یک انقلاب ناتمام
بالاترین نهاد تصمیم ساز کشور در حوزه فرهنگی اگر چه تدوین و تنظیم سند تحوّل بنیادین آموزش و پرورش، سند راهبردی نخبگان، نقشه جامع علمیکشور و افتخاراتی از این دست را در کارنامه دارد، اما مجموعه عملکردش از زاویه دید منتقدان فرهنگی و حتی برخی اعضا به گونهای توصیف میشود که گویی آنچنان سنخیّتی با روح شورا و اهداف تعریف شده اش ندارد.
صاحبنظران بر این عقیده اند که مصوّبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در این سالها نتوانسته آن طور که باید بر فرهنگ عمومیموثّر واقع شود و در موارد متعدّدی به مرحله ابلاغ و یا اجرا منجر نرسیده است. در همین حال و با توجه به اینکه در یکی دو سال گذشته روند برگزاری جلسات شورا فاقد نظم و انسجام بوده، این نهاد بالادستی امروز با چنین انتقادی مواجه است که در مقابل شتاب وقایع فرهنگی کشور، چابکی و چالاکی لازم را ندارد، نتوانسته شکاف موجود بین خود و بدنه نخبگان جامعه را پر کند، از واقعیّتها و نیازهای فرهنگی کشور به دور و حتی به ویروس روزمّرگی و انفعال دچار شده است.
البته برخی اخبار و نقل قولها در فضای رسانهای کشور، حاکی از آن است که بزودی ترکیب این شورا، تغییرات خواهد کرد تا سنگینی و رخوت حاکم بر این شورا، جای خود را به چالاکی و به روز بودن دهد.
غفلت از مسائل روز جامعه
دکتر مهدی گلشنی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتوگو با خبرنگار ما در خصوص دلایل عدم برگزاری به موقع جلسات و کُندی عملکرد این شورا به خصوص طی دو سال گذشته میگوید: انتقادات به شورا را وارد میدانیم و دلیل عدم برگزاری منظم جلسات در دو سال گذشته این است که اصولا در شورا وضعیت فرهنگی جامعه، دانشگاه و مدارس، مطرح نبود.
دکتر مهدی گلشنی با بیان اینکه در جامعه، دانشگاه و مدارس، فرهنگ به انحراف کشیده شده است، ادامه میدهد: متأسفانه فرهنگ اسلامی سالم بر دانشگاهها حاکم نیست و علیرغم اینکه گسترش نفوذ فرهنگ اسلامیدر شئون جامعه، تقویت انقلاب فرهنگی و اعتلای فرهنگ عمومی، تزکیه محیطهای علمی و فرهنگی از افکار مادی و نفی مظاهر و آثار غرب زدگی به صراحت در اهداف شکل گیری شورا ذکر شده اما گویی نگاهها به غرب است و دغدغه ملّی و دینی بودن مطرح نیست و متاسفانه شورا به این مسائل نپرداخته است.
عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران اضافه میکند: هر چند شورای عالی انقلاب فرهنگی تعداد زیادی طرح و پیشنهاد داشته اما مطابق قانونی که در علوم داریم وقتی شما میخواهید معادله ای را حل کنید باید ببینید این معادله را برای چه شرایطی میخواهید حل کنید. اینکه شما قانونی بنویسید در این خصوص که مثلاً "حیات طیّبه" چیست اما به وضعیت فعلی نگاه نکنید که آیا میشود اصولا این قانون را پیاده کرد، چه فایده ای دارد؟!
به باور وی شورای عالی انقلاب فرهنگی در این سالها از مسائل جامعه غفلت ورزیده و دولت گذشته هم اهمیتی برای این شورا قائل نبوده است. گلشنی میگوید: دولت قبل اختیار انتخاب رؤسای دانشگاهها را از شورا گرفت و به یک کمیته سه چهار نفره واگذار کرد که همین باعث شد برای ریاست برخی دانشگاهها افراد نامناسب انتخاب شدند و در مجموع شورا از بیشتر وظایف مهم خود دور ماند ضمن اینکه میزان اجرایی شدن مصوبات در جامعه، دانسگاهها و مدارس رصد نشد.
دکتر گلشنی تأکید میکند: هر چند در دانشگاهها درسی به نام معارف یا نهادی به نام نهاد نمایندگی رهبری وجود دارد اما وقتی در بعضی دانشگاهها افراد ضد دین حاکم هستند، چه فایده دارد و این موارد نشان میدهد شورا وظیفه اش را به خوبی انجام نداده است!
گلشنی با اشاره به اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی باید انعکاس مسائل فرهنگی جامعه باشد، اضافه میکند: ضروری است وضعیت دانشگاهها مجدداً رصد شود. بر اساس قانون، جلسات شورا باید دو هفته یک بار برگزار شود و اگر در همین جلسات، مسائل اولویت دار بررسی میشد، و انعکاسی در وضعیت فرهنگی جامعه و مراکز علمیدر شورا وجود داشت قطعا وضعیت امروز ما بسیار متفاوت بود.
به گفته وی شخص رئیس جمهور پیشین اعتقادی به شورا نداشت و هر چند در غیاب ایشان رئیس قوه مقنّنه و قضاییه میتوانستند جلسات را برگزار کنند اما وقتی رئیس جمهور حضور نداشت جلسات هم منتفی میشد!
گلشنی ابراز امیدواری میکند برگزاری جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی به زودی نظم و نسق قابل قبولی به خود بگیرد چرا که با توجه به وعده آیت الله رئیسی حتی اگر خود ایشان حضور نداشته باشد، یکی از روسای دو قوه دیگر جلسات را به صورت مرتب برگزار خواهند کرد ضمن اینکه رئیس دولت فعلی در بدو امر برخی مصوبات ابلاغ نشده را ابلاغ کرده است.
بوروکراتها و سیاسیون، بخشی از معضل فرهنگی کشورند
یک استاد دانشگاه در حوزه فلسفه هم به خبرنگار ما میگوید: انتقادات به شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر اینکه نتوانسته با شتاب وقایع فرهنگی جامعه همگام و در خدمت اهداف تعیین شده و بر فرهنگ عمومی مؤثر باشد، هم وارد است و هم نیست. اما این انتقادات را نباید این گونه تلقی کرد که افراد عضو این نهاد ضعیف عمل کردهاند بلکه مسئله اینجاست که اساساً مقوله فرهنگ و تفکّر امری نیست که از رهگذر ساختارهای اداری، بوروکراتیک و تکنوکراتیک بگذرد و اگر قرار است نهادی فرهنگی داشته باشیم که در مسیر سیاست گذاریهای عمومی و فرهنگی مثمرثمر عمل کند باید این شورا متشکّل از اندیشمندان و متفکّران باشد نه تکنوکراتها، بوروکراتها و سیاسیونی که خود محصول و بخشی از معضل فرهنگی کشور هستند.
بیژن عبدالکریمی معتقد است این که اثرگذاری این نهاد را تابع تغییر دولتها و رئیسجمهور یا جریان سیاسی خاصی بدانیم یک توهّم و در واقع نفهمیدن مسئله و تقلیل مسئله فرهنگی به یک امر اجرایی و دیوانسالارانه است و همین فهم مهندسی، تکنوکراتیک و دیوانسالارانه از مقوله فرهنگ ریشه بسیاری از مسائل فرهنگی و اجتماعی در جامعه ماست و خود این منطق باید دگرگون شود.
وی اضافه میکند: ما نیاز داریم منطق فهم مسائل فرهنگی دگرگون شود که چنین اراده ای را من در ساختار سیاسی کشور نمیبینم. در برخی کشورها نهادهای مشورتی وجود دارد که پاره ای از متفکران و سرمایههای فکری در آن حضور دارند نه پارهای از روسای جمهور یا وزرا و شخصیتهای اداری و سیاسی. در جامعه ما نهاد قدرت سیاسی خواهان است که برای اهل تفکر و به تبع آن برای مسیر فرهنگ و تفکر سیاستگذاری کند که این امر از اساس امکان پذیر نیست.
عبدالکریمی میگوید: در کشور هند از سال 1964 مرکز مطالعاتی ای با عنوان «مؤسسه مطالعات پیشرفته هند» (The Indian Institute of Advanced Study) تأسیس شده است. در این مؤسسه برترین متفکران و پژوهشگران هند در چهار حوزه فرهنگ، اقتصاد، سیاست و ایمونولوژی آزادانه دیدگاهها و دستاوردهای خود را قدرت سیاسی و نهاد دولت ارائه داده، آنها نیز از این مؤسسه و متفکران آن نظر مشورتی میگیرند. مشورت اهل فرهنگ در این مؤسسه خارج از حبّ و بغضها و جدالهای مبتذل سیاسی و بر اساس فهم روندهای فرهنگی و اجتماعی در جهان و در کشور است.
برخی اعضای شورا با مقوله فرهنگ بیگانهاند
وی میپرسد: به بنده بگویید کدام رساله دانشگاهی به آثار اعضای شورای انقلاب فرهنگی ارجاع داده شده است؟ در کدام یک از دانشگاهها در مورد دکترینهای اکثریت اعضای شورا به بحث مینشینند؟ اساساً کدامیک از اعضای این شورا صاحب دکترین و نه صاحب دکتری هستند؟ ساختار سیاسی ما به غلط تصور میکند هر کس دکترا دارد صاحب دکترین نیز هست. اکثر قریب به اتفاق اعضای ستاد انقلاب فرهنگی با مقوله فرهنگ به شدت غریب و بیگانه اند.
به باور عبدالکریمی در کابینههای مختلف افراد بسیار ضعیفی در نهادهای فرهنگی مستقر شده اند و آنها غالباً وظیفه خود را شرکت در جلسات و تنظیم هزینهها با درآمدها و بودجهها میدانند و به امور فرهنگی اصیل نمیتوانند بیندیشند. عبدالکریمی تأکید میکند: در ترم گذشته حدود 200 دانشجو داشتم که بیش از 180 نفر آنها در فضای مجازی تقلّب کردند. خرید رساله، سرقت علمی و ادبی، بازی احمقانه صدور مدرک در دانشگاهها بیداد میکند. فردی مربّی بوده و به خاطر روابط سیاسیش با سرعت جت طی چند سال استاد تمام و رئیس دانشگاه شده است. به عقیده من تا زمانی که منطق فهم مسائل فرهنگی فرق نکند وجود نهادی مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی به حال فرهنگ عمومی و فضای مدارس و دانشگاهها به هیچ وجه مفید نخواهد بود و صرفاً نقشی تزیینی خواهد داشت.
شورای عالی باید مولد اندیشه باشد
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران هم در گفتگو با خبرنگار ما میگوید: ساختار و عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی همواره مورد انتقاد واقع میشود و ایرادات اساسی وارده شده به آن به هیچ وجه به دولت خاصّی مرتبط نیست.
عباس سلیمینمین معتقد است اینکه اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی اغلب چند شغله هستند و مشغلههای فراوان دارند واقعیتی انکار ناپذیر است که اجازه نمیدهد اعضا حضوری مؤثر در شورا داشته باشند.
این فعال سیاسی و چهره فرهنگی ادامه میدهد: مصوّبات شورا باید در کل کشور جاری شود و افرادی باید در شورا حضور داشته باشند که بتوانند این هدف را به خوبی محقّق سازند و از چنین ویژگی ای برخوردار باشند.
سلیمینمین همچنین تأکید میکند: شورای عالی انقلاب فرهنگی باید ویژگی "مولّدیّت" داشته باشد و بتواند مولّد اندیشه باشد یا حداقل بتواند فکر و اندیشه را هدایت کند اما مع الاسف اغلب اعضا صرفاً در حد برگزاری جلسه برای شورا وقت میگذارند و دبیرخانه شورا هم هر چند در مواردی موفق به تولید محتوا میشود اما با این ترکیب فعلی شورا و این ساختار، نمیتوان کار خاصی از پیش برد و در حوزه فرهنگ عمومی حضوری مؤثّر داشت.
فرزانه غلامی/ جام جم
منبع خبر: جام جم
اخبار مرتبط: یک انقلاب ناتمام
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران