آمریکا کنوانسیون حقوق کودک را اجرا نمی کند

آمریکا کنوانسیون حقوق کودک را اجرا نمی کند
خبرگزاری مهر

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: اسلام به عنوان کامل‌ترین ادیان در کتاب آسمانی و همچنین سنتش، سلسله مباحث و قوانین در باب حقوق بشر دارد که به باور بسیاری از اندیشمندان، در زمانه فعلی نیز بسیار مترقی است. سازمان‌های جهانی به تازگی ضرورت حقوق کودک را درک کرده‌اند، اما آیات و روایات بسیاری در فرهنگ اسلامی درباره حقوق کودک وجود دارد و حتی در اسلام به حقوق فرزندخوانده‌ها نیز توجه شده است.

پیمان‌نامه حقوق کودک یکی از کنوانسیون‌های بین‌المللی است که به سال ۱۹۸۹ مورد پذیرش مجمع عمومی سازمان ملل قرار گرفت و از سال ۱۹۹۰ لازم‌الاجرا شد. جالب اینجاست که همه کشورهای دنیا از جمله جمهوری اسلامی ایران به این سند و کنوانسیون جهانی ملحق شده‌اند بجز ایالت متحده آمریکا. این سندهای جهانی حقوق بشری تفاوت چندانی با حقوق بشر اسلامی ندارند و اتفاقاً در امتداد آن هستند و اگر احیاناً مفادی از آن با فرهنگ ما منافاتی داشت، می‌توان آن بخش را نادیده گرفت و یا بر اساس منابع اسلامی بازتعریفش کرد.

با این اوصاف اما اندیشیدن به حقوق کتاب و انتشار منابع آموزشی در این موضوع چندان مورد توجه اهالی علم حقوق نبوده است. ما برای آشنایی عموم مردم با این فصل مهم از علم حقوق نیاز به منابع متعددی داریم. منابعی که زبانش مانند ادبیات رایج در متون حقوقی نباشد و مخاطبان بتوانند بدون نیاز به راهنما آن را بخوانند و متوجه مباحثش شوند.

اکنون مدتی است که واحد کودک و نوجوان موسسه نشر و تحقیقات ذکر (کتاب‌های قاصدک) با ایده پردازی محمدمهدی سیدناصری مجموعه کتاب‌های کودک «کودکان و حقوق بشر» را در قالب ماجراهای دو شخصیت ثمین و امین، تهیه کرده است. این مجموعه مناسب کودکان پنج تا هشت ساله است و بر اساس پیمان‌نامه حقوق کودک سازمان ملل متحد نوشته می‌شود. نویسنده این مجموعه طاهره شاه محمدی و تصویرگر آن ساناز کریمی طاری است.

تاکنون جلدهای اول و دوم این مجموعه به ترتیب با عناوین «حقوق فردی من» و «حقوق اجتماعی من» روانه کتابفروشی‌ها شده و با استقبال مخاطبان به چاپ دوم رسیده است. چاپ دوم هر دو کتاب با شمارگان هزار نسخه، ۲۴ صفحه و بهای ۱۸ هزار تومان به مخاطبان عرضه شده است.

به مناسبت چاپ این مجموعه و به دلیل اهمیت موضوع حقوق کودکان، نشستی با حضور هادی خورشاهیان، نویسنده و منتقد ادبیات، محمدمهدی سیدناصری، ایده پرداز این مجموعه و طاهره شاه محمدی، نویسنده آن در خبرگزاری مهر برگزار شد. نخستین گزارش از این نشست را در ادامه می‌خوانید:

از ادبیات تعلیمی غفلت کرده‌ایم

هادی خورشاهیان سخنان خود در این نشست را در ضرورت آموزش حقوق کودک آغاز کرد. وی گفت: ضرورت آموزش این حقوق به کودک این است که او برای زندگی دو یا سه دهه آینده‌اش آماده شود. به عبارتی همه تلاشی که انسان‌ها برای آموزش حقوق به کودکان خود به خرج می‌دهند برای دوران کودکی فرزندشان نیست، چرا که در کودکی بالاخره والدین از فرزندان خود حمایت می‌کنند. کودک حقوق فردی و اجتماعی را یاد می‌گیرد برای آینده‌اش.

زمانی می‌توان درباره حقوق کودک صحبت کرد که حقوق والدین کودک در جامعه رعایت شود وی در ادامه در پاسخ به این سوال که چرا جریان ادبیات داستانی در کشور از توجه به حقوق کودک غفلت کرده است، گفت: همه ما یک پیش فرض غلط داریم. فکر می‌کنیم که ادبیات تعلیمی چیز بدی است. در صورتی که ادبیات تعلیمی حتی برای آدم بزرگ‌ها هم اهمیت دارد. طاهره شاه محمدی این کتاب را برای بچه‌ها ننوشته است. این کتاب و این مجموعه در اصل برای والدین است. والدین باید این کتاب‌ها را بخوانند تا متوجه شوند که باید یکسری از مسائل را رعایت کنند. اگر هم فرزندان قرار است این قوانین و این حقوق را رعایت کنند، نخست والدین باید بفهمند که این حقوق چیستند؟

خورشاهیان اضافه کرد: والدینی که خود از خط عابر پیاده و یا از پل هوایی استفاده نمی‌کنند، هنگام رانندگی بی‌جهت بوق می‌زنند و فرزند خود را دعوا می‌کنند، در واقع مقصرند از این جهت که از حقوق اجتماعی و فردی کودکشان اطلاعی ندارند. تصور این دست از والدین از حقوق کودک این است که صرفاً غذا، پوشاک و… فرزندانشان تامین شود و حقوق اجتماعی‌اش هم صرفاً تامین شرایط تحصیل و… است. به هر حال آنها فکر می‌کنند که بنا بر عرف ثابت حقوق کودک این است که اسم و شناسنامه داشته باشد و به مدرسه برود و بهداشتش رعایت شود.

خانواده اصلی‌ترین نهاد برای توجه به حقوق کودک است

نویسنده کتاب «لطفا آدم بزرگ‌ها پیاده شوند» در بخش دیگری از سخنان خود به عدم توجه خانواده‌ها به حقوق کودک اشاره کرد و گفت: خانواده اصلی‌ترین هسته‌ای است که باید به مسائل حقوق کودک توجه کند که متاسفانه این‌گونه نیست. در جایی هم که به این مسائل توجه می‌شود معمولاً به صورت ناخودآگاه است، یعنی رعایت آن حقوق را به عنوان مسائل حقوق کودک در نظر نمی‌گیرند. یا به عبارتی به عنوان حقوق خود به آن نگاه می‌کنند. مثلاً اصرارشان برای تربیت بچه این است که همه بگویند چه بچه باتربیتی، فرزند فلانی است. یا اصرار به زبان خارجی یاد گرفتن فرزند هم برای پز دادن است.

وی افزود: ما نمی‌توانیم به هیچ پدیده‌ای منفک از سایر پدیده‌ها نگاه کنیم. زمانی می‌توان درباره حقوق کودک صحبت کرد که حقوق والدین کودک در جامعه رعایت شود. نخستین حق هر بچه‌ای این است که بداند وقتی پدرش عصرها به خانه می‌آید، با او چه رفتاری خواهد داشت. پدر روزی را در خارج از خانه شادمان است، وقتی به خانه می‌آید هم شادمان خواهد بود. روز دیگری را در محل کارش به مشکل برمی‌خورد و وقتی به منزل می‌آید با کودکش بدرفتاری می‌کند. این باعث هراس فرزند می‌شود و بدترین اتفاقی است که ممکن است برای او رخ دهد. متاسفانه والدین به این قضیه به عنوان حقوق کودک نگاه نمی‌کنند، بلکه آن را حقوق خود می‌دانند و مثلاً توجیه می‌کنند که بهرحال من آن روز را خسته بودم و نمی‌توانستم بدرفتاری نکنم.

خورشاهیان در ادامه با اشاره به ضرورت رعایت حقوق والدین توسط جامعه، گفت: ما می‌گوییم که بچه حق دارد بهداشت داشته باشد، به مدرسه برود و… در مقابل پدر بچه هم حق دارد که در جامعه کار و امنیت شغلی داشته باشد. من به عنوان حکومت – در هر جای دنیا – می‌توانم قوانین را بنویسم اما اگر نتوانم برای کارگر امنیت شغلی تامین کنم، در واقع حقوق کودک را هم رعایت نکرده‌ام.

نویسنده کتاب «شیرها برای هم نامه نمی‌نویسند» ادامه داد: فراهم کردن یا توجه به حقوق کودک در اصل از پیش از تولد کودک آغاز می‌شود. زمانی که مادر به سونوگرافی می‌رود، آیا حق این را دارد که اگر متوجه می‌شود که کودک در رحمش سندروم داون و… دارد یا اینکه معلول حرکتی است، کودک خود را به دنیا نیاورد؟ آیا جامعه این حق را به مادر کودک می‌دهد؟ حال فرض کنید که فرزند معلول به دنیا آمده است، آیا حقوق فرزند سالم رعایت می‌شود که حقوق این فرزند معلول رعایت شود؟ این موارد با فهم عمومی حکومت، جامعه و خانواده اتفاق می‌افتد.

ما می‌گوییم که بچه حق دارد بهداشت داشته باشد، به مدرسه برود و… در مقابل پدر بچه هم حق دارد که در جامعه کار و امنیت شغلی داشته باشد. من به عنوان حکومت – در هر جای دنیا – می‌توانم قوانین را بنویسم اما اگر نتوانم برای کارگر امنیت شغلی تامین کنم، در واقع حقوق کودک را هم رعایت نکرده‌ام این نویسنده و منتقد ادبی در ادامه با اشاره به این نکته که نوشتن قوانین شاید ساده باشد، گفت: ساده است که بگوییم یا بنویسیم که حقوق یک کارگر را باید آخر هر ماه پرداخت کرد. اما بارها مشاهده کرده‌ایم که حقوق کارگران را نه تنها تا ۱۰ ماه پرداخت نکرده‌اند که سر آخر او را اخراج و از کار بیکار کرده‌اند. من خود در جامعه کارگری بوده‌ام و این را به شدت درک کرده‌ام.

وی گفت: به این دلیل ما در جامعه صحبت از حقوق کودکان یا حقوق زنان و یا حقوق اقشار ضعیف‌تر را مطرح می‌کنیم، چون احساس داریم که آنها در معرض خطر بیشتری هستند. برای این کار هم ابتدا باید حقوق کل جامعه رعایت شود. کودک در جامعه در معرض خطر بیشتری است و نمی‌تواند از خود دفاع کند. این بیشتر مسئله‌ای فیزیکی است. ممکن است فرزندم هوشش از من بیشتر باشد. بسیاری از کودکان به نسبت آدم بزرگ‌ها بهتر و راحت‌تر می‌توانند زبان خارجی یاد بگیرند. فرزند من کار با چرتکه را به خوبی فرا گرفته اما من در این سن نمی‌توانم با آن کار کنم. بنابراین اینکه ما درباره حقوق کودک صحبت می‌کنیم به این دلیل است که بچه از نظر مالی دستش در جیب خودش نیست و نمی‌تواند خود را تامین کند. مسکن مجزایی ندارد و با ما زندگی می‌کند و از نظر فیزیکی خردتر است. یعنی اگر به پزشک نیاز پیدا کند ما باید او را ببریم.

نویسنده کتاب «همه در حرم خوشحال‌اند» با اشاره به این نکته که رفع شدن مسائل مادی و مالی بسیاری از حقوق طیف‌ها رعایت خواهد شد، ادامه داد: سوال اینجاست که چرا ای قدر در جامعه از حقوق زنان صحبت می‌شود؟ زنان که دیگر آدم بزرگ هستند، خودشان می‌توانند حرف بزنند، به بیمارستان بروند و… به این خاطر است که هنوز در جامعه ما عموم خانم‌ها یا زنان به استقلال مالی نرسیده‌اند. اگر استقلال مالی و مادی هر زنی شکل بگیرد، بسیاری از حقوقش خود به خود برطرف خواهد شد. این استقلال امنیت فکری را به همراه می‌آورد. من اصراری ندارم که بگویم حقوق زنان و حقوق کودکان صرفاً امنیت فیزیکی است. وقتی خانم‌ها استقلال مالی پیدا کنند، به عنوان مثال دیگر همسر من وقتی بخواهد یک خریدی را انجام دهد، دیگر فکر نمی‌کند که با چه لحنی به من بگوید که برای خرید فلان وسیله پول می‌خواهم، تا من این جواب را به او ندهم که چرا این را می‌خواهی بخری در شرایطی که مردم دارند از فرط گرسنگی دزدی می‌کنند؟ وقتی نخستین بخش حقوق برآورده شود، دیگر خود به خود زن به دنبال بقیه حقوقش نیز خواهد رفت.

هنوز تعاریف ابتدایی از حقوق کودک را مدنظر داریم

نویسنده مجموعه داستان «سمیرا نرفته است» در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که تا زمانی که حقوق ابتدایی رعایت نشود، مطالبه‌گری برای بقیه حقوق صورت نخواهد گرفت، گفت: باید چیزهای پایه و بدیهی رعایت شوند تا فرزند بتواند از والدین خود مطالبه‌گری کند. در شرایط فعلی ما اصرار داریم که حکومت، خانواده، مدرسه، اجتماع و… به حقوق کودک اهمیت بدهند. یعنی ما آدم بزرگ‌ها اکنون در موضع قدرت هستیم، در صورتی که تاکنون باید پایه‌ها را رفته باشیم و پس از آن ببینیم که فرزندانمان امروز چه می‌خواهند؟ هنوز تعریف‌ها از حقوق چیزهای ابتدایی است.

وی افزود: نهایت این است که ما آمار جهانی را بگیریم تا بدانیم که بچه‌ها به طور معمول به چه چیزهایی نیاز دارند، این در صورتی است که در همین نزدیک به دو سالی که به خاطر کرونا شرایط جوامع تغییر پیدا کرده و مجازی شده، حقوق کودکان نیز عوض شده و دیگر مانند حقوق قبلی نیست. در این شرایط بچه‌ها باید بیشتر مطالبه کنند و خودشان پیشنهاد بدهند که چه حقی دارند و ما چگونه می‌توانیم این حق را به آنها بدهیم؟

ضرورت انتشار کتاب‌های حقوقی به زبان ساده

محمدمهدی سیدناصری نیز به عنوان دیگر سخنران این نشست صحبت‌های خود را با ضرورت ساده سازی کتاب‌ها و منابع حقوقی آغاز کرد. وی گفت: من به عنوان مدرس حقوق در دانشگاه‌ها بارها مشاهده کردم که دانشجویانم در ترم‌های نخست به هیچ عنوان نمی‌توانستند اصطلاحات حقوقی را درست تلفظ کنند. به همین خاطر نیز بسیاری از آنها در ترم‌های دوم و سوم تغییر رشته می‌دادند و برخی از دانشجویان آقا نیز ترک تحصیل می‌کردند. حتی خودم نیز همین شرایط را داشتم. با وجودی که رشته حقوق را بسیار دوست داشتم از ترم دوم قصد ترک تحصیل و رفتن به رشته پزشکی را داشتم. اما روزی یکی از استادان زندگی من را تغییر داد و آنقدر با زبان ساده درس بزهکاری افکار را توضیح داد که به ادامه تحصیل علاقه‌مند شدم و تا مقطع دکتری درس را ادامه دادم. دکتر وثوقی فرد و دکتر مکوندی واقعاً تاثیر بسزایی در زندگی من داشتند.

زمانی که مادر به سونوگرافی می‌رود، آیا حق این را دارد که اگر متوجه می‌شود که کودک در رحمش سندروم داون و… دارد یا اینکه معلول حرکتی است، کودک خود را به دنیا نیاورد؟ وی افزود: از همان اوقات تصمیم گرفتم، روزی مدرس دانشگاه شوم و زندگی دانشجویانم را تغییر دهم. همچنین وظیفه خود دانستم که منابعی به زبان ساده در رشته حقوق ارائه کنم. نخستین کتابی که از من منتشر شد «سازمان ملل متحد را بهتر بشناسیم» بود که کاندید نهایی جشنواره رشد آموزش و پرورش شد. این کتاب را در قالب پرسش و پاسخ نوشتم و زبان بسیار ساده بود و بازخوردهای خوبی هم از دانشجویانم و از کسانی که آشنایی با علم حقوق نداشتند، گرفتم. همین اکنون هم وقتی ما کتاب‌های اساتید بزرگوارمان مثل دکتر کاتوزیان و… را می‌خوانیم، بخشی از نکاتش برای‌مان قابل فهم نیست. وقتی کتاب‌های این بزرگان را می‌خوانم و برای تدریس می‌روم، انگار که می‌خواهم از انگلیسی به فارسی کتاب را برگردانم. آنقدر می‌خوانم و ساده‌اش می‌کنم تا به دانشجو توضیح دهم که منظور کتاب این است.

هادی خورشاهیان گفت: کتاب‌های حقوق و اصطلاحات حقوقی به طور طبیعی بسیار سخت است.

سیدناصری در ادامه سخن خورشاهیان اشاره کرد: نوع تلفظ و نوع نگارشش این منابع هم سخت است. من در کلاس یا دارم از دانشجویان غلط املایی می‌گیرم یا می‌گویم که تلفظ صحیح چگونه است؟ به همین خاطر من برای سادگی کار کتاب‌های خودم را به صورت پرسش و پاسخ حتی برای بزرگسالان می‌نویسم. اکثر کتاب‌های من به صورت پرسش و پاسخ است. آخرینش هم کتابی بود با عنوان «آشنایی با FATF» که هر روز داریم نام آن را می‌شنویم که خوشبختانه مورد توجه قرار گرفت و وزارت ارشاد و چند نهاد دیگر هم از آن حمایت کردند.

در زمینه حقوق کودک ضعف منابع داریم

نویسنده کتاب «نظام سازمان ملل متحد در تئوری و عمل» در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که در زمینه حقوق کودک منابع فارسی چندانی وجود ندارد، گفت: پیش از آنکه به صورت تخصصی وارد حوزه حقوق کودک شویم، بسیار در بازار جست‌وجو کردیم، اما متاسفانه منابع چندانی وجود نداشت، اما در خارج از ایران با فرهنگ خودشان بسیار به حقوق کودک پرداخته‌اند.

سیدناصری اضافه کرد: چندی پیش من این دو جلد کتاب را به یکی از وزارتخانه‌ها ارائه داده بودم. مدتی بعد من را خواستند و گفتند که آقا این چه کتاب‌هایی است که شما منتشر کرده‌اید؟ «کودکان و حقوق بشر»؟ این اشکال دارد. گفتم: چه مشکلی دارد؟ گفتند: که مشکل دارد؟ گفتم: شما می‌دانید حقوق بشر چیست؟ من حقوق بشر در اسلام را هم تدریس می‌کنم. شما می‌دانید که در اسلام هم مباحث حقوق بشر را داریم؟ می‌دانستید که قرآن مهم‌ترین منبع برای حقوق بشر است؟ ما در آیات الاحکام حدود ۵۰۰ آیه برای حقوق افراد داریم. البته قرآن در حکم قانون اساسی است و اصول کلی در آن آمده است و ما پس از آن سنت، عقل، اجماع و… را داریم. گفتند: تکلیف حقوق بشر که توسط آمریکایی‌ها نوشته شده چه می‌شود؟ گفتم: بدفهمی همین است. تعریف ساده حقوق بشر این است: مجموعه قواعد و قوانینی که اساسی‌ترین و اولیه‌ترین حقوق افراد را به صرف انسان بودنشان فراهم می‌کند. همه ما انسان‌ها یکسری حقوق بنیادین داریم.

این مدرس دانشگاه در ادامه به خاطره‌ای از یکی از مدرسان پیشکسوت حقوق اشاره کرد: یکی از اساتید ما می‌گفت که پس از انقلاب در حکم دادن بسیار ظلم کردم. در جایی به ناحق مورد سوظن قرار گرفتم و من را بازداشت کردند بدون اینکه بگذارند به خانواده‌ام اطلاع دهم. در بازداشتگاه فهمیدم که حقوق بشر چه چیز خوبی است. این استاد ما بعد از آزادی استعفا داد و به تدریس روی آورد و کارهای حقوق بشری زیادی هم کرد.

مسئله کودکان بی‌سرپرست یا بدسرپرست

در بخش دیگری از این نشست سوالی درباره حقوق کودکان بی سرپرست یا بدسرپرست به این شرح مطرح شد: در قوانین به این نکته اشاره شده که کودک بی سرپرست یا بدسرپرست، سرپرستش حکومت اسلامی است. بسیار پیش نکته عجیبی که داریم بی توجهی به حقوق کودک است. ما در قوانین داریم که کودک بی سرپرست یا بدسرپرست سرپرستش آن حکومت اسلامی است. در مواردی که برخی از کودکان یا نوجوانان به دلیل خشونت والد از خانه فرار کرده بودند دادگاه حکم به بازگشت کودک به خانه را داده است. یا این تعارض قوانین چه باید کرد؟

قساوت‌ها و بی رحمی‌هایی که در جنگ جهانی دوم علیه زنان و کودکان اتفاق افتاد، جهان و جامعه بشری را به این فکر انداخت تا حقوقی را مختص به کودکان به تصویب برسانند خورشاهیان در پاسخ به این سوال گفت: نه صرفاً درباره فرزند که درباره زن و شوهر هم چنین قوانینی وجود دارد. خانمی اگر برود به دادگاه و بگوید همسرم معتاد است و مدام من را می‌زند و… در نهایت قاضی به او می‌گوید که برو و با همسرت صلح کن. یعنی برگرد به خانه همان مردی که تو را می‌زند و نفقه نمی‌دهد و… در مورد فرزند هم وضعیت به همین ترتیب است. ما در بسیاری از موارد قانون در قانون داریم، اما در نهایت همان قانون اسلامی که می‌گوید پدر یا پدر بزرگ اگر فرزند و نوه خود را بکشند، قصاص نمی‌شوند، لازم‌الاجراست. دادگاه به طور طبیعی بچه را به خانه برمی‌گرداند. خیلی بخواهند لطف کنند دو روز بچه را در بهزیستی نگه می‌دارند اما در نهایت به خانه خودش باز می‌گردانند. قوانین خرد در نهایت در برابر قوانین اصلی کم می‌آورند.

سیدناصری نیز درباره اینکه در مواجهه با این وضعیت چه باید کرد، گفت: در حقوق بین‌الملل قواعد، هنجارها و قوانین در این حوزه‌ها از زمان تاسیس سازمان ملل متحد وضع شده‌اند. پس از جنگ جهانی دوم جهان از همه نظر وارد دنیای جدیدی شد. حقوق کودک یکی از زیرمجموعه‌های حقوق بشر است و حقوق بشر هم پیشتر در حقوق بنیادین و حقوق فطری بود و ما با این واژه‌ها به آن می‌پرداختیم. پس از سازمان ملل یعنی بعد از سال ۱۹۴۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر تصویب و از آن به بعد وارد محاورات روزمره ما شد. به تبع آن ما کنوانسیون حقوق کودک را از سال ۱۹۸۹ داریم. یعنی قساوت‌ها و بی رحمی‌هایی که در جنگ جهانی دوم علیه زنان و کودکان اتفاق افتاد، جهان و جامعه بشری را به این فکر انداخت تا حقوقی را مختص به کودکان به تصویب برسانند.

وی در ادامه با اشاره به این نکته قوانین در زمینه حقوق کودکان نوپا و جدید است، گفت: هنوز بحث حمایت از حقوق کودک، در بسیاری از کشورها کودک را به عنوان یک انسان بزرگ در نظر می‌گیرند و حتی نسبت به کودکان کار نیز همین نگاه را دارند. اکنون هم قانون گذار فعلی ما دارد تمام تلاشش را برای وضع قوانین جدید به کار می‌برد. قوانین چه در تمام ادیان و چه در سطح جهان هنوز آنقدر قدیمی است که تازه دارند آن را بر اساس شرایط فعلی جوامع به‌روز می‌کنند. سازمان ملل در سال ۲۰۱۹ قطعنامه‌ای را تصویب کرد که تا پایان سال ۲۰۲۱ یعنی آخر همین امسال بحث کودکان کار باید به طور کامل حذف شود. به هیچ وجه هم این منظور برآورده نخواهد شد. چرا که کشورها هنوز به این آمادگی نرسیده‌اند. چون مهم‌ترین عامل کودکان کار، فقر است. فقر پس از کرونا هم ریشه‌ای‌تر شده است.

سیدناصری افزود: بنابراین نظریه‌پردازی یا پرداختن به حقوق کودک تازه دارد آغاز می‌شود و شاید تا ۳۰ سال آینده ما به یک مجموعه قوانین و مقررات تازه‌ای برسیم تا تمام کشورها آن را رعایت کنند. اعلامیه جهانی حقوق بشر برای کشور ما در حکم قانون داخلی است. قضات نسل جدید ما مدام دارند به موازین حقوق بشری روی می‌آورند. مدام دارند می‌گویند حقوق بشر. به هر حال همه چیز اعلامیه حقوق بشر بد نیست. صرفاً برخی مفادش با فرهنگ ما نمی‌خواند و مشکل دارد. حتی کنوانسیون حقوق کودک که یکی از مقبول‌ترین اسناد حقوق بشری در سطح جهان است و ۱۹۷ کشور آن را تصویب کرده‌اند، مورد تایید ایالات متحده نیست و آن را تصویب نکرده است. ما آن را تصویب کرده‌ایم منتها با این پیش شرط که مفادی از آن را که با آیین و فرهنگ‌مان مغایرت داشته باشد اجرا نکنیم. آلمان هم با همین پیش‌شرط این قوانین را تصویب کرده است. اینکه چرا این قوانین به طور کامل رعایت نمی‌شود و در آن خلا داریم به خاطر نو و تازه بودن آن است. به تازگی همه دارند به آن می‌پردازند و تا رعایت کاملش به زمان زیادی نیاز خواهد بود.

رعایت نکردن حقوق کودکان معضلی جهانی است

نویسنده کتاب «حمایت از حقوق کودکان در اسناد سازمان ملل متحد» در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که رعایت نکردن حقوق کودکان معضلی جهانی است، گفت: پرداختن به این نکته که «کودک حق دارد» از قرن نوزدهم آغاز شد و استارت آن هم از انگلستان خورد که انقلاب صنعتی رخ داد و کارخانه‌ها از کودکان به عنوان نیروی کار ارزان استفاده می‌کردند. با تاسیس سازمان ملل همه به این فکر افتادند که کودکان نیز حق و حقوقی دارند و ما باید برای آنها قانون گذاری کنیم.

وی افزود: در کشور ما هم خوشبختانه دولت و سازمان‌های مردم نهاد بسیار به مسئله حقوق کودکان می‌پردازند، هرچند که سرعتش کند است. این حوزه نیاز به فرهنگ‌سازی دارد. حتی در کشورهای توسعه یافته که همیشه ادعا می‌کنند کشور کاملی هستند و سردمدار حقوق بشرند، هم به حقوق کودکان به طور کامل پرداخته نمی‌شود. حقوق کودک بحث نوین و جدیدی است و به همین دلیل نیز ضرورت پرداختن به آن وجود دارد و من دوست داشتم به این کار بپردازم.

نظریه‌پردازی یا پرداختن به حقوق کودک تازه دارد آغاز می‌شود و شاید تا ۳۰ سال آینده ما به یک مجموعه قوانین و مقررات تازه‌ای برسیم تا تمام کشورها آن را رعایت کنند سیدناصری ادامه داد: ما باید در حوزه حقوق کودک از کتاب‌هایی مانند ماجراهای ثمین و امین شروع کنیم. تمام زحمات این مجموعه را خانم شاه‌محمدی کشیده و من فقط ایده‌پرداز آن بودم. این مجموعه ادامه پیدا خواهد کرد و با همین دو شخصیت حقوق کودکان کار، حقوق کودکان دارای اختلالات تکلمی، حقوق کودکان دارای معلولیت و… را نیز خواهیم داشت.

در کتاب‌های درسی مدارس جای حقوق کودکان خالی است

طاهره شاه‌محمدی نیز در این نشست گفت: ایده این کتاب‌ها از دغدغه ارزشمند دکتر محمدمهدی سیدناصری می‌آید. او پیگیر این موضوع است و مشوقی ارزشمند برای به ظهور و فعلیت رساندن این مجموعه. روزی که این ایده را به من پیشنهاد کرد، مدتی را روی آن فکر و مطالعه کردیم تا به یک طرح اولیه برسیم و پاسخی برای این سوالات داشته باشیم که در چه قالب و چه زبانی آن را مطرح کنیم؟

وی افزود: من پیشتر شخصیت‌های ثمین و امین را در دو مجموعه بهداشت و محیط زیست هم کار کرده بودم و مخاطبان تا حدی با این دو شخصیت آشنا بودند. به همین دلیل تصمیم گرفتیم در همین قالب ادامه دهیم. من خودم این را به دو بخش فردی و اجتماعی تقسیم کردم و چون خودم با کودکان کار می‌کنم و کار آموزشی انجام می‌دهم، جنبه آموزشی آن برایم اهمیت ویژه‌ای داشت. با دکتر سیدناصری در این زمینه مشورت کردم که چطور می‌توان این بحث را به صورت آموزشی پیش برد و چگونه می‌توان آن را برای مخاطبان که کودکانی هستند که تازه می‌خواهند وارد پیش‌دبستانی شود، ساده کرد. سعی کردم یک شخصیت اجتماعی و یک دیدگاه اجتماعی برای بچه‌ها در نظر بگیرم.

شاه محمدی ادامه داد: بچه‌ها چیزهایی را والدینشان شنیده‌اند و شاید به آنها گفته شده باشد که رفتار درست چیست، اما من دوست داشتم برای بچه‌ها دنیایی بسازم که در آن چرایی این رفتارها را یاد بگیرند. مثلاً ما از کودکان می‌خواهیم که از پل عابر پیاده یا از خط کشی و زیرگذر عابر پیاده استفاده کنند. ولی در این کتاب سعی کردم این خواهر و برادر باهم درباره این موضوع که چه اتفاقی می‌افتد و یا چه فرقی می‌کند که ما از این محل‌ها عبور کنیم؟ چه لزومی دارد که ما حتماً از خط کشی‌های خیابان عبور کنیم؟ و این همیشه برای بچه‌ها سوال بوده است. اصلاً می‌خواهند که این کار را انجام ندهند.

این نویسنده همچنین با اشاره به این نکته که وقتی در قالب نصیحت به بچه‌ها چیزی گفته می‌شود، بچه‌ها عکس آن کار را انجام خواهند داد، گفت: خود من وقتی به کودکان می‌گویم که این کار را انجام ندهید دقیقاً آن را انجام می‌دهند و این واکنشی کاملاً طبیعی است. بنابراین سعی کردم فلسفه این کار را برای بچه‌ها روشن کنم که مثلاً وقتی از پل عابر عبور می‌کنید هم خودتان در امان هستید و هم راننده‌ها هم در امانند. با این کار ترافیک درست نمی‌شود و پدر زودتر به خانه می‌رسد و آلودگی هم کمتر می‌شود، چرا که مصرف سوخت کمتر خواهد شد.

شاه محمدی اضافه کرد: برای بچه‌ها ثابت کردم که با عبور از پل عابر ما محیط زیست و جهان سالم‌تری خواهیم داشت. سعی کردم این چرایی را در ذهن مخاطبان مختلفم ایجاد کنم. در حقوق فردی سعی کردم نیاز به هویت فردی و مدارک شناسایی را پیش بکشم. من و آقای سیدناصری پیشینه آموزش حقوق را بررسی کردیم. این بین متوجه شدم که پیشینه آموزش حقوق در کتاب‌های درسی و آموزشی، صرفاً به یک نگاه فوق‌العاده کمرنگ و غیرمستقیم بازمی‌گردد. آموزش مدارک شناسایی برای بچه‌ها صرفاً در کتاب‌های درسی مقاطع بالا وجود دارد و به بچه‌های پیش دبستانی هیچ آموزشی داده نمی‌شود.

آموزش مدارک شناسایی برای بچه‌ها صرفاً در کتاب‌های درسی مقاطع بالا وجود دارد و به بچه‌های پیش دبستانی هیچ آموزشی داده نمی‌شود وی گفت: قطعاً بچه‌هایی که در این سن وارد پیش دبستانی می‌شوند نمی‌دانند که شناسنامه دارند و نمی‌دانند که چرا اسم یکی از آنها مثلاً متین است و دیگری محمد؟ این مباحث برایشان روشن نشده است. به همین دلیل سعی کردم دغدغه‌ای را که در ذهن خودم بود، با دغدغه حقوقی و با تعاملات این خانواده چهار نفره به قلم خودم بنویسم و ساده بنویسم.

شاه محمدی همچنین به ویژگی‌های این دو کتاب اشاره کرد و ادامه داد: ما یک شخصیت فرعی هم در کتاب داریم که یک کفشدوزک است و در بعضی از صفحات کتاب آمده و اشاره کوتاهی به یک پیام می‌کند. من از مخاطبانم نظرسنجی کردم و متوجه شدم که این شخصیت را بسیار دوست داشتند و مثل یک نخ نامرئی در کتاب این را دنبال می‌کردند و می‌خواستند بدانند و ببینند که شخصیت کفشدوزک در صفحه بعد چه می‌گوید. این شخصیت برای آنها بسیار جذاب بود و من بازخوردهای مثبتی گرفتم. ما با آموزش درست می‌توانیم هویت، اعتماد به نفس و عزت نفس را از کودکی در فرزندانمان ایجاد کنیم و آرام آرام آنها را پرورش بدهیم تا رشد کنند. ان‌شاءالله نسل آینده را نسلی آگاه و شاد تشکیل دهد.

ادامه دارد...

منبع خبر: خبرگزاری مهر

اخبار مرتبط: آمریکا کنوانسیون حقوق کودک را اجرا نمی کند