ناظران میگویند؛ قلم و کلاشنیکوف، رسانهها زیر سایه طالبان
- سمیع مهدی
- روزنامهنگار
مجموعه "ناظران میگویند"، بیانگر نظر نویسندگان آن است. بیبیسی میکوشد تا با انتشار مطالبی از طیفهای گوناگون، چشمانداز متنوع و متوازنی از دیدگاهها ارائه دهد.
منبع تصویر، Getty Images
یک ماه بیشتر از تسلط طالبان بر کابل و ولایات افغانستان نمیگذرد، اما در سایه میل تفنگ و ضربهی شلاق این گروه در این مدت بیش از صد و پنجاه رسانهی آزاد بسته و خبرنگاران به شدت شکنجه شدهاند. خودسانسوری در میان خبرنگاران و رسانهها به اوج آن رسیده، دهها تن از خبرنگاران با تجربه افغانستان را ترک کرده و ممکن است تا یکی دو ماه دیگر یکی از بزرگترین رسانههای خبری افغانستان نیز مسدود شود.
داغهای شلاق بر پشتوپهلوی تقی دریابی و نعمت نقدی، خبرنگاران روزنامهیاطلاعات روز، دنیا را تکان داد. ظاهراً تاریخ با یک چرخش کامل، پس از بیست سال، به شکل دردناک تکرار شده است. طالبان در دورهی حاکمیت اولششان نیز هرنوع صدای مخالف و غیر طالبانی را با جبر خاموش ساخته بودند.
در بیست سال گذشته نیز بارها به رسانهها حمله کردند و خبرنگاران را کشتند. حمله طالبان بر موتر حامل کارمندان تلویزیون طلوع در جنوری سال ۲۰۱۶، از خوفناکترین این رویدادها بود. در آن حمله تروریستی هفت تن از کارمندان این رسانه کشته و بیست و شش تن دیگرشان زخمی شدند. طالبان نیز مسوولیت آن کشتار را بر دوش گرفت. دو دهه گذشته نیز برای خبرنگاران خونبار بوده است، اما دستگاه دولت رسماً در شکنجه و کشتار خبرنگاران دخیل نبود و آن را توجیه شرعی یا قانونی نمیکرد.
دیدار استثنایی
در اکتوبر ۲۰۲۰، جمعی از سردبیران و مدیران ارشد رسانههای افغانستان، با اعضای دفتر سیاسی طالبان در قطر دیدار داشتند. جمع ما را خانم نجیبه ایوبی، رییس رادیو کلید، رهبری میکرد. در آغاز این دیدار، شریف حسنیار، رییس آریانانیوز، از هیات طالبان پرسید که آنها چه تعریفی از رسانههای افغانستان دارند. ملاخیرالله خیرخواه، زندانی پیشین در گوانتانامو و وزیر فعلی اطلاعات و فرهنگ طالبان، به شکل طنزآمیز گفت:« ما از شما میترسیم. چون شما به همان قلم قاضی میمانید که میتواند تبدیل به بیل شود و خانه مردم را خراب کند». وقتی همه حاضران به خنده افتادند، ملا خیرخواه ادامه داد: «این است تعریف واقعی ما از شما».
وقتی نوبت سخن به من رسید، رو به آقای خیرخواه کرده گفتم: «اگر شما از قلم ما اینقدر می ترسید، پس میزان ترس خبرنگاران از خودتان را می توانید حدس بزنید». بازهم همه خندیدند. این حس بدبینی و ترس متقابل در میان این جملات طنزآمیز را شاید همه جدی گرفتند.
خبرنگاران که در آن جلسه حضور داشتند، هرکدام به نوبت این پیام را به طالبان دادند که ما از آزادی بیان و حکومت مردمسالار حمایت میکنیم. به آنها گفته شد که اگر به قدرت برگردند باید آماده باشند که با یک نسل جدید و یک افغانستان متفاوت روبرو شوند. و طالبان چارهی جز پذیرش این واقعیت نخواهند داشت. همچنان گفته شد که رسانهها، مانند گذشته، در مورد عملکرد طالبان و رهبری این گروه گزارشهای انتقادی و افشاگرایانه نشر خواهند کرد، چنانکه در بیست سال گذشته رهبران حکومت افغانستان از تیغ انتقاد رسانهها مصون نبودهاند.
منبع تصویر، Social media
توضیح تصویر،دیدار روزنامهنگاران افغانستان با اعضای دفتر سیاسی طالبان در دوحه قطر، اکتوبر 2020
البته اعضای دفتر طالبان، ضمن اینکه از ادامه کار رسانهها سخن میگفتند، بر فعالیت رسانهها در چهارچوب «عرف و عنعنات مردم» تاکید داشتند. در پایان ملاقات، عمار یاسر، یکی از اعضای دفتر طالبان در دوحه، چند بار به تاکید گفت: «حتا اگر تمام ستونهای نظام هم فرو بریزد، ما نمیگذاریم رسانهها از بین بروند».
موج خون
دو ماه پس از آن ملاقات، موج از کشتار و ترور خبرنگاران و فعالان جامعه مدنی به راه افتاد. یما سیاوش، خبرنگار سابق طلوعنیوز که در هنگام جان باختنش با بانک مرکزی افغانستان کار میکرد، یکی از اولین قربانیان بود. البته مسوولیت قتل او را ظاهراً داعش شاخه خراسان به دوش گرفت.
قربانی دوم، همکار پیشین من الیاس داعی، خبرنگار سرشناس رادیو آزادی در هلمند، بود. او بارها از سوی طالبان تهدید شده بود. طی هفتههای بعدی چندین خبرنگار و فعال مدنی در غور، غزنی، کابل و ننگرهار در حملات هدفمند جان باختند.
منبع تصویر، SOCIAL MEDIA
در همان شب و روز، اداره امنیت ملی افغانستان به من نیز هشدار داده بود که «شبکه حقانی» در پی کشتنم است. این هشدار سبب شد رادیو آزادی مرا برای مدتی به بیرون از افغانستان بفرستد. پس از بازگشت به کابل نیز این هشدارها بارها از سوی امنیت ملی تکرار شد. بنابر توصیه دفتر رادیوآزادی در پراگ، باید شب و روز در رادیو میماندم و حق بیرون رفتن از محدوده دفتر را نداشتم. این «حبس خانگی» حدود دو ماه دوام یافت.
این دوره همزمان بود با آغاز تحقیق من برای فرصت پژوهشی شورینستین در دانشگاه هاروارد. اتفاقاً موضوع پژوهش من نیز در مورد آینده رسانههای افغانستان در صورتی به قدرت رسیدن طالبان بود. برای انجام این پژوهش با دههاتن از خبرنگاران داخلی، اعضای جامعه مدنی، خبرنگاران خارجی، اعضای تیم مذاکره کننده دولت أفغانستان سخنگویان گروه طالبان، به شمول سهیل شاهین و ذبیحالله مجاهد، مصاحبه کردم. بیشتر این مصاحبهها در دوره که شب و روز را در داخل دفتر رادیو آزادی می گذراندم، انجام شده است.
هدف این پژوهش، تحلیل وضع موجود رسانههای افغانستان، توضیح چالشها و پیشبینی راهکارهای عملی برای حفاظت از رسانههای افغانستان بود. قبضه کامل قدرت از جانب طالبان، یکی از بدترین سناریوهای پیشبینی شده در این تحقیق برای رسانهها بود، که حالا اتفاق افتاده است.
دروغ یا خاموشی؟
اکثریت مسوولان رسانهها و خبرنگاران که با آنها مصاحبه کردهام، دستان طالبان را در پشت کشتارهای هدفمند میدیدند. آنها به این باور بودند که طالبان با به راه انداختن وحشت، در پی خاموش ساختن صداهای منتقد بودند. مثلا، با کشته شدن الیاس داعی در هلمند، دهها تن از خبرنگاران موثر حوزه جنوب، محل کار خود را ترک کردند و هلمند تبدیل به یک فضای تاریک برای رسانهها شد. دیگر ممکن نبود حوادث هلمند را رسانهها و خبرنگاران مانند گذشته به گونه مستقل دنبال کنند. عین ماجرا پس از کشته شدن خبرنگاران در غزنی و غور اتفاق افتاد.
در عین حال، برخی از خبرنگاران، مانند ذکی دریابی، مدیر روزنامه اطلاعات روز، به این باور بود که در پشت اکثر این کشتارها طالبان بودند، اما ممکن است حلقات از داخل حکومت اشرف غنی نیز در این قتلها دست داشته باشند. چون به گفته او از مرگش «ارگ همانقدر خوشحال خواهد شد که طالبان». دانش کروخیل، مدیر آژانس خبری پژواک نیز ضمن تایید دست داشتن طالبان در کشتارها، بارها به من گفته بود که حلقاتی در داخل حکومت افغانستان نیز از این فضا استفاده میکنند و در این قتلها دست دارند.
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،قلم یا تفنگ، پژوهشی است در مورد آینده رسانههای افغانستان از سمیع مهدی
بیشتر کسانی که برای انجام این تحقیق با آنها مصاحبه شده، پیشبینی کرده بودند که طالبان رسانهها را وادار به خودسانسوری، هم در بخش برنامههای تفریحی و هم در بخش برنامههای خبری خواهند ساخت. از جمله، شفیق گوهری، رییس عامل موبی گروپ در افغانستان، به من گفت: «میتوان در زمینه برنامههای تفریحی تا حد نرمش نشان داد. مثلاً، اگر طالبان فشار بیاورند، ما برنامه «ستارهی افغان» یا آهنگهای زنان را متوقف میسازیم». آقای گوهری ادامه داد «اما در مورد برنامههای خبری نمیتوانیم کوتاه بیایم. به نظر من اگر وادار شویم که دروغ بگوییم یا واقعیتها را کتمان کنیم، در آن صورت، خاموش ماندن بهتر از دروغ گفتن است». اشاره آقای گوهری به احتمال بستن دروازهی طلوعنیوز در صورت اعمال سانسور از جانب طالبان بود.
حالا عملا شاهد سانسور شدید در رسانهها هستیم. تمامی برنامههای موسیقی متوقف شدهاند، طنزهای سیاسی، که همیشه رهبران حکومتهای قبلی را آماج نیشهای تلخ قرار میدادند، خاموش اند و در مورد عملکرد رهبران طالبان هیچ نوع گزارش تحقیقی یا منتقدانه به چشم نمیرسد.
در گفتگوی که با ذبیحالله مجاهد سخنگو و معاون کنونی وزارت فرهنگ طالبان داشتم، او گفته بود که رسانهها میتوانند به گونه آزاد اما در چارچوب «شریعت اسلام» به کار خود ادامه دهند. البته منظور او از شریعت اسلام، برداشت و تفسیر طالبان از دین اسلام بود. وقتی وارد جزییات شدم و از او در مورد گزارشهای انتقادی در مورد شخص ملا هیبتالله، رهبر گروه طالبان پرسیدم، گفت «حرمت رهبر مسلمانان وجیبهی دینی همه است». وقتی در مورد برنامههای طنزی که محمد اشرف غنی و داکتر عبدالله را تبدیل به سوژههای خندهآور می ساختند، پرسیدم و گفتم که آیا این هنرمندان اجازه خواهند داشت شخص ملا هیبتالله را در برنامههای طنزی مورد انتقاد قرار دهند، گفت: «بی حرمتی به امیر مسلمانان، گناه بزرگ است و به هیچ کس اجازه نیست که در مورد ایشان چنین بیحرمتی کند».
زمانیکه از او در مورد احتمال تکرار حمله گروه طالبان بالای کارمندان رسانهها، مشابه به حمله این گروه بالای تلویزیون طلوع پرسیدم، گفت «در آینده نظام اسلامی اجازه نخواهد داد که چنان گزارشها نشر شوند و نشرات رسانهها را قوانین تنظیم خواهند کرد».
این تحقیق که تازه روی وبسایت مرکز شورینستین دانشگاه هاروارد نشر شده، در بخش نتیجهگیری پیشنهادهای مشخص را برای حفظ رسانههای افغانستان مطرح کرده است.
منبع تصویر، Harvard Kennedy School
مثلا به جامعه جهانی پیشنهاد شده است که باید هرنوع کمک به حکومت آینده را مشروط به توانایی و أراده این حکومت برای حمایت از حقوق بنیادین بشری به شمول آزادی بیان سازد. همچنان، جامعه جهانی تنها در صورتی امتیاز به رسمیت شناختن را به حکومت طالبان دهد که این گروه عملا حقوق زنان و اقلیتها را به رسمیت شناسند، کشتار و شکنجه خبرنگاران را متوقف کنند، حضور خبرنگاران زن، استقلال رسانهها و همچنان جلوگیری از سانسور رسانههای اجتماعی را تضمین کند.
به سازمانهای غیر دولتی بینالمللی نیز پیشنهاد شده است که باید به حمایت خود از رسانههای افغانستان ادامه داده، روی پایتختهای خود برای حفاظت از آزادی بیان در این کشور فشار آورند. و در صورت تنگتر شدن فضا برای آزادی بیان در داخل، آماده باشند به رسانههای که میخواهند از بیرون از افغانستان کار کنند، یاری رسانند.
در عین حال، به رسانههای افغانستان پیشنهاد شده که باید به دنبال یافتن راههای بدیل تامین درآمد، کاهش هزینه و استفادهی بیشتر از فضای دجیتل باشند. همچنان اتحادیهها و نهادهای خبرنگاری باید تقویت شده و در هماهنگی بیشتر باهم کار کنند. این تحقیق در نهایت پیشنهاد می کند که در صورت اختناقآمیز شدن فضا، رسانههای آزاد، به جای توقف کامل نشرات خود، باید آمادهی ادامهی کار از بیرون افغانستان باشند.
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: ناظران میگویند؛ قلم و کلاشنیکوف، رسانهها زیر سایه طالبان
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران