چطور دیکنز و اندرسون داستان‌های دزدی چاپ کردند

چطور دیکنز و اندرسون داستان‌های دزدی چاپ کردند
خبرگزاری دانشجو

 به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، پانیذ نوروزی که این روز‌ها نمایش «یک ماجرای خیلی خیلی خیلی سیاه» را در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه دارد در این باره گفت: نمایشنامه «یک ماجرای خیلی خیلی خیلی سیاه» نوشته مارتین مک دونا است که تا به حال اجرایی در ایران نداشته و تنها یکی دوبار نمایشنامه خوانی شده است و فقط یک اجرا در لندن داشته است. این نمایشنامه جزو جدیدترین آثار مک دونا محسوب می‌شود، اما به اصطلاح اثری بدقلق و سخت است و، چون جزئیات بسیار زیادی دارد، اجرا کردنش کار راحتی نیست و از لحاظ ساختاری نیز تفاوت‌هایی با دیگر نمایشنامه‌های مک دونا دارد.

وی درباره انتخاب این متن بیان کرد: چندسال پیش که نمایشنامه تازه منتشر شده بود آن را خوانده بودم و با توجه به اینکه فضاسازی و دکور متفاوتی هم می‌طلبید به فکر اجرای آن نبودم، اما وقتی بعد از دو سه سال دوباره سراغ متن رفتم، توجهم را خیلی جلب کرد، چون این نمایشنامه هم اثری جذاب و سرگرم کننده است و هم به موضوعات مهمی می‌پردازد که مد نظر من بود. در نمایشنامه کاراکتر‌های متفاوتی از سیاه پوست گرفته تا ۲ نویسنده شناخته شده دنیای ادبیات را می‌بینیم.

وی ادامه داد: هانس کریستین اندرسن و چارلز دیکنز شخصیت‌های اصلی داستان هستند که فکر نمی‌کنم کسی باشد که آثار این ۲ نویسنده مانند «دختر کبریت فروش»، «جوجه اردک زشت» و «الیور توئیست» یا «آرزو‌های بزرگ» را نخوانده باشد و نکته جالب توجه این است که این ۲ در نمایشنامه در نقش شخصیت واقعی خودشان، اما با ماجرا‌هایی تخیلی حضور دارند. یکی دیگر از نکاتی که در این اثر به آن اشاره می‌شود، نقد نژادپرستی و همچنین معضلاتی که جنگ به وجود می‌آورد، است. مک دونا در این نمایشنامه با سربازان هر ۲ طرف جنگ احساس همذات پنداری می‌کند و آن‌ها را بی‌گناهانی می‌داند که مجبور به حضور در جنگ شده‌اند.

نوروزی درباره داستان نمایش توضیح داد: داستان نمایش درباره هانس کریستین اندرسون نویسنده شناخته شده دانمارکی در قرن نوزدهم است که محبوبیت زیادی دارد، اما بعد از مدتی متوجه می‌شویم که داستان‌هایی اندرسون مانند «پری کوچک دریایی»، «دختر کبریت فروش»، «جوجه اردک زشت» و … هیچکدام توسط خودش نوشته نشده‌اند بلکه داستان‌ها را یک زن سیاهپوست کنگویی می‌نویسد که در اتاق زیرشیروانی خانه اندرسون و در یک جعبه زندانی شده است. این زن سیاهپوست از آینده به گذشته آمده و می‌خواهد جلوی جنگی را که بین کنگو و بلژیک اتفاق می‌افتد، بگیرد. این جنگ در واقعیت هم رخ داده و در آن ۱۰ میلیون آفریقایی کشته شدند. از طرف دیگر با چارلز دیکنز نویسنده شناخته شده انگلیسی نیز آشنا می‌شویم و در ملاقاتی که اندرسون با دیکنز دارد و ۵ هفته به طول می‌انجامد متوجه می‌شویم که دیکنز نیز داستان‌هایش را خودش نمی‌نویسد بلکه او هم خواهر زن سیاهپوست را که بنا به دلایلی مرده، زندانی کرده و داستان‌های او را به نام خودش منتشر می‌کرده است. در این میان اتفاقات دیگری را هم شاهد هستیم که به جذاب‌تر شدن داستان کمک کرده است مانند حضور ۲ سرباز بلژیکی که در آینده به دست زن سیاهپوست کشته می‌شوند از همین رو به گذشته آمده‌اند تا جلو این اتفاق را بگیرند.

این کارگران جوان تئاتر درباره اجرای نمایش در شرایط کرونا عنوان کرد: آماده سازی نمایش در دوران کرونا برای ما بسیار سخت بود و اگر می‌توانستیم تمرین‌های منسجم‌تری داشته باشیم، مطمئناً خروجی کارمان بهتر می‌شد. شرایط کرونا در برخی مواقع ما را مجبور به تعطیلی تمرین‌ها می‌کرد و حتی برای هر نقش حداقل یک بازیگر عوض کردیم و در مورد برخی دیگر از نقش‌ها این اتفاق سه یا چهار بار افتاد که همه این مشکلات در کنار مبتلا شدن بازیگران و عوامل گروه به کرونا در مقاطع مختلف کار را برای ما سخت‌تر می‌کرد، اما همه تلاشمان را کردیم که فضای فانتزی-کلاسیک نمایش را به درستی به مخاطب انتقال دهیم.

وی در پایان صحبت‌هایش متذکر شد: فشاری که تماشاخانه شهرزاد برای اجرای نمایش به ما آورد و بدقولی‌هایی که کرد، به گروه فشار زیادی وارد کرد. اگر اصرار سالن نبود ما دوست نداشتیم در این شرایط اجرا برویم. البته طبق قرارداد نظر تماشاخانه مبنی بر اجرای گروه ما درست است، اما با توجه به شرایطی که وجود دارد، می‌شد زمان اجرایمان را به تعویق بیندازیم، اما این همکاری با ما صورت نگرفت در حالی که این امکان وجود داشت که اجرای آماده‌تری را جایگزین این اجرا کنند.

نمایش «یک ماجرای خیلی خیلی خیلی سیاه» از ۲۵ شهریور تا ۱۸ مهر هر شب ساعت ۱۸ در سالن صنوبر پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است.

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: چطور دیکنز و اندرسون داستان‌های دزدی چاپ کردند