واکسن عمانی پنجره ها را می بندد!
پنجره ها باز نمی شوند، می توانی ژل ضد عفونی بزنی!
بهمن ماه 1399 برای شرکت در یک جلسه به همراه همکارم و میزبان جلسه وارد محوطه ی تعمیرگاهی شدیم که درِ بزرگ و بازی رو به هوای آزاد دارد و در هوای مطبوع فصل زمستان مسقط نه نیاز به وسایل گرمایشی دارد و نه لازم است که خنک شود. میزبان هندی ما من و همکارم را به اتاق کارش در ساختمان تعمیرگاه دعوت کرد. درِ اتاق را باز کرد و به رسم احترام اوّل از ما خواست تا وارد شویم و وقتی خودش هم وارد شد در را بست. قبل از شروع جلسه دنبال یک پنجره بودم تا آن را باز کنم اما متوجه شدم پنجره ها قابل باز شدن نیستند. از میزبان خواستم تا اگر می شود این کار را انجام بدهد. گفت نگران نباشید، ما هر روز صبح تمام محیط را ضد عفونی می کنیم و بعد ژل ضد عفونی روی میز را نشان داد و گفت این را هم برای اطمینان بیشتر می توانید استفاده کنید و ادامه داد ماسک هم که داریم و با فاصله می نشینیم، پس دیگر نگران چه هستید!؟
در زمستان 1398 وقتی شیوع ویروس کرونا در جهان شدت گرفت و هر روز اخبار تعداد فزاینده مبتلایان و قربانیان کوید-19 بر نگرانی ها می افزود همه ی نگاهها به توصیه های متخصصین و پزشکان بود تا دریابیم که برای گرفتار نشدن به این ویروس چه کار باید کرد؟ تا مدّت ها سوال این بود که آیا همه باید از ماسک استفاده کنند یا فقط مبتلایان لازم است ماسک بزنند؟ آیا باید وسایل خریداری شده از فروشگاهها را وقتی به خانه می آوریم یکی یکی شستشو دهیم تا ویروس کرونای احتمالی در روی آنها از بین برود یا این کار فایده ای برای مقابله با ویروس کرونا ندارد؟ آیا ویروس تا چندین روز بر روی برخی از اشیا همچون استیل های ضد زنگ باقی می ماند و تماس با آنها می تواند ما را مبتلا به کوید کند یا اینکه با این نوع تماس ها احتمال آلوده شدن به ویروس و مبتلا شدن به بیماری بسیار کم است!؟ نان را چطور ضدعفونی کنیم؟ آیا غذاهای رستوران ها ممکن است آلوده به ویروس باشند؟ برای این سوال ها جواب قطعی وجود نداشت و هنوز هم شاید نشود خیلی صریح اظهار نظر کرد و همین بر ترس ها از این بیماری می افزاید. یکی از دلایل قوّت گرفتن تئوری های توطئه در ارتباط با چگونگی پیدایش و گسترش ویروس کرونا را در همین عدم قطعیت ها می توان دانست. علم و دانش بشری در مقابل این ویروس آن قدرت و سرعتی را که انتظار می رفت نتوانست از خود نشان بدهد. انتظار عموم مردم از دانشمندان این است که با قطعیت و سریع به سوال هایشان جواب بدهند و نه با اما و اگر و شاید و غیره. کمتر کسی فکر می کرد که بعد از این همه رشد و پیشرفت در علوم پزشکی و درمان، انسان چنین در مقابل این ویروس ناتوان جلوه کند!
کرونا بگیریم تا ایمن و راحت شویم!؟
همان طور که می دانیم ویروس کرونا باعث بیماری کوید می شود که نوع اخیر بیماری شایع شده در سال 2019 را کوید-19 می گویند. این اولین بار نیست که ویروس کرونا بیماری ایجاد می کند. عامل شیوع بیماری های سارس در سال 2003 در چین و همین طور مِرس در سال 2012 در عربستان هم ویروس کرونا بوده است.
می شود گفت سازمان بهداشت جهانی و مقامات مراکز بهداشت و درمان در کشورهای دنیا از ابتدا از عهده ی توضیح سرراست و دقیق نحوه ی شایع شدن این ویروس و ابتلای افراد به بیماری برنیامدند و همین باعث شد تا هر روز بر ابهامات و پرسش ها افزوده شود. از طرف دیگر گستردگی استفاده از شبکه های اجتماعی توسط مردم زمینه ی پخش شایعات را ایجاد کرد و هر روز دلیل جدیدی برای شیوع ویروس و ابتلای افراد به بیماری مطرح شد. برای مثال در میان مردم شایع شد دراروپا شیوع بیماری شدت بالایی دارد چون اغلب با کفش وارد خانه ها می شوند یا اینکه اقلام خریداری شده از فروشگاه ها را شستشو نمی دهند یا هوا سرد شده و ویروس قدرت گرفته است و دلایل دیگر که چندان منطقی به نظر نمی رسیدند.
میزان بالای ابتلا و همین طور قربانیان همه را به این فکر انداخت که برای دچار نشدن به این ویروس چه باید کرد؟ آیا ماسک کافی است یا باید از دستکش هم استفاده کنیم؟ آیا با فاصله نشستن در یک محیط سربسته امنیت ایجاد می کند؟ آیا باید هر روز لباس هایمان را شستشو دهیم تا ویروس از محیط بیرون وارد خانه هایمان نشود؟ آیا باید هر روز همه جا را با الکل شستشو دهیم؟ آیا لازم است به طور دائم از ژل ضدعفونی کننده دست ها استفاده کنیم؟ چقدر می شود به جواب های آزمایشات کرونا اعتماد کرد؟ آیا با زدن ماسک در داخل اتوبوس و هواپیما و تاکسی و قطارهای مترو امنیت داریم؟ این سردرگمی ها و سوال های بدون جواب اینطور می نماید که انگار مبارزه با ویروس چندان که تصور می شود هم آسان نیست و شاید حتی سخت تراز مقابله با بیماری کوید جلوه کند به همین دلیل کم نیستند آنهایی که به اصطلاح بریده اند و دیگر اعتقادی به رعایت دستورهای خاص دوران کرونا ندارند و تصمیم گرفته اند طوری زندگی کنند که انگار اتفاقی نیفتاده است و البته نتیجه آن چیزی نخواهد بود جز ابتلای افراد بیشتر و قربانیان بیشتر.
کافی است به این فکر کنیم که چه بر سر مبتلایان نوع سخت کوید-19 در بخش های مراقبت های ویژه در بیمارستان ها می آید و همین طور توجه به آثار گاه بسیار طولانی مدتی که این بیماری روی افراد می گذارد و تعداد مرگ و میر بالا به همراه قطعی نبودن همه ی راههای درمان به ما می گویند که مبتلا نشدن باید ساده تر از درمان کردن نوع سخت این بیماری باشد و بهتر است تا آنجا که می توانیم احتمال ابتلا را پائین بیاوریم. در مقابل این نظریه گاه گفته می شود که بهتر است همه افراد جامعه به این بیماری مبتلا شوند تا ایمنی جمعی ایجاد شود اما سوال مهم این خواهد بود که با چه هزینه ای و با چه میزان مرگ و میر و فشار روی بخش درمان در بیمارستان ها می توان به این نوع از ایمنی رسید و آیا ویروس جهش نخواهد یافت و خودش را تغییر نخواهد داد؟ در ماه های اول شیوع بیماری همکاران هندی به من می گفتند در هند به خاطر شرایط زندگی اغلب مردم در این کشور پهناور و پر جمعیت ویروس کرونا نمی تواند کشتار زیادی انجام دهد چون مردم هند روزانه با انواع و اقسام ویروس ها و باکتری ها دارند زندگی می کنند!
سوال دیگر این خواهد بود که آیا فقط باید خود را خانه نشین کنیم و همه فعالیت های روزانه را تعطیل کنیم تا چرخه انتقال بیماری از بین برود یا راههای دیگری هم برای مقابله با این ویروس وجود دارد؟
در ایران اعمال قوانین قرنطینه کامل روزگاری تبدیل شد به مطالبه بسیاری از مردم و طرفداران این نظر دلیل درستی آن را موفّقیت نمونه های اجرا شده در کشورهای دیگر می دانستند و معتقد بودند دولت باید خسارات مردم را در اثر دست از کار کشیدن و خانه نشینی ایشان پرداخت کند و همین طور مبلغی به عنوان کمک هزینه به مردم بدهد تا همه بتوانند در خانه هایشان بمانند. اما سوال مهم دیگر این خواهد بود که تا چه مدت در خانه ماندن می تواند چرخه انتقال ویروس را بشکند!؟ و آیا با بازگشت دوباره مردم به زندگی عادی چرخه انتقال سرعت خواهد گرفت یا خیر؟ ازطرف دیگر رفتار ویروس چگونه خواهد بود و آیا ویروس با ایجاد تغییرات در خود راحت تر سرایت خواهد کرد یا به همان صورت اولیه باقی خواهد ماند؟
در عمان از اواسط اسفند ماه 98 قوانین بسیار سختگیرانه قرنطینه اجرا شد و امید بر این بود که با چند هفته خانه نشینی همه ی مردم چرخه انتقال شکسته شده و کشور ایمن شود. بعد از بیش از یک سال از آن زمان با وجود افزایش شدید مبتلایان و تلفات، قوانین قرنطینه عمومی در حد بسیار محدود اجرا شد و اغلب ممنوعیت رفت و آمد شبانه انجام شد تا از اثرات ویرانگر تعطیلی های کسب و کارها بر اقتصاد کشور جلوگیری شود اما در تعطیلات 9 روزه عید قربان در ابتدای تابستان سال جاری به مدت 4 روز هر گونه رفت و آمد در شهرها و روستاها ممنوع اعلام شد و همه مراکز خرید نیز بسته شدند و فقط مراکز درمانی و داروخانه های 24 ساعته باز ماندند. در همین تعطیلات 255 نفر به تعداد قربانیان این بیماری افزوده شده و حدود 5 هزار نفر مبتلای جدید نیز ثبت شد.
دو هزار کیلومتر رانندگی با پنجره های باز!
با دقت روی نقشه ایران که از تنوّع آب و هوا در فصول مختلف برخوردار است و ارتباط آن با رنگ بندی کرونایی شهرهای کشور در فصل های سال می توان به این نتیجه رسید که ارتباط معنی داری بین آب و هوا و میزان ابتلا در نواحی جغرافیایی مختلف وجود دارد. در موج سوم همه گیری کرونا در ایران در آبان 1399شهرهای سردسیر بیشتر درگیر بودند تا برای مثال شهرهای استان خوزستان که در همان زمان از آب و هوای بهتری برخوردار هستند. هوای سرد و هوای گرم هر دو باعث بسته شدن پنجره ها و درها برای جلوگیری از تبادل هوایی مکان های سربسته با بیرون می شوند و حضور یک یا چند فرد مبتلا در مدّت زمان لازم در فضاهای سربسته کافی است تا دیگر افراد حاضر در آن محیط را در خطر ابتلا قرار دهد.
در مسقط در ماههای اردیبهشت و خرداد سال 1399 تعداد مبتلایان زیاد بود چون درها و پنجره ها به علت شروع فصل گرما بسته شده بودند. همین اتفاق حتی با شدت بیشتر در سال جاری به وقوع پیوست و در روزهای آغازین تیر ماه امسال عمان بالاترین میزان مرگ و میر را تجربه کرد. البته نظریاتی وجود دارد که در هوای گرم میزان تهاجمی بودن ویروس مانند هوای سرد نیست و در واقع کمتر تلفات می گیرد اما این نظریه نیاز به اثبات علمی دارد. در عمان درصد مرگ و میر افراد مبتلا در حدود یک و سی و پنج صدم درصد است. همین عدد در ایران دو و پانزده صدم درصد است.
بیش از یک سال است که هر روز صبح وقتی به محل کارم در مسقط می روم یک پنجره را باز می کنم. دفتر کار من واقع در طبقه ی هم کف شرکت در یک فضای بزرگ و باز است و تصوّر من این است که باز کردن آن پنجره می تواند به همه ی حاضران از جمله همکاران و مراجعه کنندگان کمک کند. گاهی برخی از همکاران وقتی می بینند پنجره باز است آن را برای صرفه جویی در مصرف برق می بندند و همین باعث می شود تا در مورد امکان انتقال این ویروس از طریق تنفّس با آن همکارم صحبت کنم که بعضی وقت ها هم اثر ندارد و طرف مقابل معتقد است باز گذاشتن آن پنجره فقط باعث اتلاف انرژی است. در یک سفر کاری یک هفته ای با همکارم به صلاله شهری در هزار کیلومتری مسقط در تمام مدتی که با هم در ماشین بودیم دو پنجره را مقداری باز گذاشتیم. یک بار هم به یک بیمارستان خیلی معتبر و معروف در مسقط رفته بودم و وقتی متوجه شدم همه ی درها و پنجره ها بسته است از کارکنان خواستم حداقل یک پنجره را برای تهویه ی هوای تازه باز بگذارند که دست آخر قبول نکردند و گفتند ما موظّف به انجام دستورالعمل ها هستیم و باز کردن پنجره در این پروتکل ها قید نشده است. در یک مورد هم یک دکترمتخصّص وقتی بدون ماسک در اتاق دربسته مریضی را معاینه می کرد گفت نگران نباش من واکسن زده ام!
در سال جاری با شروع ماه اردیبهشت هوای عمان به شدت رو به گرم شدن رفت و باعث شد درها و پنجره ها بسته باشند. شورای عالی مبارزه با کرونا به علّت افزایش مبتلایان در اوائل ماه اعلام قرنطینه ی شبانه کرد به صورتی که از ساعت 21 تا 5 روز بعد مقررّات منع عبور و مرور با جدیّت و شدّت اجرا می شد. شب های ماه رمضان در عمان شب های دید و بازدید است و دیدارهای مردم بسیار زیاد می شوند که همین باعث اعمال مقررّات قرنطینه شبانه شد. در هفته های پیش از آن روزانه تا دو هزار نفر در این کشور مبتلا می شدند و تعداد جان باختگان به سرعت بالا می رفت به صورتی که تلفات کل از عدد چهار هزار نفر رد شد و بیمارستان ها به شدّت تحت فشار قرار گرفته و تخت های "آی سی یو" پر شدند. تا قبل ازهمه گیری کرونا در این کشور کمتر از صد و پنجاه عدد تخت مراقبت های شدید وجود داشت که حتی افزایش چند برابری تعداد این تخت ها هم گاهی اوقات نتوانست جوابگوی نیاز روزافزون بیماران مبتلا به کوید باشد.
واکسن هست اما کسی نیست!
واکسیناسیون همگانی در عمان از روزهای آخر ماه دسامبر 2020 شروع شد و در اولین مرحله گروه درمان و افراد شاغل در بیمارستان ها و مراکز درمانی در نوبت تزریق واکسن قرار گرفتند. در روزهای اوّل از تنها واکسنی که صحبت می شد واکسن فایزر بود و بعدتر واکسن آسترازنیکا که در هند ساخته می شود هم وارد عمان شد. از ابتدای شروع عملیات واکسن زدن عمومی در عمان اشتیاق فراوانی در مردم به ویژه در میان اهالی محلّی کشور دیده نمی شد اما از اواخر ماه مارچ یا اواسط فروردین امسال وقتی تعداد مبتلایان روز به روز رو به افزایش گذاشت استقبال از واکسن زدن نیز بیشتر شد. وقتی واکسن آسترازنیکا جای فایزر را در عمان گرفت و هم زمان اخبار عوارض جانبی همچون لخته خون در بعضی از کشورها گزارش شد امتناع برای واکسن زدن هم بیشتر شد. از طرف دیگر اعلام توقّف تزریق واکسن آسترازنیکا در برخی از نقاط کشور آلمان سوالات زیادی را در میان مردم ایجاد کرد و وقتی کشور آفریقای جنوبی اعلام کرد که آسترازنیکا روی سویه ی جدیدی که در این کشور شناسایی شده کارگر نیست، شرایط این واکسن در عمان و بسیاری از کشورهای جهان پیچیده تر شد. سرعت تامین و تزریق واکسن در عمان در مقایسه با بقیه ی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بسیار کندتر بود و همین نکته انتقاداتی را نیز ایجاد کرد به گونه ای که در تظاهرات اواسط بهار در شهرهای متعدّد عمان که با محوریت مطالبه ی شغل توسط عمانی ها انجام شد؛ موضوع روند آهسته تزریق واکسن هم یکی از علّت های نارضایتی مردم ذکر می شد. در شبکه های اجتماعی بسیاری از کاربران با مقایسه عمان با کشور امارات، نارضایتی خود را از این روند کند نشان می دادند.
در عمان حتی شنیده می شد که برخی به واکسن های آمریکایی و انگلیسی اعتماد ندارند و منتظر واکسن های کشورهای دیگر از جمله نوع ایرانی آن هستند و برخی هم اصرار داشتند که هیچ نوع واکسنی را تزریق نخواهند کرد. همین طور شایع شد که دولت به خاطر عدم استقبال مردم محلّی دوزهای زیادی از واکسن های وارداتی را که تاریخ مصرفشان تمام شده بود از بین برده است یا اینکه آنها را به کشورهای دیگر مانند ایران داده است.
شاید بشود گفت یکی از دلایل کندی روند واکسن زدن در عمان عدم استقبال کافی در ماه های اول ورود واکسن در زمستان 99و به دنبال آن افزایش ناگهانی تقاضا بعد از رشد شدید میزان مرگ و میر در ماههای اردیبهشت و خرداد سال 1400 بوده است.
در عمان تا میانه ی مهر ماه سال جاری بعد از بیش از ده ماه از شروع برنامه واکسیناسیون حدود پنجاه درصد جمعیت واکسینه شده اند. این عدد در امارات بیش از صد درصد (شروع دوز سوم)، در عربستان شصت و چهار درصد، در کویت بیست و هشت درصد، در ترکیه شصت و هفت درصد، در مصر ده درصد، در پاکستان بیست و یک درصد، در انگلستان هفتاد و یک درصد و در آذربایجان چهل و پنج درصد است. روش محاسبه اعداد به این صورت است: جمع کلّ دوزهای تزریق شده اوّل و دوم تقسیم بر دو برابر جمعیت هر کشور. این عدد تا اواسط مهرماه برای ایران سی و پنج درصد است یعنی 58 میلیون دوز برای 168 میلیون نفر.
تجربه کشورهای مختلف نشان داده که تا پوشش واکسن به بالای هشتاد درصد نرسد خطر ابتلا و مرگ و میر در اثر این بیماری همچنان بالا خواهد بود.
من واکسن زدم
اواخر اسفند ماه 99 به خاطر بیماری زمینه ای که دارم به یکی از بیمارستان های مسقط مراجعه کردم تا شاید بتوانم برای تزریق واکسن زودتر از نوبت از یک پزشک توصیه بگیرم. سن من در رده پنجاه تا پنجاه و پنج است و در آن زمان افراد مسن تر را واکسن می زدند. دکتر مصری گفت نمی توانم این توصیه نامه را بنویسم چون بیماری تو در آن حد پیشرفته نیست که نیاز به واکسن زدن زود هنگام داشته باشد. تصمیم گرفته بودم هر طور شده واکسن بزنم. به خاطر کارم مجبورم هر روز مشتری های مختلف را ببینم. دورکاری در کار فروش فایده ندارد و تماس رو در رو یک اصل مهم در این حرفه است. از طریق یکی از دوستان مطلع شدم در یکی از درمانگاههای مسقط در آخرِ وقتِ هر روز برای تعداد محدودی خارج از نوبت واکسن تزریق می شود. تمام مراکزی که مراجعه کرده بودم بسیار خلوت بودند. به نظر می رسید که عمانی ها استقبال چندانی از واکسن نمی کنند. هوای عمان رو به گرم شدن بود و احتمال می دادم تعداد مبتلایان به زودی افزایش یابد. در نهایت توانستم واکسن آسترازنیکا را در یک مرکز درمانی دولتی به صورت رایگان تزریق کنم. احساس دوگانه ای داشتم. از اینکه زودتر از نوبتم واکسن زده بودم حس خوبی نداشتم. فکر می کردم این کارِ من به قاعده و طبق قانون نیست. همین طور به پدر و مادرم در ایران فکر می کردم که هنوز تا آن زمان نتوانسته بودند واکسن بزنند. اما از طرف دیگر خوشحال بودم که یک نفر به تعداد واکسن زده ها اضافه کرده ام و دارای یک ایمنی حداقلی شده ام. هر نفر که واکسینه می شود مانند این است که یک قدم به پایان این همه گیری جهانی نزدیک شده ایم. در زمان مقرّر شده برای دوز دوم که حدود پنج هفته بعد از دوز اول تعیین شده بود پیامکی را دریافت کردم که نوبت تزریق دوز دوم را لغو کرده بود. به راحتی می شد فهمید که علّت چیست. کشورهند درگیر سویه جدید و خطرناکی از ویروس کرونا به نام دلتا شده بود که با سرعت بسیار بالایی در میان افراد گسترش می یافت. هند چند بار رکورد کشته های روزانه در جهان را شکست که پیامد آن جلوگیری از صادرات واکسن به کشورهای دیگر بود که باعث ایجاد کمبود واکسن در عمان هم شد. هند بزرگترین تولید کننده واکسن در جهان است و توقّف صادرات از این کشور مشکلات فراوانی را برای کلّ دنیا می تواند ایجاد کند. بالاخره بعد از سه ماه از تزریق دوز اول محموله های جدید واکسن وارد عمان شد و برای تزریق دوز دوم به شهر کوچکی در حدود صد کیلومتری مسقط مراجعه کردم تا به طور کامل واکسینه بشوم که خوشبختانه این اتّفاق افتاد.
نامه تایید تقلبی تزریق واکسن چند!؟
موضوع واکسن موجب ایجاد و گردش اطّلاعات ناقص و گاه غیر صحیح در میان مردم شد. از جمله این تصوّرات غلط این بود که بعد از تزریق واکسن باید تا چند روز از دیگران دور باشیم چون ویروس ضعیف شده را دریافت کرده و ممکن است دیگران را آلوده کنیم که این گزاره توسط مراجع علمی بارها رد شده است. همین موضوع در مورد انواع واکسن ها و تفاوت های میان آنها نیز پدید آمد. اینکه کدام واکسن بهتر است فایزر، آسترازنیکا، اسپوتنیک، سینوفارم یا...
سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد بهترین واکسن اوّلین واکسن موجود است که توسط مراجع معتبر بهداشت و درمان در کشورها در حال تزریق است. خیلی زود واکسن هم مانند بسیاری از دیگر امور زندگی آدم ها در چنبره ابتذال افتاد تا وسیله ای باشد برای فخر فروشی که من فلان واکسن را زده ام. در همان حال ترس از واکسن زدن هم خود تبدیل به گرفتاری دیگری شد. از یک دکتر ایرانی ساکن مسقط شنیدم که یکی از ایرانیان مقیم با تحصیلات بالا با او تماس گرفته و درخواست نامه تایید تقلّبی تزریق واکسن از او کرده و وقتی دکتر علّت را جویا می شود می گوید به خاطر الزام شرکتی است که در آن کار می کند و در جواب این سوال که چرا واکسن تزریق نمی کنی گفته: می گویند با تزریق واکسن آدم ها ممکن است به لحاظ اخلاقی یا جسمی عوض شوند یا عقیم شوند... در یک مورد دیگر یک خانم معلم هلندی وقتی قوانین تزریق واکسن اجباری شدیدتر شد کارش را در عمان رها کرد تا به کشورش برگردد تا مجبور نباشد واکسن بزند. یک خانم اتریشی شاغل در یک مرکز عمومی پر رفت و آمد را هم دیدیم که به طور علنی بر علیه واکسن حرف می زد و با استفاده از تئوری های توطئه سعی می کرد بقیه را توجیه کند که چرا نباید واکسن زد!
"راجش" فایزر زد اما روئین تن نشد!
در بهمن ماه 99 برای دیدن یکی از مشتری ها به نام راجش به دفتر کارش رفتم. در آن زمان تزریق واکسن فقط برای گروه درمان و افراد خیلی مسن انجام می شد. راجش چند سالی از من بزرگتر است. وقتی خواستم پنجره اتاقش را باز کنم گفت من خیالم راحت است چون واکسن فایزر زده ام و دیگر مشکلی نخواهم داشت. وقتی دو ماه بعد با او تماس گرفتم تا جلسه بعدی را برگزار کنیم از طریق همکارانش مطلع شدم تعداد زیادی از کارمندان آن شرکت به خاطر مبتلا شدن به کوید به محل کارشان نمی روند از جمله راجش اما حالش وخیم نیست. خیلی متعجّب نشدم. راجش فکر می کرد دیگر روئین تن شده است و به همین خاطر رعایت نکات ایمنی را کنار گذاشته بود.
در هفته های اول تابستان امسال گزارش های فراوانی از افرادی که با دو دوز واکسن در بیمارستان های عمان بستری شده اند وجود داشت و گفته می شد تعدادی از آنها حتّی جانشان را به خاطر ابتلا به کوید از دست داده اند.
وقتی صحنه های شادی گروهی از هموطنان ایرانی در کشورارمنستان را که بلافاصله پس از تزریق یک دوز واکسن دور هم در شلوغی و ازدحام می رقصیدند و جشن گرفته بودند را دیدم به این فکر می کردم که چرا کسی به آنها نمی گوید واکسن انسان را روئین تن نمی کند و هنوز باید خیلی مواظب باشیم. در ارمنستان تا به امروز فقط هفت درصد مردم این کشور واکسینه شده اند.
اسماعیل با کرونا به ترکیه پرواز کرد!
کنترل فرودگاهها و مرزهای ورودی یکی از اولین مواردی بود که اغلب کشورهای جهان برای جلوگیری از ورود ویروس به داخل کشور خود انجام دادند. در عمان هم قرنطینه ی اجباری مسافران ورودی در دستور کار قرار گرفت به طوری که مسافران ورودی در فرودگاهها بعد از انجام آزمایش کرونا مجبور بودند تا یک هفته در یکی از هتل هایی که دولت تعیین کرده بود در یک اتاق اقامت کنند و دوباره آزمایش را تکرار کرده و در صورت عاری بودن از ویروس از قرنطینه ی سازمانی خارج شوند. چندی نگذشت که این قانون محدود به غیر عمانی ها شد. یعنی خارجی های مقیم مجبور به رعایت قرنطینه سازمانی شدند اما عمانی ها نیازی به انجام این کار نداشتند که البته سوالات فراوانی را نیز ایجاد کرد.
در روزهایی که تعداد مبتلایان به اوج می رسید و بیماران زیادی باید در تخت های مراقبت های ویژه بستری می شدند و تخت خالی هم کمیاب شده بود، گزارش می شد که گاهی خارجی های مقیم برای اختصاص تخت بیمارستانی در اولویت قرار نمی گرفتند.
می شود گفت هر بیماری دوست دارد توسط پزشکی که به او اعتماد دارد و راحت تر می تواند با او ارتباط برقرار بکند معالجه شود به همین دلیل همزبان بودن پزشک معالج با بیمار گاهی تبدیل به موضوع بسیار مهمّی می شود. در یکی از موارد با هماهنگی مراکز تصمیم گیرنده در ترکیه یک شهروند این کشور به نام اسماعیل را بعد از ابتلا به کرونا با هواپیما به ترکیه انتقال دادند تا مراحل درمان را در کشور خودش دنبال کند. اسماعیل بعد از بازیابی سلامتی خود دوباره به عمان بازگشت تا به زندگی اش ادامه دهد و از اینکه برای درمان به کشور خودش فرستاده شد بسیار راضی بود.
در چند سال گذشته تعداد دکترهای متخصّص ایرانی با سرعت زیادی در عمان رو به افزایش گذاشته است و برای بسیاری از تخصّص ها می توان پزشک ایرانی پیدا کرد. تا پیش از این اغلب پزشکان ایرانی مقیم عمان دکتر عمومی بودند.
"نیکی" هرگز به خانه برنگشت!
در بهار امسال نیکی پسر جوان و تحصیل کرده ی هندی که متخصص در امور شبکه و کامپیوتربود و در دهه سی زندگی اش به سر می برد به ویروس کرونا مبتلا شد. نیکی وقتی به یکی از بیمارستان های خصوصی مسقط مراجعه می کند تشخیص می دهند که باید بستری شود. در آن زمان تعداد بستری ها هر روز رو به افزایش بود و تخت خالی به سختی در بیمارستان ها پیدا می شد. بیمارستان از او درخواست مبلغ سنگینی به عنوان پیش پرداخت می کند. نیکی اما خودش تشخیص می دهد که با استراحت خوب می شود، به همین دلیل موضوع را از طریق شرکتی که در آن کار می کند پیگیری نکرد. در تماس های همکارانش با او به طور دائم از بهبودی حال خود گزارش می دهد و تنها خود را در اتاقش قرنطینه می کند. دوستانش برایش غذا و ملزومات دیگر را می رسانند و نیکی به آنها می گوید حالش رو به بهبود است اما در کمتر از یک هفته او را در حالی که درگذشته بود روی تخت اتاقش می یابند. او روز قبل از مرگ از تنگی نفس شکایت می کند و از دوستانش می خواهد تا برای او دستگاه بخارساز ببرند!
این اتفاق روی همه ی ما که او را می شناختیم اثر بدی گذاشت و اولین درسی که از آن گرفته شد این بود که مریض را باید حتی به زور هم که شده راهی مراکز درمانی کرد و از خود درمانی پرهیز نمود به ویژه در مورد بیماری پیچیده ای مثل کوید که بسیار مرموز، ناشناخته، عجیب و در عین حال بی رحم است. پدر و مادر نیکی فقط توانستند از طریق ویدئو شاهد مراسم سوزاندن پیکر فرزندشان باشند چون تمام پروازها از هند به خاطر شیوع سویه دلتا تعطیل شده بودند.
تا آنجا که بررسی های من نشان می دهد سه نفر از ایرانیان مقیم عمان نیز متاسفانه قربانی این بیماری در کشور عمان شدند. با توجه به افزایش شمار ایرانیان در این کشور در چند سال گذشته که برخی از آمارها تا حدود 10 هزار نفر برآورد می کنند تعداد قربانیان می توانست عدد های بزرگتری باشد اما به نظر می رسد مراقبت ها و پیگیری ها مانع ازازدیاد قربانیان ایرانی در اینجا شده است. در یک مورد یکی از دوستان ایرانی ما که مبتلا به نوع سخت کوید شده بود در لحظات آخر با واسطه یکی از پزشکان ایرانی مقیم توانست در یکی از مراکز درمانی تخت خالی برای بستری شدن پیدا کند و پس از بهبودی به خانه برگردد.
واکسن رایگان حق مسلّم همه هست یا نیست!؟
واکسن و خدمات درمانی کوید برای عمانی ها رایگان است اما خارجی های مقیم باید بتوانند از بیمه شرکتی که در آن کار می کنند استفاده کنند یا اینکه مبالغ را خود بپردازند. گزارش های فراوانی از افراد درگذشته خارجی در عمان شنیده می شود که شرکت های ایشان مجبور به پرداخت هزینه های درمانی سنگین شده اند به همین خاطر با ورود واکسن های بیشتر به کشور شرکت ها تشویق شدند تا برای واکسن زدن کارکنان خارجی خود اقدام کنند. بسته به نوع واکسن قیمت برای هر نفر متفاوت است و از هر دو دوزحدود 50 دلار آغاز می شود که البته در مقابل هزینه های هنگفت درمان در این کشور عددهای بزرگی نیستند. هر زمان که دولت عمان اعلام تزریق واکسن رایگان برای خارجی ها کرده منجر به ایجاد صف های طولانی و ازدحام و بی نظمی های فراوان به ویژه توسط کارگران مهاجر از کشورهای جنوب شرق آسیا شده است. هزینه واکسیناسون برای برخی از شرکت های بزرگ در عمان با چند هزار کارگرخارجی عدد قابل ملاحظه ای است و در این شرایط اقتصادی که به خاطر شیوع کرونا بسیاری از فعالیت ها و پروژه ها متوقّف شده اند پرداخت آن آسان نیست. در بعضی از شرکت ها هم واکسن زدن اجباری اعلام شد و کارکنان مجبور هستند تا هزینه واکسن را حتی از جیب خودشان پرداخت کنند تا بتوانند کارشان را حفظ کنند. جمعیت عمان حدود چهار و نیم میلیون نفر است که شامل حدود دو میلیون و هفتصد هزار عمانی و یک میلیون و هشتصد هزار خارجی می شود.
کرونای دمکرات، کرونای دیکتاتور!
ویروس کرونا گرچه جهانگیر شد اما رفتارش در همه کشورها یکسان نبوده و نیست. در پاییز 98 وقتی جهانیان اخبار کرونا را در شهر ووهان چین پیگیری می کردند شاید باورشان نمی شد که روزی این ویروس در تمام دنیا شایع شود و آنها نیز مجبور باشند همانند چین دست به قرنطینه و تعطیلی سراسری و طولانی بزنند. حالا در آستانه دو سالگی بروز این بیماری شاهد آن هستیم که هنوز اغلب مردمان دنیا با آن درگیر هستند. در اواخر پاییز 99 وقتی خبر موفّقیت و تایید اضطراری واکسن کوید-19 آمد، اغلب مردم انتظار داشتند که این آغازی باشد بر پایان همه گیری کوید-19. به سرعت مسابقه ی کشورها برای خرید واکسن های مختلف شروع شد و دولت های ثروتمندتر تعداد زیادی از واکسن ها را پیش خرید کردند و کشورهای با درآمد، نفوذ و قدرت کمتر قادر به انجام این کار نشدند. برای مثال کانادا به اندازه چند برابر جمعیت خود واکسن خریداری کرد. همه راه حل نهایی را در واکسیناسیون سریع دیدند و سازمان بهداشت جهانی هم به طور دائم بر اهمیت واکسن زدن و همین طور عدالت در دسترسی جهانیان به واکسن تاکید کرد.
در کشور پرجمعیت و عظیم چین توانستند همه گیری کرونا را به طرز بسیار موثّری مهار کنند. در ماههای اخیر روزهایی بوده که این کشور اعلام پاک بودن کامل از این بیماری را کرده به گونه ای که تعداد مبتلایان جدید در بعضی از روزها به صفر می رسد. باید دید دلیل این موفّقیت عظیم چیست؟ واکسیناسیون گسترده؟ جامعه ی نظم پذیر واعمال قوانین سخت گیرانه با توسّل به دیکتاتوری حاکم بر جامعه و نظام سیاسی؟ نظام بهداشت و درمان کارآمد؟...
چین تا اواسط مهر ماه سال جاری با انجام واکسیناسیون بیش از هشتاد درصد جمعیت پرشمار خود پیروزی فوق العاده ای در مهار ویروس و پوشش واکسن به دست آورده اما این فقط یکی از دلایل این دستاورد عظیم است. در چین با اعمال قوانین قرنطینه بسیار سختگیرانه و همین طور راهکار پیگیری تماس های فیزیکی فرد مبتلا تا یافتن اوّلین بیمار آلوده و انجام تست های میلیونی در بازه های زمانی بسیار کوتاه چرخه ی انتقال ویروس را بعد از شناسایی هر مورد شکستند تا از طغیان آن در میان افراد جامعه جلوگیری کنند.
در کشور دمکراتیکی مانند نیوزیلند هم جشن به صفر رسیدن تعداد مبتلایان زودتر از هر کشور دیگری برگزار شد که البته چند ماه بعد دوباره قوانین قرنطینه بعد از مشاهده فقط یک مورد مبتلا به این کشور بازگشت تا چرخه گردش ویروس شکسته شود.
در عمان اعلام قرنطینه به طور عمده از طریق شبکه های اجتماعی به اطلاع عموم مردم می رسد و می شود گفت پلیس کار خیلی سنگینی برای اعمال مقرّرات ندارد و خیابان های شهرها و جادّه ها به شدّت خلوت می شوند و تنها افرادی که مورد ضروری از جمله نیاز به خدمات درمانی یا بلیت پرواز دارند می توانند در خیابان ها تردّد کنند و در جاهایی که پلیس راه بند ایجاد می کند با تعداد اندکی خودرو که هر کدام به احتمال زیاد کار مهمّی دارند روبروست. البته گزارش شده در شهرهای کوچک عمان رفت و آمد خودروها در ساعات ممنوعیت تردّد بیشتر بوده است. در مسقط رفت و آمد مردم در مراکز شلوغ جمعیتی به مقدار قابل توجّهی در ساعت های اعمال قوانین کم می شد.
همکاران هندی من گفتند اعلام قرنطینه در هند فقط باعث می شود جمعیت زیادی پیاده در جادّه ها و خیابان ها حرکت کنند تا بتوانند به کار روز مزدی دسترسی پیدا کرده و غذای روز خود را بیابند و پلیس گرفتاری و سختی زیادی برای اجرای مقرّرات منع رفت و آمد داشته که در عمل می شود گفت این مقرّرات اجرا نمی شوند. در هند با ظهور سویه دلتا تا روزی چهار هزار نفر کشته در اثر کرونا در اوائل تابستان ثبت شد.
در کشور دمکراتیک سوئد قوانین قرنطینه در حداقل مورد و سطح اجرا شد. تا مدت ها این کشور به عنوان تنها کشور قارّه اروپا که قرنطینه را تجربه نکرده است معرفی می شد. این سیاست موجب انتقادهای فراوانی هم شد اما مقامات حزب حاکم اعتقاد داشتند که قرنطینه راه حل نهایی نیست و ضرر و زیان آن بیشتر از فایده اش است. البته مشهور است که مردم سوئد به طور طبیعی با فاصله اجتماعی از هم زندگی می کنند و دولت در این زمینه کار سخت و پیچیده ای ندارد.
در چندین کشور آسیایی که جمعیت بالایی هم دارند با اعمال قوانین سخت گیرانه در مورد استفاده از ماسک، فاصله گذاری، پیگیری زنجیره انتقال در هر مورد مبتلا و الزام قرنطینه تمام افراد که با شخص مبتلا در تماس بوده اند،... توانستند کارنامه بسیار قابل قبولی در حفظ جان شهروندانشان از خود به جای بگذارند. برای مثال کشور ویتنام موفّقیت بسیار جالب توجهی را در این زمینه کسب کرد. ویتنام در میان کشورهای ثروتمند دنیا نیست اما با نزدیک به صد میلیون نفر جمعیت توانسته بود تعداد مبتلایان روزانه را برای مدّت طولانی تا حد صفر نگه دارد تا اینکه سویه دلتا در اواخر بهار وارد این کشور شد و در هفته های آخر تابستان امسال تا روزی سیصد و پنجاه نفر کشته در این کشور گزارش شده است. پوشش واکسیناسیون در ویتنام تا اواسط مهر ماه سال جاری بیست و هفت درصد بوده است.
بزرگترین قدرت اقتصادی دنیا تا ماهها زیر فشار ویروس کرونا قرار داشت تا اینکه با انجام واکسیناسیون گسترده، کشور دمکراتیک آمریکا توانست از روزهای مرگبار خود فاصله بگیرد اما با وجود در دسترس بودن فراوان واکسن هنوز میزان واکسیناسیون تا اواسط مهر ماه سال جاری شصت و یک درصد است و در میانه ی تابستان تا روزی بیش از هزار و پانصد نفر تلفات هم داده است که به طور عمده از کسانی هستند که از زدن واکسن خودداری می کنند.
کشورهای دمکراتیک کره جنوبی و ژاپن نیز از جمله کشورهای موفق در مبارزه با کرونا شناخته می شوند. در ژاپن که دو اتفاق مهم ورزشی المپیک و پارالمپیک را با سفر هزاران ورزشکار و همراه تجربه کرد پوشش واکسیناسیون تا نیمه مهر ماه ماه به شصت و نه درصد رسید که در هنگام برگزاری المپیک در اوائل تابستان بسیار کمتر از این عدد بود. در ژاپن زدن ماسک حتی پیش از همه گیری کرونا اتفاق غیر معمولی نبوده و نیست. با اینکه واکسیناسیون در این کشور تا ماهها با سرعت پایینی انجام می شد اما تعداد تلفات بسیار کمتر از دیگر کشورهای مشابه به لحاظ تراکم جمعیت است که دلیل آن شاید هنوز روشن نباشد.
در امارات که یکی از سریع ترین برنامه واکسینایون عمومی را اجرا کرد مقررّات قرنطینه و همین طور آزمایش کوید با جدیّت شدیدی اعمال شد. گزارش شده است که در ابوظبی پلیس برای انجام آزمایش کوید به صورت سرزده به خانه های شهروندان می رفته تا از ساکنین نمونه بگیرد. این کشور در اواخر تابستان امسال توانست آمار تلفات روزانه را تا حد صفر پایین بیاورد که البته ثابت نخواهد ماند اما امکان اینکه اعداد بزرگی را تجربه کند بسیار کم است.
در روسیه با اینکه واکسن به طور گسترده ای در دسترس مردم قرار دارد اما به همان میزان خودداری از تزریق واکسن تبدیل به معضل بزرگی شده است. آخرین گزارش ها از این کشور پهناور نشان می دهد آمار روزانه مرگ و میر تا بیش از نهصد نفر در روز هم رسیده است. پوشش واکسیناسیون در این کشور تا نیمه مهر ماه فقط سی و سه درصد بوده است.
به نظر می رسد بین نظم پذیری یک جامعه و موفّقیت آن در مقابله با ویروس کرونا نسبت مستقیمی وجود دارد. در کنار نظم پذیری جامعه، مسئولیت پذیری دولت و همین طور میزان اعتماد و اعتقاد به علم درافراد جامعه نیز نقش موثّری بازی می کنند. برای مثال وقتی با اعلام قرنطینه در ایران تمام جاده های منتهی به شهرهای ساحلی در شمال به شدّت شلوغ می شوند می شود فهمید که چقدر کار نیروهای انتظامی مشکل و گاه همانند ماموریتی غیر ممکن خواهد بود که بتوانند جلوی رفت و آمد هزاران خودرو را بگیرند. از طرف دیگر سیاسی شدن موضوع واکسن به وسیله مقامات دولت و حاکمیت و خارج شدن این بحث از حوزه بهداشت و درمان و اختلاط آن با مسائل سیاسی روزمرّه موجب اختلال در تهیه واکسن شد که همزمانی آن با ورود سویه ی دلتای ویروس کرونا از مرزهای شرقی که نسبت به سویه های قبلی سرایت کننده تر و کشنده تر است باعث شد تعداد مرگ و میر در ایران تا بیش از هفتصد نفر در روز در تابستان امسال برسد و تا به امروز ایران با بیش از 122 هزار کشته در رده هشتم جهان از نظر تعداد مطلق کشته ها و در رده سی و ششم جهان به لحاظ تعداد کشته نسبت به جمعیت قرار بگیرد.
تا این حد سیاسی شدن موضوع واکسن در ایران البته فواید ناخواسته ای هم داشته است از جمله اینکه میل به واکسن زدن در میان مردم ایران بالا رفت و تبدیل به مطالبه عمومی شد به همین خاطر تبلیغات ضد واکسن در ایران موفّق نبوده است و درصد کسانی که نمی خواهند واکسن بزنند نسبت به کشورهای همسایه و دیگر کشورها خیلی بالا به نظر نمی رسد. البته برای داوری نهایی در این مورد باید منتظر ماند و دید که افزایش روزانه درصد پوشش واکسن در چه بازه ای کند یا متوقف خواهد شد. می شود گفت در اغلب کشورها درصد بالایی از مردم تمایل به تزریق واکسن دارند اما در هر کشوری تزریق واکسن وقتی به هسته ی سخت یعنی کسانی که به واکسن اعتماد ندارند می رسد دچار کندی می شود. برای مثال می شود گفت در آمریکا تزریق واکسن به هسته سخت خود رسیده که درصد قابل توجهی از مردم را شامل می شود. در این کشورموضوع کرونا از ابتدا سیاسی شد به گونه ای که حتی استفاده از ماسک می توانست به عنوان نماد طرفداری از حزب دمکرات در مقابل طرفداران حزب جمهوری خواه فهمیده شود.
در ایران به طور دائم از موفّقیت خیره کننده کشور امارات در واکسیناسیون شهروندانش صحبت می شود اما کمتر به این موضوع پرداخته شده است که امارات در توافق با چین قبول کرد تا واکسن های چینی در این کشور آزمایش بشوند. ترکیه هم اولین واکسن هایی که تزریق کرد از نوع چینی بودند. ممکن است در امارات و ترکیه کسانی هم گفته باشند که دولت مردم را موش آزمایشگاهی چینی ها کرده یا کشور را به چینی ها فروخته یا هزاران ادعای عجیب و غریب دیگر اما مهم این است که کار کارشناسانه بدون توجه به غوغاسالاری های موجود در شبکه های اجتماعی و رسانه ها توسط دولت های این دو کشور انجام شد که نتیجه آن حفظ شدن جان هزاران نفر است. گفته می شود که چین به ایران نیز چنین پیشنهادی را داده بوده اما توسط مقامات بهداشتی و درمانی رد شده است.
واکسن سوئدی ولادیمیر در روسیه قبول نشد!
چند ماه پیش با یکی از همکاران روس به نام ولادیمیر که در سوئد کار می کند صحبت می کردم. او به زادگاهش روسیه برای مرخصی برگشته بود و گفت به خیلی از مکان های عمومی روسیه نمی تواند برود چون در سوئد واکسن آسترازنیکا زده و روسیه تا آن تاریخ فقط واکسن های ساخت خودش را معتبر می دانست و افراد بدون ارائه مدرک واکسن معتبر (از نظر دولت روسیه) حق ورود به مکان های عمومی را نداشتند.
همین موضوع در مورد واکسن های چینی در اروپا و آمریکا هم صادق است و این کشورها هم فقط چند واکسن ساخت خودشان را قبول دارند و اگر کسی واکسن دیگری غیر از فهرست مورد تایید را تزریق کرده باشد باید تست کرونا بدهد و چند روز در قرنطینه بماند. کشور انگلیس تا مدت ها واکسن های تزریق شده در عمان را قبول نمی کرد و مسافران ورودی از عمان باید تست می دادند و دوران قرنطینه را می گذراندند.
در عمان هم تعداد واکسن های مورد قبول چند عدد بیشتر نیست و البته واکسن های چینی را هم شامل می شود.
واکسن به سرعت به موضوعی سیاسی بین کشورها تبدیل شده است و از اختلافات عمیق مردمان جهان حکایت دارد. در حالی که هنوز حدود نود درصد مردم آفریقا واکسن نزده اند در برخی کشورها تزریق دوز سوم آغاز شده است!
به نظر می رسد حتی ویروس کرونا هم نتوانسته این پند سعدی را به بشریت یاد بدهد که بنی آدم اعضای یک پیکرند! نجات از این بیماری با ایمن شدن یک یا چند نفر یا چند استان یا چند شهر یا حتی چند کشور حاصل نخواهد شد و اگر هم ایمنی به وجود بیاید موقّتی خواهد بود و هر آن امکان طغیان دوباره ویروس با سویه ای جدید و شاید با قدرت کشتار بیشتر وجود دارد پس لازم است همه با همدیگر در مقابله با این ویروس همکاری کنیم. این یک مشکل جهانی است و کشورها موظّف به یاری رساندن به یکدیگر هستند. در این میان توجیهاتی مثل چراغی که به خانه رواست....فقط نقش ویرانگر خواهند داشت و به نفع ویروس عمل خواهند کرد. سیاستمداران محافظه کار و مخالف اقدامِ جمعی جامعه جهانی برای مقابله با بحران های همگانی با سر دادن شعارهای میهن پرستانه از جمله "اول کشور خودم" شاید در جمع آوری آرای توده های هیجان زده موفّق باشند اما این واقعیت پنهان شدنی نیست که یا همه جهانیان ایمن از این ویروس هستیم یا هیچکس ایمن نیست!
کوید مثل بلای گرسنگی نیست که مردمان ثروتمند به خاطر مسری نبودن این بلا هیچ وقت آن را احساس نکنند و نبینند و فقط فقرا با آن دست به گریبان باشند. این بیماری خطری است که جهان و اقتصاد جهانی و زندگی بشریت را تهدید می کند. با وجود تمام پیشرفت های پزشکی در جهان امروز تا به حال نزدیک به پنج میلیون مرگ به خاطر این ویروس در کمتر از دو سال ثبت شده و کسی نمی داند میزان مرگ و میر دقیق شامل افرادی که تست نداده اند اما جان سپرده اند چقدر است و از آن مهمتر پایان این کشتار بی رحمانه چه زمانی خواهد بود؟
برکت بزنم یا نه؟
سوال مهمی که در میان مردم ایران وجود دارد این است که چرا باید به واکسن برکت اعتماد کنیم؟ واکسن برکت خود تبدیل به یک موضوع داغ سیاسی شد. هر نوع واکسنی حاصل کار دقیق علمی و آزمایشات مختلف است و در سرتاسر آن علم و تجربه و آزمایش جریان دارد اما واکسن برکت در دام سیاسی کاری افتاد و زدن یا نزدن آن هم تبدیل به یک امر سیاسی شد. اتّفاقات چند سال گذشته در عرصه سیاست ایران از جمله هدف قرار گرفتن هواپیمای اکراینی و نحوه اطلاع رسانی در مورد آن و همین طور ماجرای عجیب و بی سرانجام ویروس یاب مستعان،... به نوعی باعث دشوار شدن حرکت های سیاستمداران ایرانی در عرصه افکار عمومی شد و این صحنه به راحتی به بنگاههای خبرپراکنی فارسی زبان خارجی سپرده شد تا همان طور که در آن خبره هستند افکار عمومی را به جهت های دلخواه خود هدایت کنند.
ایران برای اولین بار نیست که واکسن می سازد و دانش پزشکی در ایران به قدری رشد و پیشرفت کرده که امروز پذیرای گردشگرانی است که از خارج از کشور برای درمان به ایران می آیند. ما تا سال ها بعد از انقلاب نیازمند حضور پزشکان پاکستانی و بنگلادشی و هندی...در ایران بودیم اما امروز به یکی از مراکز مهم درمان در منطقه غرب آسیا تبدیل شده ایم. تا پیش از همه گیری کوید هر سال حدود صد هزار عمانی برای انجام امور پزشکی و همین طور گردشگری به ایران مسافرت می کردند.
موضوع واکسن برکت و به طور کلّی واکسن های ساخت ایران در همان بستر بی اعتمادی و البته خود تخریبگری فهمیده و توضیح داده شد و این واکسن هم مثل بسیاری از پدیده های بی شمار دیگر در ایران قربانی ضعف و آشفتگی روابط عمومی دولت و حاکمیت در توضیح و تشریح آن شد.
بسیاری از پیش بینی ها حکایت از آن دارد که جامعه جهانی تا سال ها گرفتار این ویروس خواهد بود و حتی احتمال بروز انواع دیگری از همه گیری های مشابه داده شده است و تجربه هم نشان داد که میزان همکاری کشورها با هم در شرایط بحرانی به حداقل می رسد تا بتوانند اول مردم کشور خود را نجات بدهند پس داشتن واکسن بومی به ویژه برای کشوری مانند ایران که تحت تحریم های آمریکا قرار دارد و هر گونه مبادله حتی پزشکی و دارویی با ایران برای هر کشوری بدون مخاطرات نیست؛ یک امر ضروری است تا در مواقع بحران بتواند شهروندانش را حفظ کند و اگر نیاز به تزریق های سالیانه باشد از عهده انجام آن بدون وابستگی به کشورهای دیگر برآید اما این کار را می شد با تدبیر و برنامه ریزی دقیق تری هم انجام داد تا کشور هفته ها در تب و تاب کمبود واکسن دچار مشکل نشود و جان های بی شماری هم از دست نروند.
واکسن در قلب مایک ننشست!
مایک پسر شانزده ساله مقیم مسقط بعد از تزریق واکسن دچار مشکلات قلبی شد و وقتی به پزشک مراجعه کرد به او گفتند که دچار تورّم قلب شده است. مایک الان در استراحت مطلق به سر می برد و دکترها خوش بین هستند که به زودی بتواند زندگی عادی خود را از سر بگیرد. به هر حال باید قبول کرد که همه واکسن ها در تعداد بسیار محدودی ممکن است عوارض نشان بدهند اما وقتی عوارض واکسن را با نزدن واکسن مقایسه کنیم به راحتی در می یابیم که تزریق واکسن احتمال مرگ و میر را بسیار پایین می آورد و برای بازگشت به زندگی عادی چاره ای نداریم جز اعتماد به علم و تزریق واکسن وگرنه باید هر روز تعداد فراوانی قربانی به این ویروس بدهیم.
این ویروس نشان داده که ضعیف کش است. افراد ضعیف از نظر بدنی و دارای بیماری های زمینه ای و همین طور افراد ضعیف به لحاظ اقتصادی در معرض خطر بیشتری هستند و قربانیان آسانی برای این ویروس شناخته می شوند. آمار و ارقام اولیه نشان می دهد در کشورهای مختلف قشرهای ضعیف اقتصادی بیشترین قربانیان این ویروس را تشکیل می دهند.
واکسن بر علیه کلاس های آنلاین
در عمان دو گونه مدارس عمانی و غیر عمانی یا همان بین المللی وجود دارند. از بهار 99 که قرنطینه عمومی اعلام شد همه مدارس مجبور به برگزاری کلاس ها به صورت آنلاین شدند و در پاییز همان سال وقتی تعداد مبتلایان رو به کاهش گذاشت با شرایط خاصی بعضی از مدارس به ص
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: واکسن عمانی پنجره ها را می بندد!
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران