سنگ و سایهی آرامش دوستدار، آرش جودکی - Gooya News
واکنشهای بجا و نابجایی که مرگ آرامش دوستدار برانگیخت، بهگونهای ناخواسته درستدرآمدِ بخشی از نگرههای او هستند و از این دیدگاه در چهارچوب و درونِ کار او جای میگیرند. همچنان که هر کارستان دیگری دربردارندهی فرامتنهایی است که پیشاپیش با خود میپرورد و سپس در خود میپذیرد. زودی و دیریِ این پرورشها و پذیرشها اما بهویژه در پهنهی فلسفه، در گروِ چگونگیِ زندگی دانشگاهی است، از ساختار و سازوکارِ درونی دانشگاه گرفته تا جایگاه و نقش آن. و اینهمه وابسته به پیکرهی سیاسی و همراه با آن در پیوند با کلیت دربرگیرنده و زایندهشان: جامعه-تاریخ. کار فکریِ دوستدار هم، در سال ۱۳۵۵، پس از تجربهی سهسالهی نخستینِ استادی در دانشگاه تهران، با اندیشهی چگونگیِ همین زندگیِ دانشگاهی آغازید و در پی رویدادهای سیاسی که سه سال پس از این تاریخ او را از دانشگاه و ایران راندند، به واکاوی آن کلیت کشید و پایان نخواهد یافت ــ پایانی که آغازی دیگر خواهد بود ــ مگر زمانی که بررسی و سنجش آن در دانشگاهها پی گرفته شود. چون تنها در آن زمان میتوان پنداشت یک زندگی دانشگاهیِ برنا، همبسته به پیکرهی سیاسیای برومند، بر بستر جامعه-تاریخ بالیده است. یکی از راههای بهبارنشستنِ چنین امیدی، که خود او میخواست با تازیانهی نومیدی برانگیزد، واکاوشِ شکیبای آموزههای اوست. تنها از رهگذر رهیافتی فلسفی به فیلسوف است که میتوان سنجه و بزرگیِ اندیشههای او، سنگ و سایهی آنها را بازشناخت و پاس داشت. وگرنه آنچه میماند تنها سایهدستی ناخوانا خواهد بود بر سنگ گوری فراموش.
منبع خبر: گویا
اخبار مرتبط: سنگ و سایهی آرامش دوستدار، آرش جودکی - Gooya News
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران