بحث چالشی کارشناسان در کلاب هاوس خبرآنلاین درباره "مذاکرات وین"

بحث چالشی کارشناسان در کلاب هاوس خبرآنلاین درباره "مذاکرات وین"
خبر آنلاین

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، شروع مذاکرات هسته ای پس از توقف چند ماهه بار دیگر مورد توجه تمامی محافل قرار گرفته است و همگان منتظرند ببیند دور جدید گفتگوها در چه فضایی پیش خواهد رفت . به بیان دیگر صرف اعلام آغاز مدکرات می تواند متغیری مهمی در تحولات بین المللی باشد و نتایج آن بطور حتم تاثیرگذاری بیشتری خواهد داشت، دیشب در کلاب هاوس خبرآنلاین این اتفاق مورد بحث و بررسی قرار گرفت و مهمانان مدعو درباره دلایل و زمینه های این موضوع یعنی"مذاکرات برجام؛ این هفته در وین چه خواهد شد؟ " به اظهار نظر پرداختند.

رویکرد آمریکا و اروپا نسبت به ایران نسبت به قبل بسیار محتاطانه بود


حسن لاسجردی عضو شورای سردبیری خبرگزاری خبرآنلاین
مذاکرات برجام همچنان محور اصلی رسانه ای جهان است. امیدوارم بتوانیم فضای کلی مذاکرات را در این کلاب هاوس بررسی کنیم. همچنین توقعات و انتظارات دو طرف در حین و بعد از مذاکرات بسیار مهم است تا بتوانیم افق مناسبی را برای روزهای آینده طراحی کنیم.
رویکرد آمریکا و اروپا نسبت به ما نسبت به قبل بسیار محتاطانه بود. اظهارات دو طرف جمع و جور و مدیریت شده است. نفس حضور هیات 40 نفره و نکاتی که از طرف تیم جدید به زبان دولت سیزدهم مطرح شد به اهمیت و توجه به این دور از مذاکرات افزوده است. باید دید طرحهای دوگانه ای که آقای باقری کنی درباره آن سخن گفته، چه خواهد بود. رفتار دو متغیر و بازیگر تحولات هسته ای یعنی چین و روسیه نیز بسیار مهم است. چینی ها همراهی بیشتری در ادبیات و واکنش ها داشتند ولی روسها مبهم بازیگری کردند و به جز اولیانف، دیگران اظهارنظر نمی کردند. حال که مقرر شد تا هیات های مذاکره کننده به پایتختهای خود برگردند، شاید بتوانیم بگوییم باید منتظر زمان بود تا کشورهای مختلف پس از تبادل نظر و رایزنی های فشرده در کشور خود بتوانیم پس ازآن پیش بینی برای روزهای آینده و گفتگوهای هفته بعد داشته باشیم.


تنها شانس ما توافق موقت 6 ماهه برای این است که همه چیز از دست نرود

امیر پسنده پور کارشناس روابط بین الملل
به لحاظ آسیب شناسی مذاکرات باید نگاه دیگری نسبت به مذاکرات داشت. اساسا 5 کشور طرف مذاکره ما حاصل جمعشان صفر دارند. بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه و چین حاصل جمع صفر دارند. آن چیزی که ماهیت این مذاکرات را تغییر می دهد حضور ایالات متحده سر میز است. آیا آنها را تنبیه کرده ایم؟ چه تنبیهی است که اثر محرومیتش برای ما بیشتر است. طرف اصلی مناقشه آنها هستند. ما سر میز مذاکره می نشینیم، پیغام برای طرف غایب می دهیم تا طرف صحبت ما با آنها صحبت کند و جواب پیغام ما را بدهد. این چه منطقی دارد؟ قهر با موضوعات و کشورها کی می خواهد پایان یابد؟ 
این تیم فقدان و بحران نماینده در فضای عمومی دارد. اصلا این تیم کسی را برای توجیه افکار عمومی ندارد. گویی اصلا افکار عمومی را نمی شناسد. چرا کسی در داخل نمی داند طرحهایی که شما به طرف مقابل داده اید چیست؟ افکار عمومی نامحرمند؟ این ضعف مشهود مذاکرات است. بحث رجل سیاسی ما هم وجود دارد. نقششان کمرنگ است یا بنابه ملاحظاتی از هر اظهارنظری پرهیز می کند. آقای رییس جمهور هیچ صحبت دقیقی ندارد. وزیر خارجه نسبت به مذاکرات چه نقشی دارد؟ ایشان جز یک ویدئوی کلی، موضعی ندارد. 
ابتدای امر تصور داشتیم هیات 40 نفره با کارشناسان متعدد می رود با عزم جدی، مشکلات را حل کند. ظاهرا اینها زینت المجلس بودند و برای نشان دادن اراده غیرواقعی همراه آنها رفته بودند. اصل موضوع در حوزه سیاسی است که دست آقای باقری کنی است و تا او اراده نکند بازی به بحثهای کارشناسی و فنی نمی رود. آقای باقری هم هیچ تغییری نسبت به 10 سال قبل ندارد. همچنان برجام ستیز است. احساس می کنم اگر فرم مذاکرات همین طور باشد، بعید می دانم به نتیجه ای برسیم. تنها شانس ما توافق موقت 6 ماهه برای این است که همه چیز از دست نرود. 
با توجه به اینکه آمریکایی ها قائل به توافق جامع و ما خواهان بازگشت به برجام هستیم، تنها راه توافق موقت است که احتمالا از فرستادن پرونده ایران به شورای امنیت جلوگیری می کند.


چیزی که الان می بینیم بازگشت به دوره آقای جلیلی است

 مهسا جزینی روزنامه نگار
این که هفته جاری در وین چه خواهد شد، شاید باید مقایسه ای برای خروجی نگاه دو طرف داشته باشیم. نمی توان انتظار دستاورد خاصی را داشت. سخنان سخنگوی کاخ سفید و سخنان آقای باقری کنی را مقایسه کنید می بینید متناقض است. سخنگوی کاخ سفید می گوید ایران با پیشنهادهای سازنده نیامده است و آقای باقری کنی می گوید ما بر اساس تفاهم دو طرف به پیشنهاد مشترک رسیدیم. این تفاوت بسیار زیادی دارد.
مشخص است در دولت قبل در مذاکرات بر سر حداقلها و کلیات توافق داشتند که باید سر چه چیزی بحث کنند. ولی چیزی که الان می بینیم بازگشت به دوره آقای جلیلی است که به قول آقای ولایتی، جلسات فلسفه خوانی است و هیچ دستاوردی نداشته است. آقای باقری می گوید ما مواضع و سیاستهای خود را اعلام می کنیم. قرار نیست از نظر ما، پیشنهادها منطبق بر نظر غربی ها باشد.
این یک عدم تفاهم سخت بین دو طرف است. آقای جلیلی در مذاکرات حرف خود را می زد و می رفت. اینها هم گویا همان اتفاق افتاده و هر طرف، حرف خود را زده و رفته. انگار حاصل جمع صفر بوده است. نقطه اشتراک دیدگاه دو طرف را باید دید کجا بوده است.

 س) این هفته در وین چه خواهد شد؟ امیدی به جایی دارید؟
امیر پسنده پور کارشناس روابط بین الملل
از پایان دولت آقای روحانی و جابجایی قدرت در ایالات متحده خوشبینی به حل موضوع نبود. نظم منطقه به طور کلی تغییر کرده و نقاط و نکات قابل توجه ایالات متحده برای توافق، نکاتی است که دقیقا خط قرمزهای ماست. حتی اگر به شکل مقطعی این حل شود، ما از این دایره معیوب نجات نمی یابیم و مناقشه همچنان ادامه دارد. 
اگر هسته ای اهرمی برای حل سایر مناقشات است، امکان خوبی است ولی این اهرم تبدیل به یک موضوع و معضل شده است. مناقشاتی که در سایه بده بستان هسته ای می توانست حل شود، به این موضوع گره خورده و آن را کورتر کرده است. پیش بینی برای اتفاق خاصی ندارم چون نگاه و اراده نظام در سیاست خارجی مطرح است. همچنین میزان توانمندی و قابلیتهای دولت برای حل مساله در سطح تاکتیکی، خوشبینی ای را برنمی انگیزد. هفته آینده چیزی بیشتر از الان به دست نمی آید. دو متن ما به قدری غیرقابل پذیرش بود که طرف مقابل آن را شوخی تلقی کرد. اگر ما در یک هفته این طرحها را به پیشنهاد قابل بررسی تبدیل کنیم، شبیه معجزه است.

هنوز فرصت باید به مذاکرات داد 

حسام واعظ زاده دکترای علوم سیاسی
آنچه تاکنون بر مذاکرات گذشته و متغیرهای موجود، خیلی امیدوارکننده نیستند. هر چند ایران با حضور در مذاکرات وین و سخنان آقای باقری برای رسیدن به توافق، اعلام کرده ایران علاقمند به نتیجه است، ولی راه بسیار سخت و چه بسا دست نیافتنی باشد اگر ایران و آمریکا انعطاف نداشته باشند. 
باید چیدمان میز را طوری نزدیک همدیگر داشته باشند تا بتوان توافق کرد. وقتی خواسته های حداکثری دوطرف فاصله بسیار زیادی دارد هیچ توافقی در دوره زمانی محدود ایجاد نمی شود. 
هنوز فرصت باید به مذاکرات داد چون ایران هنوز به سوی گمانه زنی می رود تا طرف مقابل را بسنجد تا اینکه دقیقا خواسته های قابل مذاکره را روی میز بگذارد. هنوز ایران مصمم نیست چه چیزی را ارائه دهد تا به توافق برسد و عمدتا کلی گویی کرده است. مدت زیادی طول می کشد مذاکرات به توافق در زمان محدود برسد. روشی که تیم مذاکره کننده ایران دارد، درست نیست. اعضای تیم مذاکره کننده و هرآنچه انجام داده اند نادرست است. تیم مذاکره کننده ایران اگر از مریخ آمده بودند و نمی شناختیم می گفتیم مذاکره کنند ولی این افراد همان افراد نامنعطف 8 سال پیش هستند و می دانیم چطور مذاکره کرده اند. با این وضع خوشبین نیستم.

ما برای جشن های 22 بهمن آماده می شویم و آنها سراغ عید ژانویه می روند

 جمال صدرعاملی فعال اقتصادی
تا مدتی فکر می کنم تیم ایران دچار سرگشتگی است یا دارد وقت می خرد یا این راهبرد وقت کشی برای رسیدن به دلیل مشخصی است. دیروز به این نتیجه رسیدم آقایان راهبرد گذر وقت را به دلیل خاصی که تا بهمن ماه مشخص می شود انتخاب کرده اند. آقای باقری باتجربه است. درست است این تیم با برجام مخالفند ولی گفتند با پیش نویس آقای عراقچی آغاز می کنیم. بعد وقتی روز سوم می آیند و بسته جدید راستی آزمایی روی میز می گذارند یعنی قطعا شدنی نیست. 
پیش بینی آسان است و اتفاق جدیدی نمی افتد و آقای باقری به هدف خود رسیده است تا به ژانویه برسند چون غربیها کار خاصی نمی کنند. ظاهرا قسمتی از تحریمها را آقای بایدن گفته است بردارند و مقدار پولی که آزاد شد شاید از اینجا باشد. این هفته اتفاق مهمی نمی افتد و صحبتهای نرمی می رود و ما برای جشنهای 22 بهمن آماده می شویم و آنها سراغ عید ژانویه می روند.

این که ایران پیش نویسی را داده است، نشان دهنده جدیت طرف ایرانی است

حجت الله صیدی فعال حوزه بانکی

انتظار نمی رود این هفته اتفاق خاصی بیفتد. در سمت ایران و آمریکا و حتی اروپا شرایط خیلی تغییر کرده است. شرایط ایران و مسایل هسته ای دیگر 5-6 سال پیش نیست. آنطرف هم تجاربی دارند. بنابراین انتظار این که طرفها بتوانند به برجام برگردند خیلی منطقی نیست.

انتظار داشتم که این حالت پیش بیاید. دوطرف در دور اول معمولا رویکردها را می گویند و معمولا قاطع تر صحبت می کنند تا مواضع خود را تبیین کنند. دولت در ایران و آمریکا عوض شده است. اروپا و خاورمیانه دچار تغییراتی شده اند. انتظار منطقی طی شدن زمان مشخصی است تا طرفین به نتیجه برسند. هر دو طرف، مخصوصا ایران و آمریکا در مذاکره جدی هستند. این که ایران پیش نویسی را داده است، نشان دهنده جدیت طرف ایرانی است. آن سو هم صحبتهای امیدوارکننده می زند. خیلی نباید به مصاحبه های جلوی دوربین توجه کرد. ایران خیلی جدی است. آمریکا هم جدی است.

اگر مهمترین مساله ایران رفع تحریمها باشد، مانند 3 سال قبل، اولین حرف این بود که غرب مطمئن شود ایران سلاح هسته ای نمی سازد و ایران هم خواستار رفع تحریمهاست. الان همین است ولی انتظارات دیگری هم طرفین دارند. ایران دنبال رفع تحریمهاست که کار بسیار پیچیده ای است. ایرانی ها متوجه بحث فنی رفع تحریمها شده اند. تجربه instex  را داریم. برجام را داریم و به نظر می رسد بازی تاکنون بد پیش نرفته است.

نیویورک تایمز احتمال بسیار کمی برای موفقیت مذاکرات از سوی کارشناسان اعلام کرده

کمال آرمان فعال سیاسی

نیویورک تایمز امروز مقاله ای دارد که می گوید احتمال بسیار کمی برای موفقیت مذاکرات از سوی کارشناسان اعلام شده است. نوشته است همه فکر می کردیم با توافق 2015 شروع می کنیم ولی پیشنهادی روی میز آمده است که فراتر از توافق برجام است. این افق مذاکره را دور می کند و همه بدبین شده است. زمان زیاد خواستن با این پیشنهادها، احتمالا به معنی زمان خریدن است. از قول آقای باقری آورده است من هم ناخشنودی را در اروپایی ها از این پیشنهادهای جدید دیدم.

می گوید با این فرضیات به سراغ آمریکا هم برویم، آنتونی بلیکن گفته است کاسه صبر ما هم دارد لبریز می شود. این یک تهدید تند برای ایران است. از آن سو هم فعال شدن مقامات اسراییلی خصوصا نخست وزیر آن، نشان می دهد جا برای بازی اسراییل باز شده که می توانند ناامیدی را در غرب برانگیزند و هدفی را برای اسراییل برای شکست مذاکرات باز کند.

باید دید موضع رسمی 4+1 بعد از مشورت با پایتختهای خود چه خواهد بود

بیژن احمدی پژوهشگر صلح و روابط بین الملل

ایران دو بسته درباره لغو تحریمها و دوم درباره تعهدات فنی و هسته ای مقابل طرف مقابل گذاشته است و ظاهرا غرب با هر دو مشکل دارد. ایران خواستار لغو تحریمها با هر برچسب و دلیل است و اینها را ناقض برجام می داند. درباره بسته تعهدات، ظاهرا ایران خواسته سانتریفیوژهای پیشرفته خود را حفظ کند که حتما مورد مخالفت اروپا و آمریکا است.

باید دید موضع رسمی 4+1 بعد از مشورت با پایتختهای خود چه خواهد بود و اینکه واکنش ایران چه خواهد بود. اگر میزان سنجه ما، حق و باطل باشد، موضع ایران به حق است که باید تحریمها و محدودیتهای اعمال شده بر خلاف توافق برجام و قطعنامه 2231 سازمان ملل است. ولی در واقعیت، در حوزه بین الملل، حق و باطل مطرح نیست. قدرت مطرح است. آمریکا توان آن را دارد که با وجودی که محق نیست به ایران آسیب بزند و تعهدات خود را انجام ندهد. امیدوارم تیم ایران به انعطافی برسد که بتواند توافقی را به سرانجام برساند.

امیر پسنده پور

اگر بخواهید به نقش اروپا، چین و روسیه درصد بدهید چقدر می توانید به این کشورها برای پیشرفت یا شکست مذاکرات تاثیر بدهید؟

بیژن احمدی

موضع چین و روسیه بسیار مهم است ولی هنوز واکنش واضحی ندیدیم. از توییت آقای اولیانوف نمی توان چیزی دریافت کرد. درباره موضع چین، گزارشی در ال پولیتیکو مطرح شده که آمریکایی ها می گویند چین با آنها همسو هستند ولی ظاهرا چین فشاری به ایران نیاورده اند تا انعطاف بیشتری نشان دهد. اگر چین و روسیه از ایران بخواهند انعطاف نشان بدهد امکان تغییر در مذاکرات است.

اگر ایران بخواهد برنامه هسته ای خود را تغییر بدهد هم می تواند افقی این کار را بکند و هم عمودی. اگر سریع غنی سازی را به سمت 90 درصد ببرد، واکنش تند از سوی روسیه و چین را خواهیم دید ولی اگر حجم اورانیوم غنی شده را با همین درصد افزایش دهد، خیلی واکنش تندی را نخواهیم داشت.

اروپایی هم بیشتر نقش میانجی را بازی می کنند.

حسام واعظ زاده

این که اروپا چند درصد می تواند در مذاکرات موثر باشد را باید مطالعه کرد. اروپا همیشه تمایل به رابطه اقتصادی با ایران دارد. به خصوص آلمان و فرانسه که تلاش در حفظ رابطه اقتصادی خود دارند. کشورهای دیگر اروپایی از جمله بریتانیا، ایتالیا و اسپانیا نقش کمتری دارند. اروپا در مقایسه با آمریکا بسیار ضعیفتر است و بدون جلب همکاری و رضایت آمریکا در مسایل مهمی از جمله هسته ای ایران به تنهایی نمی تواند عمل کند.

نگاه سنتی ما از ابتدای انقلاب و فضای جنگ سرد که می شد از یکی علیه دیگری استفاده کرد، باعث شد ما همچنان تلاش کنیم اروپا و آمریکا را در مقابل همدیگر قرار دهیم، بسیار اشتباه است و بارها تجربه شده است. به خصوص در دوره آقای احمدی نژاد همین تیم کنونی، از این ابزار استفاده کردند و دیدیم تحریمهای شورای امنیت با رای اروپایی ها آمد. اروپا می تواند نقش پلیس خوب را به صورت بسیار محدود داشته باشد. ولی باز هم ایران دارد این الگو را اجرا کند که جواب نخواهد داد.

امیر پسنده پور

اروپا با همه اتحادیه بودنش، 45 درصد مبادلات بازارش با دلار مربوط است. چطور می توان اتحادیه ای که این میزان وابسته به دلار است را در مقابل آمریکا قرار داد؟ چطور می توان انتظار داشت اروپا این موضع را بگیرد؟ آمریکا کارگزار چین و اروپا نیست که بخواهد بازار ایران را به این کشورها بدهد.

ایجاد تفاوت بین اروپا و آمریکا در مذاکرات، یک سراب است

 زاهد فیاض تحلیلگر سیاسی
بین کشورهای اروپایی اختلافاتی است که در راستای مناسبات خود است، مانند رقابت بریتانیا و آلمان. ولی وقتی اینها در کنار آمریکا قرارمی گیرند بحث متفاوت می شود. تمام اروپا سعی کرد بحران بالکان را حل کند ولی تا زمانی که دولت کلینتون وارد نشد، بحران حل نشد. تفاوت ارتش در اروپا و آمریکا را ببینید. در آن سال ارتشهای اروپایی 45 دقیقه وقت می خواست و ارتش آمریکا 17 دقیقه زمان نیاز داشت. تفاوتها اینقدر معنی دارد. در اقتصاد و فرهنگ هم مشخص است. 70 درصد فرهنگ اروپا، آمریکایی است. در چنین فضایی اگر ما قرار بگیریم، ایجاد تفاوت بین اروپا و آمریکا در مذاکرات، یک سراب است. 
روسیه از قدرت گرفتن هسته ای ایران احساس تهدید می کند. حساسیت فرانسه و انگلیس در برنامه هسته ای ایران بسیار بالاتر است. چون آنها به ما نزدیکتر هستند. آنچه پیشنویس مقامات ایرانی برای مذاکره است، اگر به معنی کسب امتیاز بیشتر است هیچ اشکالی ندارد ولی اگر نتیجه آن باشد که ایرانی ها بخواهند از ابتدا، گفتمان جدید حاکم کنند، فاصله زیادی در مذاکره ایجاد می شود. 
امیدوارم اراده طرف ایران پیدا کردن راه حل باشد هر چند حق می دهم ایران نگران نتیجه آتی مذاکرات باشد. اصلا قابل قبول نیست ما با دولتی مذاکره کنیم و آن دولت توافق را بپذیرد و بعد بگوید نمی توانم ادامه این توافق را در دولت بعدی تضمین کنم. لذا باید درک کنیم ایران مجبور است پایش را جای سفتی بگذارد. در واقعیت و تبیین قدرت، شاید این تضمین، جای پای محکمی ندارد و این نکته پیچیدگی مساله را بیشتر می کند.

پرونده ایران هنوز از منظر شورای امنیت و قواعد حقوق بین الملل، امنیتی است

 مهرداد پشنگ پور کارشناس حقوق بین الملل
این روزها بر خلاف میل شخصی ام، به تحلیلهایی رسیدیم. میل باطنی من موفقیت هر چه تمامتر تیم ایران است. از منظر حقوق بین الملل محتاطانه عرض می کنم خوشبینم. در حقوق بین الملل اصل مذاکرات بی زبان داریم. طرفین در مذاکره، رجز می خوانند و دست بالا را می گیرند تا اطراف به نگاه طرف مقابل پی ببرند. طبیعی است مذاکرات با حد نهایی آغاز شود تا به جای بینابین برسند.
در حقوق معیارهایی داریم که به منزله علوم تجربی است. منطوق را می بینیم و به دلالتها به معیار قطعی یا قریب به یقین می رسیم. 
سابقه تیم خود را می دانیم که وقتی برای مذاکره می رفتند و می آمدند می گفتند مذاکرات خوب بوده و موفقیت آمیز بوده است. درست می گفتند چون الزاما موفقیت آنها، منافع ملی ایران نبوده است. آقای باقری می گوید به طرفهای مقابل، فرصتهایی که نیاز داشتند را دادیم. این نگاه از بالا به پایین است. این یعنی 50 درصد طرف ما راضی است. حالا طرف مقابل مانده است.
در توییتر جدالی از ترجمه توییت آقای نورمن اتفاق افتاده است. او گفته است یک هفته به اندازه 6 هفته است. او خود گفت منظورم این است زمان دارد از دست می رود. اثر وضعی حقوقی اتفاقی که افتاده این است که هیچ روزنه امیدی در این مذاکرات نداریم.
آقای اولیانوف از قول خبرنگار فارین پالیسی گفته است 3 دیپلمات ارشد اروپایی فوری از تغییرات پیشنهادی ایران، شوکه شده اند. ما در این تله نباید بیفتیم در این دور مذاکرات، دست بالا دادیم تا خواسته کمتر را بگیریم. این اشتباه است. ما چیزهای جدیدی را دادیم. تمام 6 دور مذاکره قبل را گذاشتیم کنار و چیز جدیدی دادیم که همه تعجب کرده اند.این از نظر حقوقی برای ما عوارض ایجاد می کند و با شناخت روحیه تیم مذاکراتی خود، ما وارد پروسه جدیدی شدیم که 2 دهه پیش شروع شده و این مساله ما را به آن می رساند که به توافق به سرعت و زودی نمی رسیم. به توافق حداقلی هم نخواهیم رسید که باعث تاسف و نگرانی است.
پرونده ایران هم هنوز از منظر شورای امنیت و قواعد حقوق بین الملل، امنیتی است. ما فقط از ذیل فصل 7 منشور خارج شدیم. اگر مقررات برجام رعایت می شد، پرونده به طور کامل از دستور شورای امنیت خارج می شد ولی کماکان اصطکاک پرونده ایران با موضوع تهدید صلح و امنیت بین الملل در مجموعه منشور ملل متحد هنوز به قوت خود باقی است.

برخی از کشورها تمایل به بحث درباره جزییات مذاکرات ندارند

 امید سلیمی بنی حقوقدان
درباره این مذاکرات به دو نکته در حقوق عمومی داخلی مایلم صحبت کنم. موضوع کلاب، آینده پژوهی مذاکرات وین است در حالی که ما نمی دانیم در مذاکرات قبلی در دور اول چه اتفاقی افتاده است. طبیعی است در مذاکرات جدی که منافع ملی مطرح است، برخی از کشورها تمایل به بحث درباره جزییات مذاکرات ندارند و این حق طبیعی دولتهاست ولی باید بین این حق که مذاکرات را اسرار نظامی و دولتی می داند و بحث شفافیت یا ترانسپرنسی برای افکار عمومی باید تعادل برقرار کرد.
به نظر می رسد نه تنها در سطح افکار عمومی بلکه حتی در سطح دستگاه دیپلماسی رسمی کشور یعنی وزارت امور خارجه و در سطح مجلس هم اطلاع دقیقی از آنچه در وین گذشت ندارند و به نظر می رسد تیم مذاکرات به سطوح بالاتر نظام توضیح می دهد.
با این وجود، واکنش افکار عمومی را می توان در واکنش بازار نسبت به مذاکرات وین دید که دلار از مرز 30 هزار تومان فراتر می رود و باز هم احتمال افزایش قیمت ارز در بازار سیاه وجود دارد. به طعنه هایی که افکار عمومی می زند که 40 کارشناسی که به وین رفتند به خاطر سوغاتهای بلک فرایدی بود می گذریم.
بار دیگر توجه شما را به موضوع همه پرسی در مسایل بسیار مهم کشور که در قانون اساسی هم در اصل 59 قانون اساسی به این مساله تاکید شده است، جلب می کنم و امیدوارم روزی مساله هسته ای به همه پرسی گذاشته شود.

من توییت کردم در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات، مقام معظم رهبری حتما ورود می کنند

علیرضا مستوفی کارشناس سیاسی
من توییت کردم در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات، مقام معظم رهبری حتما ورود می کنندو احتمالا آقای ظریف را برای مذاکرات باز می گردانند. اصل فلسفه ولایت فقیه این است که از بن بست خارج شویم. درباره توییت خودم بیشتر از این نمی توانم جواب بدهم.
الان شنیده ها می گوید پیشنهادهای ایران با واکنش بسیار بد طرف مقابل روبرو شده است. به نظر می رسد آنها قبول کرده اند به قبل از 2015 برگردند. آمریکا می گوید ما به تحریمهای حقوق بشری و موشکی دست نمی زنیم. نمی دانیم چه کسی دروغ می گوید.

یکی از دلایل بن بسست مذاکرات این است که نمی توانیم دکمه عقب گرد هسته ای را بزنیم

هادی موسوی فعال سیاسی 
نمیتوانیم انتظار داشته باشیم مذاکرات به این زودی به نتیجه برسد. دلایل متعدد داریم ولی لازم است از نگاه فنی هسته ای هم به آن بپردازیم. مشکل غرب، پیشرفتهای هسته ای ما است. مصوبات مجلس از نظر هسته ای برای تیم مذاکراتی ما دست و پاگیر است. مسئله هسته ای مانند هیچ فناوری دیگری نیست. نمی توان به راحتی از آن بازگشت. مانند موشک و پهپاد نیست که بروید و عقب برگردید. چرخه غنی سازی 60 درصد دیگر برگشتی ندارد. این تلقی در ما هنوز وجود ندارد. کسی که به غنی سازی 90 درصد برسد دیگر برگشتی به عقب ندارد.
دوستان مجلس به دلیل عدم آشنایی با پارادایمهای هسته ای در دنیا فکر کردند هر چه پیشرفت عمودی و افقی ما در غنی سازی بیشتر باشد، دست مذاکره کنندگان بازتر است. یکی از دلایل بن بست مذاکرات این است که نمی توانیم دکمه عقب گرد هسته ای را بزنیم.
آقای باقری گفته ما مذاکرات هسته ای نداریم. این دروغ است. اگر به غنی سازی 90 درصدی برسیم دیگر قابل برگشت نیست و غرب هم می گوید کشوری که به 90 درصد رسیده چرا باید تحریمش را بردارم؟ در کشور ما هم یک تلقی می گوید ما در آستانه بمب هستیم. چرا باید مذاکرات را پیش ببریم. ما شناخت درستی درباره مسیر خود نداریم. ما اگر بمب بسازیم دیگر نمی توانیم برگردیم. این اشتباهی است که ما کردیم و به این جا رسیدیم. الان اینجاییم و اشتباه بزرگتر رفتن به سمت بمب است. 
غرب صراحتا گفته است غنی سازی 90 درصد با اورانیوم فلزی فقط کاربرد نظامی دارد. ایران گفته این سوخت را برای راکتور تهران می خواهم ولی همه می دانند این برای چانه زنی است. باید غنی سازی را کامل کنار بگذاریم هر چند بسیار هزینه بر است ولی باز هم هزینه اش از ادامه مسیر کمتر است.
استرالیا از سال 1970 تا 1980 سمت مطالعه برای رفتن سراغ غنی سازی اورانیوم انجام داد. 3 کشور در این باره مطالعه کرده است. استرالیا سومین منبع بزرگ اورانیوم طبیعی در دنیا است. این کشور از 1981 به این نتیجه رسید ریسک بسیار بالایی دارد. استرالیا دشمن کشوری نیست. اسراییل را هم نمی خواهد تهدید کند ولی به این نتیجه رسیده ریسک بسیار بالایی دارد. ما دیگر صرفه ندارد برگردیم و دچار قفل شدگی شدید از لحاظ فنی شده ایم و بعید می دانم به این راحتی مساله حل شود. 
شاید کجدار و مریز پیش می رویم و آب باریکه برای فروش نفت خواهیم داشت ولی راه اصلی این است که دکمه بازگشت هسته ای را بزنیم. کره جنوبی هم به 70 درصد رسید ولی با فشار آمریکا به سمت صنعت راکتورسازی رفت. کره الان برنده مناقصه امارات شد و 20 میلیارد دلار برد. زمانی ما به این نتیجه می رسیم باید عقبگرد کنیم و وارد راکتورسازی شویم. 50 کشور دیگر دنیا راکتور دارند و سوخت را از خارج می گیرند. این مذاکرات نتیجه ملموسی ندارد چون عقبگردی برای دوطرف متصور نیستیم.
با اصل این قضیه مشکل دارم که چرا سراغ غنی سازی رفته ایم. ما فکر کردیم اگر وارد غنی سازی شویم بتوانیم بقیه مشکلات را حل کنیم و این ابزار است. اساسا تصور ما از ابتدا اشتباه بوده و غنی سازی با موشک هم فرق دارد. شما غنی سازی 3.5 درصد داشته باشید با غنی سازی 20 درصد بسیار برخورد متفاوتی می بینید.
جمهوری اسلامی که موشک بالستیک دارد وغنی سازی دارد، با کشوری که فقط موشک دارد خیلی تفاوت دارد. کشوری که غنی سازی 90 درصدی دارد مواجهه دنیا با مساله حقوق بشر آن بسیار متفاوت است با کشوری که غنی سازی ندارد ولی حقوق بشر را هم رعایت نمی کند. در دنیا 9 کشور غنی سازی دارد و 3-4 کشور آن هم با همدیگر همکاری می کنند.
کشوری که اقتصاد درستی ندارد و مجموعه انرژی فسیلی آن در دنیا اول است و معادن اورانیوم غنی ندارد، چرا باید سراغ اورانیوم برود؟ دنیا با این کشور مانند لیبی و پاکستان و کره شمالی برخورد نمی کند. این که می گویند هر چه در هسته ای جلوبرویم بازدارندگی بیشتر می شود، در نهایت نتیجه چه می شود؟ فرض کنید بمب اتم داریم. این بمب را می خواهیم چه کنیم؟ معامله کنیم؟ چه فرقی با الان دارد؟ در باتلاق بیشتر فرو می رویم. چیزی گیر ما نمی آید. 
اگر مانند کره شمالی بگوییم من بمب اتم دارم و هیچ مهم نیست تحریم شویم، این مساله دیگری است. اگر سیاست نظام این است که دیگر بحث ارزشگذاری نداریم.

مهرداد پشنگ پور متخصص حقوق بین الملل

قبلا گفتم برجام حقوق بشری باید داشته باشیم. ما سر چیزهایی چنان هزینه داده ایم که پرداخت این هزینه ها بی جهت است. این کارها را به نحو دیگری داریم رتق و فتق می کنیم. از جمله اینها، تحریمهای حقوق بشری است که یکی از مشکلات ما در حوزه حقوق بشر است. 
عملا خساراتی که بابت تحریمهای حقوق بشری می دهیم شاید کمتر از هزینه های هسته ای نباشد. آنجا هم هزینه هایی می دهیم که خیلی سریع و ساده می توانیم جمعش کنیم.

هر روز که دیر می کنید شما یکسال و یک روز معیشت مردم را به تاخیر می اندازید

محمد مهاجری عضو شورای سردبیری خبرگزاری خبرآنلاین
مذاکرات وین قطعا بسیار مهم است. به اندازه این اهمیت باید افکار عمومی داخل و خارج تحت تاثیر قرار گیرد. برخی دوستان دولت انتظار دارند رسانه های ما با نوعی همدلی همراه تیم مذاکرات شوند. تا اینجا به دولت حق می دهم و حرف را می پسندم ولی برای این اتفاق، رسانه و افکار عمومی موم در دست ما نیست. الان این اتفاق نمی افتد. به لحاظ علم ارتباطات هم تعریف data تغییر کرده و هویت و ماهیت آن عوض شده است. اگر مدیریت افکار عمومی را در حد یک معادله خطی می دیدید الان با این معادله خطی نمی شود افکار عمومی را مهندسی کرد. 
دولت باید لوازم این کار را فراهم کند. باید اگر در تیم مذاکره نقص رسانه ای وجود دارد باید این نقص را برطرف می کردند. الان در تیم حامی دولت، چندنفر را سراغ دارم به راحتی می توانستند اخبار را به نفع دولت جهت دهی کنند ولی این اتفاق نیفتاده است.
این سه شنبه که قرار است باز هم برای مذاکرات بروند، هر زمان فرض کنیم مذاکرات به امضای تضمین شده رسید و طرف مقابل از کنگره هم مجوز گرفت و همه هم به خط شدند و همه هر چه ما گفتیم را امضا کردند و خیلی هم قربان صدقه ما رفتند، با این فرض از زمان امضای قرارداد یا تفاهم نامه، تا زمان تبدیل شدن آن به نان در سفره مردم دست کم یک سال طول می کشد. هر روز که دیر می کنید شما یکسال و یک روز معیشت مردم را به تاخیر می اندازید.

س) این که خبر نداریم بسته پیشنهادی ایران چیست، جزو همان نقد اول شما به تیم هسته ای است؟
محمد مهاجری
موقعی که آقای ظریف مذاکره میکرد، اطلاعاتی که از جلسات بیرون می آمد، خیلی زیاد نبود. منظورم مدیریت افکار عمومی است. دولت می خواهد مردم امیدوار به مذاکرات باشد. باید لوازم این امیدواری ایجاد شود که بخشی اطلاعات و اخبار است. من نمی دانم چرا مصلحت نیست ولی شاید اگر مصلحت هم باشد، وقتی متن پیشنهاد را نداریم، اروپایی هم چیزی نمی گویند، شاید لازم نباشد منتشر شود. منظورم صرفا مدیریت افکار عمومی برای خوش بینی است. این ایجاد خوش بینی آدم متخصص می خواهد. لزوما این افراد جزو آن40 نفری که اعزام شدند نیست. یک سیاست افکار عمومی می خواهد.مردم باید بفهمند درآنجا چه خبر است. وقتی مردم نمی فهمند دلار می شود 30 هزار تومان و مردم نمی توانند امیدوار باشند.

س) مردم نباید از این بسته پیشنهادی خبردار باشند؟ چرا نباید خبردار شوند؟
محمد مهاجری
تخصصی ندارم. کلیات آن را هم گفته اند. وگرنه درباره تحریمها پیشنهاد داده اند. درباره مذاکرات هسته ای پیشنهاد داده اند ولی حتی اگر ما نباید بدانیم بسته چیست، نحوه برخورد با موضوع، چیزی نیست که حتی یک خبرخوان معمولی روزنامه بتواند آن را هضم کند.

حجت الله صیدی فعال اقتصادی
درباره افکار عمومی فکر می کنید تیم رسانه ای مردم را توجیه کنند یا امیدوار کنند؟ با توجه به احتمال طولانی شدن مذاکرات و طلب صبر زیاد، امیدوار کردن مردم ممکن است باعث واکنش منفی شود؟

محمد مهاجری
عرض نکردم مردم را امیدوار کنیم. دولت توقع دارد مردم نسبت به مذاکرات امیدوار باشند. توقع آنها را عرض کردم. حالا اگر قرار است مردم امیدوار شوند –ایجاد امید کار غلطی نیست- لازم نیست دروغ بگویید. ممکن است امید را در کوتاه مدت یا میان مدت یا دراز مدت بدهد.فکر می کنم هیچ بسته ای برای این کار وجود ندارد. در زمان مذاکرات 2015 می شد گفت حدود 50 میلیون ایرانی منتظر بودند بدانند ظریف چه می گوید.در مجموع مردم امید داشتند. این امید دو دلیل داشت. یکی وعده روحانی در سال 92 بود و دوم اطمینان درباره ظریف بود. او را از قطعنامه 598 می شناختند. الان اگر دولت می خواهد مردم را امیدوار کند لازم است سخنگوی قابل اعتمادی برای تیم مذاکره بگذارید که مردم او را بشناسند.

20 درصد مذاکرات در اتاق است و 80 درصد تابع معادلات قدرت در بیرون اتاق است
 

خراطیان فعال سیاسی

به دلایل انسداد مذاکرات اشاره می کنم. در دور جدید مذاکرات دوسه اتفاق افتاده است. تیم جدید سعی کرده مبتنی بر بندهای تصریحی مقام معظم رهبری، بازنگری در روند مذاکرات کند. این که ساختار تحریمها حفظ شود نقض برجام است. کسانی از بخشهای اقتصادی ما رفتند که از مذاکرات نفع اقتصادی ببریم. درخواستهایی را روی میز گذاشتند و در ازای کندکردن برنامه هسته ای، اتفاقاتی بفتد. 
این روند با اتفاقات قبلی متناقض بوده و طرف غربی شگفت زده شده اند. با توجه به درخواست تضمین از آمریکا برای لغو تحریمها و تعهد کنگره و رییس جمهور آمریکا، می دانیم این اتفاقات امکان پذیر نیست. 
20 درصد مذاکرات در اتاق است و 80 درصد تابع معادلات قدرت در بیرون اتاق است. تغییر جامعه شناسی سیاسی و قدرت در ایالات متحده را باید دید. جریان راستگرای آمریکا خیلی رادیکالتر شده است. اینقدر فشار اینها قدرتمند است که نمی گذارند کنگره چیزی را تصویب کند. چهره های اندیشکده ای آمریکا در 2015 طرف مذاکره ما بودند. پشت آنها هم چهره های دیگری بودند. دوقطبی خیلی رادیکال حول برجام شکل گرفت و قطب مخالف ما به راحتی اجازه تصویب قانون در کنگره را نمی دهد. هر اتفاقی بیفتد دستور اجرایی رییس جمهور آمریکاست که با تغییر ریاست جمهوری، همه چیز بر هوا می رود.
ترامپ هنوز درجمهوری خواهان حرف اول را می زند و خیلی از عناصر قدرتمند جمهوری خواه با او تماس می گیرند. پس بعید است در دولت بعدی اتفاق خاصی بیفتد.
مشکل دیگر طرف ماست. آقای لاریجانی در سال 85 در دانشگاه ما می گفت باید طوری رفتار کنیم که غرب حس کند فرمان توسعه هسته ای را دور انداخته ایم. به ایشان گفتم به نظر می رسد دکترین امنیتی روشنی نداریم. اینطور نیست که دستفرمان خوب و منطقی را ادامه بدهیم. دنیا هم این را متوجه شده اند که ایران دچار شیزوفرنی در حوزه روابط بین الملل هستیم. چینی ها و روسها و آمریکاییها به ما اعتماد ندارند و روی بالا و پایین رفتار ما سوار شده اند. آمریکایی ها همه نحوه تصمیم گیری ما را شناخته اند. نقاط ضعف ما را خوب می دانند. اسراییل هم خوب می داند. ما دیگر پیش بینی ناپذیر نیستیم. برای همین دست برتر در مذاکرات نداریم. این دو عامل باعث می شود ما در مذاکرات به بن بست برسیم. این راه حل کوتاه مدت ندارد. در بلندمدت ما باید به پیچیده سازی درونی خودمان فکر کنیم و دستگاه های اندیشه ای و اطلاعاتی ما پیچیده تر شوند.


اینها در کوتاه مدت عملی نمی شود
ما یا باید به شکل جدی امتیاز بدهیم یا به سمت قضیه بمب و رادیکال برویم. سیگنالهایی مخابره شد که ممکن است ما به سمت بمب هم برویم. ما تا شاکله های توسعه سیاسی و اندیشکده ای را حل نکنیم نمی توانیم پرونده های بزرگ ملی را حل کنیم.

درباره پیش نویس هم می گویند هر کسی اول پیش نویس بدهد برنده است

کمال سیدعلی فعال اقتصادی
سه اصل مهم در مذاکرات سیاسی مطرح است. اول قدرت و توانایی، دوم اطلاعات و سوم زمان است. این سه اصل را می بینیم. درباره قدرت، مقایسه آمریکا و ما نشان از ضعف ما است. درباره اطلاعات هم ضعیفیم. اروپایی ها چقدر همگام با آمریکا بودند. ما باید مستقیم با آمریکا مذاکره می کردیم. فضای بین المللی مذاکرات بر عکس فضای فکری ایران است. 
در مورد زمان، ایرانیها دارند استفاده می کنند. به نظر می رسد اگر زمان ادامه یابد ما موفقیت بیشتری در گرفتن امتیاز مطرح می شود. ولی آستانه تحمل ما را باید در نظر گرفت. وضعیت اقتصادی را ببینید. نرخ ارز، کسری بودجه و اینها را باید در مذاکرات دید.
در ارتباط با عدم توافق چه اتفاقی می افتد؟ عربستان، امارات و روسیه هر سه رقیب ما در فروش نفت هستند. بازی را ما در این باره می بازیم. اروپا قرارداد با امارات بسته و در عربستان کار می کند. آنها هم دارند منتفع می شوند. چرا چین و روسیه نمی توانند مشکل سیستم بانکی خود را با ما حل کنند؟ چون سیستم بانکی آمریکا اجازه نمی دهد چین وروسیه با ما کار کنند. 50 شعبه بانکی ما در خارج از کشور حقوق می گیرند ولی 2 شعبه کار می کنند.
درباره پیش نویس هم می گویند هر کسی اول پیش نویس بدهد برنده است. در دور اول مذاکرات باید بیشترین توقع را داشته باشیم تا به نقطه کمتر برسیم. ممکن است مقام معظم رهبری در ایران چیزی را وتو کنند آیا بایدن آنطرف می تواند این کار را کند؟

خبرآنلاین مطرح شد؛ برای بستن پرونده pmd نمونه برداری از تخت کفش آمانو انجام شد/ با تغییر ریاست جمهوری آمریکا همه چیز به هوا می رود" height="537" src="https://media.khabaronline.ir/d/2021/09/27/4/5611428.jpg" width="800" />

برجام به کودک زشتی تبدیل شده که هیچکس تمایل به سرپرستی آن ندارند

آرمان خرسند کارشناس سیاسی
درباره وین، کتابی به نام تاریخ سیاه وین نوشته شده است. اتریش به این نتیجه رسید درباره وقایع بین المللی که در این شهر می افتد، واکنش نشان ندهد و دخالت نکند. مقابل این اتفاقات، همه اروپا و دنیا به اینجا رسیده اند مساله اتمی ایران می تواند برای همه دنیا می تواند تهدید خطرناکی باشد چون ایران بسیار قوی است و نمی توان از کنارش به راحتی گذشت.
بیش و پیش از هر چیزی در مذاکرات دور هفتم این است که برجام به کودک زشتی تبدیل شده که هیچکس تمایل به سرپرستی آن ندارند. در ایران چندسال انتقاد شد و ترامپ در آن سو با تمام توان تبلیغ می کرد. این که به نفع بایدن نیست بگوید این توافق را کاملا احیا کرده است. اروپایی هم به نوعی سرگردان هستند. روسها و چینی ها هم اساسا چون باعث شد از گردش ایران به سمت غرب سرخورده شوند، تجربه مثبتی ندارند. هیچیک از طرفین تمایل به بازگشت به توافق برجام ندارند.
این که زمان تبدیل به فاکتور شده این است که در حوزه فنی ایران به غنی سازی 60 درصد نزدیک شده که به اعتقاد ناظران جهانی کاربرد تنها نظامی دارد و ورود به این دوره باعث می شود کشور یکماهه به نقطه بی بازگشت برسد که نتوان به خاطر آن زمان زیادی به مذاکرات داد.
این باعث حاد شدن مذاکرات در هفته آینده هستیم که احتمال سقوط کامل آن می رود. بر خلاف 3 بسته ایران، حداقل نیویورک تایمز و منابع دیگر قرینه های واضحی دادند 3 محور چیست. دوتا قابل توافق است. یکی اصرار ایران برای رفع تحریمهای وضع شده بعد از 2015 است. طرف غربی می گوید صرفا تحریمهای ناسازگار با برجام و هسته ای باید برداشته شود. این اختلافی است.
مساله بعدی تضمین طرف مقابل برای ماندن در تعهد است که به ساختارهای داخلی کشورها بازمی گردد. گویا در تقاضاهای ایران این است که افزایش سطح غنی سازی بیش از برجام و حفظ سانتریفیوژهای نسل جدید صورت گیرد که موجب شوک طرفهای غربی شده است.
تحلیل ساده می گوید موضع اولیانوف و عبارات آقای باقری کنی دروازه ای را باز می گذارد تقاضای حداکثری ایران، قابل مذاکره و صحبت است تا شاید راه حلی پیدا شود. آنچه موضوع را در این هفته تبدیل به مساله پرفشار کرده غنی سازی 60 درصدی همزمان است که اگر ادامه یابد از نظر کارشناسان هسته ای، برای رسیدن به سطح سوخت بمب تنها یک ماه فرصت لازم است.
گذشته از تهدید درباره فروپاشی کل مذاکرات، یا فشار روانی زمان و غنی سازی 60 درصدی فعلا متوقف شود. یا فرض بعید، توقف و فروپاشی کامل مذاکرات یا رسیدن به توافق است که هر دو فرض بسیار دور از ذهن است.

س) یکی از کارهای ما این است که به عقب برگردیم و همه فناوری هسته ای را به عقب بازگردانیم تا تنش زدایی شود. از لحاظ فنی این امکان پذیر است؟

احسان قندی فعال سیاسی
مشکل آمریکا نه هسته ای نه موشکی و نه پهپادی و نه نفوذ منطقه ای است. مشکل آن یک نظام مقتدر و مقدس در فلات زیبای ایران است که گفتمان جدیدی را در این منطقه حاکم کرده است. 
آیا اگر شما سوادی را بیاموزید آیا می توان از ذهن شما پاک کرد؟ جان کری در کمیته بررسی برجام در بعد از 2015 در کنگره جواب داد علم هسته ای در سینه جوانان ایرانی است و بهیچ عنوان قابل پاک شدن نیست. درباره کاهش تعهدات ایران در برجام، قابل برگشت است. می توان اورانیوم را رقیق یا اکسید کرد. سانتریفیوژها هم باید به حالت خواب زمستانی بروند. گاز خارج شود و بعد مقداری حرکت کند و بعد شات داون کنند و در شرایط ویژه فریز کنند قابل دستیابی است.ولی این که علم هسته ای را با ترور و بمباران بگیرند به هیچ عنوان پاک نخواهد شد.

پیمان عارف
شما می فرمایید پروژه هسته ای ناظر بر وجه نظامی و بمب نیست. تعریف شما از زمان گریز هسته ای ایران چیست؟ این که گفته میشود زیر یکماه است را موافقید؟ زیر یکماه یعنی چه رخدادی مراد است؟

علیزاده
اگر عراق صدام حسین در وضعیت پروژه ما بود، بعدا یک نفر در دولت عراق همین استدلال را می گفت آیا ما می پذیرفتیم؟

احسان قندی
تعریف گریز هسته ای همان مدت زمان رسیدن به بمب است. ساده انگاری که رسانه ها درباره بمب می کنند وجه فنی دارد. درست است برای رسیدن به بمب، به غنی سازی 80 درصد نیاز داریم. یک وسیله هم نیاز است بمب را به سمت هدف پرتاب کند. ما اگر 90 درصد هم بگیریم، توان بالقوه جمهوری اسلامی در غنی سازی 16800 سو/کیلوگرم در سال است. در گراف اوپنهایمر مایند، توان غنی سازی با میزان سو را نشان می دهد و می گوید با این میزان قدرت در چه مدت به 90 درصد می رسید و محاسبات نوترونیکس را چقدر نیاز دارید. برای بمب به نوترون کند نیاز دارید که قابلیت شکافت دارد.
به فرض 90 درصدغنی سازی کردید. باید این فلز شود و با نسبت مشخصی به دست می آید که رسیدن به آن بسیار پیچیده است. تمام اینها را که داشتید نیازمند رسیدن به جرم اورانیوم فوق بحرانی دارید که واکنش زنجیره ای به وجود بیاید. یعنی یک انفجار کمیکال با سرعت بالا و یکی با سرعت پایین می خواهد. مانند یک لیوان یکبار مصرف کاغذی را در عرض 12 تا 15 نانوثانیه آنچنان مچاله کنید تا با اولین برخورد نوترون انفجار شکافت هسته ای بدهد. در صورتی که جمهوری اسلامی ایران به هیچ عنوان به سمت فعالیت نظامی انحراف نداشته است. ممکن است مطابق گزارشهای آژانس قصور داشتیم مثلا دیر اعلام کردیم ولی انحراف به سمت بمب هسته ای نداشتیم. 
بهانه ای که در PMD گرفتند به خاطر انفجار نیم کیلو تنی سایت پارچین بود. آنها 18 سوال دادند و ایران به 12 سوال جواب داد. ظریف به این ماجرا در کتاب خود پرداخته است. چاه ویل پارچین به عمق 800 متر توجه نهادهای اطلاعاتی غرب را جلب کرد که چرا انفجار نیم کیلوتنی را در این عمق انجام دادید؟ آیا تست انفجار اتمی داشتید؟ آیا این انفجار اورانیوم 238 بوده یا تنگستن؟ این اطلاعات را دیوید آلبرایت در کتاب پیگیری های خطرناک ایران به سمت بمب هسته ای نوشته است. درباره سایت پارچین و گودال مهاباد این را نوشته است.

مهدی نوربخش
چیزی که مهم است این است که اطلاعات شما منشا داخل ایرانی دارد یا برداشتهای شما است؟

احسان قندی
آژانس یک سری سوال از ایران پرسیده و ایران پاسخ داده است.اینها را آنجا خوانده ام.


مهدی نوربخش
آژانس از ایران پرسیده می خواهید بمب بسازید و ایران گفته نه؟ اینها مفروضات شماست.

درباره بستن پرونده pmd آقای آمانو از پارچین بازدید کرد و نمونه برداری از تخت کفش ایشان شد

احسان قندی
نخیر. درباره انفجار فوق قوی در چاه پارچین، آنها می گویند برای مچاله کردن هسته اتم و جرم فوق بحرانی انفجار کردید. ایران گفته این در راستای توسعه فعالیتهای نظامی متعارف است. آنها دنبال بهانه بودند. چند بار از پارچین بازدید کردند؟ بارها از ایران سوال کردند و جواب گرفتند. درباره بستن پرونده pmd آقای آمانو از پارچین بازدید کرد و نمونه برداری از تخت کفش ایشان شد و دیدند هیچ بخش دارای اشعه در این سایت نبود.
علم هسته ای ایران متفاوت از عراق است که شما می گویید باور می کنند یا نه. ما فتوایی از رهبری درباره حرمت ساخت سلاح هسته ای داریم. بیشترین نظارتهای پادمانی و فراپادمانی و پروتکل الحاقی و از همه مهمتر کد 3/1 انجام شده است. اینها برای عراق نبوده است. آنها در بیشترین بازدیدها نوشتند هیچ انحرافی نداشتیم. چطور می توان ایران را با عراق مقایسه کرد؟ علم هسته ای عراق عاریتی بود چون دانشمند اصلی شان یحیی المشت نابغه فیزیک هسته ای دانشگاه الکساندریای مصر بود که او را زدند و علم هسته ای عراق نابود شد. در ایران، دانشمندان ایرانی ترور شدند ولی صنعت هسته ای متوقف نشد و هر روز قوی تر می شود.

شاید در مذاکرات توافقهایی شود ولی بحران حل نمی شود

عباس عبدی تحلیلگر سیاسی

یادداشتی درباره سطح کلان ماجرا نوشتم و درباره مسایل تکنیکال و فنی بحث آشنایی ندارم. یک نکته به ذهنم می رسد. اساسا مساله دعوای غرب با ایران سطح دیگری دارد که باید ابتدائا به آن بپردازیم. اگر آن را شناختیم بعدا می توان اتفاقات دیگر را تحلیل کرد. مشکل اینجاست که ایران نظم موجود بین الملل را نمی پذیرد. نه کامل مانند کره شمالی. جاهایی را می پذیرد و جاهایی نمی پذیرد. می خواهد از منافع نظم بین الملل استفاده کند ولی هزینه اش را نمی پذیرد. بخشی از نظم بین الملل اروپا، چین، روسیه و آمریکا است. اینطور نیست نظم خط مشخصی داشته باشد که نشود از آن عبور کرد. در این نظم، کشورها بازی خود را میکنند.

ایران به دلایلی این نظم را نمی پذیرد و چون نمی پذیرد مساله هسته ای اش بسیار مهم شده است و چون نمی پذیرد، از طریق هسته ای د

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: بحث چالشی کارشناسان در کلاب هاوس خبرآنلاین درباره "مذاکرات وین"