زبان فارسی در استانبول

زبان فارسی در استانبول
ایسنا
تصویری از قصیده سلمان ساوجی در بورسا

یدالله گودرزی در نوشتاری به کلمات فارسی رایج در ترکیه و بویژه استانبول پرداخته است.

این شاعر، پژوهشگر و مدیر گروه فرهنگ و ادب رادیو ایران در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده نوشته است: «زبان فارسی در سرزمین آناتولی و ترکیه امروزی، موضوعی درازدامان، جالب و بایسته پژوهش‌های میدانی و محیطی است.

نشانه‌های پارسی در جای‌جای این سرزمین به چشم می‌خورد و موزه‌ها و مجموعه‌های سرزمین عثمانی و آثار تاریخی و قدیمی این سامان سرشار از خط و زبان فارسی است، به گونه‌ای که می‌توان گفت علاوه بر رسمیت زبان فارسی در امپراتوری عثمانی در یک دوره چندصدساله، این زبان، زبان فرهنگ و ادب نیز بوده است.

کتاب‌ها، نگاره‌ها، دیوارنوشته‌ها، حکاکی‌ها و کتبیه‌ها مشحون از خط و نثر و شعر فارسی است. امروزه نیز از آن همه، اصطلاحات، نشانه‌ها، واژه‌ها و ردپاهای زیادی برجای مانده است. بسیاری از واژه‌های شعر و نثر ترکی، فارسی هستند و این نشان از نزدیکی به ایران دارد. پژوهشگران در گذشته رقم واژه‌های فارسی را در ترکی استانبولی بالای پنجاه‌هزار ذکر کرده‌اند. امروزه اگرچه به علت تحولات و تطورات مختلف این تعداد کمتر شده اما باز هم ترکیبات و واژه‌های فارسی بسیاری در ترکیه امروزی می‌توان دید.

در سفری که پیش‌تر به برخی نقاط به ویژه استانبول داشتم ترکیبات و کلمات بسیاری را دیدم که شناسنامه ایرانی دارند و نماد و نشانی از نزدیکی دو مردم محسوب می‌شوند.

کلماتی از این دست که مشتی نمونه خروار است همچنان در زبان ترکی استانبولی رواج دارند و برخی از آن‌ها را متاسفانه ما کمتر به کار می‌بریم. (مثلا در ترکیه به خط مترو، گذرگاه می‌گویند یا به اطلاعات، دانِشما.)
آتش، آگاه، آسوده، آشنا، آواز، آرزو، آزاد، باغ، بهار، بختیار، برابر، برادر، برباد، اندام، جانباز، سرخوش، چون‌که، تخته، انبار، چنار، بازار، تاوه، استاد، برنج، جامه‌شوی، شاگرد، مژده، درد و درمان، چرکین، چوپان، داماد، دانه، دهلیز، دوست، اشکنبه، چابک، هاوج(هویج)، هیچ، اگر، هرکس، هر، همین، پنجره، جواهر(جمع گوهر)، سردار، سفره، کوچک، نشان، میدان، بوستان، گلستان، چشمه، جهانگیر، بالَک(ماهی) و... .

مناطق مختلفی در استانبول وجود دارد که نام‌های ایرانی بر پیشانی‌شان نقش بسته است؛ مثل محله جهانگیر، امیرگان، خیابان بهاریه، کورچشمه، کاخ خدیو، مسجد شهزاده. در ترکیه برای تقسیم روزها از عنوان ایرانی «هفته» استفاده می‌شود و نام بیشتر روزها فارسی است: پازار، چهارشنبه، پرشنبه(پنجشنبه)، جمعه.

نام فصل‌های بهار و پاییز چنین است: «ایلک بهار و سون بهار»

زبان ترکی استانبولی نیز همچون فارسی قابلیت ترکیب‌سازی بالایی دارد و ترکیب‌ها و برساخته‌های بسیاری می‌توان یافت که از ترکیب دو واژه فارسی مثل «دولابدره» یا ترکی و فارسی ساخته شده و کاربرد فراوانی دارند. به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنم که جالب و شگفت‌انگیز است و نشان از عمق راهبردی زبان فارسی است.

یکی از واژه‌های کهن فارسی «کوی» است که از آن «کویچه = کوچه» هم ساخته شده، در ترکیه از این کلمه و چند واژه فارسی دیگر به عنوان پسوند یا پیشوند استفاده شده و ترکیب‌های فراوانی به وجود آمده که نمونه‌هایی را می‌بینید:

کوی: باقرکوی، قاضی کوی، تپه کوی، کاراکوی، جنگل کوی، ینی کوی، انجیرکوی، اورتاکوی، چکمه کوی

خانه: گلحانه (گلخانه)، شیشانه (ششخانه)، طربخانه، حستانه(خسته‌خانه به معنی بیمارستان)، کاغذخانه، توپخانه، کارخانه، کتابخانه

تپه: گُل تپه، سیران تپه، گُزتپه، سنجاق تپه، مال تپه،

سرای: سولوسرای، گالاتا سرای، توپکاپی سرای، آکسرای(آق سرای)،

چه: دکانچه، دلمه باغچه، فنرباغچه

شهر: آتاشهر، بویوک شهر

دره: دولاب‌دره، نارلی دره، بویوک دره، و....

آن‌چه آمد محصول استقرای کوتاه نگارنده بود وگرنه این وجیزه حرفی است از هزاران کاندر عبارت آمد.»

 انتهای پیام

منبع خبر: ایسنا

اخبار مرتبط: زبان فارسی در استانبول