باید بفهمیم این دو کشور واقعا چه میگویند؟!
به گزارش خبرآنلاین، فردکاپلان در تازهترین تحلیل خود برای وب سایت خبری تحلیلی اسلیت با اشاره به تنش تازه روسیه و آمریکا با رمزگشایی از معاهده امنیتی دوکشور نوشت: به گزارش روز شنبه نیویورک تایمز با عنوان «پوتین برای بیرون راندن ناتو از جمهوریهای شوروی سابق حرکت میکند» نگاه کنید. گزارش اینگونه شروع می شود: «روسیه روز جمعه از ایالات متحده و متحدانش خواست تمام فعالیت های نظامی در اروپای شرقی و آسیای مرکزی را مطابق یک طرح گسترده که یک ترتیبات امنیتی مشابه جنگ سرد ایجاد می کند، متوقف کنند». اگر چنین چیزی درست بود، این پیشنهاد باید "فورا رد شود"، همانطور که برخی از مقامات ناتو پاسخ دادند. با این حال، این ابداً چیزی نیست که سند روسیه می گوید.
در عوض، ماده ۴ معاهده پیشنهادی، که احتمالاً هدف آن ایجاد «ضمانتهای امنیتی» بین ایالات متحده و روسیه است، بیان میکند که ایالات متحده «پایگاههای نظامی» ایجاد نخواهد کرد یا در «فعالیتهای نظامی» در قلمرو شوروی سابق و جمهوری ها یا متحدانی که «عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی نیستند» مشارکت نخواهد کرد. اشاره واضح اینجاست که ایالات متحده می تواند در قلمرو متحدان شوروی سابق که اعضای ناتو هستند فعالیت های نظامی انجام دهد - و این شامل لهستان، جمهوری چک، اسلواکی، مجارستان، و کشورهای بالتیک استونی، لتونی و لیتوانی می شود.
همانطور که در ماده ۴ نیز آمده است، خواسته اصلی روسیه این است که ایالات متحده "متعهد شود از گسترش بیشتر ناتو به سمت شرق جلوگیری کند". بنابراین پوتین برای بیرون راندن ناتو از حوزه نفوذ سابق روسیه حرکت نمی کند. کاملاً برعکس - معاهده پیشنهادی، برای اولین بار، گسترشی را که در دهه پس از پایان جنگ سرد رخ داد، به عنوان یک واقعیت ثابت می پذیرد. این معاهده فقط مانع از گسترش بیشتر خواهد شد. به طور خلاصه، با وجود اینکه نام کشوری ذکر نشده است، این معاهده در واقع پیشنهادی در مورد سرنوشت اوکراین است؛ کشوری که رهبران روسیه مدتهاست آن را بهعنوان متحدی مهم و حائل در برابر غرب میدانند. (اوکراین زمانی بخشی از روسیه بود، و پوتین، مانند بسیاری از روسها، معتقد است که هنوز هم چنین است.) پوتین نمیخواهد اوکراین به ناتو بپیوندد و خواستار خروج نیروهای نظامی ایالات متحده از اوکراین شامل چند صد نفری از اعضای گارد ملی است که در حال آموزش ارتش اوکراین در مورد نحوه استفاده از موشک های ضد تانک و سایر تسلیحاتی هستند.
>>> این مطالب را هم بخوانید:
زورآزمایی روسیه و آمریکا؛حمله نظامی یا مذاکره همراه با مصالحه؟
آیا پوتین ماشه را به سمت اوکراین میچکاند؟
برخی از مقامات و روزنامه نگاران پوتین را به پارانویا متهم کرده اند و گفته اند که اوکراین به احتمال زیاد هرگز اجازه نخواهد داشت به ناتو بپیوندد، بنابراین پوتین نباید سر و صدا کند. ممکن است اینطور باشد، اما در سال ۲۰۰۸، جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که جمهوری های شوروی سابق اوکراین و گرجستان ممکن است در مقطعی در آینده اجازه پیدا کنند که به ناتو بپیوندند. هیچ رئیسجمهوری از این تعهد عقب نشینی نکرده است. لوید آستین، وزیر دفاع جو بایدن،در سفر اخیر به کییف، گفت که درهای ورود اوکراین بسته نشده است. با این حال بایدن همچنین گفته است که حتی اگر روسیه به اوکراین حمله کند (یا به بیان دقیقتر، پس از تهاجم مسلحانه سال ۲۰۱۴ به استان شرقی دونباس و الحاق کریمه به اوکراین حمله کند)، ایالات متحده با تحریم های شدید اقتصادی نه با نیروی نظامی پاسخ خواهد داد. اگر اوکراین عضو ناتو بود، ایالات متحده و سایر متحدان موظف بودند با زور پاسخ دهند. با این حال، هیچ کس در موقعیت قدرت از انجام این کار حمایت نمی کند هرچند که برخی از مقامات معتقدند روسیه در حال برنامه ریزی برای حمله است. بنابراین پوتین همچنین میتواند از بایدن بپرسد: چرا در مورد درخواست من برای دور نگه داشتن اوکراین از ناتو این همه سر و صدا میکنید؟
در حالی که نگرانیهای پوتین در مورد گسترش ناتو تا حدی معتبر است، برخی دیگر از مفاد معاهده که مقامات و رسانه ها به ندرت به آنها اشاره کردهاند، مشکلسازتر هستند. به عنوان مثال، ماده ۴ بیان می کند که ایالات متحده نمی تواند همکاری نظامی دوجانبه را با کشورهای غیر ناتو که زمانی بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بودند - یعنی با اوکراین - توسعه دهد. حداقل، پوتین باید منظورش از «همکاری نظامی» را روشن کند. اگر منظور او این باشد که ایالات متحده نمی تواند تسلیحات، تجهیزات نظامی یا اطلاعاتی درباره سربازان روسیه در مرز اوکراین را در اختیار او بگذارد، این غیرقابل قبول است. بالاخره هرچه باشد، اوکراین یک کشور مستقل است. از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روسای جمهور ایالات متحده متعهد شده اند که به اوکراین در دفاع از خود در برابر یک حمله خارجی کمک کنند.
به همین ترتیب، ماده ۵ معاهده روسیه هر یک از طرفین (ایالات متحده و روسیه) را از «استقرار ... نیروهای مسلح و تسلیحات در چارچوب سازمانهای نظامی، اتحادهای نظامی یا ائتلافها، در مناطقی که چنین استقراری توسط طرف دیگر به منزله تهدید فهمیده می شود، منع میکند.» این ابهام دارد. چگونه قبل از آنکه چنین اقداماتی انجام بگیرد، می توان متوجه شد که آیا طرف مقابل آن اقدام را به عنوان یک تهدید "درک" خواهد کرد یا نه؟ همچنین، آیا ایالات متحده می تواند خارج از این چارچوب به اوکراین تسلیحات ارسال کند؟ اگر نه، این معاهده به نتیجه نخواهد رسید.
این معاهده همچنین هر دو طرف را از پرواز بمبافکنهای سنگین یا ارسال کشتیهای جنگی «در مناطق خارج از حریم هوایی ملی و آبهایی که میتوانند از آنجا به دیگری حمله کنند» منع میکند. این امر آمریکا را از لنگر انداختن کشتیهای جنگی در بنادر متحدان یا استقرار بمبافکنها در پایگاههای هوایی کشورهای متحد منع میکند. این مسئله برخلاف آمریکا، هیچ تأثیری بر روسیه نخواهد داشت، زیرا روسیه چنین بنادر یا باند هوایی در کشورهای متحد خود ندارد. (هواپیماهای روسیه در سوریه از نوع جت های جنگنده هستند نه بمب افکن.) این بسیار فراتر از هدف احتمالی این معاهده بوده و کاملا غیرقابل قبول است.
ماده ۶ این طرح، هر یک از طرفین را از استقرار موشکهای بالستیک میانبرد یا کوتاهبرد در مناطقی که از آنجا میتوانند به اهدافی در قلمرو طرف مقابل حمله کنند، منع میکند. باز هم، این همه محدودیت ها را فقط برای ایالات متحده ایجاد می کند، نه روسیه ای که هیچ پایگاهی در اختیار ندارد که این نوع موشک ها بتوانند از آنجا به ایالات متحده حمله کنند.
در نهایت، ماده ۷، هر دو طرف را از آموزش ارتشهای متعارف یا انجام تمرینهای نظامی با آنها که «شامل سناریوهای استفاده از تسلیحات هستهای» است، منع میکند. این ممکن است معقول به نظر برسد، اما اینطور نیست. چه بخواهیم چه نخواهیم، ایالات متحده سیاست «بازدارندگی گسترده» با ناتو و سایر متحدان خود را دنبال میکند - تعهدی برای استفاده از سلاح های هسته ای، در صورت لزوم، برای توقف یا به عقب راندن حمله دشمن. اگر چنین اتفاقی بیفتد، یک جنگ متعارف آغاز می شود. برای اینکه بازدارندگی گسترده برای متحدان و دشمنان قابل اعتماد باشد، ایالات متحده باید تمرینهای نظامی انجام دهد که تغییر شکل از جنگ متعارف به جنگ هستهای را شبیهسازی میکند. شاید این سیاست باید تغییر کند، اما انجام این کار مستلزم بازنگری اساسی در سیاست آمریکا در برابر متحدانش است. این مسئله نباید به عنوان یک بند در معاهده بین ایالات متحده و روسیه گنجانده شود.
این مسئله به یک نکته پایانی و اساسی ترین نقص در این سند روسی خاتم می شود. نکته ای که ارائه آن به عنوان یک معاهده صرفاً بین ایالات متحده و روسیه محدودیت های زیادی دارد. هر معاهدهای که به مسائل امنیتی در اروپا میپردازد باید کشورهای اروپایی - از جمله اوکراین - را در میز مذاکره دربربگیرد. همچنین، در ازای هرگونه عقب نشینی از تعهدات ایالات متحده در قبال اوکراین، روسیه باید موافقت کند که نیروهای خود را از منطقه دونباس خارج کند، تحویل تسلیحات به جدایی طلبان روسی در آنجا را متوقف کرده و حداقل برخی از نیروهای خود را از مرز اوکراین عقب بکشد.
پیشنهاد مسکو حاوی چند نقطه شروع جذاب و برخی نکات غیرقابل اعمال و غیرصادقانه است. اما نقدهایی که تاکنون مطرح شده است؛ نقدهایی که آن را به عنوان رجعتی به جنگ سرد نشان داده و اینطور برداشت می کند که طرح مزبور ایالات متحده را از تمام اروپای شرقی اخراج می کند، اشتباه هستند. اگر این سند نقطه شروع مذاکرات یا منطق تشدید تنش بین دو کشور روسیه و آمریکا باشد، ابتدا باید بفهمیم که واقعاً چه می گوید.
اسلیت/20 دسامبر
311 310
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: باید بفهمیم این دو کشور واقعا چه میگویند؟!
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران