ریوالدو: اسطورهای که در فقر دوران کودکی جرات رؤیاپردازی نداشت
- گری میناهان
- بیبیسی
منبع تصویر، Rex Features
توضیح تصویر،تصویر ریوالدو؛ اسطوره برزیل و بارسلونا، با شناخت چگونگی رشد او در کودکی تکمیل میشود
اوایل سال ۱۹۹۱، جوانی ۱۸ ساله در یک نانوایی پائولیستا، منطقهای محروم در شهر رسیفه در شمال شرقی برزیل، ایستاده و منتظر بود تا با رسانههای محلی مصاحبه کند.
او خیلی شبیه یک فوتبالیست عادی نبود. به طور نگرانکنندهای لاغر بود و تیشرتی قهوهای از شانههایش آویزان بود و پاهای بلندش از زانو به سمت بیرون خمیده بود؛ نشانهای آشکار از کمبود ویتامین دی.
گونههای او گود افتاده بود، زیرا بیشتر دندانهایش را به دلیل سوء تغذیه مزمن در اوایل نوجوانی از دست داده بود.
اخیراً در اولین بازی برای تیم محلی سانتا کروز، گلی با یک ضربه سر بینقص و محکم زده و به تیتر اخبار تبدیل شده بود. در نتیجه، یک گزارشگر تلویزیونی به دنبالش بود تا در مورد بلندپروازیهای شغلیاش صحبت کند.
این جوان متواضع بین جرعههایی که از شیره نارگیل تازه مینوشید، پاسخ داد: "رؤیای من در حال تحقق است؛ بازی برای سانتا کروز. امیدوارم به دستاوردهای بیشتری برسم و الگویی برای هواداران باشگاه شوم."
- کلی کتلین؛ خانوادهای که به دنبال ارتباط ضربه مغزی با خودکشی است
- منچستریونایتد؛ هنر رالف رانگنیک در 'باشگاه سازی' و چالش جدیدش در اولدترافورد
- 'بمبی که نزدیک بود من را بکشد، هدیهای برای تولد دوباره بود'
- مکس فرشتاپن؛ 'گاوباز فرمول یک' و خانوادهای که او را شکل داد
اما ریوالدو که در ماه آوریل ۵۰ ساله میشود، دستاوردهای بسیار بیشتری کسب کرده است. دوران حرفهای او نه تنها بسیار فراتر از انتظاراتش بود، بلکه این باور رایج که برای رسیدن به موفقیتهای بزرگ، باید رؤیاهای بزرگی داشت را نیز به چالش کشید.
یک دهه پس از آن مصاحبه، او صاحب توپ طلا و بهترین بازیکن سال فیفا شد. همچنین برای بارسلونا هتتریکی کرد که به باور بسیاری، بهترین هتتریک تاریخ است.
در سال ۲۰۰۲، او یکی از بازیکنان تأثیرگذار خط حمله ترسناک تیم ملی برزیل شامل رونالدو و رونالدینیو بود و توانست فاتح جام جهانی شود. یک سال بعد نیز قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا را با آث میلان به افتخارات خود اضافه کرد.
همه میگویند در زندگی باید رؤیاهای بزرگ داشت، مگر اینکه شرایط زندگی و پرورش شما این اجازه را ندهد.
از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکستبه عبارت دیگرگفتگو با چهرههای سیاسی، هنری و ادبی از تلویزیون فارسی بی بی سی.
برنامه ها
پایان پادکست
ریوالدو در سال ۱۹۹۹ به مجله فوتبال آرژانتین، ال گرافیکو، گفت: "شما باید در فقر زندگی کنید تا آن را بشناسید. تمام روز کار کنید اما درآمد کمی داشته باشید، گرسنه بمانید و رنج بکشید تا بفهمید چرا در پائولیستا رؤیابافی دشوار است."
ریوالدو ویتور بوربا فریرا، فرزند میانی خانوادهای با پنج فرزند بود که در حومه رسیفه و در منطقهای محروم (در برزیل به این مناطق فاولا میگویند) بزرگ شد. منطقهای که گردشگران هرگز پایشان به آنجا باز نمیشد و بسیاری وجود آن را انکار میکردند و توهم میدانستند.
در جوانی به والدینش کمک میکرد. آخر هفتهها علفهای هرز باغها را حرص میکرد و با پرسه زدن در محبوبترین سواحل شهر، آدامس و بستنی یخی میفروخت. در روزهای مسابقه هم خارج از استادیوم دو آرودا، خانه تیم محبوبش، سانتا کروز، بساط دستفروشی به پا میکرد.
معلمان ریوالدو او را پسری ترسو توصیف میکنند که از خواندن با صدای بلند مضطرب میشد اما نسبت به دو برادر بزرگترش رفتار بهتری داشت. او از بازی فوتبال با پای برهنه لذت میبرد و قهرمانانش زیکو و دیگو مارادونا بودند.
دوستانش به یاد دارند او همیشه ماهرترین بود، توپ را طوری کنترل میکرد که انگار به پایش چسبیده بود و شوتهای قدرتمند و شگفتانگیزی میزد که تناسبی با کودک لاغری مثل او نداشت. با این حال به همان اندازه که عاشق بازی فوتبال بود، از صید ملخ یا آموزش خروس برای جنگیدن هم لذت میبرد.
در ۱۳ سالگی، ریوالدو اولین کفش فوتبالش را از پدرش، رومیلدو دریافت کرد و سه سال بعد برای تست به تیم سانتا کروز دعوت شد، در حالی که مدتی بود با جوانان سانتاکروز تمرین میکرد.
دو هفته قبل از آزمون، پدرش در تصادف با اتوبوس کشته شد. ریوالدو پریشان و افسرده، قصد داشت فوتبال را رها کند و تسلیم شرایط شود. خود را متقاعد کرده بود که خوشبختی و موفقیت برای پسران مناطق محروم نیست.
اما با مداخله مادرش، مارلوسیا، مسیر زندگی ریوالدو تغییر کرد. او پسرش را نشاند و در چشمانش نگاه کرد و گفت: "پدرت چیزی جز این نمیخواست که تو یک فوتبالیست حرفهای باشی. پس برو."
بنابراین او هم همین کار را کرد.
منبع تصویر، Rex Features
توضیح تصویر،ریوالدو در سال ۱۹۹۷ پس از انتقال به بارسلونا
امتحان او موفقیتآمیز بود، اما به زودی چالشهای جدیدتری به وجود آمدند. مرکز آموزش سانتا کروز پانزده کیلومتر با خانه او فاصله داشت و با پول کمتری که نسبت به قبل داشت، ریوالدو مجبور بود هر روز ۳۰ کیلومتر مسیر رفت و برگشت را پیاده طی کند. او خسته میرسید و خسته بازمیگشت و پاهایش ورم میکرد. با وجود تعهد و علاقهای که داشت، نتیجه دلخواهش حاصل نمیشد. همه او را به شدت مورد قضاوت قرار میدادند و همانند بسیاری از برزیلیها در دوران حرفهای خود، این قضاوتها تا انتها ادامه یافت.
عملکرد نامناسبش در روزهای اول در سانتا کروز، او را به سرعت تبدیل به مقصر اصلی شکستهای باشگاه کرد.
او با بیاحترامی و بیتوجهی، از سوی هواداران مورد تمسخر قرار گرفت و توسط مدیران اخراج شد تا در نهایت به عنوان بازیکنی معاوضهای به تیم دسته دومی شهر سائوپائولو، موگی میریم، برود. ژائو کایشیرو، رئیس سابق سانتا کروز، بعداها آن انتقال را "بدترین معامله در تاریخ باشگاه" خواند.
ریوالدو چهار سال بعد را در این تیم و کورینتیانس (قرضی) گذراند و خیلی هم تشویق شد اما هنوز مورد استقبال گسترده قرار نگرفته بود.
در موگی، او کاری را انجام داد که حتی پله بزرگ هم موفق به انجامش نشده بود، گلزنی از نیمه زمین. او که در سال ۱۹۹۳ به تیم برتر کورینتیانس قرض داده شد، ۲۲ گل در ۶۲ بازی به ثمر رساند تا به عنوان بهترین بازیکن فصل انتخاب شود و در اولین بازی ملی خود مقابل مکزیک گلزنی کند. با این حال، فشار بسیاری از طرف هواداران باشگاه تحمل میکرد.
