نداشتن افق تصمیم‌گیری مناسب در حل مسائل، امیرحسین لادن - Gooya News

"بی گدار به آب زدن"

"نداشتن افق تصمیم‌گیری مناسب در حل مسائل"، عنوان ایمیلی است که دیروز از دوست بسیار ارجمندی دریافت کردم. ایمیل ماجرای جالبی را در رابطه با چنین نوع تصمیم گیری بازگو می کند:

"در قرن ١٨ زمانی که انگلیس، هند را به استعمار خود درآورده بود، تعداد مارهای کبری در سطح شهر دهلی زیاد بودند و دولت هم برای مدیریت بحران تصمیم گرفت برای هر مار مُرده‌ای که مردم تحویل دهند، جایزۀ نقدی به آنها پرداخت کند.

این تصمیم در ابتدا با تحویل مارهای مردۀ زیادی توسط مردم، موفق به نظر می‌رسید و همه منتظر بودند که در طول زمان تعداد مارهای کبری کمتر شود. اما در نهایت تعجب تنها تعداد مارهای مرده‌ای که مردم تحویل می‌دادند، هر روز بیشتر می‌شد.

دولت از پیامد این کار غافل شده بود. زیرا بسیاری از مردم فقیر دهلی با تصور اینکه این کار درآمد خوبی دارد، به پرورش مار روی آورده بودند.

البته این آخر ماجرا نبود و زمانی که دولت اعلام کرد که دیگر برای مارها جایزه نمی‌دهد، فقرا نیز مارهایی که پرورش داده بودند، در هر طرف شهر رها کردند.

بنابراین جمعیت مارهای کبری نه تنها کاهش پیدا نکرد، بلکه وضعیت از روز اولش هم بحرانی‌تر شد.

از این پدیده در علوم سیاسی به نام اثر کبری یاد می‌شود. اثر کبری یعنی "نداشتن افق تصمیم‌گیری مناسب در حل مسائل" که می‌تواند عواقب پیش‌بینی نشده و خطرناکی را به همراه داشته باشد."

"نداشتن افق تصمیم‌گیری مناسب در حل مسائل"، تصویرِ دو دهه ی گذشته ی رژیم فقاهتی و برنامه ی تسلیحات هسته ای را ترسیم می کند! جمهوری اسلامی، با این باور که رهبری فرقه ی شیعیان جهان، نیاز به یک قدرت نظامی نیرومند اتمی دارد، مصمم شد که اساس و پایه ی رژیم را روی پروژه ی دستیابی به تسلیحات موشکی و هسته ای، متمرکز کند. این پروژه که بیست سال سابقه دارد، در دوران محمد خاتمی اعلام شد. چهار سال بعد، احمدی نژاد خبر داد: "متخصصین ایرانی موفق به غنی سازی 3.5 درصدی شده اند. در سال 1390 نیز از میله 30 درصد اورانیوم و بار گذاری آن در رآکتور 5 مگاواتی، خبر داد." (1)

انجام هر برنامه ای، نیاز به زمینه سازی و تدارکات ویژه دارد. به ویژه، با در نظر گرفتن رابطه ی خصمانه ی جمهوری اسلامی با کشورهای همسایه، مانند عراق و عربستان؛ و منطقه، مانند اسرائیل؛ رژیم بجای زمینه سازی هدفمند، گام های هوشمندانه برداشتن و با چشم باز حرکت کردن؛ روش "توکلت علی اله" را پیش گرفت و "سرش را مانند کبک زیر برف کرد"!؟ در حالی که اسرائیل با برنامه ریزی هدفمند و زد و بندهای پسِ پرده، "با عربستان و شیخ نشینان عرب خلیج فارس، جبهه ی مشترکی برای مقابله با ایران تشکیل داد. در منطقه حضور و نفوذ پیدا کرد و مشترکاً کمپین وسیعی براه انداختند تا ایران را کاملاً خلع سلاح کنند." (2)

روش دستیابی به تسلیحات هسته ای رژیم، "بی گدار به آب زدن" بود. تصمیمی بود که نهایتا، رژیم را گرفتار تحریم و ورشکستی اقتصادی کرد؛ ایرانیان را گرفتار کمبود و تورم و بیکاری، و فقر و گرسنگی نمود؛ و کشور را در معرض تهاجم قرارداد، و با خطر جنگ روبرو ساخت. تصمیمی که نه تنها از افقی برخوردار نبود، بلکه ابر سیاه ناامنی را روی آسمان میهن مان گسترد. تصمیمی که هم صدها میلیاردها دلار از ثروت های مورد نیاز کشور و مردم را به فنا داد، هم دهها فیزیک دان و متخصص موشکی - هسته ای را قربانی کرد و هم ایران را هر چه بیشتر منزوی و اسیب پذیر نمود. مانند زبانزد "اومد زیر ابروش را برداره، چشمش را هم کور کرد."

در رابطه با مبارزه ی هدفمند اسرائیل با جمهوری اسلامی، نزدیک به دوازده سال پیش، مقاله ای تحت عنوان "مبارزه پنهانی اسرائیل با تسلیحات هسته ای ایران" منتشر کردم. این مقاله نشان می داد که اسرائیل چگونه با توسل به ترور و تخریب با دستیابی ایران به صنایع هسته ئی مقابله می کند. دو پاراگراف از مقاله را مرور می کنیم:

"اسرائیل با بهره گیری از ترور، کارشکنی، برپائی شرکت های ساختگی و جاسوس های دوگانه، مدتی است سعی دارد که دستیابی ایران به تسلیحات هسته ئی را ناکام و یا حد اقل سالها به تعویق بیاندازد. انتخاب اوباما به ریاست جمهوری آمریکا و روش جدید دیپلماسی او با کشورهای یاغی (ایران، ونزوئلا، سوریه و کره شمالی) به این عملیات ضرورت بیشتری داده و شدت یافته اند.

باورنکردنی ترین قسمت این جنگ یکطرفه و پنهانی که موساد (ضد اطلاعات اسرائیل) آنرا "سربریدن" نام نهاده، ترور کارشناسان، متخصصان و مهندسان هسته ئی ایران می باشد. قتل مرموز پرفسور اردشیر حسین پور یک کارشناس برجستۀ هسته ئی ایران در کارخانۀ اورانیومِ اصفهان، می تواند یک نمونه از این آدمکشی ها می باشد. یک مقام امنیتی اتحادیۀ اروپا می گوید اسرائیل در این نوع عملیات بی درنگ و بی اعتنا به قوانین بین المللی عمل می کند، همانطور که قبل از حمله به "رآکتور اُسیراک" در نزدیکی بغداد دو کارشناس هسته ئی عراقی بوسیلۀ عوامل موساد مرموزانه بقتل رسیدند و یک کارشناس دیگر مفقود شد." (3)

امروز اسرائیل، شمشیر را از رو بسته و آشکارا اعلام می کند که یک و نیم میلیارد دلار بودجه برای حمله نظامی به ایران تخصیص داده است. بنی گانتس، وزیر دفاع اسرائیل، از افزایش بودجه دفاع می کند و می گوید: "این پول برای آمادگی جهت حمله احتمالی به تأسیسات اتمی ایران ضرورت دارد." آویو کوخاوی، رئیس ستاد ارتش اسرائیل "آشکارا اعلام کرد که ارتش اسرائیل در حال آماده سازی "برنامه های عملیاتی" جدید برای یک حمله نظامی قوی به ایران است."

آویگدور لیبرمن، وزیر دارایی اسرائیل، گفت: "هیچ راهکار دیپلماتیک مانع از هسته ای شدن ایران نخواهد شد و حمله اسرائیل به ایران، تنها دیر و زود دارد و تا رسیدن زمان آن خیلی طول نخواهد کشید."

نفتالی بنت، نخست وزیر اسرائیل، تأئید کرد: "ما به ایران اجازه نخواهیم داد که به سلاح هسته ای دست یاید."

یکسال پیش نیز مقاله ای در مورد "پروژه ی موساد برای مبارزه با تسلیحات هسته ای ایران"، منتشر کردم که بخشی از آن در رابطه با اخته بودن رژِیم و سپاه در مقابله با دشمن می باشد. با هم مرور می کنیم:

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: نداشتن افق تصمیم‌گیری مناسب در حل مسائل، امیرحسین لادن - Gooya News