حافظ بخشی از تمدن جهانی است/ لسان الغیب مصلح اجتماعی
خبرگزاری مهر - گروه استانها: یادروز حافظ فرصت مناسبی است که مردم با این شاعر برجسته آشنا شوند. شاعری که به تعبیر حافظ شناسان پیامآور امید و عشق است.
محمد جواد دهقانیان استاد دانشگاه شیراز و مدرس مرکز حافظ شناسی اعتقاد دارد حافظ یک شخصیت مردمی است و باید به زندگی مردم بیاید. او به تلاش حافظ برای اصلاح اجتماع تاکید کرد و گفت: اینکه حافظ را مصلح اجتماعی بدانیم موافقان و مخالفانی دارد. بعضی معتقد هستند که از شاعر نباید به عنوان مصلح اجتماعی انتظار داشت. شاعر فقط شاعراست اما یک دیدگاه دیگر مقابل این دیدگاه است که معتقد هستند شاعرانی مانند حافظ هنرمندانه نقش مصلح اجتماعی هم ایفا کردند و این دیدگاه به نظر بنده نزدیک تر است.
وی تصریح کرد: اگر بخواهیم این نظر را بپذیریم باید به جامعهای که حافظ در آن زیست کرده توجه کنیم. در چنان جامعهای که امکان فعالیت اجتماعی و سیاسی به معنای امروزی نبوده بار رسالت اجتماعی به دوش نخبگان بوده که سعی میکردند رابطه تعاملی میان قدرت حاکم و مردم برقرار کنند.
این استاد دانشگاه گفت: شعرا از سویی پیام مردم را به حاکمان منتقل میکردند و از سوی دیگر دستگاه تبلیغاتی حکومتها هم به شمار میرفتند. شعر مدحی را از این زاویه میتوان بررسی کرد. حال به این سوال میرسیم که چگونه از میان این همه شاعر و نویسنده بزرگ در تاریخ برخی مثل حافظ آنقدر متمایز شدند؟ حافظی که به تعبیر آقای خرمشاهی حافظه ملت ایران است.
دهقانیان در پاسخ به اینکه «حافظ چه وجوه تمایزی داشته که در قرنهای متمادی این چنین مورد توجه واقع شده است و چه کرده که آنقدر در دل مردم جا گرفته است»، به سطح هنری غنی حافظ اشاره کرد و گفت: حافظ در عین حالی که زبان پالوده و هنری دارد همه مردم در هر سطحی میتوانند با اشعار او ارتباط بگیرند. این نقطه قوت را باید از این زاویه دید که شاعری مثل حافظ پیامهای فرازمانی و فراوانی برای مخاطب دارد.
حافظ پیامهایی در تاریخ تمدن بشری مخابره کرده که مردم در زمانهای مختلف با آن ارتباط برقرار میکنند وی با یادآوری اینکه حافظ فقط شاعر ایرانیها نیست و بخشی از تمدن جهانی است، ادامه داد: حافظ پیامهایی در تاریخ تمدن بشری مخابره کرده که مردم در زمانهای مختلف با آن ارتباط برقرار میکنند. شاعری مثل حافظ تلاش میکند در حصارهایی که مثل دیوار گرداگرد انسان را گرفته روزنه ایجاد کند. حالا این حصار میتواند مجموعهای از سوالات فلسفی یا دینی یا اجتماعی و… باشد.
این مدرس مرکز حافظ شناسی ادامه داد: حافظ تلاش کرده دریچهای در این دیوارها ایجاد کند و از زاویهای تازه جهان را بنگرد.
دهقانیان تصریح کرد: حافظ توانسته از این نظر نقش مصلح اجتماعی را ایفا کند و درد مشترک مردم را هنرمندانه فریاد کند. این درد مشترک گاهی بحران فلسفی است که با زبان شعر به آن پاسخ میدهد:
آدمی در عالم خاکی نمیآید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی
یا طنزآلود حرفش را میزند:
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم
این استاد دانشگاه گفت: حافظ یک شاعر معترض است گاهی به نظم فلسفی دنیا گاهی به ساختارهای دینی زمان خودش اعتراض دارد. انتقادهایش به صوفی و زاهد از این دست است:
صوفی شهر بین که چون لقمه شبهه میخورد
پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف
یا
زاهد غرور داشت سلامت نبرد راه
رند از ره نیاز به دارالسلام رفت
وی ادامه داد: البته حافظ به عنوان یک مصلح اجتماعی به این عوامل منفی هم از روی خشم نگاه نمیکند بلکه از سر دلسوزی و محبت تلاش دارد اینها را به مسیر درست برگرداند:
یا رب آن زاهد خودبین که به جز عیب ندید
دود آهیش در آئینه ادراک انداز
دهقانیان گفت: یک مصلح اجتماعی سعی میکند همه گروهها و طیفهای فکری را با دلسوزی به راهی که فکر میکند درست است هدایت کند. حافظ به رغم انتقادهای جدی که در برخی اشعارش دیده میشود از دلسوزی خودداری نمیکند.
این مدرس مرکز حافظ شناسی تاکید داشت: وقتی ما اصطلاح مصلح اجتماعی درباره حافظ به کار میبریم باید یادمان باشد حافظ یک مصلح دیندار و هنرمند است. از این رو بسیاری از مشکلاتی که حافظ میبیند و در اشعار خود هنرمندانه منعکس میکند از زاویه دید یک انسان دیندار است. حافظ سقراطوار سعی میکند مفاهیم دینی و حتی مفاهیم اجتماعی را باز تعریف کند.
وی اضافه کرد: تعبیر و تعریفی که از زهد و عرفان و رابطه انسان باخدا میکند با تعریف رایج زمانه خودش فرق دارد. به همین دلیل ما در شعر حافظ با یک دغدغه دینی هم روبرو هستیم که در عین حال با عنصر اعتراض و انتقاد به مفاهیم تعریف شده، توأم شده است.
پادزهر عشق و خوش بینی در شعر حافظ
وی افزود: حافظ برای رفع مشکلاتی که میبیند سعی میکند از پادزهری به نام عشق و خوش بینی استفاده کند. در سنت شعری ما غم بر شادی و ناامیدی بر امید غلبه دارد اما در شعر حافظ اینطور نیست. شعر حافظ سرشار از امید و عشق به حیات است زیرا با مردگی نمیشود هیچ جا را اصلاح کرد ضمن اینکه شعر حافظ نسبت به سنتهای شعری ما خیلی خوشبین است.
دهقانیان به علاقه مردم به تفأل زدن به دیوان حافظ اشاره کرد و گفت: یکی از دلایل تفأل زدن به حافظ خوش بینی و امیدی است که شاعر در لابلای کلماتش به جامعه جاری میکند.
مثلاً: چو غنچه گر چه فروبستگیست کار جها / تو همچو باد بهاری گرهگشا میباش. یا تأکیدی که حافظ بر دم را غنیمت شمردن دارد که به نظر من کارکرد اجتماعی دارد که میگوید: فرصت شمار صحبت کز این دوراهه منزل / چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن.
او با اشاره به اینکه حافظ با اینکه پایان را میداند تاکید دارد که فرصت را از دست ندهید و این پیام جهانی است، گفت: البته پیوند اندیشههای حافظ و خیام هم باعثشده شعر حافظ در بسیاری از موارد برای کل جامعه بشری مفید باشد.
روانکاوی اجتماعی حافظ
وی معتقد است حافظ به نوعی روانکاوی اجتماعی میکند برای اثبات این حرف کافیست به نوع نگاه حافظ به گناه یا اصطلاحاً به فرهنگ گناه در اشعار حافظ دقت کنید. در این صورت میبینید که حافظ نگاهش نسبت به گناه با بقیه متفاوت است. حتی میتوان گفت نگاهش قرآنی تراست و بیشتر جنبه های رحمانی را میبیند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: ما چند آیه در قرآن داریم مثل ان الله یغفر الذنوب جمیعاً یا آیهای که تاکید دارد خدا هر گناهی جز شرک را میبخشد. حافظ گناه را طبیعی قلمداد میکند و میگوید:
پدرم روضه رضوان به دوگندم بفروخت
من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم
وی گفت: شاعر البته تاکید بر بخشندگی خدا دارد مثل این بیت: پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت / آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد.
این مدرس مرکز حافظ شناسی گفت: حافظ با اینکه تفکر درباره گناه را جایز میداند اما فرو رفتن در گناه و سرزنش مکرر را مخل حیات و رشد میداند. از نظر او میشود گاهی به گناه فکر کرد اما نباید در گناه و عذاب و سرزنش غرق شد. باید به رحمت خدا خوشبین بود.
وی ادامه داد: نکته بعدی که نشانگر روانکاوی اجتماعی حافظ است این است که حافظ میبیند برخی افراد مفاهیم مذهبی و دینی را دست آویز مقاصد شخصی و منافع خود کردند و از این آدمهای گندم نمای جوفروش متنفر است. او سعی میکند با بدترین و مخفیترین نوع شرک یعنی ریا مقابله کند.
دهقانیان گفت: ریا یک مشکل فردی نیست یک بیماری مسری اجتماعی است که کل جامعه را مریض میکند. در جامعهای که ریا زیاد میشود آدمها نقاب میزنند و تشخیص خوب و بد خیلی سخت میشود.
حافظ مرتب خودش را در جایگاه متهم قرار میدهد و با این کار سعی میکند جامعه خود را بیدار کند اصطلاحاً به در میزند که دیوار متوجه شود:
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزویر مکن چون دگران قرآن را
یا آنجا که میگوید:
عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس
که وعظ بی عملان واجب است نشنیدن
یا بیت دیگر از همین غزل:
به میپرستی از آن نقش خود زدم بر آب
که تا خراب کنم نقش خود پرستیدن
این استاد دانشگاه عنوان کرد: حافظ همه این مبارزات و تلاشها را انجام میدهد که یک انسان متعادل انسانی که میان دین و دنیا تعادل برقرار کرده بسازد. نگاهش به گناه یا به ریا و اعتراضاتی که از این حیث میکند هدفش را بیشتر نمایان میکند. به تعبیر من هدف غایی او اصلاح جامعه و تعادل بخشی به جامعه است.
دهقانیان اظهار داشت: انسان متعادل ازنظر حافظ شاید انسان کامل نباشد اما کاملاً انسان است. اما انسان تک بعدی و تک ساحتی از نظر حافظ بیماراست، آن هم بیماری که هم به خود ضرر میزند هم جامعه را از تعادل و کمال دور میکند.
به گزارش مهر هرساله اوایل پاییز زیبای شیراز و یادروز حافظ بهانه خوبی است که بسیاری از علاقمندان به شعر و ادبیات و خصوصاً این شاعر خوش آوازه شیراز بیشتر برای شناساندن این ظرفیت جهانی به علاقمندان تلاش کنند.
منبع خبر: خبرگزاری مهر
اخبار مرتبط: حافظ بخشی از تمدن جهانی است/ لسان الغیب مصلح اجتماعی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران