منصور؛ قهرمان ملی و ابرقهرمان انقلابی
نماد و الگو در همه جای جهان مطرح و مهم است و همه کشورها مخصوصا کشورهای شاخص در عرصه اقتصاد، صنعت و تجارت برای پیشبرد اهداف خود در مناسبات بینالمللی و تربیت نسلهای نو، پسا سنتیشان در عصر حاضر به قصد ماندن در رقابت در پی اثبات، معرفی و تبرجسازی الگوهای بومی واقعی و افسانهای خود هستند. از غربیترین ممالک تهی از تاریخ و تمدن با بلد سازی کامیکهای ابرقهرمانی پوشالی تخیلی، تا شرقیترین سرزمینهای باستانی با اتکا بر نمادهای افسانهایشان در پی اثبات قهرمان و ابر قدرتی مفهومی هستند .
ایران باستان با تمدنی ۱۳ هزارساله پر از این نماد الگوهای افسانهای و حقیقی است که در مقاطع مختلف تاریخی چه در داخل و چه مواجهه خارجی دیده و نادیده گرفته شدهاند.
تا قبل از انقلاب اسلامی و در دوران پهلوی، قاجار و حتی صفویه؛ قهرمان و اسطوره در حد بازخوانی و روخوانی از شاهنامه آنهم در شبهای یلدا و پردهخوانی معرکهگیران در چایخانهها و گذرها بوده و هیچ بازنمایی رسمی و عینی در تعریف و تشریح آن وجود نداشته است.
از واقعه پیروزی انقلاب و رخداد جنگ تحمیلی به بعد بود که اهمیت پرداخت به این نمادالگوهای کهن و معاصر با تبلور رشادتهای مجاهدان و رزمندگان و شهادت سلحشورانه در بطن حوادث مبارزاتی انقلاب و جنگ، نمایان و هویداتر شد، و سعی شد حماسهسازیهای اسطورههای قدمایی و معاصر بهخاطر شهدا، جانبازان و آزادگان وطرح مسئله مقاومت، ایثار و مجاهدت در سه دهه اخیر پس از دفاع مقدس مرور و تاکید شود.
اما این را باید گفت که هر آن چیزی که در یادآوری، مرور و تاکید بر این نمادالگوها، در ۴۰ سال پس از انقلاب به صورت مکتوب، سمعی و بصری صورت گرفته، کافی و کامل نبوده است و همواره همراه با محافظهکاری، مصلحتاندیشی، جناح بازی و در خوشبینانهترین حالت ممکن، سهلانگاری بوده است و کمتر شده از یک شخصیت اسطورهای و قهرمان ملی به صراحت سخن گفته شده و اثری والا در شأن و جایگاهش که نسبت مهمی با وطن و اقتدار آن دارد ساخته شده باشد.
در عرصه هنر نمایشی همچون سینما، تائتر، نمایش خانگی و تلویزیون، آثاری در خصوص زندگینامه و بخشی از سرگذشت برخی شهدا، مجاهدین، مبارزین، نوابغ و اساطیر ملی-مذهبی ساخته شده اما هرگز حق مطلب را برای تبیین این جایگاه در بستر مفهومی رسانه ادا نشده است. آثاری همچون، «میرزا کوچکخان»، «ابوعلی سینا»، «دکتر قریب» و برخی آثار سینمایی در خصوص شهدا همچون «چ» و «تک تیرانداز»، جزو نمادینهای این عرصه بوده اما هویت مبنایی و چرایی اثربخشی این الگونمادها را به رخ نکشیده و مبرهن نکردهاند.
فیلم «منصور»، یک نمونه عینی و محرز در به رخ کشیدن چنین الگونماد معیاری است. «منصور» نمایش یک قهرمان نیست، روایت یک ابر قهرمان است که تمام ابعاد و مؤلفههای قهرمان واقعی در تراز مام وطن و طراز انقلاب اسلامی را رعایت کرده و بروز داده است.
ما هیچ اثری در حوزه نمایش نداشته و نداریم که به صراحت، ایدئولوژی و مفاهیم راهبردی چون استقامت، ایستادگی، خودباوری و مجاهدت در عرصه نگاه به تولید ملی، تفکر بومی، امنیت و دفاع نظامی را به منصه ظهور کشانده باشد.
«منصور»، داستان زندگی یک قهرمان ملی و ابر قهرمان ایدئولوژیک انقلابی است که روایتی کاملا ساده و بهدور از هر پروداکشن پر حجم و محسور کننده دارد. فیلم پرترهای از شهید سرلشکر منصور ستاری، فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی است که دغدغه خودکفایی و تولید ملی در حوزه صنایع دفاعی و جنگ افزار را دارد که در دوران بحران جنگی و در پی تحریمهای شدید بینالمللی علیه ایران در دوران دفاع مقدس و نیز عدم همراهی برخی مسئولین وقت نظام با مدلهای مختلف دور زدن تحریم و سخت بودن آن و نیز همچنین عدم همراهی همین برخی کارگزاران نظام با تولید داخلی با چالشهای عظیمی مواجه میشود؛ چالشهایی که گاه تا مرز تهدید جانی، جایگاهی و حواشی شغلی و خانوادگی هم منجر میشود. منصور ستاری میکوشد تا ماجرای تولید ملی و خودکفایی صنعت دفاعی و ساخت، بازسازی و تعمیر هواپیماهای جنگی به حقیقت بپیوندد و عملیاتی شود و از این رو در این زمینه بدون هیچ مشکلی، مقتدرانه تحریمهای خارجی، نگاه منفی داخلی و موانع موجود را یکبار برا همیشه کنار بزند و روحیه خودباوری را نهادینه سازد که موفق هم شد و تقریبا تا زمان حیاتش به این مهم رسید.
«منصور»، روایت یک ارتشی است که در ظاهر و تفکر عامه باید نمودی از خشکی، کلیشهای بودن در عرصه نظامی و جنگی باشد، اما در باطن، جلوهای از انقلابیگری، پاسداری و مجاهدت وطنپرستانه همراه با تخصص، غیرت و غرور ملی و مذهبی است. یعنی در عین رعایت ژست و پروتکلهای رسمی و بینالمللی ارتشی و نظامی، بهشدت بسیجیوارانه، انقلابی سلحشورانه و مومنی وطنپرست پای اعتقاد، عقیده و خواست خود ایستادگی کرده و به دوست و دشمن ثابت میکند که هم میشود و هم میتوانیم.
«منصور»، داستان شخصیتی است که بهشدت، حدت و دقت درجای خودش قرار دارد و جایگاهی را با رانت، لابی، نسبت و رابطه غصب نکرده و با شایستگی هرچه تمامتر در این منصب و مسند نشسته است، چیزی که سالهاست و در این روزگار حلقه مفقوده مدیریت و مسئولیت در جمهوری اسلامی شده است.
«منصور»، قصه تقابل انقلاب اسلامی با جمهوری اسلامی در نگاه به هدف، نوع وسیله و حصول نتیجه است، آنجایی که عدهای که خود را انقلابی چند آتیشه نشان میدادند و در حلقه اول حکمرانی با ردای جمهوری اسلامی جا خوش کرده بودند، در مقاطع متعددی جلوی تفکر، آرمان و ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایستادند و مانع شدند. و عدهای در این میان پدیدار شدند که دور از هر شعار و تظاهر انقلابی و اتصال فرمایشی به حاکمیت، در کف میدان مبارزه حاضر شدند و اهداف و رویکرد انقلاب اسلامی که همان قطع وابستگی و تسلیم در مقابل دشمن و غیر بوده را پی گرفتند و به سرانجام رساندند.
«منصور»، فیلم تفسیر وضعیت کنونی ایران است، فیلم، تکرار تاریخ، که ایران در دوران جنگ و زمان حال در سختترین تحریمها و کارشکنیها قرار دارد و از چندین جناح تحت فشار است و آن زمان شخصیتی چون منصور ستاری بهتنهایی و آتش به اختیار در زمینه تحول انقلابی ظهور کرده و کارگشا شده است و الان نیز نیازمند منصورهایی هستیم که بهدور از هر روش و راهبرد کلیشهای، بروکراسی و سلسله مراتب دستوری خودجوش وسط میدان پای کار تحول و اصلاح امور مهم کشور باشند و مانعی از سر راه معیشت مردم برداشته و به دنبال تعالی اقتداری جمهوری اسلامی با راهبرد انقلاب آن در عرصه ملی و جهانی باشد.
«منصور»، فیلم اثبات، تاکید و یادآوری سلحشوری، خودباوری، خوداتکایی، و اعتماد به نگاه بومی و داخلی، شجاعت و ایستادگی در برابر وابستگی و تسلیم است؛ فیلمی برای اثبات نفی مذاکرات فرسایشی و عدم اعتماد به قول و وعدههای پوشالی و فریب دشمن و خائنین و جاهلین داخلی است.
۵۷۵۷
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: منصور؛ قهرمان ملی و ابرقهرمان انقلابی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران