هوشنگ چالنگی، شاعری مأخوذ به حیا بود

هوشنگ چالنگی، شاعری مأخوذ به حیا بود
ایسنا

ایسنا/خوزستان یک شاعر خوزستانی می گوید هوشنگ چالنگی شاعری مأخوذ به حیا بود و این حیا یک حیای ادبی است که تا شاعر نباشی متوجه نخواهی شد.

 سعید آژده در گفت و گو با ایسنا درخصوص درگذشت هوشنگ چالنگی، اظهار کرد: هوشنگ چالنگی را از سنین نوجوانی‌ام شناختم از آنجا که وی به دلیل دوستی که با یارمحمد اسدپور داشت و اسدپور هم دایی من است به این واسطه تا آشنا شدیم گویی گمشده‌ام را در شعر یافتم و دیگر تا همین چند وقت اخیر تنهایش نگذاشتم اگرچه او اهواز و من مسجدسلیمان بودم و سپس من که به اهواز آمدم او بازنشسته شد و به کرج کوچ کرد.

او ادامه داد: همواره ویژه‌نامه‌هایش را در نشریاتی که در اختیار داشتم منتشر می‌کردم و او کتاب‌هایش را برایم می‌فرستاد و البته ۱۳ صفحه راجع به کتاب اول‌ام نقد نوشته که بنا به دلایلی هرگز نخواستم منتشر شود.

آژده ادامه داد: چالنگی در برهه‌ای (از دهه ۴۰ تا ۸۰) چهار دهه به سکوت مطلق ادبی ادامه داد و دهه ۸۰ برای اولین بار کتاب اولش به نام «زنگوله تنبل» را منتشر کرد و همان سال به چاپ دوم و سوم رسید و سپس برای همیشه نایاب شد.

او افزود: این کتاب که در برگرفته شعرهای دهه ۴۰ و ۵۰ این شاعر است مورد توجه نسل جوان شعر ایران قرار گرفت و ده‌ها و صدها شاعر از دهه ۴۰ به شعر وی روی آوردند به جرأت می‌گویم پس از پنج شاعر اصلی شعر نو (نیما، اخوان، شاملو، سپهری و فرخزاد) شعر چالنگی بیشترین تاثیر را بر شعر ایران گذاشته است.

به باور این شاعر: شعر چالنگی شعری قوی و اصطلاحا استخوان‌داری است که به شدت از عوام‌گرایی پرهیز دارد و به سمت خواص و متفاوت بودن حرکت می‌کند.

آژده معتقد است: شعر چالنگی شعری است اسطوره‌گرا که این اساطیر جهانی گاه بومی‌گرایی شده‌اند. در شعر چالنگی افیلیا آوازه‌خوان عاشقی است که در کوه‌های بختیاری سروده‌های محلی‌اش را می‌خواند.

سعید آژده

منبع خبر: ایسنا

اخبار مرتبط: هوشنگ چالنگی، شاعری مأخوذ به حیا بود