باید‌ها و نباید‌های انتصاب استانداران زیر تیغ نقد دانشجویان / از سرخوردگی فعالان اجتماعی در انتصاب استاندار سیستان تا ضرورت پرهیز از قالب کردن کیف کش‌ها

باید‌ها و نباید‌های انتصاب استانداران زیر تیغ نقد دانشجویان / از سرخوردگی فعالان اجتماعی در انتصاب استاندار سیستان تا ضرورت پرهیز از قالب کردن کیف کش‌ها
خبرگزاری دانشجو

 

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، پس از انتخاب رئیس جمهور و تعیین کابینه شاید انتصاب استانداران مهمترین اتفاق در بدنه دولت و در بین مردم باشد؛ چرا که استانداران از نقش حائز اهمیتی در شناسایی و حل و فصل مشکلات استان‌ها با استفاده از ظرفیت‌ها و منابع استانی و کشوری دارند. بدون شک اگر امروز استانی با واژه محرومیت و یا توسعه عجین شده استانداران در ادوار مختلف در این عقب ماندگی یا توسعه یافتگی نقش تعیین کننده‌ای داشته اند و چه بسا مردم بیش از آنکه دولت‌ها را منشاء محرومیت و یا توسعه یافتگی استان خود بدانند نقش استانداران را در این کارزار موثر می‌دانند.

در دولت سیزدهم که مدعی انقلابی گری است این انتظار عمومی وجود دارد که دولت و به ویژه استانداران در سطح استان‌ها بی آنکه درگیر مسائل سیاسی و جناحی شوند به جبران عقب ماندگی‌های به جا مانده در دولت‌های مختلف و به طور خاص عقب ماندگی‌های هشت سال اخیر بپردازند؛ چرا که دولت تدبیر و امید فرصت طلایی پیشرفت کشور را بیش از هر زمان دیگری با دوری جستن از ظرفیت‌های داخلی و اتکاء و اعتماد غیرقابل وصف به کشور‌های غربی از دست داد و این نقصان می‌طلبد تا دولت سیزدهم عزم خود را برای انتصاب استانداران انقلابی، متعهد، متخصص و کارآمد در استان‌های مختلف کشور جزم کند.

با این اوصاف «خبرگزاری دانشجو» به منظور بررسی باید‌ها و نباید‌ها در تعیین استانداران با محمد حسین کاظمی دبیر کل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، علی بزرگخو دبیر دفتر تحکیم وحدت، رسول یوسفی دبیر قرارگاه شهید مصطفی احمدی روشن سازمان بسیج دانشجویی و سعید خلیفه عضو شورای مرکزی جنبش عدالتخواه دانشجویی به گفتگو پرداخته که در ادامه مشروح این گفتگو را می‌خوانید.

دانشجو: نظر شما در مورد اختیارات فعلی استانداران چیست آیا این اختیارات برای بسیج تمام ظرفیت‌های هر استان در جهت سرعت بخشیدن به حل مشکلات و اتخاذ تصمیمات بزرگ و انقلابی کفایت می‌کنند و یا در دولت سیزدهم باید افزایش یابند و این اختیارات مطلوب کدامند؟

کاظمی: استانداران در استان‌ها بالاترین مقام اجرایی را دارا هستند پس از نظر اختیارات قانونی اختیار کافی و لازم را برای مدیریت استان دارند، ولی اگر ما در استانی شاهد این باشیم که استان از نظر سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مسائل دیگر، استان کم برخورداری است به خود مدیریت استان و به اشخاص برمی گردد، نه به قانون و اختیارات. استانداران برای اینکه بتوانند در مدیریت استان موفق باشند باید از بین افرادی انتخاب شوند که دارای مقبولیت و نفوذ در استان باشند و همچنین از علم و کارایی لازم برای مدیریت استان برخوردار باشند.

در استان‌های مرزی و استان‌هایی که دارای معادن و منابع طبیعی بسیاری هستند باید استانداران از بین افرادی انتخاب بشوند که بتوانند با کشور‌های همسایه با توجه به اختیارات خود روابط تجاری مثل بازار‌های مشترک و مناطق آزاد ایجاد کنند تا از ظرفیت‌های مبادله استان برای افزایش شاخص تجارت با کشور‌های همسایه استفاده کنند.

استاندارانی که در دولت سیزدهم انتخاب می‌شوند باید باروحیه اعتماد به جوانان و روحیه جهادی وارد میدان شوند و همه ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های استان را با توجه به اختیارات قانونی و ارتباطات اجتماعی خود به کار بگیرند و همه احزاب و جریان‌های سیاسی را پای کار آورده و در جهت ارتقای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی استان برنامه‌ریزی کنند و پیش بروند. البته در برخی از استان‌ها که باتوجه‌به ضعف‌ها و سو مدیریت‌های قبلی دچار محرومیت‌هایی چه از نظر فرهنگی و چه از نظر سیاسی و اقتصادی شده‌اند باید با منصوب کردن استانداران ویژه و کار شبانه‌روزی این ضعف‌های گذشته جبران شده تا شاهد پیشرفت استان‌ها و در نهایت پیشرفت کشور باشیم.

بزرگخو: تا به امروز پست استانداری در ایران بیش از آنکه یک پست اجرایی باشد یک نوع نهاد رگولاتوری و هماهنگ‌کننده بوده و در این حوزه موارد امنیتی بیشتر مورد توجه قرار گرفته بر همین اساس نکته‌ای را هم که وزیر کشور در خصوص استانداری محور شدن به جای وزارت کشور محور شدن به آن اشاره کرد حاکی از این است که تا به امروز فضای استانداری‌ها بیشتر امنیتی بوده و استانداران نیز بر همین مبنا عمل کرده اند و این می‌طلبد که استانداران بیشتر به امور اجرایی تسلط پیدا کنند و بیشتر بر این مبنا انتخاب شوند تا بتوانند یک سری فرایند‌ها را پیش ببرند و استانداری‌ها را به محلی برای توسعه استان‌ها تبدیل کنند.

مسئله‌ای که وجود دارد این است که در کشورمان به شدت شاهد تمرکز گرایی امکانات هستیم به گونه‌ای تمام امکانات در مراکز استان‌ها جمع شده و حتی در مراکز استان‌ها هم عدالت رعایت نشده چرا که تنها چند استان خاص توانسته اند در مرکزیت خود به توسعه برسند. با این وجود اگر بنا باشد این تمرکزگرایی و سانترالیسم دولتی از بین برود نیاز است تا سیستم اداری کشورمان به سمتی برود که استانداری‌ها اختیارات اجرایی بیشتری کسب کنند و متناسب با این اختیارات تحولات بهتری را در سطح استان رقم بزنند. ما نیاز داریم که تا حدی از تمرکزگرایی صرف عبور کنیم تا بتوانیم توسعه را به صورت متوازن در کشور رقم بزنیم تا در نتیجه بتوانیم عدالت اجتماعی را بهتر پایدار کنیم.

یوسفی: پیرامون این سوال تان ابتدا باید اشاره کنم که اگر استانداران و مسئولینی که امور مردم به آن‌ها واگذار شده، دارای روحیه‌ی جهادی، تخصص و برنامه باشند با همین اختیارات فعلی که البته اختیارات کمی هم نیست بسیاری از مشکلات فعلی که مردم با آن دست و پنجه نرم می‌کنند قابل حل است و با مطرح شدن موضوع افزایش اختیارات نباید این طور برداشت شود که وجود مشکلات فعلی کشور به خاطر نبود یا کمبود اختیارات بوده است.

البته افزایش اختیارات استانداران ساختار سازمانی کشور را پویا می‌کند و با توجه به این که با این اتفاق از تمرکز مسائل و مشکلات متعدد در پایختت تا حدی کاسته می‌شود، می‌توان شاهد تسریع توسعه و پیشرفت استان‌ها بود.

خلیفه: با نگاه اولیه باید به این پرسش پاسخ داد که آیا مشکلات و عقب ماندگی‌های استان‌ها که سرامد این‌ها خوزستان، سیستان و بلوچستان و کرمان هستند نتیجه و محصول عدم اختیار استاندار‌ها بوده است؟

استانداران با توجه به نقشی که قانون برای شان قائل شده است به عنوان عالی‌ترین شخصیت اجرایی دولت در هر استان محسوب می‌شود. اساسا این نگاه چاق و لاغر بودن اختیارات هر استاندار بیش از هر چیز مبتنی بر کنش سیاسی جریان‌های قدرت برای بسط ید ادم جریان محبوبشان است. ما وجود شخصیت‌ها و باند‌های قدرت و ثروت را در هر استان نفی نمی‌کنیم، اما معتقدیم تصمیمات بزرگ بیش از اینکه نیاز به اختیارات بیشتر باشد تابع اراده ورزی تصمیم گیران استانی ما در حیطه همان اختیارات است.

دانشجو: نظر شما در مورد وعده رئیس جمهور برای تعیین استانداران ویژه در برخی از استان‌های محروم چیست تحقق این وعده چگونه می‌تواند در رفع محرومیت‌ها موثر باشد؟

کاظمی: با توجه به اینکه استاندار ویژه در جلسه هیئت دولت حضور دارد در همین راستا استانی که دارای استاندار ویژه است استاندار می‌تواند مسائل و مشکلات استان را بدون بروکراسی‌های زائد حاکم بر سیستم اداری کشور مطرح کند تا این مسائل حل و فصل شوند. همچنین این امکان ایجاد می‌شود که استاندار این مناطق باتوجه‌به حضور در جلسه و ارتباط با وزیران در جهت رفع کاستی‌ها و مشکلات و استان برنامه‌ریزی کند و امکانات و پتانسیل کشور را در جهت ارتقا و پیشرفت استان خود بکار بگیرد. به طور کلی تعیین استاندار ویژه باعث پیشرفت مناطق محروم و در نتیجه پیشرفت کشور خواهد بود.

بزرگخو: وجود استانداری ویژه در برخی استان‌های خاص ظرفیت حائز اهمیتی است و باید مورد توجه قرار بگیرد؛ البته کشورمان باید طی چند سال آینده به سمتی حرکت کند که استانداری‌ها نقش بیشتری را در اداره و اجرائیات استان‌ها به عهده بگیرند و این نیازمند برخی تغییرات قانونی و ساختاری است به گونه‌ای که در بخش ساختاری فقط باید رویکرد مدیران تغییر کند. به هر روی ایجاد استانداری‌های ویژه در استان‌های خاص نیاز است؛ اما متاسفانه در برخی استان‌ها مانند استان سیستان بلوچستان که یک استان محروم است انتظارات لازم در انتصاب استاندار به سرانجام نرسیده است.

یوسفی: تفویض اختیارات ویژه به استانداران برخی نقاط محروم و البته حائزاهمیت کشور می‌تواند در تسریع روند حل مشکلات و مسائل آن بسیار اثر گذار باشد؛ چرا که ارتباط مستقیم با کابینه و حضور در جلسات دولت باعث می‌شود موانع در هیئت دولت مطرح شده و مسیر بررسی و حل آن‌ها هموارتر شود؛ و این در صورتی محقق می‌شود که دولت علاوه بر استاندار، مشکلات آن استان را هم ویژه ببیند و به تناسب شرایط و اختیارات محوله، امکانات و بودجه و منابع متناسب نیز در نظر گرفته شود.

در این میان خود استانداران هم باید علاوه بر تسلط بر مسائل، نیاز‌ها و ظرفیت‌های حوزه خود، توانایی ایجاد هماهنگی و پای کار آوردن دستگاه‌های مختلف دولتی و حاکمیتی را نیز داشته باشند. این نکته را هم باید در نظر داشته باشیم که برخی مشکلات موجود در استان‌ها در اثر بی تدبیری طی سال‌های گذشته به صورت تدریجی به وجود آمده و حل آن‌ها نیز شاید در برخی موارد مدت‌ها زمان ببرد و نباید انتظار داشته باشیم که یک شبه همه زخم‌ها ترمیم شود؛ اما در هر صورت این افزایش اختیارات دیگر بهانه‌ای برای کم کاری مسئولین استانی باقی نمی‌گذارد.

خلیفه: یکی از مهم‌ترین چالش‌های دولت فعلی نگاه سطحی به مسائل عمیق و چند لایه است. وضع موجود استان‌هایی مثل خوزستان نتیجه تجاوز‌های دولت‌های مختلف بوده است. معتقدیم اتفاقا بسط ید ساختاری نهاد دولت در شکل گیری خوزستان‌ها برای کشور سهم جدی داشته است. اختیارات ویژه‌ای اگر هست آن باید برای جامعه به عنوان نقش محرک و شتاب دهنده و درمواردی بازدارنده اربابان دولت باشد. نگاه بازسازی خرابه‌های توسعه دولت‌های مختلف به استان‌های محروم اگر منهای توجه به خواست اجتماعی و پاسخی که متناظر آن داده می‌شود باشد، اقل آن تغییرات بنیادینی اتفاق نخواهد افتاد. مسئله ما جامعه است. وقتی شما بیست سی سال مسجد و محراب و منبر و تشکل‌های دانشجویی و ... را با شبهات سرکاری و نگاه‌های امنیتی سر کار بگذاری و عملاً هیچ آورده‌ای و نیروی اجتماعی‌ای در مقابله با نابرابری و نابودی محیط زیست نداشته باشید، چرا وضع این چنین نباشد؟

به نظر شما استانداران در دولت سیزدهم باید بنابر چه معیار‌ها و شاخص‌هایی انتخاب شوند؟ باید‌ها و نباید‌ها در تعیین استانداران کدامند؟

کاظمی: باتوجه‌به وضعیت فعلی کشور که از نظر اقتصادی و تحریم در شرایطی است که فشار‌ها روز به روز به مردم بیشتر می‌شود و سرمایه اجتماعی نظام کمتر می‌شود، استانداران باید از بین افراد شایسته و لایق و بدون سیاسی بازی و بدون در نظر گرفتن منفعت‌های سیاسی، حزبی، جناحی، قومی و هر مورد دیگری انتخاب شوند و باید فقط مصالح استان و کشور در نظر گرفته شود. مضاف بر این استانداران منتخب باید دارای برنامه و روحیه جهادی بوده و همچنین از روحیه اعتماد و اعتقاد به جوانان و روحیه ریسک پذیری و تغییر کلیشه‌های غلط و روحیه کار کردن با جوانان را داشته باشند. استانداران منتخب باید کاریزما‌هایی جهت تعامل با سایر دستگاه‌ها و سایر کشور‌های همسایه نیز داشته باشند و بتوانند پتانسیل‌های اقتصادی استان را فعال کنند. همچنین باید مسئولان و بخصوص در استان‌ها استانداران در میان مردم حضور داشته باشند و رو در رو و چهره به چهره حرف مردم را بشنوند و با درک بدون واسطه موضوع و خواست‌های کف جامعه برای پیشرفت و آبادانی استان و حل مشکلات مردم برنامه ریزی کنند.

بزرگخو: استانداران در دولت سیزدهم باید در امور اجرایی دارای تخصص باشند و بتوانند به عنوان مهمترین شاخصه بخشی از حکمرانی را در استان‌ها بر عهده بگیرند و متناسب با این ویژگی از ویژگی‌های دیگری مانند ویژگی‌های مدیریتی همچون مدیر و مدبر بودن به معنای واقعی کلمه برخوردار باشند. مضاف بر این استانداران باید مسائل و فضای حاکم بر استا نها را بشناسند چرا که هر استانی از جایگاه، مختصات و اکوسیستم خاص خود برخوردار است با این وجود استانداران در گام نخست باید فضای استان‌ها را فهم کنند و در گام بعد به مدیریت آن بپردازند و این این در حالی است که عالی‌ترین مقام دولتی در استان‌ها بعضا متاثر از وابستگی‌های حزبی و جناحی انتخاب می‌شود.

