سعید دقیقی:خصوصیسازی عاقبت خوبی ندارد!
سپهر ستاری: در چند سال اخیر باشگاههای استقلال و پرسپولیس از طریق عقد قرارداد با کارگزار به دنبال جذب منابع مالی هستند و از این طریق کارهای خود را پیش میبرند. قرارداد با کارگزاران مختلف برای این دو باشگاه درآندزایی خوبی را به همراه داشته ولی مشکلاتی را هم ایجاد کرده است و از تمام پتانسیل درآمدزایی سرخابیهای پایتخت که در سراسر ایران طرفدار دارند استفاده نمیشود. همچنین در بعضی موارد در قراردادها منافع باشگاه به طور کامل در نظر گرفته نمیشود که این هم در بلندمدت مشکلاتی را ایجاد کرده است. از طرفی وعده خصوصیسازی دو باشگاه در تمام این سالها به نتیجه نرسیده و خیلیها معتقدند در شرایط فعلی حتی اگر دو باشگاه خصوصی شوند هم اتفاقات خوبی رخ نخواهد داد. سرنوشت باشگاههایی چون تراکتور، استیلآذین، استقلال اهواز، نفت تهران و راهآهن هم خودش گویای این مطلب است که در فوتبال ایران فعلا شرایط برای خصوصیسازی فراهم نیست. سعید دقیقی که در زمان بازی برای تیمهایی چون تراکتور، پیکان و سایپا به میدان رفته بود با پایان دوران بازی وارد حوزه مدیریت ورزشی شده و این روزها در تیم پیکان مشغول کار است. او در گفت و گو با خبرآنلاین درباره حضور کارگزار در استقلال و پرسپولیس و شرایط خصوصیسازی و درآمدزایی در فوتبال ایران صحبتهای جالبی را مطرح کرد که در ادامه میخوانید:
*اول از همه بگویید این مدل اداره باشگاههای استقلال و پرسپولیس که با کارگزار قرارداد میبندند را چطور میبینید؟
من در این دو باشگاه مسئولیتی ندارم و نمیتوانم نظر قطعی بدهم ولی کلا در فضای درآمدزایی در دنیا هر باشگاهی ممکن است کارگزار داشته باشد به شرطی که هم منافع سرمایهگذار حفظ شود و هم منافع مالکیت باشگاه و باید برد _ برد باشد. در دنیا هم منافع دو طرف را میبینند و در بهترین شرایط این کارها انجام میشود.
*به نظر شما مبالغی که پرداخت میشود به اندازه ارزش برند دو باشگاه است؟
برند استقلال و پرسپولیس و حتی تراکتور خیلی بالاتر از مبالغی است که پرداخت میشود ولی باید ببینیم ببینیم وضعیت تقاضا به چه شکل بوده و عرضه محصول با چه شرایطی انجام شده و اینها همه تاثیر دارد. اینکه ما برند استقلال و پرسپولیس را چگونه به مخاطبین معرفی کنیم و چطور بتوانیم برای مخاطبین جذابش کنیم. در ایران این مسائل خیلی کمرنگ است. ما ظرفیت خیلی بزرگی نزدیک به 40 میلیون هوادار برای این باشگاهها داریم ولی در این سالها از این ظرفیت به بهترین شکل استفاده نکردیم. باید این ظرفیت را از حالت پتانسیل بالفعل به بالقوه تبدیل کنیم و بعد توقع درآمد آنچنانی از برندها داشته باشیم. مسائل مارکتینگ و موضوعات مرتبط با باشگاهداری را رعایت کنیم.
*آیا این دو باشگاه تیم بازاریابی دارند؟ چرا باشگاههای ایرانی خیلی در این مسائل فعال نیستند؟
من چون مسئولیتی در این دو باشگاه ندارم و نمیتوانم در این مورد صحبت کنم ولی باید داشته باشند. برند استقلال و پرسپولیس خیلی جذاب است. مگر میشود شما برای قسمت بازاریابی مدیر خاصی نداشته باشید و در مباحث آن فعال و پویا نباشید؟
*چرا خود باشگاهها سراغ روشهای درآمدزایی نمیروند؟
خیلی از سازمانها برونسپاری میکنند و این هم یک روش است. شاید امکانات یا نیروی انسانی توانمند ندارند. این عیبی ندارد ولی اینکه شما چگونه برونسپاری کنید و منافع خود را حفظ کنید و بحث برد – برد را حفظ کنید، مهم است.
*مشکل بزرگ قرارداد با کارگزار این است که دست باشگاه بسته میشود و درآمدزاییاش محدود به آن کارگزار است!
خب این به بندهای قرارداد برمیگردد. وقتی یک بازیکن هم با یک باشگاه قرارداد میبندد یک بخش قراردادش در مورد تبلیغات پیرامون بازیکن است که میتوانند برای باشگاه درآمد داشته باشد. ممکن است بازیکن با این شرط قرارداد ببندد که تمام درآمد تبلیغاتی برای خودش باشد یا ممکن است باشگاه بگوید نه همه فضای درآمدی که میتواند ایجاد کند برای باشگاه است و ما مبلغی را به تو پول میدهیم. کارگزار هم همین است و قراردادش میتواند شکلهای مختلفی داشته باشد. این بسته به مدیریت است که چگونه بتواند بهترین شرایط را باشگاه ایجاد کند و بعد برای کارگزار فضا را طوری مهیا کند که بتواند بهتر فعالیت کند.
*راحتطلبی مدیران سرخابی چقدر در این قضیه نقش دارد؟ یک قراردادی با کارگزار میبندند و مبلغی حاضر و آماده در اختیارشان است.
حجم فعالیت و مسئولیت مدیران این دو باشگاه کم نیست. بالاخره شرایط هم نرمال نیست و الآن کلی پول در فیفا و AFC مانده که به خاطر تحریم نمیتوانند آن را بگیرند. کلی مباحث درآمدزایی داریم به خاطر تحریم امکان انجامش نیست. مدیریت در هر جایی در این شرایط اقتصادی و تحریم سخت است. اینکه فکر کنید من الآن مدیر استقلال و پرسپولیس شوم و بروم بجنگم و درآمدزایی کنم و فضا را برای اسپانسر جذاب کنم و درآمدزایی بهتر از کارگزار ایجاد کنم به راحتی نیست. حجم فعالیتها بسیار زیاد است. شرایط اقتصادی بد است و موضوعات تحریم دست و بال مدیران را بسته و در تمام سازمانها هم این وجود دارد. اینطوری نیست که بگوییم اگر اسپانسر را به کارگزار بدهیم به خاطر تنبلی است. خیلی مسائل دیگر هم وجود دارد و نمیتوانند همه را باهم پیش ببرند. مشکلات زیاد است؛ الآن تیمها استادیوم و زمین تمرین اختصاصی ندارند. شما میخواهید از چند برند خاص برای بحث اسپانسرینگ و مارکتینگ دعوت کنید باید دفتر خوبی داشته باشید و اگر شرایط خوبی نداشته باشد میتواند شان و جایگاه شما را پایین بیاورد. من دفتر باشگاههای استقلال و پرسپولیس را رفتهام. شما با باشگاههای آسیایی مثل الهلال، الاتحاد، السد، الوحده و ... در همین حوزه خلیج فارس مقایسه کنید. همین کار را سخت میکند و به همین دلیل باید خیلی مسائل را برونسپاری کرد ولی با شرایط ایدهآل باید انجام شود.
*چرا قضیه حق پخش تلویزیونی حل نمیشود؟ این خودش درآمد کلانی است که میتواند باشگاهها را از هر منبع دیگری بینیاز کند.
این هم جزو موانع قانونی است که متاسفانه حق فوتبال داده نمیشود. به نظر من جذابترین برنامه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران فوتبال است. آیا ما نسبت به آن جذابیتی که برای مردم دارد و به اندازه تماشاگری که مسابقات در شبکه ملی ما دارد به باشگاهها و فدراسیونی که این فضا را آماده میکنند امکانات میدهیم؟ نمایندگان مجلس وظیفه قانونی دارند و در تمام حوزهها از فوتبال تا فرهنگ، اجتماع، سیاست، بحثهای امنیتی و ... باید آن را به بهترین شکل انجام دهند. قانونگذار باید طوری قانون را بنویسد که هر کسی براساس لیاقت و تواناییاش به حق خود برسد. به نظر من نمایندگان مجلس باید در این قضیه پویاتر عمل کنند تا نه فقط حق فوتبال که حق ورزش داده شود. آیا ما میتوانیم اتفاقی بهتر از پیروزی و قهرمانی حسن یزدانی رقم بزنیم؟ آیا حق قهرمانهای ملی ما داده شده است؟ کلا وظیفه نمایندگان مجلس است. مجلس کمیسیونهای مختلفی دارد و در هر کمیسیون باید به وظایف خودشان به بهترین شکل عمل کنند.
*در این سالها خیلی درباره این ماجرا بحث بوده است. به نظر شما ارادهای برای حل ماجرای حق پخش وجود داشته است یا فقط حرف است؟
قطعا اراده بوده و پیگیریهایی انجام شده ولی توان و قدرت ما به اندازهای نیست که به حقمان برسیم. جدا از مدیران ورزشی و فدراسیون فوتبال، دیگر مسئولین کشور ما باید همراهتر باشند. ما در مجلس کمیسیون ورزش داریم و وظیفهاش حمایت از این است چون نمایندگان مردم هستند و وظیفه قانونگذاری برای مردمی را دارند که عشقشان فوتبال و ورزش است. وقتی عشق آنها ورزش است، وظیفه نماینده مجلس این است که بهترین عملکرد را در قانونگذاری داشته باشند تا حق مردمی که به شما رای دادند و طرفدار فوتبال هستند داده شود. متصدی فوتبال هم فردی است که در مجمع به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال انتخاب شده و مجمع هم از روسای هیاتهای استانها و نمیاندگان باشگاهها تشکیل شده است. یعنی از دل فوتبال بالاترین شخص به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال انتخاب شده و حالا به دنبال این است که به حق خود برسد و از طریق نمایندگان مجلسی که مردم انتخاب کردهاند باید به حقش برسد. مردم هم با فوتبال و ورزش زندگی میکنند و نماینده مجلس هم باید پیگیر حق مردمی باشد که از فوتبال لذت میبرند و با آن زندگی میکنند.
*به نظر شما با این وضعیتی که داریم اگر خصوصیسازی اتفاق بیفتد شرایط دو این بهتر خواهد شد یا بدتر؟
ما درباره خصوصیسازی حرف میزنیم ولی آیا از بخش خصوصی که وارد این فضا میشود هم حمایت میکنیم؟ تا به امروز که سابقه نشان داده حضور شرکتها یا افراد خصوصی عاقبت خوبی ندارد چون حمایتی نمیشود. شما هزینه میکنی ولی درآمد به هزینهات نمیخورد. در کل دنیا وقتی کسی هزینه میکند، درآمدش به اندازهای است که هزینهها را جبران کند و بعد به سودآوری برسد. در ایران اینجوری نیست و نتوانستیم شرایطی را ایجاد کیم که بخشهای خصوصی وارد شوند. آیا سپاهان خصوصی است؟ استقلال و پرسپولیس خصوصیاند؟ آیا تیمهای صنعتی دیگر وضعیت خوبی دارند خصوصی هستند؟ اسمش خصوصی است و مثلا سپاهان یا مس کرمان 51 درصد سهامش برای مردم است ولی در واقعیت باز آن شکلی که تیمها از بخش خصوصی شکل گرفته باشند نیست. بخش خصوصی هم با این شرایط نمیتواند وارد فضایی شود که برایش جذاب نیست. بخش خصوصی به دنبال آن است که برندش را مطرح کند و هم بتواند کار تبلیغاتی کند و در بلندمدت درآمدزایی کند و از این برندسازی سود کند. اگر این نباشد خب چند سال میتواند هزینه کند؟ باید فضا را فراهم کنیم. کلا ما چه در صنعت، چه در بحث اقتصاد، چه در بحث باشگاهداری یک هلدینگ اقتصادی داریم و باید به فوتبال هم نگاه صنعتی و اقتصادی داشته باشیم و باید فضا را طوری تا بتوانند کار کنند.
*وقتی میآیند مجبورند فقط از جیب هزینه کنند و بعد مدتی ناامید میشوند و کنار میروند. الآن تراکتور هم چنین شرایطی دارد.
سابقه اینجوری نشان داده است. متاسفانه تا امروز اتفاقات مثبت نیفتاده و خیلیها به عنوان بخش خصوصی آمدند و کنار رفتند. از شفیعزادهها بگیر تا هدایتی و زنوزی و خیلیهای دیگر. الآن نساجی را هم ببینید.
*نفت تهران و راهآهن و خیلی تیمهای دیگر هم پس از خصوصیسازی نابود شدند.
بله دقیقا.
*حتی فدراسیون فوتبال ما هم با وجود وعدههای درآمدزایی هنوز هیچ حرکتی در این راستا انجام نداده است و اتفاقی نیفتاده است. نظر شما چیست؟
عملکرد فدراسیون فوتبال را باید به سه بخش کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم کرد. به نظر من تا امروز در کوتاهمدت عملکرد فدراسیون خوب بوده است. وقتی تیم ملی با آن شرایط میرود و نتیجه میگیرد و درحالی که امکان حذف شدن وجود داشت صدرنشین میشود و تیمهای پایه و بانوان و خوب نتیجه میگیرند و فوتسال هم میتوانست به نیمه نهایی برود یعنی عملکرد کوتاهمدت بد نبوده است. حالا بحث درآمدزایی کاری نیست که در چند ماه بتوانیم اهدافی که داریم را محقق کنیم و باید کار طولانیمدت کنیم و برنامهریزی داشته باشیم و هدفگذاری کنیم و ببینیم راه رسیدن به آن چیست و بعد نتیجهای که به دست میآوریم را قضاوت کنیم. به نظرم در کوتاهمدت شرایط بد نبوده است. شرایط اقتصادی کشور و تحریمها هم کار را سخت میکند ولی به نظرم اگر برنامهریزی درستی انجام شود در میانمدت و بلندمدت فضا برای درآمدزایی فراهم میشود. یک بخش مهمی از درآمد فدراسیون فوتبال هم از همین بازیهای ملی و باشگاهی است که متاسفانه پولهای ما در فیفا و AFC بلوکه شده و نمیتوانیم از آن استفاده کنیم.
*راهی برای آزاد شدن این مبالغ وجود دارد؟
وقتی پولهای دیگر آزاد شود این هم آزاد میشود و به هم وصل است. درحالی که همیشه شعار جدایی فوتبال از سیاست بوده ولی متاسفانه تا به امروز این اتفاق نیفتاده و کلی از منابع مالی فدراسیون فوتبال و باشگاهها در آنجا مانده است.
بیشتر بخوانید:
از جادوی سیندرلایی کارگزار تا مدیرانی برای هزینه!
زوج مسی و رونالدو در نیوکاسل با مالکیت بن سلمان!/عکس
پرسپولیس- الهلال؛ آخرین فرصت برای ماندن ژاردیم
258 251
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: سعید دقیقی:خصوصیسازی عاقبت خوبی ندارد!
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران