شاخهای مجازی شوخی هستند، ما به ماجرای بااهمیتتری پرداختیم
مهسا بهادری: سرجوخه کیست؟ سوالی که احمد معظمی میپرسد و میخواهد تا مشخص شدن جواب صبر کنیم. ماجرای افراد بیهویتی که کنار هم جمع شدهاند و عضو گروهکها یا سرویسهای اطلاعاتی متفاوتی هستند که هم به خودشان و هم به جامعه آسیب وارد میکنند و به گفته کارگردان تمام این اتفاقات از دل خانواده نشات میگیرد.
کارگردانی که بعد از «سارق روح»، «ترور خاموش» و «خانه امن» چهارمین سریال امنیتی خود با نام « سرجوخه» را روی آنتن شبکه سه سیما برده است. داستان امنیتی و اطلاعاتی که طبق چیزی که در ابتدای سریال نوشته شده، بر اساس واقعیت است. به همین دلیل با کارگردان سریال گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
در ابتدای سریال «سرجوخه» با این جمله مواجه میشویم که بخشی از این داستان حقیقت دارد و بخش دیگر واقعی است، این جمله یعنی چه؟
یک کلیتی درباره مجموعه میگویم تا پاسخ این سوال مشخص شود. این جمله از حقیقت پروندهها و واقعیتی که در جامعه وجود دارد نشات گرفته است. به سریال «سارق روح» اشاره میکنم که خانه و خانواده را به عنوان یک پادزهر برای کشیده شدن به سمت فرقهها و گروهکهای مختلف میدانست. هدف ما در سریال «سرجوخه» هم همین بود که مخاطب جامعه امروزی را نسبت به تضادها، گسستها، حرفهها و فاصلههایی که ایجاد شده است، آگاه کنیم.
فرقههایی که از مردم به بهانه خدا دوستی و نوع دوستی به نفع خودشان استفاده میکنند، همین محوریت در سریال «ترور خاموش» هم دنبال شد، در سریال «خانه امن» هم وقتی زندگی یک تروریست داعشی را ورق میزدیم به خانواده میرسیدیم، کسی که خانه و خانوادهاش را رها کرده و خلا آن را گروهکهای تروریستی پر کردهاند. به همین دلیل میگویم قربانیان سریال «سرجوخه» نتیجه علمی محتوای سریال «سارق روح» هستند. تردیدی هم وجود ندارد بگوییم کسی که از خانه و خانواده میبُرَد یا به هردلیل تَرد میشود، این ظرفیت را دارد، جذب جریانهایی بشود که آسیبرسان است.
در سریال «سرجوخه» شخصیت شهروز، نماد یک انسان بیهویت در رفتار و گفتار است. این بی هویتی به اندازهای در رفتار او وجود دارد که شکارچیان موساد، با مهندسی اجتماعی(هنر کنترل رفتار انسان) او را پیدا و به بَرده تبدیل کردند تا آن فرد اهداف سرویسهای اطلاعاتی را در کشور خودش و علیه هموطنانش دنبال کند. دیگر عوامل هم نشانی از خانواده خود ندارند. تنها کسی که تا اینجای کار خانواده دوست است و دغدغه معیشت آنها را دارد، شخصیت کیان با بازی سامان صفاری است که همین وابستگی هم به او کمک میکند.
اگر همه چیز را معطوف به خانواده بدانیم، پس نقش آموزش و پرورش، تلویزیون، سینما، هنر و خود جامعه چه میشود؟
ماجرا این است که اگر خانواده همه چیزش روی پایه و اصول باشد و به فرزند خود توجه کند، هیچ وقت کودک از خانه ترد نمیشود و با توجهی که از اولین آدم ببیند، به بیراهه کشیده نمیشود. یک موضوعی که وجود دارد این است که پیچیدگی در سادگی است، از زمانی که «سرجوخه» روی آنتن رفته، زمزمههایی شنیده میشود که موضوع سریال غرض ورزی و کج فهمی است لذا باید صبر میکردیم که داستانها و هزارتوهای اجتماعی آن، وارد نبردهای پنهان دو سرویس اطلاعاتی بشود تا هم از پیچیدگی حریف و هم هوش ایرانیها در مقابله با دشمن پرده برداشته شود و ما با غیرت ایرانی مواجه شویم. همه این موارد در سریالی ساده آغاز میشود و در اواسط راه هم به نظر میرسد که مخاطب با یک سریال کلیشهای مواجه است.
سریال «سرجوخه»منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: شاخهای مجازی شوخی هستند، ما به ماجرای بااهمیتتری پرداختیم
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران