هتل اسکیروین؛ هتل ارواح در آمریکا؟
بی بی سی فارسی
- راس کنت اورکن
- روزنامه‌نگار
منبع تصویر، Betty LaRue/Alamy
می‌گویند روح خدمتکار عاشق‌پیشه دوران ممنوعیت الکل در آمریکا این هتل را تسخیر کرده است.
شاید چندان عاقلانه نبود اما من و خانواده‌ام تصمیم گرفتیم مدتی در این هتل تسخیر‌شده و روح زده آمریکا اقامت کنیم.
اسکیروین هیلتون، هتل باشکوه و مشهور اوکلاهاما، هتلی هم‌تراز والدورف آستوریا در قلب آمریکا که بنای باشکوه ۱۴ طبقه‌ای به سبک آرت‌دکو باقی‌مانده از سال ۱۹۱۱ دارد.
می‌گویند این هتل را روحِ افی، دختر خدمتکاری در دوران ممنوعیت الکل در آمریکا تسخیر کرده است. افی خودش و فرزندی را که از صاحب و مؤسس هتل، ویلیام بالسر اسکیروین به دنیا آورده بود، از طبقهٔ دهم به پایین پرت کرد.
چنین داستان‌هایی مثل برق‌و‌باد در منطقه پخش شد و از راهرو‌های سبک گوتیک هتل به تمام شهر و جاهای دورتر هم رسید، جالب‌تر از همه ماجرای اقامت تیم‌های بسکتبال ان‌بی‌ای در این هتل بود. اعضای اوکلاهاما سیتی‌تاندر، تیم بسکتبال اوکلاهاما از سرو‌صداهای بی‌دلیل، ناله و فریاد‌های عجیب و تماس‌های آزارندهٔ اشباح در مدت اقامت‌شان گفته‌اند.
- راز جیغ کشیدن‌های دانش‌آموزان دختر در مالزی چیست؟
- مقر رسمی سفیر کانادا در ایرلند به تسخیر ارواح درآمده؟
- فرود به قعر چاه دوزخ؛ 'خبری از اجنه و شیاطین نبود'
استیو لاک‌مه‌یر، یکی از نویسندگان کتاب اسکیروین، در حالی که در کنار او در بار هتل نشسته‌ایم، می‌گوید:"اینجا روح غمگین افی حضور دارد. این معروف‌ترین ماجرای خانهٔ ارواح در شهر اوکلاهاما و شاید در تمام ایالت است. حتی آدم‌های مشهوری هستند که می‌گویند با افی وسوسه‌انگیز رو‌به‌رو شده‌اند".
منبع تصویر، Betty LaRue/Alamy
توضیح تصویر،اسکیروین سال‌هاست ورزشکاران ان‌بی‌ای آمریکا و مهمانان دیگرش را ترسانده است
اسکیروین سال‌هاست ورزشکاران تیم‌های بسکتبال حرفه‌ای آمریکا و مهمانان دیگرش را ترسانده است
متا ورلد پیس با نام سابق ران آرتست، بسکتبالیست لیکرز گفته است که در سال ۲۰۱۶ روح عاشق‌پیشه‌ای در هتل اسکیروین او را آزار داده است. در سال ۲۰۱۰، اد کاری، با قد دو‌متر و ده سانتیمتر و حدود ۱۵۰ کیلو‌گرم وزن در تمام طول بازی‌ها و در مدت اقامتش در هتل از ترس به اتاق نیت رابینسون، هم‌تیمی هشتاد کیلویی با قد صد‌و‌هشتاد سانتی‌متری‌اش پناه می‌برد. کایری اروینگ، که حالا با تیم بسکتبال بروکلین نتز بازی می‌کند قرار است نقش اول فیلمی دربارهٔ تسخیر اسکیروین را بازی کند.
پترا جرمنی، هنرمندی که در این هتل اقامت دارد و سلاح و زره کازپلی می‌سازد، می‌گوید:"گمان نمی‌کنم این هتل روح‌زده باشد. فکر کنم بازیکنان بسکتبال یک مشت آدم ترسو هستند".
دان جکسون، مدیر بازاریابی و فروش هتل اسکیروین می‌گوید:"افراد می‌گویند چراغ‌‌های اتاق روشن و خاموش می‌شود و درِ کمد ناگهان به‌هم‌می‌خورد و لولای درها غیژ‌غیژ می‌کند، داستان‌های ارواح دربارهٔ هتل همه‌جا پخش شده است ولی ما ترجیح می‌دهیم کاری به این حرف‌ها نداشته باشیم چون هیچ‌کدام از آنها هرگز اثبات نشده است".
من به جکسون گفتم من با فردی ملاقات کردم که برای کنفرانسی در هتل اقامت داشته و گفت همکارش پس از دوش گرفتن عبارت "کمکم کن" را روی آینهٔ بخار‌گرفتهٔ هتل دیده است. او پاسخ داد: ما هم گزارش‌هایی حاکی از مشاهدهٔ این عبارت روی آینه دریافت کرده‌ایم.
گذشته از ماجرای افی، هتل سابقهٔ عجیب‌و‌غریبی دارد. می‌گویند اولین مدیر هتل در سال ۱۹۱۳ با اسلحه خودکشی کرد که بعد‌ها در تحقیقات روشن شد که قتل بوده است. چرخ بازی رولت و اسباب و ادوات ممنوعهٔ دیگر در محل نشان از درگیری مسلحانه به سبک کابوی‌های آمریکایی داشت. برای مدیریت هتل مهمانان نام‌آور و مشهور مانند رئیس‌جمهور‌های آمریکا، دوایت آیزنهاور، هری ترومن و رونالد ریگان و هم‌چنین حضور مهمانانی مانند پل مک‌کارتی و الویس‌پریسلی میراث و یادگار روح‌بخشی است که این بنا در بطن خود دارد.
اسکیپ هارلس، مدیر هتل می‌گوید:"تاریخ و شکوه اسکیروین از‌یاد‌نرفتنی است. انگار این مکان با روح همه کسانی که در اینجا حضور داشتند تسخیر شده است یا ویژگی‌های ژنتیکی همهٔ آدم‌هایی که روزی اینجا بوده‌‌اند در این مکان باقی مانده است و هر چه بوده در این مکان خاص و شکوهمند بوده است".
کیلسی هوبر، مدیر جلسات هتل که در آسانسور او را دیدیم، می‌گوید:"من تا چیزی را به چشم خودم نبینم باور نمی‌کنم". او در خانواده‌ای که کارشان برگزاری مراسم تدفین بوده بزرگ شده است و می‌گوید هیچ نشانه‌ای از رویداد‌های فراواقعی در طول ۱۰ سال کارش در هتل ندیده است به‌غیر از کنفرانس‌های مری کی که شرکت‌کنندگان با لباس‌های مبدّل و عجیب در هتل پرسه می‌زنند. در حالی که انگشتش را روی دگمهٔ زنگ آسانسور فشار می‌دهد، می‌گوید:" اما هرگز نباید گفت هرگز...".
برای آنکه بیشتر از کار هتل سر‌در‌بیاورم سراغ سوزان رایلی می‌روم که تا همین اواخر به عنوان تاریخ‌نگار این مکان کار می‌کرد.
رایلی می‌گوید در طول شش سال و نیم کار در هتل بیشتر اوقات صدای گریهٔ نوزادی را می‌شنیده اما بعد‌ها فهمیده است که در اوکلاهامای باد‌خیز وقتی درِ کناری باز باشد عبور باد صدای شیون‌مانندی ایجاد می‌کند.
منبع تصویر، Betty LaRue/Alamy
توضیح تصویر،می‌گویند زنی با لباس قرمز در راهرو‌ها و سالن‌های هتل راه می‌رود
به طبقهٔ دهم می‌رویم، در جستجوی بی‌نتیجه‌مان برای سوراخ گلوله‌ای بالای نیمکت کنار آسانسور، یادگار یکی از آن هفت‌تیر‌کشی‌های کابوی‌ها در هتل و در طبقهٔ یازدهم، تابلوی "مزاحم نشوید" روی در به طرز عجیبی تکان می‌خورد، شاید به‌دلیل جریان هوای زیر در باشد. رایلی اضافه می‌کند می‌گویند زنی شبح‌مانند در لباس قرمز، در سالن‌های هتل در‌رفت‌و‌آمد است.
وقتی به سالن ونیزی، تالار رقصی آراسته در طبقهٔ فوقانی هتل می‌رسیم او با هیجان می‌گوید:"اصوات هنوز زنده هستند. در این سالن بیشترین فعالیت فراواقعی اتفاق می‌افتد". او می‌گوید در این مکان ضیافت‌هایی برپا کرده است که صبح روز بعد میزها و همه‌جا به طور غیر‌قابل‌توضیحی در‌هم‌ریخته شده. او فکر می‌کند که فقط با بروز زلزله چنین رویدادی قابل توجیه است.
دکتر برایان فرها، استاد و مدیر پژوهش‌های رفتار تطبیقی دانشگاه اوکلاهاما و نویسندهٔ کتاب: شبه‌علم و فریب: نیرنگ‌های ادعا‌های فراواقعی، می‌گوید در سال ۲۰۰۴ دربارهٔ اسکیروین و حضور ارواح تحقیق کرده است.
او می‌گوید:"من همه‌جای هتل را بررسی کردم و هیچ نشانه‌ای پیدا نکردم. این کار را در هولناک‌ترین شرایط انجام دادم. پیش از مرمت و نوسازی، در سرمای شدید و وقتی برق قطع بود. چراغ قوه تنها منبع نوری ما بود. اما هیچ‌چیز نیافتم. فقط یک هتل قدیمی و خالی و سرد".
پس از آنکه همسرم گفت بعضی شب‌ها صدای قهقهه‌ٔ اشباح را می‌شنود، تنیا مک‌کوی، شکارچی ارواح که مؤسس انجمن فراواقعی اوکلاهاما هم هست و مراسم و برنامه‌های ترسناکی مثل قدم‌زدن با اشباح برگزار می‌کند با همسرش به اتاق ما آمدند تا در این مورد تحقیق کنند.
مک‌کوی می‌گوید:"فقط کافی است دست‌تان را روی چوب‌های طبقهٔ اول بگذارید و انرژی را حس کنید. حیرت‌‌انگیز است".
مک‌کوی از برنامه‌ای به نام گوست‌تیوب اس‌ال‌اس در تلفن همراهش استفاده می‌کند تا طرح سبز‌رنگی را که در کالسکهٔ بچه دیده می‌شود و با چشم عادی قابل دیدن نیست به ما نشان دهد. او می‌گوید یک روح در کالسکه است. دختر من در اتاق دیگر خوابید.
مک‌کوی با احتیاط از برنامه‌های مختلف خود استفاده می‌کند. او به تازگی تاندون یکی از انگشتانش پس از زمین‌خوردن در فروشگاه لوازم فرا‌واقعی‌اش به نام راون‌گیت صدمه دیده است. می‌گوید :" شاید یکی از ارواح و شیاطین مرا از پشت هل دادند".
او با ابزار‌های گوناگون میدان‌های الکترو‌مغناطیسی (ای‌ام‌اف) و پدیدهٔ صدای الکترونیکی (ای‌وی‌پی) را بررسی می‌کند: پاراسکوپی که الکتریسیتهٔ ساکن را ردیابی می‌کند، وسیله‌ای که سازمان‌های آتش‌نشانی برای یافتن نقاط اصلی استفاده می‌کنند. و برنامه‌های ریم‌پاد و ژئوپاد برای رد‌گیری موجودات فرا‌طبیعی.
وارد سالن که شدیم مک‌کوی و همسرش ابزار‌ها و برنامه‌های شکار ارواح را بیرون آوردند. او گفت می‌گذارد روح با فرکانس‌های مختلفی ارتباط برقرار کند و ارتباط هوشمندانه‌ای به کندی از طریق نوشتاری برقرار می‌شود. او از تلفن همراه خود برای اسکن تصویری سالن استفاده می‌کند.
"بروید بیرون" این کلمات روی اپلیکیشن شکار ارواح نقش بست. پشتم از ترس لرزید.
ما در راهرو در جستجوی ارواح بودیم و دمای هوا تغییر می‌کرد. آیا به دلیل جریان هوا بود؟
مک‌کوی می‌گوید:"این روح است. یک روح بزرگسال". همانطور که به طرف نیمکت کنار آسانسور می‌رویم او می‌گوید که از فرق سر تا نوک پایش احساس لرزش می‌کند و موهای دستش که سیخ شده بود را به من نشان می‌دهد.
منبع تصویر، Betty LaRue/Alamy
"بنشینید" این کلمه روی صفحهٔ ابزار ظاهر می‌شود. مک‌کوی از گوست‌تیوب اس‌ال‌اس استفاده می‌کند که در آن طرح پیکر بلند‌قامتی را که بر صندلی‌های سبز یشمی در برابر آسانسور نشسته است به ما نشان می‌دهد. او می‌گوید این مردی است بین بیست تا سی ساله به نام چارلز که در سال ۱۹۵۰ از پیمانکاران شهر بوده است. او به من می‌گوید که پشت سرش درد می‌کند و توضیح می‌دهد ارواح بیشتر اوقات تلاش می‌کنند چگونگی مرگ خود را به زنده‌ها نشان دهند.
در بازگشت از سالن از نقطهٔ سرد دیگری در مکانی دیگر گذشتیم. من به خود لرزیدم و دوباره موهای دست مک‌کوی از هیجان سیخ شده بود. "این از اتاق ۸۱۳ است" و به دری که جلوی ما بود اشاره کرد.
"قلم" این واژه روی اپلیکیشن نوشته شد. قلم را از روی دفترم برداشتم و حس کردم به قدر کافی دچار هیجان شده‌ام و تصمیم گرفتم ادامه ندهم.
مک‌کوی شیشهٔ کوچکی که مانند شیشهٔ عطر بود به من داد، روغن زیتون با مخلوطی از گیاهان گوناگون.
او گفت: "طلسم محافظ تو در این شیشه است".
آن شب من بیدار ماندم و مراقب همسر و دخترم بودم. نور نئون ساعت کنار تخت سایه‌های هول‌انگیزی در اتاق ایجاد می‌کرد و من با تمام هوش و حواس در انتظار نشانه‌هایی از حضور چارلز و البته افی بودم.
- خبرهای بیشتر را در کانال تلگرام بی‌‌بی‌سی فارسی دنبال کنید
منبع خبر: بی بی سی فارسی 
اخبار مرتبط: هتل اسکیروین؛ هتل ارواح در آمریکا؟
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران
