای شرکتهای خودرو سازی، آفت زا نیز باشد.
در ارتباط با مدیریت فضای مجازی، باید بگویم که خیلی از کانالها و شبکههای اجتماعی، در اختیار خودرو سازان نیست. امکان دارد یک نکته کم اهمیت در فضای مجازی منتشر شود، ولی همان نکته کم اهمیت، به یک دردسر بزرگ برای خودرو سازان مختلف چه در ایران و چه در دنیا تبدیل شود.
همانقدر که فضای مجازی، باعث شده که شفافیت ایجاد شود و باعث شده که اخبار در اسرع وقت، انتشار پیدا کند، همانقدر میتواند برای فعالان این حوزه، خطرناک باشد. چون احتمال این که یک «خبر» غیر موثق در فضای مجازی انتشار پیدا کند، وجود دارد یا احتمال این که با ابزارهای مختلف و با استفاده از نرم افزارهای مختلف، یک «خبر فیک» یا «عکس فیک»، انتشار پیدا کند، وجود دارد.
بر این اساس، وظیفه روابط عمومیها و وظیفه ارتباطات، سنگینتر میشود تا تمرکز ویژهای بر حوزه فضای مجازی داشته باشند. در عین حال که آنها از این فضا برای تبلیغات و معرفی محصول خودشان استفاده میکنند، باید مواظب باشند که این اخبار فیک، انتشار پیدا نکنند یا در صورت انتشار، واکنش مناسبی نشان بدهند.
*ما میدانیم که ارتباطات، فرآیند انتقال پیام به مخاطب بوده و وظیفه روابط عمومی، ارتباط گرفتن با عموم مردم و مشتریان بوده و در اصل سعی میکند یک تصویر مناسب درزا مدت از شرکت به مشتری و مخاطب ارائه کند. از طرفی، بازاریابی یک استراتژی برای ارتباط گرفتن با مشتری و در نهایت فروش محصول است.
در این حوزه ها، چه تفاوتی بین شرکتهای ایرانی و شرکتهای خارجی وجودر دارد که قابل طرح است؟
-ما یک تفاوت بزرگ با کشورهای دیگر و شرکتهای دیگر داریم و از این نظر به همکاران خودم در حوزه ارتباطات انتقاد دارم. اگر شرکت تویوتا، میخواهد یک محصول جدید را معرفی کند، این دغدغه و مشکل را ندارد که مردم، الان این محصول جدید را با فلان محصول که قبلاً ناموفق بوده و در گذشته تولید شده، مقایسه کنند.
مشکل اصلی ما، در ایران این است که مردم چندان نگاه مثبتی به صنعت خودروی ایران ندارند و این وضع، اتفاقاً به خاطر کم کاری افرادی از قبیل ما هست که در این حوزه فعالیت کرده اند. ما به عنوان فعالان این حوزه، نتوانسته ایم صنعت خودروی خودمان را به خوبی معرفی کنیم تا الان بر اساس آن برند سازی، محصول جدید را پرزِنت (ارائه) کنیم.
برای مثال، وقتی گروه خودرو سازی سایپا، میخواهد یک خودروی جدید معرفی کند، ما دغدغه این را داریم که با «پراید» مقایسه نشود. شرکت ایران خودرو نیز وقتی میخواهد خودروی جدید معرفی کند، دغدغه این را دارد که مردم، کیفیت خودروهای قبلی آن را مطرح نکنند.
در این حالت، ممکن است مردم بگویند، چون خودروهای قبلی، کیفیت لازم را نداشته، پس این خودروی جدید نیز، حتماً همان طور است. ما از این جهت، یک تفاوت عمده با کشورهای دیگر و شرکتهای بزرگ خودرو سازی داریم و ما هنوز نتوانسته ایم این دغدغه را برطرف کنیم.
* در کشورهای دیگر و شرکتهای بزرگ دنیا، از بین سه حوزه ارتباطات، بازاریابی و روابط عمومی، کدامیک برجستهتر بوده و اهمیت بیش تری دارد که بعداً با ایران مقایسه کنیم؟
-شرکتهای بزرگ خودرو سازی، تمرکز ویژهای بر حوزه تبلیغات در فضای مجازی دارند. به این صورت که شرکتهای بزرگ، کلیپهای جذاب و تیزرهای جذاب از محصولات خودشان ساخته و در فضای مجازی انتشار میدهند، ولی شاید در حوزه اطلاع رسانی و خبر، این طور عمل نکنند.
در حالی که در ایران و نسبت به بقیه مردم دنیا، ما به شدت خبری هستیم. اتفاقاً تز پایان نامه من، درباره تاثیر رسانهها بر مدیران صنعت خودروی ایران بود. در این حوزه، بررسی جامعی داشتم و به این نتیجه رسیدم که هم مردم ایران، خیلی خبری هستند و هم مدیران شرکتهای خودرو سازی.
در حال حاضر، اگر مردم بخواهند خودروی جدید بخرند یا خودروی خودشان را تعویض کنند، جدا از این که تبلیغات محیطی را میبینند، حتماً در اینترنت راجع به آن جستجو کرده و آن را مقایسه میکنند. در صورتی که در کشورهای پیشرفته، مردم این طور رفتار نمیکنند. چون مردم به شرکتهای تولید کننده، اطمینان دارند و «مشتریان وفادار» آن شرکتها هستند.
برای مثال، اگر یک فرد، مشتری شرکت «هیوندای» کره جنوبی باشد یا مشتری شرکت «کیا» باشد یا از شرکت دیگری خریداری کرده باشد، معمولاً باز انتخاب اول او، محصول همان شرکت است تا این که بخواهد از یک شرکت دیگر، خرید کند مگر این که این فرد، از خودروی آن شرکت که قبلاً خریده بود، راضی نباشد.
از طرفی، در ایران نیز تبلیغات، موثر است، ولی کافی نیست. چرا که لزوماً این طور نیست که در ایران و بعد از انجام یک تبلیغات خوب، فروش خوبی اتفاق بیفتد.
مردم ایران، حتماً خبرها را رصد میکنند و خودروها را از نظر آپشن، قدرت موتور، هندلینگ (خوشدستی و کیفیت سواری) و مولفههای دیگر، مقایسه میکنند. در ایران، ما باید تمرکز زیادی، بر اطلاع رسانی و اخبار داشته باشیم، ولی شرکتهای بزرگ دنیا، به سمت این رفته اند که معرفی محصول شان، عمدتاً از طریق فضای مجازی باشد.
*تبلیغات، اقدام کوتاه مدت بوده و نتیجه گرا هست تا یک محصول به سرعت به فروش برسد، ولی روابط عمومی، جنبه دراز مدت دارد و میخواهد یک تصویر ذهنی خوشایند و مطلوب در مخاطب ایجاد شود و در حقیقت برند سازی اتفاق بیفتد.
البته جنابعالی اشاره کردید که در بازار کشور ما، عکس و خبر فیک، تاثیر منفی دارد. آیا در کشور ما به همین نوع تفاوتها بین «تبلیغات» و «روابط عمومی» توجه میشود و تفاوت آنها به دقت در نظر گرفته میشود یا نه؟
-این طور نیست که در ایران فقط اخبار، مهم باشد و نیازی به تبلیغات نباشد. در ایران و برخلاف بازارهای دیگر، به علت این که مردم خبریتر بوده و ما خاطره خوبی از برندینگ در صنعت خودرو نداشته ایم، شاید اغلب مردم، نگاه چندان مثبتی به صنعت خودرو نداشته باشند.
من نمیخواهم بگویم که بحث نگاه مثبت نداشتن مردم به صنعت خودروی ایران، درست است یا غلط، ولی به هر حال، یک بخش از مشکل به ضعف کیفیت خودروهای تولیدی برمی گردد و یک بخش به خاطر پایین بودن تنوع محصول بوده است. هر چند که یک بخش عمده، به دلیل ضعف افراد فعال در حوزه ارتباطات بوده و آنها نتوانسته اند برندینگ را در جامعه ترویج بدهند.
اولاً به دلیل شرایط خاصی که وجود دارد صنعت خودروی ما، قابل مقایسه با شرکتهای خارجی نیست. دوم این که صنعت خودروی ما، برخی مزیتها داشته، ولی ما به عنوان فعالان این حوزه، به خوبی آنها را معرفی نکرده ایم و مردم نسبت به آن مزیت ها، ناآگاه هستند. در نتیجه، این مشکل در حقیقت مشکل ما بوده و نه مشکل مردم.
در بازار ایران، علاوه بر این که ما باید تبلیغات محیطی را مثل برند سازی برای تشخیص برند و معرفی آن و عناصر مهم بازاریابی، انجام بدهیم، باید خبرهای مقایسهای و اطلاع رسانی قوی داشته باشیم تا مخاطب، ضمن این که تبلیغات محیطی ما را میبیند و وقتی که جستجو و مقایسه میکند، بتواند اطلاعات خوب و جامعی داشته باشد.
بنابراین، در ایران، باید این دو مولفه با همدیگر مورد توجه قرار بگیرد. ما الان در شرایطی نیستیم که فقط در حوزه تبلیغات کار کنیم و حتماً باید به حوزه خبر نیز توجه کنیم.
*در ایران، چند شرکت خودرو سازی با قدمت بیشتر فعالیت کرده و سابقه چندین دهه فعالیت دارند. به طور عمده، سه شرکت بزرگ در ایران داریم و بقیه شرکتهای خودرو سازی، شرکتهای کوچکی هستند. در یک تقسیم بندی کُلی فقط دو خودرو ساز بزرگ ایران خودرو و سایپا را داریم و شرکت پارس خودرو، جزو سایپا محسوب میشود.
در چند دهه گذشته، شرکتهای بزرگ از نظر ارتباطات و روابط عمومی، به چه صورت عمل کردند و به طور جزئی و دقیق، این دو شرکت به عنوان شرکتهای بزرگ ایران چه اقداماتی انجام داده اند؟
-با این که من الان خودم، در این حرفه مشغول هستم و افراد فعال در این حوزه، همکارم هستند، ولی در ابتدا باید از عملکرد خودمان به عنوان افراد فعال در این حوزه، انتقاد کنم. اول نسبت به خودم و بعداً نسبت به همکاران خودم که در ایران خودرو و سایپا فعالیت دارند، انتقاد دارم.
یک انتقاد این است که ما نتوانسته ایم در برند سازی خودمان، از ابزار رسانه، ابزار تبلیغات و از ابزار فضای مجازی، به درستی و بهینه استفاده کنیم. مهمترین ضعفی که ما داشته ایم، این است که مردم، عمدتاً نگاه مثبتی به صنعت خودروی ایران ندارند. این وضع، نشان میدهد که ما فعالان این حوزه، منفعل بوده ایم.
*البته قبل از این که اینترنت رواج پیدا کند یا شبکههای اجتماعی به طور گسترده توسط مردم ایران مورد استفاده قرار بگیرد، روابط عمومی در کشور ما وجود داشته چه در شرکتها و وزارتخانههای دولتی و چه در بخش خصوصی.
-روابط عمومی در آن زمان وجود داشته، ولی روابط عمومیها به طور سنتی عمل کرده اند. آن موقعی که در ایران، اینترنت نبوده، تبلیغات محیطی از طریق «بیلبورد» و «بَنِر» انجام میشده یا این که «بروشور» چاپ شده تا در نمایندگیهای شرکت ها، به مردم تحویل داده شود.
این نوع کار، به طور سنتی انجام شده و صرفاً هم برای معرفی محصول بوده. ما هیچوقت به طور بنیادی، مساله را حل نکرده ایم یعنی نتوانسته ایم صنعت خودروی ایران را به خوبی معرفی کنیم.
موقعی که اینترنت نبوده، بالاخره تلویزیون وجود داشته و همچنین رادیو بوده، ولی ما از این ابزارها به نحو مطلوب استفاده نکرده ایم. در سالهای قبل، استفاده از این نوع ابزارها و رسانههای سنتی، صرفاً محدود به معرفی محصول جدید بوده است.
*معرفی محصول و چاپ بروشور، کارهای تبلیغی هستند و نه روابط عمومی. چرا که روابط عمومی باید یک چهره مثبت و تصویر ذهنی دراز مدت در مشتریان و مخاطبان ایجاد کند.
-ما از آن ابزارها و رسانههای سنتی به درستی استفاده نکرده و حتی بازدیدهای دورهای با حضور مردم برگزار نکرده ایم. از طریق این بازدیدها، ما میتوانستیم کاری کنیم که مردم علاقهمند و دانشجویان علاقه مند، خط تولید خودرو را از نزدیک ببینند. همچنین شرکتهای خودرو سازی، راجع به پیشینه صنعت خودرو که از کجا شروع شده و به کجا رسیده، فیلم مستند نساخته اند.
به هر حال، ممکن است برخی افراد خارج از صنعت خودرو، فرضاً به خاطر کم اطلاعی، فیلم مستند، ولی مغرضانه راجع به این صنعت ایران بسازند. در این حالت، امکان دارد برخی مسائل مطرح شود و تجربه خودرو سازی ما را با کره جنوبی مقایسه کنند.
موضوعی که الان در جامعه رایج شده، این است که گفته میشود صنعت خودروی ایران همزمان با کره جنوبی، شروع به فعالیت کرده، ولی کرهای ها، موفق شده اند و ما چنان موفقیتی کسب نکرده ایم.
در حالی که کره جنوبی، هیچوقت این تحریمها را نداشته و در دهههای اخیر، جنگ هشت ساله نداشته است. البته ما در ایران و در حوزههای مختلف، ضعف مدیریتی داشته ایم و میتوان انتقادات زیادی به صنعت خودروی ایران نیز، وارد کرد، ولی این نوع مقایسه ها، غلط است.
چرا که این مقایسه ها، مثل این میماند که ما یک خودروی ارزان قیمت را با خودروی گران قیمت مقایسه کنیم و بگوییم آن خودروی گران قیمت از نظر آپشن و قوای محرکه بهتر است. قاعدتاً آن خودروی گران قیمت، بهتر است، ولی مقایسه درستی انجام نشده.
ما در همه سالهای گذشته، در حوزه روابط عمومی، به خوبی عمل نکرده و تک بُعدی نگاه کرده ایم. چنین رویکردی، چند علت داشته و یک علت آن، ثبات مدیریت کم بوده. در نتیجه، همه افرادی که مسئولیت داشته اند، مقطعی به این حوزه نگاه کرده و هر آنچه را که بوده، مدیریت کرده اند.
در چنین وضعی، این افراد هیچوقت بر این موضوع تمرکز ویژه نکرده تا خلاقیت و نوآوری داشته باشند و بتوانند در این حوزه، نهایت استفاده را از ابزارهای موجود ببرند. اشاره کردم که در همان زمان که اینترنت وجود نداشت، ابزارهای دیگر بود، ولی با همان ابزارها، فقط معرفی محصول انجام میشده، ولی میزان اشتغال زایی صنعت خودرو، به مردم گفته نشده.
صنعت خودرو، ظرفیت سازی زیادی دارد و در کنار خودش، شرکتهای قطعه سازی زیادی فعالیت میکنند. ما این نکات مهم را به مردم نگفته ایم و در موارد زیادی، قبل از این که برخی شایعات پخش شود، ما باید پیشقدم میشدیم.
با آمدن فضای مجازی، ما نمیتوانیم به اصطلاح دروازه بانی خبر را داشته باشیم و تا روابط عمومیها تایید انتشار برخی خبرها را دریافت کرده و آنها را انتشار بدهند، خبرها در شبکههای اجتماعی پخش شده.
به همین دلیل، ما ناچار هستیم که به جلو نگاه کنیم یعنی همیشه یک قدم جلوتر باشیم تا مدیریت برخی اخبار را در دست داشته باشیم.
- بیشتر بخوانید:
- قیمت انواع خودرو امروز دوشنبه ۲۲ شهریور|از تیبا صندوق دار ۱۴۸ میلیونی تا ساینا ۱۶۱ میلیون تومانی
انتهای پیام/
خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
منبع خبر: خبرگزاری میزان
اخبار مرتبط: همه عوامل موفقیت شرکتهای بزرگ خودروسازی دنیا /مردم ایران «تصویر ذهنی» مثبتی از صنعت خودرو ندارند
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران