گراوند: عدم تعادل منطقهای، به گسترش مهاجرت و حاشیه نشینی دامن زده است/ طالبپور: لزوم سرمایه گذاری در سکونتگاههای غیررسمی
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سلسله نشستهای تخصصی بررسی مهمترین چالشهای مدیریتی شهری شهر تهران با موضوع بررسی علل ایجاد و تداوم حاشیه نشینی در کلانشهر تهران با حضور اردشیر گراوند جامعه شناس و کارشناس حوزه اجتماعی و اکبر طالب پور عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا از سوی بسیج دانشجویی دانشگاه الزهرا برگزار شد.
اردشیر گراوند جامعه شناس و کارشناس حوزه اجتماعی در ابتدای این نشست گفت: عدم تعادل منطقهای بیانگر این است که منابع موجود بر اساس عدالت در سطح کشور توزیع نشده همین مسئله مهاجرت و حاشیه نشینی را در پی داشته است.
وی افزود: زاگرس مرکز آب، ارتفاع، زمین و کشاورزی است و بخش دیگری از منابع آبی کشور نیز در البرز وجود دارد با این وجود میتوان گفت که ایران کشور بسیار کم آبی است، اما از آب موجود نیز نتوانستهایم به درستی استفاده کنیم به گونهای که همواره در حال انتقال و جابجایی آب بودهایم.
گراوند توزیع نامتناسب منابع و توزیع نامتناسب فرصتها را از عوامل ساختاری عدم تعادل منطقهای در کشور دانست و اظهار کرد: در ۶۰ سال گذشته به رشد سریع بیکاری در برخی از مناطق کشور توجه نشده و به تبع آن گسترش آسیبهای اجتماعی در این مناطق افزایش یافته و در نهایت این عوامل منجر به افزایش مهاجرت و حاشیه نشینی شدهاند.
حاشیه نشینی را صرفاً به حاشیه نشینی کالبدی محدود کردهایم
وی بیان کرد: مهاجرین اگر در شرایط مطلوب هم زندگی کنند باز هم حاشیه نشین هستند، چون در موقعیت اجتماعی خود قرار ندارند؛ البته ما حاشیه نشینی را صرفاً به حاشیه نشینی کالبدی یعنی کسانی که در مکانهای سخت و نامناسب سکونت دارند محدود کردهایم.
این جامعهشناس با بیان اینکه ما امروز تمام منابع کشور را در تهران، اصفهان و یزد متمرکز کردهایم گفت: حدود ۸۰ درصد کشاورزی صنعتی ایران در تهران، کرمان اصفهان و یزد قرار دارد و از طرفی نیمی از گوشت، مرغ، تخم مرغ و شیر صنعتی در تهران، اصفهان و مشهد تولید میشوند.
گرواوند بیان کرد: با وجود اینکه زاگرس مرکز آب و ارتفاع در کشور است، اما ۳۸ درصد از پروانههای ساختمانی، ۳۵ درصد زمین و ۲۹ درصد زیر بنا را به خود اختصاص داده، اما تهران ۲۹ درصد پروانههای ساختمانی، ۳۳ درصد زمین و ۴۳ درصد زیربنای ساختمانی را به خود اختصاص داده است.
وی با اشاره به اینکه امروز بیش از ۵۰۰ هزار واحد مسکونی خالی از سکنه در تهران وجود دارد و اگر ۳۰۰ هزار واحد از این واحدها به گردونه استفاده برگردند مال الاجاره به یک پنجم رقم فعلی کاهش مییابد، اضافه کرد: ایراد اساسی این است که ما تمامی منابع کشور را در تهران متمرکز کرده ایم و این شهر نیز با سفته بازی مدام گران شده است.
بیش از ۵۰۰ هزار واحد خالی از سکنه در تهران وجود دارد
گراوند با بیان اینکه بیش از ۵۰۰ هزار واحد خالی از سکنه در تهران وجود دارد و در عین حال ۲۵.۵ درصد ساکنان این شهر نیز مستاجر هستند، افزود: در حوزه درمان ۴۱ درصد موسسات خصوصی و ۲۴ درصد از کل پزشکان متخصص ایران در تهران حضور دارند و مضاف بر این ۵۴ درصد از موسسات پژوهشی و کل صنعت چاپ و نشر نیز در تهران مستقر شدهاند.
وی با اشاره به اینکه هر استانی سهمی از جمعیت و سهمی از تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص داده اظهار کرد: در تهران نسبت به جمعیتی که دارد ۱.۶ دهم و در سیستان و بلوچستان نسبت به جمعیتی که دارد سه دهم پول وجود دارد و این یعنی فقیر مطلق. از طرفی در لرستان، کهکیلویه و بویر احمد، کرمانشاه، خراسان جنوبی، چهارمحال و بختیاری، آذربایجان غربی، ایلام، خراسان شمالی، خراسان رضوی و اردبیل نسبت به جمعیتی که دارند ۶ دهم پول وجود دارد و این ۴۰ درصد کمتر از آن رقمی است که باید به آنها اختصاص مییافت.
این جامعه شناس سازمان برنامه و بودجه کشور را مسئول تعادل بخشی به سهم استانها در تولید ناخالص ملی دانست و گفت: نرخ بیکاری در تمام مناطق مرزی کشور بالای ۳۵ و ۴۰ درصد است. با این وجود در این مناطق مردم مجموعه هستند که به قاچاق گازوئیل، کولبری واردات کالای ته لنجی روی بیاورند.
گراوند اضافه کرد: وقتی بیکاری افزایش پیدا میکند و مفرط میشود تعداد افراد شاغل در خانوار نیز کاهش مییابد. با این اوصاف از سال ۱۳۳۵ تا کنون تعداد افراد شاغل در خانوار از یک و نیم شاغل به هفت دهم کاهش یافته است یعنی هم اکنون ۲۵ درصد از خانوارهای کشور هیچ شاغلی ندارد.
وی تصریح کرد: در کشور به جای توسعه صنعت مشاغل حوزه خدمات شامل کارمندی، واسطه گری و خدمات بازار توسعه یافتهاند. مضاف بر این امروز شاهدیم که در استانهای کویری که فاقد آب، ارتفاع و کشاورزی هستند نرخ بیکاری بین ۶ تا ۷ درصد است؛ اما استانهایی که دارای تمام شاخصهای توسعه هستند از نرخ بیکاری بالای ۲۰ درصد رنج میبرند از این رو مردم این استانها مجبورند که به مهاجرت روی بیاورند؛ پس الگوی مهاجرت باید تغییر کند.
این جامعه شناس گفت: امروز ۳.۶ دهم جمعیت لرستان، ۲.۲ جمعیت چهارمحال و بختیاری و ۲ درصد جمعیت ایلام پا به رکاب برای مهاجرت به استانهایی مانند سمنان، البرز و یزد هستند، و این در حالی است که این استانها نیز در مرکز کویر قرار دارند و آب مورد نیاز آنها از طریق انتقال آب تامین میشود.
امروز تمام منابع در مراکز استانها متمرکز شدهاند
وی از مهاجرت به عنوان یک بلای فرهنگی و اجتماعی در نظام اجتماعی نام برد، اظهار کرد: مساله دیگری که به مهاجرت و حاشیه نشینی دامن زده این است که امروز تمام منابع در مراکز استانها متمرکز شدهاند. به همین دلیل مشاهده میکنیم که ۴۷ درصد کل جمعیت استان مرکزی در اراک، ۵ درصد کل جمعیت آذربایجان شرقی در تبریز زندگی و ۶۹ درصد کل جمعیت استان تهران در شهر تهران زندگی میکنند
گراوند با اشاره به اینکه امروز شاهد حاشیه نشینی در شهرهای مرکزی کشور شامل تهران، کرج و مشهد و همچنین حاشیه نشینی در مراکز استانها هستیم، تصریح کرد: عدم توزیع ثروت، ظرفیتها و امکانات در نقاط مختلف کشور به گسترش حاشیه نشینی منجر شده و این روند نیز ادامه دارد. در واقع تا عدم تعادل منطقهای اصلاح نشود و سهم برداشت سایر استانها از پول کشور به ۹.۹ دهم افزایش نیابد شکاف موجود موجب میشود که مهاجرت همچنان وجود داشته باشد.
وی با بیان اینکه در حوزه اجتماعی مهاجرت و باروری به دلیل چسبندگی تقریبا به عنوان پدیدههای برگشت ناپذیر محسوب میشوند، افزود: اگر منابع در استانهای مهاجر فرست تامین شوند نه تنها مهاجرت از این استانها متوقف میشود؛ بلکه جاذب جمعیت نیز در آنها به وجود میآید.
این جامعه شناس به نقش سازمان برنامه و بودجه در توزیع منابع و اعتبارات در سطح کشور و پیشگیری از مهاجرت و حاشیه نشینی اشاره کرد و گفت: امروز اگر مردم نقاط مختلف کشور برای کار به عسلویه و یزد مهاجرت میکنند دلیلش این است که در این مناطق نهادهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایجاد شده اند.
موضوع تعادل منطقهای یک موضوع حاکمیتی است
گراوند با اشاره به اینکه در اواخر دولت هاشمی و در اوایل دولت اصلاحات با پدیده حاشیه نشینی به صورت برنامهای برخورد شد، اما در دوره احمدی نژاد سازمان برنامه و بودجه منحل شد، اظهار کرد: تمام ابزارها در کشور برای برداشتن قدم توسعه فراهم است، اما موضوع تعادل منطقهای یک موضوع حاکمیتی است و سازمان برنامه و بودجه باید با برنامه ریزی در این راستا تلاش کند.
وی افزود: هر کشوری باید یک سازمان برنامه و بودجه داشته باشد تا بتواند به عنوان مغز آن کشور عمل کند، با این وجود وقتی رهبر معظم انقلاب میگویند باید کشورمان در سال ۱۴۰۴ در جایگاه اول منطقه قرار بگیرد سازمان و برنامه بودجه باید این خواسته رهبری را به یک برنامه هدفمند تبدیل کند، اما چون این برنامه ریزی وجود ندارد هر یک از وزارتخانهها کار خود را میکنند.
مشکل حاشیه نشینی باید در سطح حاکمیت حل شود
این جامعه شناس با بیان اینکه مشکل حاشیه نشینی باید در سطح حاکمیت حل شود، گفت: توزیع منابع کشور به قدری ناعادلانه است که ما باید عدالت سرزمینی را از سازمان برنامه و بودجه، رهبر معظم انقلاب و دولت مطالبه کنیم؛ البته معتقدم ابتدا باید عدالت و معیشت به طور عادلانه در سطح کشور توزیع شود.
وی با بیان اینکه اگر از پدیده مهاجرت به طور آنی پیشگیری نشود این مساله پیچیدهتر خواهد شد، افزود: روشهای سلبی برای مقابله با پدیده مهاجرت در همه جای دنیا بی نتیجه بوده است. با این وجود آنچه که امروز به پدیده مهاجرت در کشورمان و به ویژه مهاجرت به تهران دامن میزند توزیع ناعادلانه فرصتها است، چون تمام منابع و امکانات در تهران متمرکز شده اند.
گراوند با تاکید بر اینکه اگر فرصتها در کشور عادلانه توزیع شوند، جمعیت بازتوزیع خواهد شد، اظهار کرد: اگر امروز برخیها حاضر میشوند در گرمای بالای ۵۰ درجه سانتی گراد عسلویه کار کنند به خاطر این است که در این منطقه نهاده اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایجاد شده است.
وی با بیان اینکه ما تا معادل خدماتی را که در تهران ارائه میشوند در دیگر مناطق کشور ارائه نکنیم و تعادل برقرار نشود نمیتوانیم پدیده مهاجرت و حاشیه نشینی را درمان کنیم، اضافه کرد: توصیه من به تشکلهای دانشجویی این است که عدالت سرزمینی را مطالبه کنند و این سوال مطرح شود که چرا توزیع منابع کشور باید اینقدر ناعادلانه باشد که مردم مناطق مختلف مجبور شوند به تهران و یا مراکز استانها مهاجرت کنند.
گراوند با تاکید بر اینکه برای توزیع عادلانه منابع باید توزیع عادلانه اشتغال و معیشت در اولویت قرار بگیرد، اظهار کرد: هر کدام از ما متعلق به هر کجای کشور که هستیم باید صدای خود را برای تحقق عدالت بلند کنیم و عدالت سرزمینی هم بر عدالت قشری مقدم است.
اکبر طالب پور، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا (س) نیز با اشاره به اینکه عدم تعادل منطقهای معضل بسیار بزرگی است که ریشه در سیاستهای اجتماعی در زمان انقلاب سفید داشته و وقوع انقلاب، جنگ تحمیلی، سازندگی بعد از جنگ به آن دامن زده و تا به امروز هم متوقف نشده است، گفت: اگر امروز حاشیه نشینی کمتر شده به دلیل مدیریت و برنامه ریزی بهتر ما نیست؛ بلکه دلیل آن قوع مساله جدیدی تحت عنوان کاهش جمعیت است.
وی افزود: امروز در کشور و به ویژه در مناطق شیعه نشین شاهد کاهش نرخ جمعیت بسیار زیادی بوده ایم به طوری که نرخ رشد به حدود هفت دهم کاهش یافته؛ البته در مناطق مرزی نرخ رشد خیلی پایین نیامده و حتی از میانگین سالهای گذشته بالاتر رفته است.
طالب پور با بیان اینکه ما با تشویق جامعه به افزایش جمعیت میتوانیم مانع پیری جمعیت شویم، اما افزایش جمعیت معضلات دیگری همچون افزایش حاشیه نشینی را با خود به همراه خواهد داشت، اظهار کرد: امروز درد این است که مهاجرت از روستاها و مناطقی صورت میگیرد که ۶۰ میلیارد دلار هزینه آبرسانی، گازرسانی و برق رسانی در آنجا صورت گرفته، ولی این امکانات دیگر مورد استفاده قرار نمیگیرند.
وی با تاکید بر اینکه ما به جای برخورد سلبی با حاشیه نشینی باید با ارائه آموزش و سرمایه گذاری در مناطق حاشیه نشین، به توانمندسازی حاشیه نشینها بپردازیم، اضافه کرد: سکونت گاههای غیر رسمی زمانی ایجاد میشوند که سیاست گذاران و مسئولان شهری نتوانند زمین مناسب را برای ساخت مسکن تامین کنند؛ از این رو مهاجرین خود در مکانهایی که مناسب میدانند اقدام به ساخت و ساز میکنند.
منبع خبر: خبرگزاری دانشجو
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران