فرهنگ و هنر هفته؛ پاییز بی شجر، روز صلح با قطع دست و سر، فرهنگ ترس خورده

فرهنگ و هنر هفته؛ پاییز بی شجر، روز صلح با قطع دست و سر، فرهنگ ترس خورده
بی بی سی فارسی
فرهنگ و هنر هفته؛ پاییز بی شجر، روز صلح با قطع دست و سر، فرهنگ ترس خورده
  • مسعود بهنود
  • روزنامه نگار
۳ مهر ۱۴۰۰ - ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۱

منبع تصویر، Parsian Cartoon

توضیح تصویر،

روز صلح از نگاه کامبیز درم بخش

همزمان با روز جهانی صلح، هنر، ادبیات و فرهنگ در بخش هایی از جهان که درگیر جنگ و گرسنگی و مهاجرت اند باری سنگین بر دوش می کشند. آن ها فریاد خود را در لفافه می پیچند. این کار انسان هایی می خواند درشت استخوان که شرح را چنان می نویسند و نقاشی می کنند، به صحنه می آرایند و فیلم هایی می سازند، که به گوش های شنوا می رسد.

هفته که به پاییز رسید، دولت ابراهیم رییسی بیشتر و واضح تر در مقابل فرهنگ و آزادی بیان ایستاد و همزمان دولت همسایه هم تعارف کنار نهاد، داغ و درفش برکشید. معاون رئیس در امور زنان هفت فرمان درباره راحت و عزت زنان منتشر کرد. رئیس جمهور حتی پیام به اجلاس نیم خالی مجمع عمومی سازمان ملل را یک بار ندید تا نشان داد که زبان مادری هم به اندازه نمی داند. وزیرش هم حکم داد که درصدی فساد اداری کم شود. که این خود خدمتی بود به طنزنویسان.

مطبوعاتی که چهره های قدیمی و کارآمدشان همین دو هفته رانده شدند، در تحولی تازه مقالات اصلی را به نوحه خوانی سپردند و در روز اول مهر زادروز محمدرضا شجریان را نادیده گرفتند، چنان که همدردی مردم ایران با مردم ستمدیده افغانستان را.

برای اول مهر صفورا بیانی نوشت: از اولین روزی که بشر تصمیم گرفت با دود پیامهایش را منتقل کند، تا همین دیروز پریروز که اینترنت به کهکشانهای اطراف هم رسید، عده ای بودند که همیشه می‌گفتند: »با من از تکنولوژی حرف نزن تا وقتی بوی قرمه سبزی سه شب مونده رو نشه با اینترنت منتقل کرد.« که البته ما نمی‌خواهیم از این دوستان انتقاد کنیم، بلکه برعکس! میخواهیم بگوییم کاملا حق داشتند.

این روزنامه نگار خوش قلم افزود: آه. بیا! همین روزها جشن شکوفه ها و آغاز مدرسه ها فرا می‌رسد و دریغ از یک ذره بوی ماه مهر! یک اپسیلون بوی ماه مهربان! طفلی بچه مدرسه ای ها اینقدر که پشت لپ تاپ یا گوشی اپلیکیشن شاد را بو می‌کشند.

منبع تصویر، d

توضیح تصویر،

صدا در حوزه عمومی

سر کوفتن به سنگ

تا این نمایش دلتنگ به پایان رسد، هزاران نفر از جامعه هنر، ادب و فرهنگ که قرن هاست در سخت ترین بخش جامعه جا دارند و فقط گاه گاهی روزنی می یابند، خود را آماده روزهای سخت تر کرده اند. مردم از آنان فریاد می خواهند و سرود مقاومت، حکومت ها از آنان سکوت می طلبند.

هم در این روزگار است که همکاران همشهری، با افشین امیرشاهی که ۲۷ سال در آن موسسه بود، خداحافظی می کنند و موقع وداع سعی می کنند بخندند و ادا در آورند. هم در این روز است که از داخل اوین یک صدا در گوشی روزنامه نگاران می پیچد. یک زندانی با معرفت خبر می دهد که کیوان صمیمی فعال جامعه مدنی، روزنامه نگار و سردبیری که مجله اش هم تعطیل شد، نه فقط اجازه تلفن کردن ندارد بلکه اگر زندانی دیگری جای خود را به او بخشد، او را نیز از سخن گفتن با بیرون از قفس محروم می دارند.

ابراهیم قربانپور در همین هفته نوشت: از متداولترین ابزارهای ساخت طنز و کمدی در سینما، قرار دادن اشخاص در موقعیتی است که هیچ تناسبی با آن ندارند. از این حیث شاید موقعیت تازه طالبان در افغانستان بزرگترین کمدی معاصر تاریخ باشد. موقعیتی که از فرط کمدی بودن به آن نمیشود خندید و از قضا به تراژدی میل میکند.

در این مقاله که در چلچراغ چاپ شده آمده: جایی که هولناکترین صحنه کمدی طالبان اتفاق میافتد، دقیقا همانجایی است که سعی میکنند کاملا جدی باشند. همانجایی که تأکید میکنند »تغییر« کرده است، »عادی« شده ست. در یکی از بخشهای خبری در روزهای اولیه قدرت گرفتن دوباره طالبان، دو طالب با اسلحه پشت سر گوینده خبر ایستاده اند و با نگاه های نصف نصف خجالتزده و متعجب، زیرچشمی دوربین و متن خبر را نگاه میکنند.

منبع تصویر، Shajarian home

اول مهر، دیدار دوست

اول مهر، در نظر روزنامه های تغییر یافته و ترس محتسب خوانده، چه مال دولت و چه متعلقه شهرداری ماموریت دارند که پر باشند از خبرهای شاد که «با دولت نو آمده، موسم شادی و خبرهای خوش رسیده». زمان شادمانی از زنگ مدرسه است، که البته هنوز والدین از فرستادن فرزندان خود به آن جا می ترسند، و زمان واکسیناسیون. که انگار مردم به تاخیر انداختند و حالا دولت نجات بخش از راه رسیده است.

اما همه منتظر فرمان شادمان سازی نمی مانند، اول ماه مهر، شروع پاییز سالروز تولد محمدرضا شجریان بود. آن که نامش پایدار در قلب ها مانده.

روزنامه ایران در روز اول مهر ترجیح داد متولدان نامدار آن روز را بگذارد بی نام سیاووش آواز ایران. اما دو روز بعد جبران کرد و نوشت: اول مهر امسال دوستداران محمدرضا شجریان به مزار این هنرمند در طوس رفتند تا با هنرمند محبوب خود دیدار کنند.

روزنامه دولت نوشت: امسال اولین سالگرد تولد این هنرمند است که او در میان ما نیست و افسانه شجریان (فرزند) و علیرضا و احمدعلی شجریان (برادران) در آرامگاه او حضور یافتند. اما این نخستین دیدار عاشقان از مزار دورمانده محبوبشان، با شوری همراه بود. فقط اعضای خانواده نبودند که خود را به هر طریق به توس رساندند.

در همان گزارش آمد: همایون شجریان با انتشار عکس خود و پدرش نوشت: «پدر دلتنگم هر روز... تو را در قلبم مرور می کنم. تمام زندگی‌ام را با تو، تمام آن لحظات را... طنین آوایت به‌گوش جانم می‌پیچد مدام و پر می‌شوم از نقش تو.در چشم‌هایم می‌خندی… زادروز توست امروز، زادروز مهر اما تو نیستی. زادروزت بر همه عاشقانت فرخنده باد.»

منبع تصویر، P.salimi

توتم ۳

محوشدگی٣ (توتم) نمایشگاهی بود از گروهی هنرمندانی از نقاشی، حجم، ویدیو آرت، پرفورمنس-موزیک با حضور ٢٤ هنرمند، که آخر هفته دیده شد.

هنرمندانی که از آنان کارهایی جدید عرضه شد عبارت بودند از: فرید امین الاسلام، امیرحسین امیرجلالی، نسرین افراسیابی، عرفان بی باک، صفا بنایی، ساجدبابایی،، پریسا تقی پور، سارا راه انجام، رسول سلطانی، امیرسماوات، پگاه سلیمی، افسانه سلیم بیاتی، بهادر سعیدی، مجید شچاعیلان، لیلا شوقی، آناهیتا شمس، مهدی صبورمنش، منیر صحت، پویان طاهریان فرد، سارا عسگری، فخرالدین کاکاوند، سارا کشمیری و شاهد گلشنی.

پروفورمنس موسیقی با سهراب معتبر بود.

در میان حاضران کسانی معتقد بودند که اجازه این برنامه از مدت ها پیش داده شده بود، و دیگر گمان نمی رود در دوران جدید و سال های آینده، دریافت مجوز برای تکرار چنین برنامه هایی آسان باشد. اما همیشه امیدواران از ناودان صدای باران می شنوند.

منبع تصویر، Teatrbazz

تنیدن در ۴ اپیزود

نمایش تنیدن که رضا قنبرزاده فرید نویسنده و کارگردان آن است، اواخر این هفته در تئاتر شهرزاد روی صحنه رفت.

نمایشی در ۴ اپیزود مجزا، با فضایی اجتماعی که یک راوی دارد و در چهار قصه شکل می گیرد که در لایه های زیرین شهر، زیر تارهای عنکبوت تنیده شده اند و طنین صدایشان برای هیچ گوشی شنیدنی نیست.

سیاوش معمارزاده، امیرحسین نراقی، نازنین ‌میهن، علی ریاحی، رضا امینی، پدرام ‌عزیزی، مریم ‌جعفری، ترانه ‌کوهستانی و مهسا محمدکاظم بازیگران این نمایش هستند که در لحظه هایی از خود تماشاگر را می لرزاند و در جاهای بیشتر به فکر فرو می برد.

هر اپیزود را بازیگرانی جدا از هم بازی می کنند، زن و زن، مرد و مرد.

موزیک و دیالوگ ها تاثیر عمده ای در شکل دادن نمایش در ذهن تماشاگران دارند.

منبع تصویر، Reza javidi

در جمع مشاهیرجهان

مشاهیر نمایشی که نوشته و کارگردانی شده افشین واعظی است می توان گفت یکی از مطرح ترین نمایش چند ماهه بود. بازیگران کثیر نمایش با وجود مشکلاتی که در یک سال و نیم گذشته وجود داشته و تحت تاثیر همه گیری کرونا کارها را عقب و جلو کرده، در مجموع توانسته‌اند نظر تماشاگران تئاتر را را جلب کند.

داستان چنین خلاصه می شود که کلئوپاترا، تیمور لنگ، خیام نیشابوری، زیگموند فروید، بتهوون، مادام ترزا، فریدا کالو و مرلین مونرو به مهمانی اُسـتاد آمده اند، می توان تجسم کرد که چه ولوله ای در صحنه رخ می دهد. این نوآوری وقتی جذاب تر شده که آشکار می شود که زیر نام هر یک از بزرگان و مشاهیر یک گروه بازی می کنند. مثلا گروه استاد راوی که همیشه حاضرند عبارتند از: حامد شریف پور، عباس خداوردیان، صبا ابریشمی، نریمان حیدری، پرنیا ابریشمی، حامد مقدسی،سپیده اسلامی، سعید عظیمی و افشین واعظی.

بازیگران گروه فروید که بحث برانگیزترین قسمت نمایش هستند عبارتند از : شهریار کامکار، حسین ابراهیمی، کیمیا آهنگران، مستوره فیضی، امیرمنصور تمیزی، شیوا رضایی، نگار اکبری، علیرضا موسوی، علیرضا شعاعی و افشین واعظی


اما گروه مرلین مونرو را : حامد شریف پور، امیرحسین احمدوند، محمدامین رشنوادی، شقایق آقاجانی، علیرضا شعاعی، محمدرضا علیپور، ستاره پروین، پریا ابراهیمی و نازنین دیده ور شامل می شوند و گرچه چند تن از تماشاگران از بازیگر نقش مرلین مونرو راضی نیستند اما در تمام نمایش ها لوس بودن مرلین و انگلیسی حرف زدن سست او، خود صدای خنده ها را بلند کرده است.

گروه کلئوپاترا: امیر بشیره نژاد، آرمان علیرضایی، حدیث قیطاسی، متین پاک، محمد کرمی، نیلوفر توانگر، پریا خداکرمی، سوگند روستایی، متین خیبلی و افشین واعظی.

گروه بتهوون که از جمله بخش های مورد توجه تماشاگران واقع شده که در ابراز نظرهایشان آمده عبارتند از : آیدا احمدی، بشیر اصلانیان، محمد بخشی، پریسا طهماسب، رخساره شجاع الدین، سعید قاسمی، ثنا رزجی، علیرضا شعاعی، حامد شریف پور و افشین واعظی.

گروه فریدا اینان هستند: حامد مقدسی، فریماه مسگرنیا، محمد حسین رحیم، مرتضی امینی تبار، ساناز شاه علی، سیما نجفی زاده، تیارا بانکی، علیرضا شعاعی، رامین جعفری و افشین واعظی


ولی یکی از تماشگران در مورد گروه خیام نوشت: گروه خیام چون خودمانی بود و از خودمان بود، خیلی در دل جا می گرفت و بازیگران هم خوب بودند: میلاد شریف، نهال حاجیان، عباس بابایی، حامد شریف پور، سپهر رضایی، مبینا زارعی، روژان ایرجی، حورا پاکیزه دل و سپیده کاشی ها.

عارف محمدی بعد از تماشای مشاهیر در تیوال نوشته: ارسطو تراژدی را نوع برتر نمایشه می‌داند چون باعث تزکیه‌ی نفس می شود. برای ما البته زندگی و آدمها و مفاهیم خیلی پیچیده‌تر از آن است که بشود تراژدیِ تنها را در داستانی پیدا کرد. ولی من به عنوان فرزند قرن بیست و یک ، تنها چند لحظه از تماشا و شنیدن این‌ نمایش برام کافی بود تا اشک بریزم و بلرزم.

به نوشته این تماشاگر: در طول اجرا صدای خنده زیاد بلند میشد از تماشاگرها، چون نمایش بامزه‌ای بود، من هم خندیدم و گاه خشمگین شدم، به وجد امدم و خیلی احساس‌های دیگر را هم تجربه کردم و البته فکر کردم. روند گفتگو و نتیجه‌گیری که بین دیالوگها و درنهایت مونولوگ‌های شخصیت‌ها وجود دارد کاملا قبول کردنی بود برام.

فریبا ثانی در ایران نت نوشته: بهره از یک متن مشخص با گروه‌های متشکل از بازیگران مختلف، اگر قادر باشد هر بار جهانی نو و ایده‌های بکر از یک اجرا را بیافریند و تا جای ممکن فضای تجربی و دیالکتیکی برقرار کند، می‌تواند مورد تأمل و توجه باشد؛ اما اگر تنها قرار باشد به جهت بازی دادن تعداد بیشتری از علاقمندان به بازیگری، و حضورشان بر صحنه عمومی در جهت تجربه و آزمون باشد، اثری بیرونی و موثر چندانی برای مخاطب ندارد

به نظر این منقد: اجرا چه بسا ملاک مقایسه و نقد را هم دچار اعوجاجی می‌کند که اساسا از کارکرد خود خارج است، و بسته به اینکه مخاطبی شانس دیدن کدام گروه و اجرا را داشته باشد، کیفیت متغیری نیز دریافت خواهد کرد؛ که حتی با دیگر مخاطبان، قادر به اشتراک تجربه‌اش جز در متن و کارگردانی، نیست.

منبع تصویر، Reza .Javidi

فیلم های ایرانی جشنواره های جهانی

در روزهایی که نگرانی جمع هنرمندان از فرداهاست که آیا فضای تولید فیلم و هنرهای تجسمی به کجا کشیده خواهد شد و آیا باز می گردد به شرایط پیشین، فیلمهای کوتاه میخواهم درس بخوانم به کارگردانی رامتین کوچکی، لبخند ماسک به کارگردانی عباس غزالی, قتل غایب مغلوب به کارگردانی میثم امیرزاده، لکنت به کارگردانی سولماز اعتماد، خیابان سبز به کارگردانی بهزاد خداویسی، هاوار به کارگردانی موسی حاجی نژاد، زنگ تفریح به کارگردانی سیما گلشن، فوگ به کارگردانی طاها خانجانی، دوازده و سی و چهار به کارگردانی بهمن هراتی، سی و نه روز به کارگردانی علیرضا صادقی مقدم، عروسک به کارگردانی افسانه محمدپور و موزیک ویدیوی چپرا به کارگردانی هادی معنوی پور ماه آینده در جشنواره جیرونای اسپانیا به نمایش گذاشته خواهند شد.

حضور دو فیلم کوتاه نامه ها به کارگردانی آزیتا فلاح نژاد و مهدی صناعتی، طلسم به کارگردانی سام تحصیلداری در چهارمین دوره جشنواره بین فرهنگی تورنتوی کانادا پذیرفته شده اند و گفته می شود که این جشنواره در هفته حاضر در تورنتوی کانادا برگزار میشود.

جایزه باغی در شوره زار

به گزارش ایرنا، فیلم کوتاه باغی در شوره‌زار ساخته قصیده گلمکانی موفق به کسب جایزه بهترین فیلم از جشنواره اسپانیایی «Ahora es Corto» شد.

فیلم هفت دقیقه ای باغی در شوره‌زار که در روسیه و ایران فیلمبرداری شده است، داستان زنی را روایت می‌کند که پس از سال‌ها زندگی مشترک، تصمیم به ترک همسرش می‌گیرد. این فیلم که تا به امروز به بیش از سی جشنواره جهانی راه یافته، این بار تندیس بهترین فیلم همراه با جایزه نقدی را دریافت کرده است.

سیما بورگین و رضا کیانیان بازیگران اصلی باغی در شوره‌زار هستند که در کنار آنها آنژلیکا گرازیموا، استفانیا والیوا، صبا محمدی و سارینا مقدم ایفای نقش کرده‌اند.

بیشتر بخوانید

هفته هنر و فرهنگ؛ همصدایی با همسایه همزبان ، که یار از یار می ترسد، دو فیلم کرد موفق

هنر و فرهنگ هفته؛ مانیفست نوحه‌خوانان، همصدایی با پنجشیر، درد مشترک زنان هنرمند

هفته هنر و فرهنگ؛ در سرگیجه و عذاب، مرگ علامه، دلمرده همسایه

منبع خبر: بی بی سی فارسی

اخبار مرتبط: فرهنگ و هنر هفته؛ پاییز بی شجر، روز صلح با قطع دست و سر، فرهنگ ترس خورده