یوسفی: استاندار شخص اول دولت در هر استان است و زمام اغلب دستگاه‌های اجرایی و انتظامی به دست اوست؛ پس عملا می‌توان گفت پیروزی یا شکست سیاست‌ها و برنامه‌های دولت در هر استان تا حد زیادی به توانمندی وی و تیم همراهش وابسته است؛ فلذا دولت سیزدهم اگر می‌خواهد در پیشبرد اهداف خود موفق باشد باید استاندارانی را انتخاب کند که دارای روحیه انقلابی، سابقه اجرایی، برنامه، توانمندی‌های مدیریتی و البته مقاوم در راه مقابله با فساد و زد و بند‌های سیاسی باشد. اگر همه این ویژگی‌ها را بخواهم به طور خلاصه بگویم، استاندار باید کارآمد و تحول گرا باشد تا بتواند ضمن جبران خسارت‌های به بار آمده در دولت گذشته، مسیر رو به آینده را هم به بهترین شکل ممکن طی کند.

خلیفه: مهم‌تر از هر شاخصی برای تعیین استانداران این است که باید اولا اشخاصی متولی این جایگاه باشند که نسبت به جایگاه و اراده مردم در امکان دخیل کردن انان در برنامه‌های استان نگاه جدی داشته باشد. استاندار درواقع عصاره دولت در هر استان است. نمی‌شود در لایه کلان دائم شعار دولت مردمی سر داد، اما نمایندگان دولت در استان‌ها هیچ قرابت و نزدیکی به زیست اجتماعی و درد مردم نداشته باشند. پر واضح است که اعتماد خیلی از مردم به حاکمیت اسیب دیده است؛ لذا معتقدم قبل از هر انتصابی باید مهم‌ترین شاخص برای تعیین استاندار نگاه بازافرینی اعتماد انان باشد. نکته دومی که حائز اهمیت است این است که شهرداری‌ها و استانداری‌ها برای فاصله گرفتن از محلی برای سهم خواهی‌هایی استانی نیاز به افرادی دارند که در مقابل جریان‌های سیاسی وضع موجود موضع و زاویه داشته باشد.

دانشجو: آیا جوانگرایی در تعیین استانداران می‌تواند در سرعت بخشیدن به رفع محرومیت‌ها و پیشرفت کشور راهگشا باشد یا استانداری‌ها را به صحنه آزمون و خطا برای مدیران جوان و کم تجربه تبدیل می‌کند؟

کاظمی: استانداران جوان باتوجه‌به روحیه ذاتی جوان که ریسک پذیری، داشتن فکر نو و ایجاد تحول است می‌توانند برای استان‌ها و کشور مفید باشند. با این وجود بهتر است که استانداران کشور از بین جوانان و مشاوران استانداران هم از بین افراد با تجربه گذشته انتخاب شوند. اگر این امر محقق شود شاهد تحول خوهیم بود، ولی اگر مثل روال سابق استانداران سالخورده با مشاوران بی تجربه جوان داشته باشیم ۴ سال پیش رو هم ۴ سال افت و افزایش محرومیت‌ها خواهد بود.

بزرگخو: طبیعتا جوانگرایی می‌تواند در سرعت بخشیدن به رفع محرومیت‌ها و پیشرفت کشور موثر باشد؛ اگر چه جوانگرایی صرف نمی‌نمی‌تواند راهگشا باشد. معتقدم ما امروز به جوانانی نیاز داریم که در میانه مسیر مدیریتی قرار دارند نه اینکه به مانند گذشته از افرادی استفاده شود که در پایان مسیر مدیریتی خود قرار داشتند.

با این اوصاف انتخاب افرادی که دارای ۱۵ تا ۲۰ سال سابقه کاری هستند و در بخش‌های مختلف در استان‌ها زحمت کشیده اند می‌تواند رویکرد بسیار خوبی در انتخاب استانداران باشد چرا که این افراد هم مسائل استان‌ها را فهم کرده اند و هم توانسته اند با مردم ارتباط برقرار کنند و البته ویژگی جوانی در استانداران می‌طلبد که کار کنند و منشاء تحول باشند.

یوسفی: یکی از مهم‌ترین مسائل بعد از تشکیل کابینه و استقرار دولت‌ها برای استان ها، مشخص شدن استاندار آن استان است. چرا که جهت و سرعت توسعه و پیشرفت در بسیاری از مسائل بسته به توان و نوع نگاه اوست.

از آن جایی که انتظار مردم از آقای رئیسی و تیم او تغییر اوضاع فعلی کشور است، با روی کار آمدن دوباره افرادی که در دوره‌های گذشته حضور داشته اند بازتاب خوبی در فضای روانی و اجتماعی جامعه نخواهد داشت.

البته این لفظ جوان که به کار می‌بریم هم نباید معطوف به سن و سال شود. منظور از جوان کسی است که روحیه و انگیزه کار را داشته و توانمند باشد. اگر چنین اشخاصی مسئولیت‌ها را بگیرند شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود و تجربه هم نشان داده که در کشور ما هر کجا به جوانان مؤمن و انقلابی اعتماد شده حاصل آن نصرت بوده است.

خلیفه: بعد از عبارت استفاده از جوانان در مجاری حاکمیتی فرصتی پیش امده که مسببان وضع موجود، کیف کش‌ها و جوان ترهایشان را با برداشت فرمی از صحبت‌های رهبری به مردم قالب کنند. باید زمینه به میدان امدن همه مردم فراهم شود. معمولا موتور پیشرفت جوان‌ها هستند. مبتنی بر این نگاه باید سوال پرسید چه نوع جوانی مد نظر ماست؟ ساده انگارانه است در پاسخ به این پرسش سن را مبنا تحول قرار دهیم چنانچه خود رهبری نیز موضع شفاف در این زمینه دارند. اما مشخصا می‌توانیم بگوییم چه نمی‌خواهیم. جوانی که تاکنون مسئله‌ای را حل نکرده است و خودش را با وضع موجود درگیر نکرده است و در این مسیر نبوده قطعا توانایی به محاق بردن ظرفیت‌ها را دارد. ما مسئولین ناکارامد پیر را نفی می‌کنیم، چون محافظه کار هستند خسته هستند و برای تحول انرژی ندارند؛ لذا نه تنها استانداری‌ها و حتی در سایر مجاری حاکمیتی باید مبتنی بر احیا ارزش‌ها دست به چینش بزنیم که از خطر استحاله شدن جوان انقلابی جلوگیری شود.

دانشجو: آیا سازوکار فعلی در تعیین استانداران منجر به انتخاب افراد متخصص و متعهد می‌شود و یا این سازوکار باید تغییر کند. پیشنهاد شما چیست؟

کاظمی: برای تعیین استاندار باید از افراد شاخص و صاحب نظر، فرهیختگان، دانشگاهیان اعم از اساتید و دانشجویان و همچنین افراد با سابقه و با تجریه نظر خواهی شود؛ اما در این بین دخالت نمایندگان استانی حتی در حد مشورت هم غلط و دخالت در کار سایر قوا است. نمایندگان با توجه به وظیفه ذاتی خود که قانون گذاری و نظارت بر مسئولین اجرایی است اگر در عزل و نصب‌ها دخالتی داشته باشند عملا اهرم نظارتی خود را از دست داده و نمی‌توانند به وظیفه ذاتی خود عمل کنند و در آن صورت مسئولین اجرایی ناظرانی نخواهند داشت که خود را پاسخگو بدانند و این قدرت بازدارندگی نمیاندگان حذف می‌شود.

بزرگخو: بنده سازوکار انتخاب استانداران را غلط نمی‌دانم، چون نظام دولتی در ایران نظام ریاستی است با این وجود طبیعی است که استانداران با شیوه کنونی از سوی رئیس جمهور و با تفویض اختیار به وزیر کشور انتخاب شوند و این حق آنهاست؛ اما آنچه که باید اصلاح شود شیوه نگرش به مفهوم استاندار و استانداری است نه نحوه انتخاب استاندار به این معنا که شیوه نگرش به مفهوم استاندار باید از یک مفهوم صرف امنیتی به یک مفهوم اجرایی و امنیتی تغییر پیدا کند به گونه‌ای که استانداران باید بتوانند متناسب با شرایط هر استانی وارد عرصه شوند و ضمن رعایت مسائل کلی در مسائل اجرایی هم تاثیرگذار باشند و به نقش آفرینی بپردازند.

یوسفی: انتخاب استاندار لزوماً باید در چارچوب مشخص و در راستای سیاست‌های مشخص شده دولت صورت گیرد و نباید فشار‌ها و هجمه‌های متعددی که از جا‌های مختلف عرضه می‌شود بر آن تأثیر گذار باشد؛ که در این میان وزیر کشور نقش اساسی را دارد و باید بتواند با مدیریت فضای حاکم و به دور از جو زدگی و تحت تأثیر قرار گرفتن، با توجه به توانایی و رزومه افراد دست به انتصاب آنان بزند؛ البته مسئولین مختلف به ویژه نمایندگان مجلس هم باید در این راه کمک کنند و از پیگیری و اصرار بر روی گزینه‌های خاص خودداری کنند.

خلیفه: درخصوص ساز و کار تعیین استاندار‌ها انتخاب چند استاندار خوزستان و فارس و یزد رو به روی ماست. با تحلیل و ارزیابی این افراد و نگاه به شاخص‌های مطلوب دید واقع بینانه تری به این موضوع پیدا می‌کنیم که اساس نقش دولت و وزیر کشور در تعیین استاندار چیست. در واقع مدیران ارشد هر استان به مثابه رئیس جمهور استان هستند؛ همانطور که در لایه کلان برای اداره کشور از رئیس جمهور انتظار برنامه برای حل مسائل کشور می‌رود، برای استان نیز باید چنین رویکردی جاری باشد. یعنی اولا افرادی که نسبت به ظرفیت‌های مغفول استان‌ها برنامه دارند و معطوف به این برنامه‌ها بدون تاثیر پذیری از جریان‌های ذی نفع وضع موجود بتواند یک حرکت اجتماعی برای حل ان ایجاد کند. در واقع نگاه مسئله محور مبتنی بر اراده و خواست مردم که مشخصا می‌توان گفت چنین اتفاقی در سیستان و بلوچستان به عنوان سرامد محرومیت‌های کشور نیفتاد و حتی اعتراض‌های بعد از ان هم با سرخوردگی کامل فعالین اجتماعی مواجه شد.

نکته قابل توجه این است که نباید به اسم تحول جاده صاف کن نهاد‌های موازی و پشت پرده سیاسی استان‌ها بود. چیزی که به وضوح در استان‌هایی مثل کرمان و یا سیستان مشخص است چنین پالسی را در فضای عمومی می‌دهد. نهاد‌هایی که هیچ زمان نسبتی با خواست و اعتراض مردم و فعالین و کنشگران نداشتند جایگزین جریان ناکارامد اصولگرایی سابق شده اند و وظیفه خط دهی به دولت را ایفا می‌کنند.

دانشجو: توانمندی استاندارانی را که تاکنون منصوب شده اند چگونه ارزیابی می‌کنید آیا انتخاب‌ها متناسب با شعار‌ها و وعده‌های رئیس جمهور بوده است؟

کاظمی: برای پاسخ به این سوال نیاز است که چند مدتی بگذرد و استانداران کار خود را آغاز و فعالیت کنند؛ البته در انتصاب برخی استاندارن هم حواشی‌هایی ایجاد شد، ولی برای ارزیابی کار استاندارن باید زمان بگذرد و فعالیت کنند و بعد عملکرد آن‌ها را با شعار‌ها و وعده‌های انتخاباتی انطباق بدهیم.

بزرگخو: در رابطه با استاندارانی که تاکنون منصوب شده اند باید اجازه دهیم که مقداری زمان بگذرد و بعد از آن نسبت به عملکرد آن‌ها به قضاوت بپردازیم. به هر روی هر پست و مقامی دارای ضعف و قوتی است که با گذشت زمان خود را نشان می‌دهند و استانداران نیز از این قاعده مستثنی نیستند.

یوسفی: با شناختی که از وزیر کشور و آقای رئیسی هست، می‌توان به انتخاب شان اعتماد کرد. اگر چه در فضای مجازی گا‌ها نسبت به برخی استانداران نکاتی مطرح می‌شود و به نظرم برای اظهار نظر بیشتر در مورد استانداران انتخاب شده باید اندکی صبر کنیم، عملکرد افراد گویای همه چیز خواهد بود.

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: باید‌ها و نباید‌های انتصاب استانداران زیر تیغ نقد دانشجویان / از سرخوردگی فعالان اجتماعی در انتصاب استاندار سیستان تا ضرورت پرهیز از قالب کردن کیف کش‌ها