افزایش ظرفیت دانشجویان علوم پزشکی با فضای آموزشی تعادل ندارد

افزایش ظرفیت دانشجویان علوم پزشکی با فضای آموزشی تعادل ندارد
خبرگزاری دانشجو

به گزارش خبرنگار استان‌های خبرگزاری دانشجو، ۱۶ دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور در نامه‌ای به اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، نسبت به طرح افزایش ظرفیت دانشجویان پزشکی انتقاد کرده و راهکار بهبود سیستم درمانی کشور را تقویت سیستم‌های بهداشتی و آموزش مردم دانستند.

در این نامه آمده است:

احتراما همان طور که مستحضر هستید در ماه‌های اخیر بحث‌های جدی بر سر موضوع «افزایش ظرفیت رشته پزشکی در آزمون سراسری» در فضای رسانه‌ای کشور به وجود آمده است و تقریبا این ماجرا به یک «مجادله‌ی استادیومی» تبدیل شده است و متاسفانه بسیاری از محافل غیرتخصصی درحال نظردهی در این باره شدند.


طرفداران افزایش ظرفیت -که بعضا هیچ ارتباطی از نظر حرفه شغلی به علوم مرتبط با پزشکی ندارند- کوچکترین نقدی به «افزایش ظرفیت» را با برچسب «تعارض منافع» و «انحصارگرایی» از میدان به در می‌کنند و طرفداران «کاهش ظرفیت» هم که بعضا در شبکه‌های اقماری مافیا مانند متمرکز هستند، کوچکترین نکته‌ای درباره این مسئله را با «نابودی علوم پزشکی» یکسان می‌بینند.

نکته‌ای که ما را بر آن داشت تا دست به قلم ببریم و با شما بزرگواران مکاتبه کنیم اولا نگرانی از بابت اثرگذاری برخی تصمیم سازان بود و ثانیا امیدی بود که این نامه خوانده شود و اثرگذار باشد.

تشریح مسئله

الف. دقیق نبودن آمار
در بعضی از رسانه‌ها و متاسفانه در صدا وسیما آمار‌هایی درباره نسبت پزشکان به جمعیت و مقایسه کشورمان با سایر کشور‌ها صورت می‌گیرد که علاوه بر اینکه اصل این آمار‌های ارائه شده دقیق نیست؛ نحوه آماردهی هم محل تردید است، چراکه اولا بعضی از کشور‌ها دانشجویان سال آخر پزشکی (اینترن‌ها) را جزو آمار پزشکان حساب می‌کنند که در ایران اینگونه نیست دوما رشته پزشکی در بعضی از کشور‌ها بصورت ناپیوسته است و دانشجویان مقطع کارشناسی (پزشک یار) را هم در آمار پزشکان وارد می‌کنند.


نکته دیگری که باید عرض شود؛ به دلیل طولانی بودن سنوات تحصیل رشته پزشکی در هیچکدام از آمار‌های منتشر شده هیچ اشاره‌ای به تعداد دانشجویان پزشکی نشده است؛ درحالیکه برابر آمار‌های رسمی از طرف وزارتخانه اکنون حدود پنجاه هزار دانشجوی پزشکی در سطح کشور داریم که رفته رفته و بعد از اتمام تحصیل وارد سیستم بهداشتی و درمانی کشور خواهند شد.

ب. وضعیت بعضی از رشته‌های تخصصی

همانطور که مستحضر هستید پزشکان بعد از اتمام دوره دکترای عمومی مجاز به شرکت در آزمون تخصص هستند و بعد از آزمون و هنگام انتخاب رشته غالباً با وضعیتی مواجه هستیم که اکثر داوطلبان میل زیادی به رشته‌های مینور دارند و تعداد بسیار کمی از این داوطلبین به ادامه تحصیل در رشته‌های مادر و رشته‌های حساس علاقه دارند. متاسفانه باید عرض کنیم که اگر اقدام عاجلی صورت نگیرد در چند سال آینده در شهر‌های مختلف با این صحنه مواجه خواهیم شد که متخصصان رشته‌های ماژور (جراحی عمومی، داخلی، زنان، اطفال) موجود نیست، لازم به ذکر است در آزمون دستیاری پزشکی (رزیدنتی) امسال نیز بخش قابل توجهی از ظرفیت دانشگاهی این رشته‌ها خالی ماند و کار به تکمیل ظرفیت کشیده شد و حتی در تکمیل ظرفیت هم آن صندلی‌ها خالی ماند؛ فلذا باید با اعمال سیاست‌های درست به ایجاد جذابیت در رشته‌های مهم پرداخت تا متقاضیان و کسانی که به این رشته‌ها علاقه دارند با رغبت بیشتری به سمت این رشته‌ها بیایند.

ج. پزشکان غیر پزشک

براساس آمار، تعداد زیادی (طبق شنیده‌ها حدود ۱۰ درصد) از پزشکان عمومی خارج از حیطه علوم پزشکی در حال فعالیت و امرار معاش هستند که این عدد بسیار نگران کننده است؛ دقت در این موضوع و استفاده از ظرفیت این پزشکان و ترغیب عملی برای بازگشت به حیطه طبابت می‌تواند بسیار موثر باشد، توجه کنیم که این پزشکان ۷ سال از عمر خود را صرف تحصیل طب کرده‌اند و اگر با هدایت درست تحصیلی و حمایت‌های سازمانی مواجه شوند قطعاً به چرخه بهداشت و درمان بازخواهند گشت (چه در کسوت پزشک خانواده و چه در کسوت پزشک متخصص)؛ که این کار خود از هدر رفت منابع مالی هم برای سیسیتم آموزشی کشور جلوگیری می‌کند و از نظر زمانی نیز بازدهی بیشتری دارد.

د. مهاجرت:

طبق نظرسنجی‌ها در سال‌های اخیر متاسفانه مسئله فکر کردن به مهاجرت برای بخش قابل توجهی از دانشجویان علوم پزشکی و پزشکان عمومی موضوعیت پیدا کرده و بسیار جدی شده و حتی موج اقدام به مهاجرت به اساتید نیز تسری یافته است.

این زیبنده کشور نیست که منابع و سرمایه‌های بیت المال را در راه رشد و بالندگی درختی کند که میوه‌های رسیده اش را کشور ثانی‌ای بچیند؛ بدین سان خروج استعداد‌های فکری و علمی ایران عزیزمان روی می‌دهد که بسیار مهمتر و آسیب‌زا‌تر از هدر رفت منابع مالی در این اتفاق است؛ و می‌دانیم که ما برای حفظ این افراد در داخل کشور نمی‌توانیم تعهد‌های غیر منطقی از آن‌ها بگیریم بلکه باید با بهبود شرایط و حل مشکلات موجودشان از این بلا جلوگیری کنیم.

ه. عدالت آموزشی.

اما سوالی که به ذهن می‌آید این است که با این وضعیت عدالت آموزشی در کنکور سراسری و بهره مندی دانش آموزان ساکن شهر‌های بزرگ از امکانات آموزشی گسترده طبیعتا با افزایش ظرفیت اتفاق خاصی در تعداد قبولی‌های شهر‌های مناطق محروم نمی‌افتد؛ بلکه دانش آموزان ساکن شهر‌های بزرگ به دلیل برخورداری از امکانات آموزشی غیرقابل مقایسه با سایر شهرها، اکثر ورودی‌های پزشکی دانشگاه‌های علوم پزشکی را تشکیل می‌دهند، همین روند هم در فردای افزایش ظرفیت رخ خواهد داد و فقط در تعداد پزشکان شهر‌های بزرگ جهش قابل ملاحظه‌ای صورت خواهد گرفت و استان‌های محروم از این افزایش ظرفیت باز هم بی بهره خواهند ماند.

نقاط ضعف طرح موجود

الف. مشخص نبودن هدف این طرح

با افزایش ظرفیت می‌خواهیم به چه چیزی برسیم؟ آمارمان را بهبود دهیم یا سلامت را ارتقا دهیم؟ یا دل چند خانواده که فرزند پشت کنکوری دارند را به دست آوریم؟ البته خانواده‌هایی که چند سال بعد خود نیز پشیمان خواهند شد.

 

مستحضر هستید که یک پزشک نمی‌تواند به تنهایی در یک مرکز درمانی کار کند و نیاز به حضور سایر همکاران کادر بهداشت و درمان دارد. اگر ما امروز ظرفیت رشته پزشکی را فرضا دو برابر کنیم هفت سال دیگر ما نیاز به چندین برابر از فارغ التحصیلان رشته‌های دیگر علوم پزشکی خواهیم داشت و ناگهان با یک خلا بحرانی از فارغ التحصیلان این رشته‌ها روبرو خواهیم شد.

یک نمونه از این بحران در اوایل شیوع بیماری کرونا بود که همگان شاهد نیاز بیشتر مراکز درمانی به پرستار‌ها نسبت به پزشکان بودند.

ب. آسیب‌های نگاه درمان محور

درمان فقط بخشی از نظام سلامت جامعه را تشکیل می‌دهد نه همه آن را، قطعا در یک نظام بهداشتی_درمانی موفق بهداشت و پیشگری بر درمان ارجحیت دارد.

از انتقادات دیگر و مهم به این طرح نگاه درمان محور به جای نگاه پیشگیرانه در نظام سلامت می‌باشد؛ افزایش تعداد پزشکان و درمانگران نیازمند افزایش تعداد مراکز درمانی است که باعث افزایش هزینه‌ها در زمینه درمان خواهد شد؛ تجربه بعضی از کشور‌ها نشان دهنده این است که نگاه درمان محور در میان مدت و بلند مدت علاوه بر تحمیل هزینه‌های بیشتر باعث کاهش سطح سلامت عمومی جامعه خواهد شد.

نگاه عوامانه و غیرتخصصی به بحث سلامت از آسیب‌هایی است که سالهاست به درد و رنج ملت شریف کشورمان می‌افزاید.


ما باید به سمت اصلاح فضای بهداشت و درمان کشور با نگاه افزایش خدمات پیشگیرانه برویم و از طریق طرح‌هایی همچون؛ بهبود وضعیت خانه‌های بهداشت، نقشه سلامت برای ایران عزیز (که در شهر‌های مختلف مبتلابه کدام بیماری‌ها بیشتر است تا اقدامات پیشگیرانه صورت گیرد) و... زیرساخت‌های بهداشت عمومی را با کیفیت‌تر کنیم.

به نظر می‌رسد در این مسیر رشته‌هایی همچون بهداشت، روانشناسی و علوم تغذیه بسیار اثرگذارتر هستند و بار بیماری‌های مختلف را کاهش می‌دهند و علاوه بر کاهش تعداد بیماران و کاهش فشار بر فضای درمان، هم نیاز ما را به درمانگران و پزشکان کم می‌کنند و هم اثرات مثبتش باعث رشد در بخش‌های مختلف کشور خواهد شد.

برای مثال کاهش مشکلات مربوط به اختلالات روحی‌وروانی حتی باعث کاهش بسیار محسوس در تعداد بیماران جسمی خواهد شد.


مسئله بعدی که در این زمینه باید درآن غورکرد این است که؛ تعداد بیمار‌ها با بهبود بعضی از بخش‌های خارج از حیطه علوم پزشکی قابل تخفیف هست، مسائلی مانند استاندارد کردن و بهبود وضعیت جاده‌ها، کیفیت وسائل نقلیه، آموزش صحیح و پیوسته مردم در حفظ سلامتشان و ... می‌تواند از بار رجوع بیماران به مراکز درمانی (مخصوصا اورژانس حوادث) بسیار بکاهد.

ج. نگاه عوامانه بر اقتصاد سلامت

یکی از نقاط ضعف این طرح نگاه عوامانه بر اقتصاد سلامت است؛ نگاهی که بر آمده از بینش علم اقتصاد عمومی و اقتصاد بازار است و به‌جای متناسب سازی تعداد و تراکم پزشکان با افزایش ناگهانی و بدون ضابطه باعث آسیب‌های فراوان پیش بینی پذیر و پیش بینی ناپذیر خواهد شد.


در علم اقتصاد عمومی افزایش تعداد هر چیزی از ارزش و وزن آن در جامعه کم می‌کند؛ طرفداران این نگاه با این حرکت و در دسترس قرار دادن تعداد انبوهی از پزشکان در صف انتظار برای شغل به دنبال کم کردن قدرت پزشکان در فضای بهداشت و درمان و در نتیجه کاهش انحصار آن‌ها هستند، اما با مداقه در این مبحث متوجه می‌شویم که اتفاقاً این افزایش باعث انحصار بیشتر و فزونی ذی‌نفعان در فضای بهداشت و درمان خواهد شد چرا که این بار پزشکان با تعدادی چندین برابر بیشتر از قبل حاکمیت را برای وصول مطالبات‌شان تحت فشار قرار خواهند داد.

د. عدم توجه به زیرساخت

با فرض افزایش ظرفیت، دانشجویان جدیدالورود باید از حداقل امکانات آموزشی و رفاهی (بیمارستان، خوابگاه، سلف، کلاس، آزمایشگاه و ...) فرهنگی و پژوهشی بهره‌مند باشند.

مستحضر هستید که الان و با ظرفیت پذیرش فعلی، با کمبود فضای فیزیکی مواجه هستیم چرا که متاسفانه در این ده سال افزایش فضای آموزشی در دانشگاه‌های علوم پزشکی بسیار کم بوده است.


به دلیل تراکم تخت‌های بیمارستانی در یک اتاق بعضا حتی امکان برگزاری «راند آموزشی» بین اساتید و دانشجویان هم وجود ندارد.


درباره «تشریح جسد» «آزمایشگاه ها» و «خوابگاه ها» هم وضع تقریبا به همین صورت میباشد و عدم گسترش مناسب فضای خوابگاهی، دانشجویان را به خانه‌های مجردی سوق داده که آن هم چالش‌های فرهنگی و اجتماعی خاص خودش را دارد.


سوال ما این است که با افزایش ظرفیت، چگونه می‌شود بین دانشجویان و فضای آموزشی فعلی به تعادل و تناسب رسید؟! که هم آموزش‌ها ضعیف نباشد و پزشکی که به جامعه تحویل داده می‌شود سواد کافی و عملکرد مناسب داشته باشد و هم فضای آموزشی فعلی برای تعلیم این تعداد پزشک و پرستار و .. کافی باشد؟!


علاوه بر این‌ها ما باید به موازات متعادل سازی زیرساخت‌های علمی دانشجویان به ارتقاء سطح تربیتی دانشگاه‌ها هم فکر کنیم تا پزشکی تحویل جامعه دهیم که هم متخصص باشد هم متعهد.

ه. موج انصراف از رشته‌های کارشناسی

همانطور که در جریان هستید وضع معیشتی و دریافتی این رشته‌ها تعریف چندانی ندارد و عموما به دلایل اجتماعی رغبت به پزشک شدن هم کم نیست؛ کمااینکه در اثر رفتار‌های خارج از عرف حرفه‌ای بعضی پزشکان گا‌ها حس شهروند درجه دو بودن به بعضی از عزیزان و همکاران منتقل می‌شود و همین عامل بعلاوه چند عامل دیگر یکی از دلایل اصلی رغبت دانشجویان به «آزمون لیسانس به پزشکی و شرکت مجدد در آزمون سراسری» در سال‌های اخیر بوده است.


با خبر افزایش ظرفیت ورودی رشته پزشکی ... به کاهش روحیه و میل خدمت فارغ‌التحصیلان و موج انصراف دانشجویان رشته‌های کارشناسی در علوم پزشکی و حتی سایر رشته‌های علوم انسانی و فنی مهندسی، آن هم به امید پزشک شدن فکر کرده ایم؟

توصیه‌ها: چه باید کرد؟


الف. توجه به پزشک خانواده

به نظر می‌رسد به جای اجرای طرح‌های شتابزده که تاثیر چندانی هم در بهبود دسترسی مردم به پزشک نخواهد داشت می‌توان با اجرای درست و نه نمایشی طرح پزشک خانواده و پیگیری نظام ارجاع، هم از ظرفیت پزشکان عمومی فعلی استفاده کرد و هم دسترسی مردم به پزشک متخصص را تسهیل کرد.

ب. هدایت دانشجویان به سمت سهمیه بومی

نظر به این است که با انجام اصلاحات در پذیرش سهمیه بومی با توجه به اقتضائات جغرافیایی و بومی به پذیرش بیشتر دانشجو از این طریق اقدام بشود؛ چرا که علاوه بر اینکه هزینه‌های تحصیل برای این نوع دانشجویان بسیار کمتر است، بعد از اتمام دوره تعهد نیز به علل مختلف تمایل بیشتری برای ماندن در شهر‌های خود نشان می‌دهند و باعث هرچه متوازن‌تر شدن پراکنش پزشکان در جغرافیای ایران زمین می‌شود.

ج. مناطق محروم:

نمی‌شود که پزشکان به خودشان بیایند و ببینند در شهر‌های بزرگ از هر نظر تامین هستند و امکانات کافی دارند، اما آنجا را رها کنند و به شهر‌های محروم بروند آن هم با درآمد و امکانات و کیفیت پایین زندگی در مقایسه با شهر‌های بزرگ.
بنابراین یکی از راه‌حل‌های بهبود و بالا بردن کیفیت فضای سلامت در شهرستان‌ها بهتر کردن شرائط زندگی برای کادر درمان و وصول حقوقشان می‌باشد.

 

د. از شتابزدگی در مسائل چند بعدی بپرهیزیم:

در بسیاری از کشور‌ها سیاست تامین پزشکان چندین دهه طول کشیده است. ما نیز باید با شنیدن نظرات مختلف و تامل کافی در آن‌ها از طریق ایجاد کارگروه‌های تخصصی از رشته‌های مختلف یک محاسبه دقیق از اینکه چه تعداد پزشک عمومی یا متخصص و در چه رشته‌هایی و در چه مناطقی نیاز داریم؛ بعلاوه اینکه تمامی رشته‌های مرتبط با ان‌ها را هم محاسبه کنیم و با یک سیاست آینده‌نگر به توزیع مناسب آن‌ها بپردازیم تا از هدر رفت منابع به هر نحوی جلوگیری کنیم.

درپایان عرض می‌کنیم که اگر وزارت بهداشت‌-درمان و آموزش پزشکی همت کند، می‌تواند با همین نیرو‌های موجود و هدایت تحصیلی درست و سازماندهی صحیح، کیفیت سلامت عموم جامعه را بالا ببرد، گا‌ها دیده می‌شود که طولانی شدن زمان تشخیص و درمان هیچ ارتباطی با تعداد نیرو‌ها در کادر درمان ندارد بلکه با ارائه خدمات رفاهی و بالا بردن توانایی نیرو‌ها مرتبط است.


هدف از نگارش این نامه این بود که با یک دید واقعی به مسئله افزایش ظرفیت نگاه شود و از تحلیل‌های خیالی که در نهایت آسیب هایش متوجه سلامت ملت بزرگ و انقلابی ایران عزیز خواهد شد پرهیز شود.


اگر کمبودی در تعداد پزشکان هست نباید راه حل آن را در گام اول افزایش ظرفیت دانست؛ منطقی‌تر آن است که استفاده حداکثری از ظرفیت افرادی که مشمول صرف هزینه و وقت شده اند و در دسترس هستند در اولویت باشد.

بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اراک
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شیراز
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی البرز
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی گیلان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی یزد
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی لرستان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شاهرود
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی دزفول
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی گلستان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اهواز
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی زنجان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی گناباد
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شوشتر

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: افزایش ظرفیت دانشجویان علوم پزشکی با فضای آموزشی تعادل ندارد

موضوعات مرتبط: دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود دانشگاه علوم پزشکی اردبیل دانشگاه علوم پزشکی گلستان دانشگاه علوم پزشکی گناباد دانشگاه علوم پزشکی لرستان دانشگاه علوم پزشکی گیلان دانشگاه علوم پزشکی دزفول دانشگاه علوم پزشکی البرز دانشگاه علوم پزشکی زنجان دانشگاه علوم پزشکی شیراز دانشگاه علوم پزشکی اهواز دانشگاه علوم پزشکی اراک دانشگاه علوم پزشکی یزد آزمون دستیاری پزشکی به امید پزشک شدن جغرافیای ایران شهروند درجه دو