تلفات ۲۵ درصدی آب شرب ایران در شبکه فرسوده
بنابر آمارهای رسمی در ایران، یک چهارم آب تصفیه شده در کشور بدون رسیدن به دست مردم، هدر میرود و ظرفیت تاسیسات بازیافت فاضلاب منازل برای تصفیه مجدد و تحویل به بخش کشاورزی نیز بسیار نازل است.
از طرفی عدم حمایتهای دولتی، چنبره مافیا در بازار داخلی و صادرات محصولات کشاورزی، بحرانهای معیشتی و اخیرا خاموشیها انگیزه کشاورزان برای سرمایهگذاری جهت توقف آبیاری با روشهای قدیمی غرقآبی و رو آوردن به روشهای نوین مانند قطرهای را از بین برده است.
ایران در سال جاری با بحران کسری شدید برق، آب و گاز مواجه شده است و آنچه از زبان مقامات ایران شنیده میشود، مزمت و سرزنش مردم در «اصرافکاری» و متهم کردن آنها به عدم رعایت استانداردهای مصرف است.
در مورد گاز، ذکر این نکته کافی است که روزانه ۶۰ میلیون میلیون متر مکعب گاز تولیدی کشور فقط در مرحله تولید و انتقال، به خاطر عدم تجهیزات جمعآوری گاز همراه و فرسودگی شبکه تلف میشود. این میزان گاز، معادل حدود ۱۰ درصد از کل گاز مصرفی کشور است. ارزش این میزان گاز سالانه ۵ میلیارد دلار است که با آن میتوان یک نیروگاه بادی یا خورشیدی با سه تا چهار برابر ظرفیت نیروگاه اتمی بوشهر احداث کرد.
در مورد برق نیز تلفات در شبکه برابر ۱۳ درصد از کل تولید برق کشور است که معادل ۴۰ درصد از برق مصرفی خانوارهاست. ارزش این میزان از تلفات برق نیز سالانه تقریبا ۵ میلیارد دلار است.
هدرروی آب در شبکه
شرکت آب و فاضلاب ایران آبان امسال اعلام کرد حدود ۱۵ درصد از آب تصفیه شده کشور به خاطر فرسوده بودن شبکه انتقال و توزیع به هدر میرود و تقریبا به همین میزان نیز تلفات دیگر آب تصفیه شده وجود دارد.
بر اساس جزئیات این گزارش، پارسال یک میلیارد و ۲۵۷ میلیون متر مکعب آب تصفیه شده کشور در نشتیهای شبکه از بین رفته، ۴۱۱ میلیون متر مکعب مصرف به مصارف غیرمجاز رسیده و حساب ۵۲۸ میلیون متر مکعب آب تصفیه شده نیز به خاطر عدم دقت تجهیزات اندازهگیری فروش آب به مشتریان مشخص نیست.
هدرروی یک چهارم آب تصفیه شده در حالی است که بر اساس ارزیابی مرکز پژوهشهای مجلس، ۵۶ درصد از اهالی کشور در سال گذشته با تنش آب شرب مواجه بودهاند. این رقم در سال ۹۶ حدود ۴۶ درصد بود.
بدین ترتیب میزان شهرها و روستاهای درگیر با تنش آب شرب افزایش چشمگیری داشته است.
میزان مصرف خانگی آب در ایران با احتساب تلفاتی که اشاره شد، ۸ میلیارد متر مکعب در سال است. این رقم در آلمان با جمعیتی مشابه ایران حدود ۶.۴ میلیارد متر مکعب است که با توجه به تلفات شبکه، در اصل ایرانیها کمتر از آلمانیها آب شرب استفاده میکنند.
نکته اینجاست که ۸ میلیارد متر مکعب معادل ۱۰ درصد از کل مصرف آب ایران است و رقم بالایی است و میتوان با تصفیه دوباره آن، بخشی از آب مورد نیاز بخش کشاورزی و صنعتی کشور را تامین کرد؛ چنانکه آلمان این کار را کرده و ۹۶ درصد فاضلاب شهری و روستایی را تصفیه کرده و دوباره به مصرف کشاورزی و صنعتی میرساند. در ایران این رقم بسیار نازل است و جالب اینکه بر اساس ارزیابی مرکز پژوهشهای مجلس، کمتر از ۵۴ درصد از جمعيت شهری تحت پوشش شبكه فاضلاب هستند؛ یعنی حتی نیمی از جمعیت کشور شبکه دفع فاضلاب ندارد و آبی که مصرف میکنند عموما به چاهها ریخته شده و از بین میرود. در روستاها نیز اصولا شبکه فاضلابی وجود ندارد.
بدین ترتیب بخش اعظم آب شرب مصرفی کشور نه تنها از بین میرود، بلکه از طریق چاه ها به سفرههای زیرزمینی میرسد و آب آنها را نیز آلوده میکند.
تلفات ۲ میلیارد متر مکعبی آب شرب در شبکه و عدم تصفیه دوباره نزدیک به ۸ میلیارد متر مکعب آب مصرفی خانوارهای کشور در حالی است که برای نمونه هم اکنون ۸۸ درصد ظرفیت سد زایندهرود خالی است و تنها ۱۳۳ میلیون متر مکعب آب دارد و این رقم معادل سه ماه مصرف آب شرب استان است.
در کنار این آمارها، ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که برای نمونه صنایع اصفهان سالانه ۷۰ میلیون متر مکعب آب شرب را به جای پساب مصرف میکنند. به عبارتی؛ اگر سیستم فاضلاب اصفهان توسعه پیدا میکرد، مصرف صنعتی آب این استان از طریق پساب تامین میشد.
اینها نکاتی است که نه ربطی به مردم دارد و نه کاهش «نزولات آسمانی برف و باران»، بلکه مستقیما حاصل مدیریت غلط دولتها و ندانم کاری مسئولین و فساد دستگاهها بوده است.
این در حالی است که با کمال تعجب وزارت نیرو روز شنبه با انتشار گزارشی مدعی شد «متاسفانه راهی جز سازگاری با کمآبی نیست».
این گزارش نیز بدون اشاره به تلفات ۲ میلیارد متر مکعبی آب شرب در شبکه و هدردهی فاضلابها بجای تبدیل آنها به پساب تنها آمارهایی درباره افت بارندگیهای کشور داده و آن را با دهههای گذشته مقایسه کرده است.
مصارف کشاورزی
پنج سال پیش دولت برنامهریزی کرده بود که تا سال جاری با جایگزین کردن روشهای نوین آبیاری، ۱۱ میلیارد متر مکعب از مصرف کشاورزی آب را کاهش دهد، اما در عمل این برنامه به جایی نرسید.
۹۰ درصد از مصرف آب کشور در بخش کشاورزی است و هنوز هم زمینهای کشاورزی ایران با روش غرقآبی آبیاری میشود.
با گذر از شیوه های آبیاری قدیمی به شیوههای نوین امکان صرفهجویی ۵۰ تا ۶۰ درصدی کل مصرف آب کشور وجود دارد، اما نه دولت همت و ارادهای برای این کار داشته و نه کشاورزان انگیزهای.
تنها کافی است به رسانههای خود ایران نگاهی کرد تا مشکلات متعدد کشاورزان برای فروش محصولات خود با قیمتی که حداقل دچار زیان نشوند را مشاهده کرد. در حالی که تورم اقلام خوراکی در کشور به بالای ۶۰ درصد رسیده، کشاورزان سودی از افزایش قیمت ها نمیبرند و انگیزهای برای بهبود وضعیت آبیاری زمینها ندارند.
نکته مهم اینکه بخش کشاورزی سهمی ۸ درصدی در تولید ناخالص داخلی کشور دارد و بیش از ۱۷ درصد شاغلان کشور در این بخش فعال هستند.
مطالب منتشر شده در صفحه "دیدگاه" الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست.
-
خشکسالی در ایران؛ تهدیدی طبیعی یا بحرانی مدیریتی؟
زمستان ۹۶ خشکترین فصل نیم قرن گذشته در ایران است و تهران تازه در ۲۷ دی روی برف به خود دید. مدیرعامل شرکت آب منطقهای تهران، کاهش ۶۰ تا ۷۰ درصدی بارندگی به نسبت سال گذشته را در ۵۰ سال گذشته بیسابقه میخواند. محمدرضا بختیاری میگوید در ایران تغییر اقلیم رخ داده و باید بر این اساس زندگی کرد که چارهای جز صرفهجویی نیست.
-
خشکسالی در ایران؛ تهدیدی طبیعی یا بحرانی مدیریتی؟
بختیاری میگوید اگر در دی و تا اواسط بهمن برف نداشته باشیم، بارش برف از نیمه دوم و اسفند ماه نمیتواند به ذخیره برف کشور کمک کند. مدیرعامل آب منطقهای استان البرز در پاییز ۹۶ ابراز امیدواری کرده بود که ذخیره ۵۹ درصدی سد کرج و ذخیره ۶۰ درصدی سد طالقان در زمستان با بارش برف ارتقاء یابد. تصویر: سد کرج.
-
خشکسالی در ایران؛ تهدیدی طبیعی یا بحرانی مدیریتی؟
رسانهها، کارشناسان اقلیمی و فعالان زیست محیطی زنگ خطر خشکسالی را مدتهاست به صدا در آوردهاند. فرماندار تهران میگوید اگر بارندگیها در تهران به همین روند باشد، ۵۲ درصد مردم پایتخت بدون آب شرب خواهند ماند. یک تحقیق بینالمللی با مشارکت سه پژوهشگر ایرانی نتیجه میگیرد که کشور به "سندروم ورشکستگی آبی" مبتلاست. تصویر: سد اکباتان در همدان.
-
خشکسالی در ایران؛ تهدیدی طبیعی یا بحرانی مدیریتی؟
عواملی چون افزایش سریع جمعیت، مهاجرت و گسترش شهرنشینی، کشاورزی ناکارا، سدسازی بیرویه، رویای خودکفایی غذایی، چاههای عمیق یا عطش توسعه، در کنار تحریمها، عدم ثبات اقتصادی و سطح پایین هشیاری زیستمحیطی از دلایل این "ورشکستگی" عنوان میشوند. به این سیاهه باید عوامل طبیعی چون سیل، خشکسالی و تغییر اقلیم را اضافه کرد.
-
خشکسالی در ایران؛ تهدیدی طبیعی یا بحرانی مدیریتی؟
از ابتدای مهر تا آذر ۹۶ مجموعه بارش در اکثر استانهای ایران بیشتر از ۵۰ درصد کاهش داشته است. خراسان جنوبی، قم، یزد و اصفهان با کمترین میزان بارش در این دوره روبرو بودهاند. سد اکباتان در همدان ۷۹ متر ارتفاع و ۳۶میلیون مترمکعب ظرفیت دارد که به دلیل بارندگی کم، سطح آن بسیار پایین رفته است. از ابتدای سال آبی جاری تاکنون، آب ورودی به سد اکباتان ۷۸ درصد کاهش داشته است و به ۴۱۰ هزار مترمکعب رسیده است.
-
خشکسالی در ایران؛ تهدیدی طبیعی یا بحرانی مدیریتی؟
بارندگی در خراسان جنوبی اوضاع خوبی ندارد و مردم آن هرسال یکی دوبار نماز طلب باران "استقساء" را به جا میآورند. در نماز باران سال جاری در مصلای المهدی بیرجند، مردی با برهای در آغوش دست به دعا برداشت. عکاس این صحنه میگوید در روستاهای اطراف بیرجند رسم است که موقع نماز دامهای کوچک را از مادرانشان جدا کنند و از خدا بخواهند به خاطر پاکی و بیگناهی آنها رحمش را شامل حال مردم کند.
-
خشکسالی در ایران؛ تهدیدی طبیعی یا بحرانی مدیریتی؟
در اصفهان هم تا کنون دو مرتبه نماز باران اقامه شده است. محمدرضا درویش، فعال محیط زیست مشکل را در "خشکسالی مدیریتی" میبیند و از حضور مسئولان "متحجر" در مسند امر مینالد که درایت درک شرایط را ندارند: «آن چیزی که در کشور ما بحران ایجاد میکند این است که ما هرگز واقعیتهای اقلیمی و جغرافیایی خودمان را به رسمیت نمیشناسیم و همچنان رو به آسمان برنامهریزی میکنیم و امیدواریم که باد و باران بیاید.»
-
خشکسالی در ایران؛ تهدیدی طبیعی یا بحرانی مدیریتی؟
کارشناسان احداث صنایع فولاد، آهن، صنایع سیمان و کشت نیشکر در مناطق کم آب را اشتباه محض میدانند. محمد درویش از جمله در انتقاد از استقرار صنایع پرمصرف میگوید: «تمام نیروگاههای اتمی در دنیا در کنار رودخانهها و دریاها قرار گرفتهاند؛ اما ما در قم و اصفهان- نیروگاه اتمی ساختهایم؛ و یا اینکه استحصال اورانیوم را از یزد انجام میدهیم و مجبوریم با تانکر برای مردم آن منطقه آب شیرین ببریم.»
-
خشکسالی در ایران؛ تهدیدی طبیعی یا بحرانی مدیریتی؟
برای برف و باران نماز میخوانند و استغاثه میکنند، اما این رحمت الهی اسباب زحمت هم هست. با نزول برف و باران جادهها بسته و شهرها فلج میشوند. مدرسهها را تعطیل میکنند و آمار تصادف و سوانح به خاطر لغزندگی معابر بالا میرود. چهارشنبه ۲۷ دی پلیس راه ایران از ترافیک سنگین محورهای مواصلاتی استانهای اردبیل، آذربایجان غربی، خراسان شمالی، خراسان رضوی، البرز و مازندران به خاطر بارش برف و باران خبر داد.
-
خشکسالی در ایران؛ تهدیدی طبیعی یا بحرانی مدیریتی؟
به خاطر برفی که چندان هم سنگین نیست، مدارس ابتدایی نواحی پنج گانه تبریز تعطیل شدند. خبرگزاری مهر مینویسد معابر تبریز به سرسرههای عریض و طویل مبدل شدهاند زیرا شهرداری به وعده پاشیدن محلول نمک در ساعات ابتدایی صبح عمل نکرده است.
-
خشکسالی در ایران؛ تهدیدی طبیعی یا بحرانی مدیریتی؟
نواحی شرقی، مرکزی و دشت سیستان، واجد بدترین وضعیت خشکسالی در ایران معرفی میشوند. محمد درویش میگوید اگر بخواهیم فاکتور جمعیت را دخالت بدهیم، تهران وخیمترین وضع را دارد: «چون سرانه آب به شدت وابسته به سدهایی است که الان ۶۰ تا ۶۵ درصد خالی هستند و از نظر پدافند غیر عامل تهران به شدت در معرض آسیب جدی است، بعد از تهران شهرهای مشهد، اصفهان و تبریز قرار دارند.»
-
خشکسالی در ایران؛ تهدیدی طبیعی یا بحرانی مدیریتی؟
بحث بر سر کمبود منابع آب در ایران در سالهای اخیر. موضوعی دائمی بوده که به تدریج جنبه امنیتی نیز پیدا کرده است. به باور بسیاری کارشناسان هیچیک از مشکلات اجتماعی و سیاسی در ایران به اندازه مشکل آب جدی نیست و جنگها و تنشهایی که در پیشاند، روی قحطی آب متمرکز خواهند بود. محسن رنانی، اقتصاددان و استاد دانشگاه اصفهان میگوید ایران تا پایان دهه ۹۰ شاهد جنگ فراگیر آب خواهد بود.
نویسنده: مهیندخت مصباح
منبع خبر: صدای آلمان
اخبار مرتبط: تلفات ۲۵ درصدی آب شرب ایران در شبکه فرسوده
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران