پخش اذان از مساجد شهر کلن؛ رواداری یا بازکردن درهای بنیادگرایی؟

 پخش اذان از مساجد شهر کلن؛ رواداری یا بازکردن درهای بنیادگرایی؟ 


انجمن "زنان مهاجر برای سکولاریسم و حق تعیین سرنوشت" نامه سرگشاده‌ای به شهردار کلن نوشته و در آن به پروژه دوساله پخش اذان از مساجد این شهر به شدت اعتراض کرده‌اند. آنها نتیجه این پروژه را قدرت گرفتن اسلام سیاسی می‌دانند.

در روز هفتم اکتبر (۱۵ مهر) شهر کلن یک مدل-پروژه دوساله را آغاز کرد که در آن مساجد این شهر مجازند هر جمعه به مدت پنج دقیقه صدای اذان را از بلندگوهای مسجد پخش کنند. این تصمیم در اولین روز اجرا با اعتراضات گروه‌های مختلف زنان از ایران، عربستان سعودی، بنگلادش و دیگر کشورهای مسلمان و برگزاری تحصن مقابل بزرگترین مسجد کلن روبرو شد.

حال انجمن "زنان مهاجر برای سکولاریسم و حق تعیین سرنوشت" نامه سرگشاده‌ای به خانم هنریته رکر، شهردار کلن نوشته و این تصمیم او را به شدت نقد کرده‌است.

در این نامه مساجد و انجمن‌های مسلمانان "در اصل" محافل اسلام‌گرا دانسته شده‌اند که به طور سیستماتیک اسلام‌گرایی را تبلیغ می‌کنند و "اغلب درکی ارتجاعی از اسلام دارند که ضد زن، ضد همجنس‌گرایی و ضد یهودی است".

به نظر نویسندگان این نامه پروژه مذکور "درها و دروازه‌های بنیادگرایی را باز می‌کند" و این امکان را به اسلام‌گرایان می‌دهد تا "با بلندگو بر فراز بام‌های یکی از بزرگترین شهرهای کشور ما فریاد بزنند که خدای آنها، مذهب آنها، نُرم‌های آنها و جامعه موردنظر آنها بالاتر از قوانین دموکرات و آزاد ما و بالاتر از خواست بسیاری از شهروندان برای سکولاریسم قرار دارد."

از هلن وزیری یکی از امضاکنندگان این نامه پرسیدم که چرا در نامه خود مسلمانان را با اسلام‌گرایان یکی دانسته‌اند و همه‌جا از اسلام‌گرایان صحبت کرده‌اند. او به دویچه‌وله می‌گوید: «ما به هیچ وجه مسلمانان را با اسلامیست‌ها یکی نمیدانیم. مسلمانان طیف وسیعی را تشکیل میدهند. ولی در بین مسلمانان اسلامیستها چون سازمان یافته عمل می‌کنند، در خیلی از موارد موفق می‌شوند سخنگویی مسلمانان را بدست گیرند. بسیاری از مسلمانان سکولار هم مخالف این تصمیم مسئولین شهر هستند. از جمله خانم لاله آکون که نامه اعتراضیش را زودتر از ما فرستاده است. یا احمد منصور، محند خورشیده، یزیدیها و علوی‌ها.»

او می‌گوید تقاضای پخش اذان به طور مشخص از سوی اسلامیست‌ها و به ویژه دیتیب (اتحادیه ترک-اسلامی آلمان) مطرح شده که در حال حاضر از "اسلام سیاسی اردوغانی" تبعیت می‌کند. به گفته خانم وزیری در مراسم افتتاحیه مسجد بزرگ شهر کلن که چند سال پیش بود، از سخنرانی خانم شهردار کلن جلوگیری شد و به جای او سخنان اردوغان پخش شد. او می‌گوید: «ولی اینکار را خیلی زیرکانه پیش بردند که جز اعتراض لفظی خانم شهردار، کسی متوجه تعمد و زن ستیزی دیدگاهشان نشد.»

در این نامه تاکید شده که سیاستمداران باید بدانند که هرگونه تصمیم در "ارتباط با اسلام سیاسی" می‌تواند پیامدهای زیادی برای جامعه و نیز در کشورهایی که مبدأ مهاجر به اروپا بوده‌اند داشته باشد.

استفاده ابزاری از واژه "اسلام سیاسی"

پروفسور ماتیاس روهه، استاد دانشگاه ارلانگن-نورنبرگ و موسس و مدیر مرکز "اسلام و حقوق در اروپا" در مقاله‌ای که درباره اعتراضات به پخش اذان از مساجد کلن برای سایت قنطره؛ پورتال دویچه‌وله برای گفت و گو با دنیای اسلام نوشته، استفاده مکرر مخالفان پخش اذان از مفهوم "اسلام سیاسی" را نوعی پلمیک (بحث مجادله‌آمیز) دانسته و نوشته هیچ سازمانی که مشخصا و با سند و دلیل بتوان آن را مدافع اسلام سیاسی دانست تقاضای پخش اذان را مطرح نکرده است.

او می‌نویسد پوشیدن نوع خاصی از لباس یا رعایت قوانین مربوط به خورد و خوراک که مرتبط با سنت‌های مذهبی است، به هیچ وجه نشان‌دهنده اسلام سیاسی نیست. او می‌گوید متاسفانه مفهوم "اسلام سیاسی" در عرصه عمومی معنای واقعی خود را از دست داده و مرتبا بدون مفهوم واقعی از آن استفاده می‌‌شود.

این استاد دانشگاه که در دانشگاه‌های توبینگن و دمشق اسلام‌شناسی خوانده، اسلام سیاسی را تلاش برای به دست آوردن قدرت سیاسی بر اساس دین و بر خلاف حاکمیت قانون تعریف می‌کند.

نویسندگان نامه سرگشاده به شهردار کلن، تصمیم او برای پخش اذان را نه آنگونه که خودش بیان کرده "نشانه‌ای از رواداری" بلکه "به زانو درآوردن" کسانی می‌دانند که می‌خواهند "آزاد از مذهب زندگی کنند اما نمی‌توانند."

هلن وزیری به دویچه‌وله می‌گوید در جامعه آلمان هر کس پس از رسیدن به سن ۱۸ سالگی مختار است هر مذهبی را که می‌خواهد بپذیرد یا نپذیرد و بدون مذهب باشد در حالی که پخش اذان از مسجد "سوءاستفاده از فضای عمومی و تبلیغ برای کودکان و نوجوانان و ایجاد مشغله ذهنی یا عادت برای آنان با این روش، خلاف عملکرد یک جامعه سکولار است؛ جامعه‌ای که دولتش باید پایبند به بی‌طرفی و عدم تبلیغ یک مذهب باشد".

ناقوس کلیسا همپای اذان مساجد؟

از خانم وزیری می‌پرسم چرا ناقوس کلیساها را سوءاستفاده از فضای عمومی به نفع تبلیغ برای یک مذهب نمی‌داند. خانم وزیری در پاسخ می‌گوید در اعتراض به ناقوس کلیساها نیز قبلا سکولارها نامه‌هایی نوشته‌اند و او خود به شخصه مخالف پخش ناقوس است و حتی یکی از دلایل "مماشات با اسلام‌گراها" را قدرت کلیسا می‌داند.

اما در عین حال بین ناقوس کلیسا و پخش اذان تفاوت قائل می‌شود و می‌گوید: «اگر ناقوس کلیسا هم متنی به همراه داشت یقینا اعتراض و مقاومت بیشتری را بین شهروندان موجب میشد. در اذان تاکید بر یگانگی و بزرگی الله است. فلسفه‌ای که اساس برحقی قوانین الله و نفی قوانین دستاورد انسان در آن مستتر است. اجرای این فلسفه، پیاده کردن قوانین الهی و زیر پا گذاشتن حقوق بشر در تمام کشورهایی که اسلامیست‌ها در قدرتند، بخوبی خود را نشان داده است. قوانین حقوق بشر در چنین دیدگاهی زیر سئوال قرار دارند، چون در این دیدگاه، الله است که بزرگ و قوانینش مافوق بشر است. بنظر من پخش اذان و این فلسفه در فضای عمومی، خدشه دار کردن سکولاریسم و زیر پا گذاشتن دستاورد سده‌ها مبارزات جوامع بشری برای تامین حقوق انسانی ست.»

پروفسور ماتیاس روهه در پاسخ به کسانی که اذان مسجد را متفاوت با ناقوس کلیسا و دارای پیام تبلیغی می‌دانند، در مقاله خود می‌نویسد: «بخشی از این استدلال درست است اما معنای ناقوس برای بسیاری حتی بدون کلمات قابل فهم است. ناقوس موسوم به "ساعت ۱۲" که همچنان نواخته و شنیده می‌شود پیشترها نام "ناقوس ترکها" را داشت که از قرن ۱۵ میلادی برای جشن پیروزی بر "تهدید ترکها" نواخته می‌شد، در آن زمان امپراطوری عثمانی یک خطر سیاسی واقعی بود، نه مانند امروز.»

درباره اعتراض منتقدان پخش اذان به لفظ "الله اکبر" در اذان نیز پروفسور روهه به گرامر عربی اشاره می‌کند و مینویسد اینجا مقایسه‌ای در کار نیست و تنها گفته می‌شود "خدا بزرگ است" نه اینکه "بزرگتر" است و این یک معنای کاملا دقیق دارد. او می‌نویسد: «بنابراین در دفاع از حق آزادی مذهب باید گفت: مسیحیان عرب زبان نیز از همین واژه استفاده می‌کنند.»

عذاب روحی برای قربانیان اسلام‌گرایی

در نامه سرگشاده انجمن "زنان مهاجر برای سکولاریسم و حق تعیین سرنوشت" به شهردار کلن انتقاد شده که چرا پیش از گرفتن چنین تصمیمی "به نام رواداری" با مهاجران و کسانی که از مناطقی که در آن "اسلام‌گرایان خشن و بربر" مثل طالبان، بوکوحرام و داعش حکمرانی می‌کنند، صحبت نشده است.

به نظر نویسندگان این نامه شنیدن "۳۰۰ ثانیه" صدای اذان، با یا بدون بلندگو برای کسانی که از این مناطق فرار کرده‌اند، یادآور "فشار، ترور روانی و تجاوز به نام خدا و بسیاری دیگر از اشکال خشونت‌بار و بیرحمانه نقض حقوق بشر است که این افراد در زندگی خود آنها را تجربه کرده‌اند" و در ادامه آمده است: «به زبان دیگر این افراد هر جمعه برای پنج دقیقه در معرض آسیب روحی قرار می‌گیرند.»

نویسندگان نامه سپس به شادمانی گروه‌های اسلام‌گرای تندرو از آزاد شدن صدای اذان در زمان شروع پاندمی کرونا در بسیاری از شهرهای آلمان اشاره کرده و نوشته‌اند که این گروه‌ها با فریاد الله‌‌اکبر این خبر را پیروزی برای خود دانسته و درشبکه‌های اجتماعی‌شان به زبان عربی نوشتند: "آلمان سقوط کرد" و همین را دلیلی بر اشتباه بودن این تصمیم دانسته‌اند.

مسلمانان و سکولارها هردو بخشی از جامعه‌اند

نویسندگان نامه تاکید کرده‌اند که هچ شکی در این مسئله ندارند که مسلمانان بخشی از این جامعه هستند اما با این نامه قصد دارند یادآوری کنند که شهروندان سکولار کلن هم بخشی از این جامعه هستند و پرسیده‌اند: «برای چه شهروندان سکولار کلن در چنین تصمیم مهم سیاسی دخالت داده نشده‌اند؟»

هلن وزیری نیز بر این نظر است که: «این پروژه نشان‌دهنده سطحی نگری مسئولینی است که چنین تصمیمی را بدون دخالت شهروندان و بررسی جوانب گوناگون گرفته‌اند. این نه آنطور که خانم رکر شهردار شهر اعلام کرده، احترام به گوناگونی است، بلکه این حرکت بیشتر قدرت نمایی اسلامیست‌ها و دادن امتیاز به آنان در برابر قدرت کلیساست؛ قدرتی که در واقع برای احترام به سکولاریسم و حقوق شهروندان باید محدود شود، نه برعکس.»

در این نامه آمده زنانی که در اعتراض به این تصمیم مقابل مسجد بزرگ شهر کلن تظاهرات کردند، پس از آن با تهدیدهای جانی، نفرت پراکنی و حملات سنگین روبرو شدند. سپس پرسیده شده: «شهر کلن برای حفاظت از این زنان به طور مشخص چه کاری می‌خواهد انجام دهد؟ می‌خواهد از پلیس بخواهد هر تحرک آنها را محدود کند در حالی که شکنجه‌گران آنها آزاد در شهر می‌چرخند؟»

به نظر نویسندگان این نامه تکثر گرایی با ارزش‌گذاری به مذاهب و مشهودتر کردن آنها ایجاد نمی‌شود، بلکه یک جامعه مدرن، جامعه‌ای است که در آن "مذهبی‌ها و غیرمذهبی‌ها مورد احترام باشند، مقبولیت و اعتبار داشته باشند و از همه مهمتر با آنها به یکسان رفتار شود".

در پایان این نامه آمده است: «جامعه متکثر آلمانی باید جامعه‌ای باشد که از فرهنگ‌ها، اعتقادات و هویت‌های متنوع در کنار یکدیگر و بر پایه سکولاریسم و حاکمیت قانون شکل گرفته باشد. این یعنی تنوع و چند فرهنگی و تنوع، بدترین کابوس راست‌های مذهبی‌ و راست‌های افراطی است.»

منبع:  میترا شجاعی - دويچه وله



فیلمها و خبرهای بیشتر در کانال تلگرام پیک ایران

منبع خبر: پیک ایران

اخبار مرتبط: پخش اذان از مساجد شهر کلن؛ رواداری یا بازکردن درهای بنیادگرایی؟