توهین و مغالطهٔ استاندارد دوگانه، علیرضا موثق - Gooya News

مقدمهٔ اول:

این انتظار از مخاطبان فرهیخته نابجا نیست که تفطن داشته‌باشند، شخص آقای احمد زیدآبادی یا نگارنده، در مباحثی که طرح شده و می‌شود، اهمیت و موضوعیت ندارند، بلکه آنچه ارزشِ تأمل در حوزهٔ عمومی دارد، وضعیتی فکری و فرهنگی‌ست که در هر یک از ما، نمودهایی دارد. کل نوعِ بشر در پهنهٔ کائنات و نیز ابدیت، یک «هیچ بزرگ» است؛ چه رسد به من و او. صرفنظر از این موضوع و منظر، راقم این سطور به نحو پکیجی و مطلق با آقای زیدآبادی مخالف نیست و نیز تا زمانِ فراهم شدنِ زمینه‌های لازم فرهنگی، تغییر نظام سیاسی را مطلوب نمی‌بیند. تا زمانی که عموم ما ایرانیان، وقتی یک سیاستمدار وعدهٔ «عدالت و آزادی» می‌دهد، نه از «مفهوم و مؤلفه‌های» این مقولات پرسش می‌کنیم و نه از «روش و لوازم و امکاناتِ لازم» برای نیل به مطلوب‌های مذکور، تغییر نظام سیاسی، خطرناک می‌باشد. به نظرم فعلاً تمرینِ تفکر و نقد و گفتگو در حوزهٔ عمومی از «اوجب واجبات» است. روح الله خمینی با عقبهٔ اجتماعی وسیع و لشکری از آخوندها، بدون فریبکاری و دروغ‌گویی، از «عدالت و آزادی» در «قالب اسلام» و «مقید به اسلام» سخن گفت، اما روشنفکرانِ بی‌خبر ما که نه عدالت و آزادی را چندان می‌شناختند و نه اسلام را و نه مدرنیسم را، بعدها که قافیه را به سختی باختند، بعضاً مدعیِ سرقتِ انقلاب شدند. اکنون نیز کمابیش، در روی همان پاشنه می‌چرخد و بنیه و بنیادِ لازمِ فرهنگی و اجتماعی برای تحولاتِ اساسی و ساختاری در حوزهٔ سیاسی وجود ندارد. عجله کار شیطان است و انقلاب ۵۷ تنها یکی از شواهدِ پسینی و مؤیدِ صدقِ این گزاره است. بگذارید تا سر فرصت، هم اسلام را بشناسیم و هم استبداد را و هم نهاد روحانیت را و هم عدالت علوی را و هم چپِ انقلابی را و هم آدرسِ «نئولیبرالیسم» در ذیل فاشیسم مذهبی و اقتصادِ دولتی-چپی-مافیایی را.

مقدمهٔ دوم:

آقای زیدآبادی در یادداشتی کوتاه (۱)، مدعی شده‌است:

الف) توهین نشانهٔ ناتوانی و درماندگی و بیچارگی‌ست.

ب) وقتی تعدادِ فحاشان-افلیجانِ سیاسی در یک جامعه بالاست، آن جامعه دچار امراضِ اجتماعیِ بسیار خطرناکی‌ست.

ج) اگر رهبرانِ گروه‌های سیاسی، از فحاشیِ هوادارانِ خود نسبت به حریفان، صادقانه ناراضی هستند، می‌بایست تا زمانی که تحتِ عنوانِ دفاع از ایشان، به «دیگری‌ها» توهین می‌شود و تا زمانِ پایان یافتنِ این فعل، بر مخالفتِ قطعی و صریحشان اصرار ورزند و فحاشانی که متنبه نمی‌شوند را از خود برانند و از این جنس پیروان، برائت جویند.

د) آن دسته از رهبران سیاسی که چنین نمی‌کنند، در ظلم و رذیلتِ حامیانِ فحاشِ خود سهیم هستند.

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: توهین و مغالطهٔ استاندارد دوگانه، علیرضا موثق - Gooya News