بایدها و نبایدهای تطبیق حوادث امروز با تاریخ اسلام
به گزارش خبرنگار مهر نخستین نشست تاریخ و اکنون «تطبیق تاریخ اسلام با حوادث اکنون؛ امکان یا امتناع؟» با حضور حجتالاسلام جواد سلیمانی امیری، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) به همت کانون اندیشه جوان کانون برگزار شد.
حجتالاسلام سلیمانی با بیان اینکه در حال حاضر درباره تطبیق تاریخ با عصر حاضر دیدگاههای متفاوتی وجود دارد گفت: دستهای قائل هستند تاریخ از گذشته تا به امروز در حال تکرار شدن است و شخصیتهای تاریخی به عینه در زمان کنونی یافت میشوند، برای مثال همچنان که در صدر اسلام عمار بود امروز نیز به عینه عمارها وجود دارند، اگر در صدر اسلام طلحه و زبیر داشتیم امروز نیز عیناً طلحه و زبیرها را داریم یا اگر در گذشته معاویه و عمرو عاص وجود داشت امروز نیز به عین معاویه و عمر عاص وجود دارد. عدهای معتقد هستند تطبیق تاریخ صدر اسلام با زمان کنونی کار ناروایی است و نباید چنین کاری انجام شود.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) افزود: کسانی که معتقد هستند نباید این تطبیق صورت پذیرد عمدتاً دو دلیل بیان میکنند، دلیل اولشان بر این امر استوار است که ساختارهای جامعه صدر اسلام ساختار سادهای بود و روابط اجتماعی سادهای بر جامعه حاکم بود در حالی که روابط اجتماعی امروز پیچیده و ساختار سیاسی و اجتماعی بسیار گسترده شده است؛ برای مثال در گذشته وزارت خارجه یا سازمانهایی مانند سازمان تبلیغات اسلامی و رسانه به شکل امروزی و … وجود نداشت.
وی ادامه داد: بنابراین زمانی که ساختار اجتماعی تغییر و نظامات اجتماعی پیچیده میشود به ناچار این تغییرات در رفتار انسانها تأثیر میگذارد لذا کسی نمیتواند رفتار انسان و جامعه صدر اسلام را با رفتار مردم و افرادی که در نهاد انقلاب اسلامی هستند مقایسه کنند. دلیل دوم آنان این است که باید به این نکته توجه داشت که مسلمانان صدر اسلام افراد بسیطی بودند در حالی که انسانهای عصر معاصر بسیار پیچیدهتر بوده و ضریب هوشی آنان نسبت به مسلمانان صدر اسلام افزایش یافته است و این تفاوتها در رفتار انسانها تأثیر میگذارد از این رو نمیتوان انسانهای عصر معاصر را با مردم صدر اسلام مقایسه کرد.
عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) بیان کرد: گروهی نیز معتقد هستند که جامعه باید بر اساس فقه و حقوق اداره شود. فقه و حقوق دقیق است در حالی که تاریخ گزارههایش ظنی است و اغلب به شک ختم میشود بنابراین نباید با امور ظنی در جامعه جریانسازی کرد و این خلاف حق بوده و ناروا است.
وی گفت: ما دیدگاه اول را قبول نداریم و معتقد نیستیم که عین چیزی که در گذشته اتفاق افتاده در عصر حاضر نیز اتفاق میافتد بلکه ما معتقدیم که عمار یک ویژگیهای خاصی مانند بصیرت داشت و امروز نیز کسانی که بصیرت دارند و سخنانی برای تقویت نظام و انقلاب اسلامی بیان میکنند ویژگی شبیه عمار دارند. برای مثال سال ۸۸ فتنهای رخ داد و در صدر اسلام نیز فتنهای به نام جمل رخ داد که هر دو فتنه دارای وجه تشابهات و تمایزاتی هستند. شباهت در این جهت است که برای نخستین بار خواص اهل لغزش داخلی آمدند و با دشمن اسلام پیوند برقرار کردند، در صدر اسلام معاویه و امروز آمریکا و اسرائیل دشمن اسلام هستند.
حجتالاسلام سلیمانی اما یک تمایزهایی نیز وجود داشت اینکه در آن زمان صحبت این بود که گفته شد عثمان مظلوم کشته شد و امام علی (ع) و یارانشان باید پاسخگو باشند اما مسئله فتنه ۸۸ مربوط به انتخابات بود که آیا این انتخاب درست انجام شده یا خیر؟ بنابراین نمیتوان گفت حوادث جنگ جمل عین آن در عصر حاضر تحقق پیدا کرد. بنابراین این برداشت که علیه نظام ولایی فتنه شده و در جامعه اسلامی عدهای با آشوب درصدد ضربه زدن به نظام ولایی بودند این تشبیه به جنگ جمل درست است. البته تمایزهایی نیز هست پس نمیتوان گفت عیناً تاریخ تکرار میشود اما میشود تطبیق داد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: انسان معاصر ذاتاً با انسان هزار سال پیش هیچ تمایزی ندارد چرا که ماهیت همه انسانها در طول تاریخ یکی است. حال سوال مطرح میشود انسانی که ماهیتش در طول تاریخ یکی است آیا در طول تاریخ با آزمایشهای شبیه به هم امتحان میشوند یا نه؟ درست است که ماهیت آزمایش یکی است اما مصداق آن متفاوت میشود. برای مثال انسان گذشته و انسان عصر حاضر همواره با مال و ثروت، مقام، فرزند و … آزمایش شده و میشود. بنابراین باید دید انسانهایی که ماهیتشان یکی است و همانند هم آزمایش میشوند چه عکسالعملی از خود نشان میدهند. بر همین اساس در اینجا از نظر علمی عبرتگیری جایز است. اینکه گفته میشود تمایز دارد مورد قبول است اما این وجوه تمایز اگر در وجوه تشابه تأثیر بگذارد آن زمان تطبیق کردن امری ناروا محسوب میشود.
حجتالاسلام سلیمانی گفت: سنتهای یکسانی در تاریخ حاکم است. این سنتها تحت عنوان قوانین حاکم بر حرکت تاریخ توسط فیلسوفان غرب و دانشمندان اسلامی نیز بیان میکنند. برای مثال گفته میشود برای آنکه یک جامعهای بتواند بقای خود را حفظ کند باید در برابر تهاجمهای رقبای خویش پاسخ دهد. یا اگر تمدنی بخواهد در قرن بیست و یکم در برابر تمدن رقیب که با هواپیما، موشک و پهپاد با او میجنگد، با شمشیر از خود دفاع کند این تمدن از بین میرود. یا اگر این تمدن اگر بخواهد در برابر شبهاتی که در زمینه تجربه دینی و فلسفه مطرح میشود همان پاسخی را بدهد که قرنها پیش در علم کلام بیان شده چنین تمدنی از بین میرود. زیرا این یک قانون است و این قانون همواره در طول تاریخ جاری و ساری بوده است. قرآن کریم میفرماید هر قوم مؤمنی در هر دیار و زمانی که باشند این عامل نزول برکات زمین و آسمان است و این قانون در طول تاریخ حاکم بوده و عقل و نقل آن را اثبات میکند از این رو چه اشکالی دارد که انسان معاصر از کسانی که چنین بودند درست بگیرد.
وی خاطرنشان کرد: نکته دیگری آن است که قرآن کریم انسانها را دعوت به عبرت گرفتن از گذشتگان میکند این داستانهایی که از حضرت یوسف، ابراهیم و نوح بیان میشود عبرتی برای صاحبان حکمت، عقل و درایت است. وقتی قرآن میگوید عبرت بگیرید برای آن است که تطبیق صورت بگیرد چرا که اگر تطبیق صورت نپذیرد عبرت گرفتن معنا پیدا نمیکند. برای مثال بعد از رحلت رهبر کبیر انقلاب در بین خواص اختلاف پیدا شد طوری که عدهای از خواص خط امام را به گونهای و جمعی دیگر خط بنیانگذار کبیر انقلاب را به روش دیگر تبیین و تفسیر میکردند. این اختلافات برخی منشأ عقلانی داشت و بعد مسائل مشخص و آشکار میشد اما بعضی از این اختلافات ناشی از هواپرستی بود. این اختلاف درست شبیه دوران رحلت رسول خدا است از این رو عبرت گرفتن از این اتفاقات لازم است.
این محقق و نویسنده ابراز داشت: آنهایی که میگویند با فقه و حقوق تاریخ باید اداره شود معتقد است که نباید با جریان سازیها گفته شود که فلان فرد عمار و فلان گروه خوارج است؛ پاسخ این است که کسی نمیخواهد با تاریخ دیگران را محاکمه کند چرا که اگر بخواهیم حکم قضائی در مورد اشخاص و جریانها صادر کنیم باید فرد به دادگاه برود تا با ادله فقهی و حقوقی خطای آنان مشخص شود. اما اگر بخواهیم از تاریخ برای اثبات خیانتها و ظلمهای صورت گرفته استفاده کنیم که مردم رأی درست بدهند و اجازه ندهند کار به جایی برسد که یک چهره سیاسی که در مسیر لغزش قرار گرفته به انحطاط کشیده شود؛ بنابراین با تاریخ باید بصیرت بخشی صورت بپذیرد.
حجت الاسلام سلیمانی گفت: امروز ملتهای مختلف از تاریخ استفاده میکنند و عبرت میگیرند. گزارههای ظنی به لحاظ سیاسی و اجتماعی که بتواند به جامعه جهت دهد که حساب شدهتر عمل کند بسیار محترم است. برای اینکه یک تطبیق، تطبیق علمی و عالمانه باشد باید دارای ویژگیهایی شامل اعتبار استنادهای تاریخی، اعتبار تحلیلهای تاریخی، اعتبار اطلاعات از دوران معاصر، یافتن وجوه تشابه حوادث و افراد گذشته و حال و همچنین یافتن وجوه تمایز باشد. سابقه تطبیق تاریخ به دوران و سیره اهل بیت (ع) بر میگردد.
عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در پایان عنوان کرد: آیت الله مصباح در کتاب «آذرخشی دیگر از آسمان کربلا» حوادثی را که بستر ساز قیام عاشورا شد با حوادث انقلاب اسلامی تطبیق میدهند و به جامعه میگوید امر به معروف و نهی از منکر در حالت عادی شرط آن اعتبار تأثیر و عدم آسیب رسیدن است اما مرتبه اعلی آنکه جامعه از امر به معروف و نهی از منکر فاصله گرفته و جامعه به فکر انجام این فریضه الهی نیست و دولت اسلامی قدرت امر به معروف و نهی از منکر را ندارد حتی جهاد شهادت طلبانه برای احیای امر به معروف و نهی از منکر است.
منبع خبر: خبرگزاری مهر
اخبار مرتبط: بایدها و نبایدهای تطبیق حوادث امروز با تاریخ اسلام
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران