زنان افغانستان، در 'قفس آهنین' باید فقط به نقش مادری و همسری بسنده کنند؟
- خجسته الهام
- فعال حقوق زنان
مجموعه "ناظران میگویند" بیانگر نظر نویسندگان آن است. بیبیسی میکوشد تا با انتشار مطالبی از طیفهای گوناگون، چشمانداز متنوع و متوازنی از دیدگاهها ارائه دهد.
مجموعه "ناظران میگویند" بیانگر نظر نویسندگان آن است. بیبیسی میکوشد تا با انتشار مطالبی از طیفهای گوناگون، چشمانداز متنوع و متوازنی از دیدگاهها ارائه دهد.
در این مطلب، خجسته الهام، فعال حقوق زنان به پیامدهای روی کار آمدن رژیم طالبان پرداخته و به برخی از ابعاد محدودیتهای وضع شده برای زنان اشاره دارد.
منبع تصویر، Getty Images
در افغانستان پس از دو دهه امنیت نسبی، اقتصاد نیم بند و پرداختن به مسایل حقوق بشری، حقوق زنان، تعلیم و تحصیل دختران و... سرنوشت حکم کرده است که آینده به "قفس آهنین" تبدیل شود. پس از سقوط کابل به دست طالبان به تاریخ ۱۵ اگوست سال ۲۰۲۱، افغانستان به طرز وحشتناکی عقبگرد داشت. این عقبگرد را میتوان در تمامی زمینهها مشاهده کرد. در این میان زنان که به دلیل سنتهای موجود و فرهنگ مردسالاری در افغانستان همواره مورد تبعیض در شکلهای آشکار و پنهان قرار داشتند، بیشتر آسیب دیده و بنا بر روایت وبر، جامعهشناس آلمانی "مانند دهقانان تسلیم و بیقدرت" شدند و قفسهای نامریی همیشگیشان به "قفسهای آهنین" و محکم قابل دید و لمس مبدل شد.
در دور نخست حکومت طالبان در دهه ۱۹۹۰ که زنان در آن دوره نیز به صورت کلی از حقوق و امتیازهای ابتدایی شان حتی بیبهره بودند، با روی کار آمدن حکومت انتقالی و توجه جامعه جهانی به افغانستان، موجی از فعالیتهای مدنی برای تثبیت هویت زنان، ارزشگذاری به جایگاه شان در اجتماع و اعاده حقوق مسلم شان از جمله حق تحصیل، حق کار و حق حضور اجتماعی و سیاسی و فرهنگی راه افتاد. این فعالیتها در تغییر وضعیت و موقعیت زنان قطعا بیاثر نبودند هرچند که اکثریت شان به شکل پروژهای و بی هیچ پیامد پایداری شناخته میشود.
- صد زن؛ 'من دادستان هستم اما از ترس طالبان مخفی شدهام'
- صد زن؛ 'به تاثیر اعتراضات مردم افغانستان باور دارم'
- صد زن؛ 'میخواهم زنان افغان لباس رنگی بپوشند'
زنان طی بیست سال گذشته به صورت قابل ملاحظهی توانستند از فرصتها استفاده کنند. رابطه دینامیک بین تلاش و تعهد آنان توانست که آنان را از موقعیت کلا فرو دست و غیر قابل دید، بیرون کشیده و به موقعیت قابل دید و ارزشمدار انتقال دهد. با آنکه چالشها فرا روی آنان کم نبود، تا اندازهای توانستند بر آن فایق آیند. صورت نمادین حضور اجتماعی آنان به مرور زمان تغییر کرد و توانستند کم کم شامل برنامهها و تصمیم گیریهای مهم گردند که این پیشرفت قابل ملاحظه بود. هرچند تعهد زنانی که در بیست سال گذشته از اقتدار نسبی برخوردار بودند در مقابل همجنسان شان به مراتب ضعیف تر از آنچه است که تصور میرود. زنانی که بر اساس انتخاب و یا بر مبنای سلیقههای سیاسی در موقفهای مهم و تاثیرگذار قرار گرفتند، متاسفانه نتوانستند برای بقیه زنان حامیان راستین باشند و تلاش اکثریت شان برای احقاق حقوق زنان تلاش برای شخص خودشان و یا افراد وابسته به آنان بود. اگر این معادله صورت دیگر میداشت و زنان از یکدیگر حمایت قاطع و همه جانبه میکردند، اکنون آنان در جایگاه و سطح اعتبار متفاوت و بهتری قرار داشتند.
با آنهم، با وجود عدم حمایت اساسی از زنان، روز به روز به تعداد زنانی تحصیل کرده افزوده میشد. طی دورههای پر فراز و فرود تاریخ افغانستان، هیچ دورهای را نمیتوان دریافت که زنان تا این اندازه توانسته باشند به دانش و سطح تحصیل شان بیافزایند. در پهلوی تلاش برای بهبود فردی همچنان امید برای بهتر شدن وضعیتشان نیز روز به روز تقویت میشد و انتظار میرفت که در دراز مدت زنان بتوانند در موقعیت های بهتر و کلیدیتر قرار گیرند و در تصمیم گیریهای دولت شامل گردند.
فرار غیرمنتظره اشرف غنی و افراد نزدیک به دستگاه حکومت، طالبان را بر سریر قدرت نشاند و تمامی دستاوردها و امیدهای مردم افغانستان و به خصوص زنان را یک به یک نابود کرد. این حالت غافلگیرانه باعث شد تا اکثریت نسل جوان و تحصیل کرده با قبول خطرات جانی و مالی این کشور را ترک کنند. معدودی که باقی ماندهاند نیز با داشتن مدارک تحصیلی به کارهای شاق روی آورده اند که در دراز مدت این موضوع میتواند افغانستان را بیشتر دچار معضل سازد.
از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکستبه عبارت دیگرگفتگو با چهرههای سیاسی، هنری و ادبی از تلویزیون فارسی بی بی سی.
برنامه ها
پایان پادکست
کیت کلارک، از مسئولان "شبکه تحلیلگران افغانستان" در یک مصاحبه با بیبیسی گفته است: "سقوط ناگهانی جمهوریت همه را شگفتزده کرد. به نظر من، با سرعتی که 'نظام جمهوری ' سقوط کرد، یک خبر خوشآیند برای طالبان بود. 'یک پیروزی خداداد ' بود. اما برای آنها هم حیرتآور بود."
او همچنین اضافه میکند که "طالبان با بدست گرفتن کنترل همه کشور و حکومت خود را از عوایدی محروم ساختند که بر آن متکی بودند. مقداری از پولی که از پیش بردن این خدمات، گمرکهای مرزی و مالیات بدست میآوردند هم یک شبه ناپدید شد. به این ترتیب، افغانستان به دلیل به قدرت رسیدن طالبان به طور ناگهانی منزویتر و از نظر اقتصادی هم شکنندهتر و نادارتر شد." البته این اقتصاد شکننده به هر فرد افغانستان صدمه وارد کرد، اما زنان که طی جنگ های گذشته اکثریت شان نان آور خانواده های خود را از دست داده و خود شان اقتصاد خانواده را به پیش میبردند، بیشتر زیر فشار قرار گرفتند که این فشار های وارده مبنای اکثریت فشارهای روانی به آنان نیز شده است.
زنان که در حکومت قبلی براساسا گزارشها نزدیک به ۲۸ درصد از پستهای خدمات ملکی را در اختیار داشتند، به صورت قطع از رفتن به محلکار منع شدند. در اداراتی که بنا بر ضرورت مبرم و یا ملحوظاتی زنان به کار خواسته میشوند، با آنان رفتار تبعیض آمیز صورت گرفته و بنا بر گفتههای تعدادی از آنان، محلکار برای زنان زندانی با اندک آزادی است و آنان با محدودیتهای فراوان مواجه اند. در پهلوی محدودیت، رفتار تحقیرآمیز و غیرمحترمانه، نگرش از بالا به پایین و دستکم گرفتن آشکار زنان در محل کار نیز از شکایت های واصله از زنان کارکن در ادارات است.
در کنار این همه، مسدود بودن دانشگاهها و عدم جواز رفتن به مکتب برای دختران بالاتر از صنف ششم، میتواند وضعیت بحرانی برای زنان را تا سالهای زیاد تضمین کند چون به ازای از دست رفتن هر روز تحصیلی زنان خسارتهای هنگفت میپردازند. در ضمن همه چالشهای یاد شده در مقابل زنان، خبرها هر روز حکایت از نوعی قید و بند برای زنان میکنند و منشوری که طالبان به منظور نمایش حمایتشان از زنان نشر کرده اند نیز مملو از یادداشتهای است که برای بهتر شدن وضعیت اجتماعی زنان کاری از پیش نمیبرد. طوری که به زنان نقش منفعلانه مد نظر گرفته شده است و آنان باید از مزایای آنچه که توسط مردان فراهم میشود مستفید و به نقش مادری- همسری بسنده کنند. البته نقش مادری یا همسری از نقشهای اساسی و طبیعی زنان به شمار میرود اما زنان باید بتوانند در پهلوی آن به مشارکت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دست یافته و به عنوان الگوهای توانمند پیشرفت جامعه شناخته شوند.
مشارکت اعضای جامعه بدون در نظرداشت جنسیت، از مبانی توسعه اقتصادی کشورها به شمار میرود. حضور معنادار زنان در برنامه ریزیهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی میتواند به عنوان پیش فرض توسعه تلقی شده و جامعه را از بحرانهای احتمالی نجات دهد. از آنجایی که طالبان این بخش از تعریف مشارکت را از نظر دور داشته اند، رسیدن به توسعه پایدار و حتی توسعه در شکل ابتدایی آن نیز نمیتواند در صورت تداوم وضعیت کنونی قابل انتظار باشد.
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: زنان افغانستان، در 'قفس آهنین' باید فقط به نقش مادری و همسری بسنده کنند؟
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران