غریزه سینمایی رسول ملاقلی‌پور را در هیچ دانشگاهی نمی‌توان یاد گرفت

غریزه سینمایی رسول ملاقلی‌پور را در هیچ دانشگاهی نمی‌توان یاد گرفت
خبر آنلاین

محدثه واعظی‌پور: با فرهاد صبا از نظر زمانی دوازده ساعت فاصله داریم و این، هماهنگی برای انجام گفت‌وگو را کمی پیچیده می‌کند. علاقه هردو ما به سینمای رسول ملاقلی‌پور و فیلم «سفر به چزابه» بالاخره ما را رو در روی هم می‌نشاند، گیرم به کمک یکی از پیام‌رسان‌هایی که گاهی با نوسان‌هایش روند گفت‌وگو را مختل می‌کند.

پس از حدود دو ساعت صحبت کردن درباره سینما، رسول ملاقلی‌پور، «سفر به چزابه» و «نجات یافتگان» همه دریغم این است که فیلمبردار تعدادی از بهترین فیلم‌های سینمای ایران، این روزها در غربت و دور از سینما است. این گفت‌وگو، برای انتشار در یادنامه «رسول» انجام شده است.

بعد از پیروزی انقلاب با حذف ستاره‌ها و چهره‌های شاخص آن سینما نسلی تازه وارد سینما شد. در کنار کارگردان‌ها و بازیگرهای نسل جدید، چند فیلمبردار خوب هم به سینمای ایران اضافه شدند. شما، تورج منصوری و محمود کلاری از نام‌های معتبر آن دوره هستید. چه اتفاقی افتاد که در بخش فیلمبرداری هم به اندازه کارگردانی و فیلمنامه‌نویسی رشد کردیم؟

اگر بخواهم در یک جمله بگویم فیلمبرداری سانسور نداشت و به همین دلیل رشد کرد. یعنی مسئول یا مدیری نمی‌توانست به شما بگوید چگونه فیلمبرداری کنید. در کنار این موضوع نقش مدیرانی مثل آقای انوار و بهشتی در رشد سینمای ایران در آن مقطع حذف نشدنی است. آن‌ها شرایطی را فراهم کردند که نسلی توانستند خوب کار کنند؛ نسلی که برای‌شان سینما جدی و باارزش بود و به دنبال انجام دادن کار ماندگار بودند.

شما قبل از این که وارد سینما شوید فیلمبردار تلویزیون بودید. چرا قبل از انقلاب وارد سینما نشدید؟

قبل از انقلاب قرار بود یک فیلم سینمایی فیلمبرداری کنم. در ساختمان فعلی خانه سینما یک دفتر فیلمسازی بود، که از من دعوت به کار کردند. آن‌جا موقع معرفی کارشان به من گفتند این کار، سخت نیست، ما سه پایه استفاده نمی‌کنیم. اگر سی روزه کار را تمام کنید دستمزدتان ۱۵ هزار تومان می‌شود و اگر بیست روزه کار جمع شود، ۲۰ هزار تومان. فیلمبردار آن روزها در سریع جمع شدن یک فیلم و پایین آمدن هزینه‌ها موثر بود. اصلا از آن جو خوشم نیامد و سر آن کار نرفتم.

گویا دوره‌ای فیلم تبلیغاتی هم می‌ساختید؟

بین سال‌های ۵۰ تا ۵۴ در تلویزیون تصویربردار بودم و فیلم تبلیغاتی هم می‌ساختم. خودم سناریو می‌نوشتم، پلان‌بندی می‌کردم و می‌رفتم سر لوکیشن فیلمبرداری می‌کردم. روی نگاتیو ۳۵ فیلم می‌گرفتم. بازار خوبی بود و درآمد بالایی داشت. تمرین خوبی برای فیلمسازی بود، شما باید موضوعی را در زمانی کوتاه بیان می‌کردید و باید در آن فرصت محدود، مخاطب جذب می‌کردید. سه برنامه تلویزیونی به نام «از صفر تا بی نهایت» نوشتم و کارگردانی کردم. چند سریال و مستند تصویربرداری کردم تا به اوایل دهه شصت رسیدیم.

فرهاد صبا، پشت دوربین فیلمبرداری 

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: غریزه سینمایی رسول ملاقلی‌پور را در هیچ دانشگاهی نمی‌توان یاد گرفت