او پس از پیوستن به پالمیراس، عنوان قهرمانی لیگ برزیل را در سال ۱۹۹۴ به دست آورد و یک بار دیگر به عنوان بهترین بازیکن فصل انتخاب شد. چنین تداومی در کسب عنوان بهترین بازیکن، طبیعتاً باید با دعوتهای بیشتر به تیم ملی همراه میشد، اما سرمربی تیم ملی برزیل، کارلوس آلبرتو پریرا، این بازیکن ۲۲ ساله را "بیش از حد خودخواه" و "غیرقابل اعتماد" میدانست و تصمیم گرفت او را دعوت نکند. آن دوره، برزیل در حالی قهرمان جام جهانی ۱۹۹۴ شد که او بازیها را از خانه تماشا میکرد.
در سال ۱۹۹۶ و با رفتن پریرا، ریوالدو با تیم ملی المپیک راهی آتلانتا شد. با این حال، یک بار دیگر، او مقصر شناخته شد.
در نیمه نهایی مقابل نیجریه، برزیل در فاصله ۱۲ دقیقه مانده به پایان ۱-۳ پیش بود. ریوالدو توپ را در میانه میدان لو داد و حریف یکی از گلها را جبران کرد. آنها دو بار دیگر هم گل زدند تا تیم محبوب برزیل حذف و کابوس ریوالدو که یک فرصت عالی گلزنی را هم از دست داده بود تکمیل شود. پس از بازی او در رختکن به شدت گریه میکرد.
- شب تاریخی آث میلان مقابل ستاره سرخ بلگراد؛ وقتی یکی از 'شکستناپذیران' مرگ را به چشم دید
- تراژادی در فوق ماراتن چین؛ دوندههایی که جانشان را از دست دادند و بازماندگانی که تهدید شدند
- ماجرای عجیب ورزشگاه ویمبلدون؛ پلاو لین، کابوسی که بدل به ورزشگاهی آبرومند شد
- نیوکاسل یونایتد؛ مالکان جدید در یک ماه اول حضورشان چه کردند؟
لوئیزائو هم تیمی سابقش به بخش ورزش بیبیسی میگوید: "بازی مقابل نیجریه برای همه غافلگیرکننده بود، زیرا همه از ما انتظار قهرمانی و کسب مدال طلا داشتند. اما متاسفانه بازی به شکل غیرمعمولی پیش رفت و همه غمگین شدند. اما ریوالدو، با وجود آنکه همیشه بازیکنی با شخصیت بود و اعتماد زیادی به خودش داشت، چون مورد انتقادات زیادی قرار گرفته بود، بیشتر از همه ناراحت بود."
ریوالدو سالها بعد در پاسخ به سوالی درباره آن بازی، گفت: ''خاطره تلخی دارم، اما به من این انگیزه را داد که نشان دهم انتقادات از من تا چه اندازه ناعادلانه بوده است."
ماریو زاگالو، سرمربی برزیل در جام جهانی فرانسه در سال ۱۹۹۸، علناً شانس ریوالدو برای دعوت به تیم ملی کشورش را رد کرد. اما او و بسیاری از مخالفان دیگر، به سختی میتوانستند تصور کنند که قرار است چه اتفاقی بیفتد.
در ظاهر انتقادهای بی امان هموطنانش از او باعث شد تا ریوالدو به دنبال مهاجرت به خارج از کشور باشد، اما واقعیت این است که پالمیراس قبل از المپیک ۱۹۹۶ با فروش او به پارما موافقت کرده بود و تنها عدم توافق پیرامون جزئیات قرارداد بود که او را راهی اسپانیا و دپورتیوو لاکرونیا کرد؛ جایی که هفت هزار هوادار در مراسم استقبال از او در آن تابستان شرکت کردند و امیدوار بودند بتواند جایگزین مناسبی برای ببتو برزیلی باشد.
ریوالدو تنها یک سال در گالیسیا ماند و موفقیت شخصی بزرگی بدست آورد. او توانست در ۴۱ بازی ۲۱ گل بزند و به این ترتیب دپورتیوو از میانههای جدول به رتبه سوم لالیگا صعود کرد و هم رتبه بارسلونا شد. بارسا آن زمان او را به طور کامل زیر نظر داشت.
تنها تعداد گلهای ریوالدو نبود که اهمیت داشت، بلکه تنوع آنها نیز جلب توجه میکرد. از شوتهای سریع، ضربات سر محکم، ضربات آزاد غیرقابل مهار تا ضربات پنالتی، انواع گلهای او بودند. اما هر وقت او با خانه تماس میگرفت، خانوادهاش میگفتند که بازی را ندیدهاند، زیرا تلویزیون برزیل فقط به بارسا و رئال مادرید علاقه داشت.
جای تعجب نداشت که وقتی غول کاتالونیایی با پرداخت چهار میلیارد پزوتا (به ارزش امروزی حدود ۳۲ میلیون پوند) برای بند آزادسازی قرارداد او موافقت کرد، ریوالدو حاضر بود هر کاری که برای تحقق این انتقال لازم بود را انجام دهد.
فصل بعدی زندگی ریوالدو، افسانهای مدرن است. بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲، پسربچهای که روزی اولین باشگاهش او را به دلیل ضعیف بودن اخراج کرده بود، با سرعت، قدرت، کنترل بینظیر توپ و مجموعهای از مهارتهای فنی خود بر اروپا و جهان تسلط یافت.
او شوتهای بسیار دقیق و سریع چون موشک داشت. پاسهای بینقصی میداد و گلهای شگفتانگیز بیشماری به ثمر رساند. او حتی برای اینکه ثابت کند گلش برای موگی اتفاقی نبوده، دوباره از نیمه زمین مقابل اتلتیکو مادرید گلزنی کرد.
ریوالدو در نوکمپ، دو قهرمانی لالیگا و یک قهرمانی جام حذفی بدست آورد و ۱۳۰ گل زد. او همچنین توپ طلا و عنوان بهترین بازیکن سال فیفا را در سال ۱۹۹۹ دریافت کرد.
منبع تصویر، Getty Images
توضیح تصویر،ریوالدو برای چهارده باشگاه بازی کرده
هت تریک تاریخی او در سال ۲۰۰۱ برابر والنسیا بود.
این آخرین بازی فصل بود و بارسا برای راهیابی به لیگ قهرمانان نیاز به پیروزی داشت. گل اول او مانند موشکی از یک ضربه ایستگاهی به تیرک خود و وارد دروازه شد. گل دوم یک ضربه غیرقابل مهار دیگر از راه دور بود. سومین گل او در حالیکه بازی مساوی بود و دو دقیقه بیشتر به پایان نمانده بود، از سیارهای متفاوت آمد. او در حالی که دور از دروازه قرار داشت، توپ دریافتی را روی سینهاش کنترل کرد و با یک ضربه قیچی برگردان از لبه محوطه جریمه گل زد تا پیروزی بارسا را تضمین کند.
- ستاره سرخ و پاریسنژرمن، دو برند متفاوت فوتبال در پاریس
- مسابقاتی گمشده در تاریخ ورزش؛ ماجرای حضور بریتانیا در 'المپیک پرده آهنین'
- لوری کانینگام؛ اولین بازیکن بریتانیایی که به رئال مادرید رسید
- اندرو واتسون: "تأثیرگذارترین" فوتبالیست سیاهپوستی که فراموش شد
هم تیمی او در بارسا، سیمائو سابروسا، که دوستی طولانی مدتی با این بازیکن برزیلی برقرار کرد، به بخش ورزش بیبیسی گفت: "همانند یک تماشاگر آن اثر هنری را فقط تماشا میکردم. شبی باورنکردنی بود. او قبلاً این کار را در تمرین انجام داده بود، اما هرگز آنقدر دور از دروازه نبود. از آنجایی که هرگز این کار را نکرده بود، تصمیم گرفت در آن بازی تاریخ سازی کند."
"او یک ستاره بود، همیشه مثال زدنی، بسیار آرام، روی کارش متمرکز بود و هر روز برای بهتر شدن تمرین میکرد. خارج از زمین او بسیار خجالتی بود، اما در عین حال با ملاحظه و دلسوز بود. زمانی که توپ طلا را برد، با تواضع همیشگی خود به هر کدام از ما یک لوح به همراه یک مینی توپ طلا برای تشکر داد."
منبع تصویر، Rex Features
توضیح تصویر،از نظر مربی تیم قهرمان، لوئیز فیلیپه اسکولاری، ریوالدو بهترین بازیکن برزیل در جام جهانی ۲۰۰۲ بود
با تیم ملی برزیل، ریوالدو به موفقیتهای بزرگتری دست یافت و سه بار در راه رسیدن به فینال جام جهانی ۱۹۹۸ که مقابل فرانسه شکست خوردند، گلزنی کرد. او در سال ۱۹۹۹ کوپا آمریکا را به دست آورد و پس از زدن دو گل در فینال به عنوان بهترین بازیکن تورنمنت و آقای گل مشترک انتخاب شد.
در جام جهانی ۲۰۰۲ در کره جنوبی و ژاپن، او در پنج بازی اول برزیل گلزنی کرد و این کشور را به رکورد پنجمین قهرمانی جام جهانی رساند.
واضحترین نشانه پیشرفت بازی او زمانی بود که از لوئیز فیلیپه اسکولاری، سرمربی "سلسائو" پرسیده شد که چه کسی را بهترین بازیکن تیم پرستارهاش در سال ۲۰۰۲ میداند. رونالدو؟ رونالدینیو؟ کافو؟ روبرتو کارلوس؟
اسکولاری گفته بود: "من همیشه میگویم که ریوالدو در آن تیم بازیکنی بود که بیشترین کمک را به من کرد. مردم گاهی جنبه تاکتیکی آن تیم را فراموش میکنند. آنها فقط گلها و آنچه در فینال اتفاق افتاد را میبینند، اما ریوالدو بهترین بازیکن تیم من بود."
لوئیزائو موافق است و میگوید: "همه... یا حداقل اکثر مردم برزیل، میدانند که ریوالدو بهترین بازیکن جام جهانی ۲۰۰۲ بود."
پس از یک دوره کوتاه با آث میلان، جایی که در سال ۲۰۰۳ پس از پیروزی مقابل یوونتوس در ضربات پنالتی در اولدترافورد، قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد، ریوالدو در مراحل آخر زندگی حرفهای خود به یونان، ازبکستان و آنگولا رفت و سپس به برزیل بازگشت.
او در سال ۲۰۱۵ بازنشسته شد، اما پیش از آن شاهکار نهایی خود را رو کرد.
در سال ۲۰۰۸ ریوالدو موگی میریم، باشگاهی که در سال ۱۹۹۲ او را به خدمت گرفت، را خرید. او به عنوان بازیکن برای فصل ۱۵-۲۰۱۴ بازگشت و در سن ۴۳ سالگی در کنار پسر ۲۰ ساله خود، ریوالدینیو، در یک مسابقه لیگ دسته دوم برزیل بازی کرد و هر دو توانستند در آن بازی گل بزنند.
با این حال، اقبال عمومی نسبت به او چندان خوشایند نبود و به رغم این که زمانی مورد تحسین هواداران موگی قرار میگرفت، رابطه آنها به دلیل پارهای از مسائل شروع به تیره شدن کرد.
با وجود اینکه پدرش رومیلدو هیچ ارتباطی با تیم نداشت، ریوالدو نام ورزشگاه را به احترام پدرش تغییر داد. همچنین رابطه آنها زمانی بدتر شد که او زمینهای تمرینی را به عنوان بخشی از سرمایهگذاری که انجام داده بود به نام خود انتقال داد و همسرش را نایب رئیس و پسرش را رئیس شورای مشورتی کرد.
در دسامبر ۲۰۱۴ و زمانی که با انتقادهای فزایندهای روبرو و بیش از ۱/۳ میلیون پوند بدهکار بود، باشگاه را برای فروش گذاشت و این تصمیم را از طریق اینستاگرام اعلام کرد. فروش در نهایت در ژوئیه ۲۰۱۵ انجام شد.
ریوالدو اکنون در آمریکا زندگی میکند، اما در حالی که ممکن است دیگر سهمی در موگی نداشته باشد، به طور منظم به رسیفه و گاهی به منطقه دوران کودکی خود، پائولیستا، باز میگردد.
او اعتراف میکند که اغلب با دیدن فقر، بیکاری و خشونت متأثر شده و میگرید.
او اوایل امسال گفت: "به عنوان یک کودک فقیر، هرگز به ذهنم خطور نمیکرد روزی بهترین بازیکن جهان شوم، با تیم ملی برزیل قهرمان جام جهانی شوم و بتوانم برای بارسلونا بازی کنم.... رویای من فقط این بود که یک بازیکن حرفهای برای تیم سانتا کروز باشم و این برایم کافی بود."
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: ریوالدو: اسطورهای که در فقر دوران کودکی جرات رؤیاپردازی نداشت
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران