راز توجه ویژه حاج قاسم سلیمانی به سامرا / دعایی که پدر سردار سلیمانی در حق فرزندانش کرد
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، چند روز آینده مصادف با دومین سالگرد شهادت جانسوز سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی است. وقتی حرم امامین عسکریین علیهم السلام در محاصره داعش قرار گرفت، سردار سلیمانی وارد منطقه شد و توانست در مدتی کوتاه داعشیها را مجبور به عقبنشینی کند و سامرا را از چنگ آنها نجات داد. آنچه در ادامه میخوانید گفتگوی ویژهنامه خاتم سلیمانی ستاد بازسازی عتبات عالیات با سهراب سلیمانی برادر و باجناق شهید والامقام حاج قاسم سلیمانی است. او در حین مصاحبه از شهید سلیمانی با نام «حاجی» یاد میکند.
*لطفاً مختصری در مورد خودتان بفرمائید؟
من سهراب سلیمانی برادر کوچک حاج قاسم سلیمانی و برادر کوچکتر خانواده سلیمانی هستم. از سال پنجم ابتدایی از روستا به کرمان و نزد حاجی آمدم. تربیت یافته ایشان هستم و در دوران دبیرستان، جبهه تا آخر در خدمت ایشان بودیم. در این مدت هیچ وقت چه در زمان جبهه و چه بعد از آن از حاجی جدا نشدم. بعد هم که باجناق ایشان شدیم و همه جا همراه ایشان شدیم، مدتی در قوچان و زنجان بودم و بعد به کرمان برگشتم و بعد از آن دیگر کنار هم بودیم.
*برادر حاج قاسم بودن کار سختی است؟
سعادتی است که عضو خانواده ایشان و تربیت شده دست چنین انسان عزیز و بزرگواری باشیم که با نفس خودش مبارزه کرد و جزو کسانی بود که من فکر میکنم ولایتمدارترین و متدینترین افراد جامعه و در دنیا مدافع مظلومان بود. به همین خاطر نگهداشتن حرمت ایشان خیلی سخت است. ایشان زندگی ما را کنترل میکرد که خدای نکرده ما به بیراهه نرویم.
*مثالی از این نظارتها سراغ دارید؟
من در سازمان زندانها کار میکردم. ایشان مدت زیادی حتی کوچکترین آورده زندگی من را کنترل میکرد که مثلاً اگر یک تخته فرش در زندگی ما آمد، از کجا آمد و چه جور آمد تا خدای نکرده به بیراهه نرویم. کار ما ضمن اینکه مصلحت انگیز بود و خیلی هم ثواب داشت مفسده انگیز و خطرناک نیز میتوانست باشد؛ ایشان تا آخرین لحظه به هر صورت از ما مراقبت میکرد و ما هم سعی و تلاشمان بر این بود که کاری نکنیم هم در مقابل خداوند مسئول باشیم و هم حیثیت و آبروی چنین انسان بزرگواری که آبروی خودش را برای اسلام گذاشته است، دچار خدشه شود و ایشان هتک حیثیت نشود.
*با توجه به مصالحی که جایگاه حاج قاسم ایجاب میکرد، ما از خانواده ایشان اطلاعات زیادی نداریم. میخواهیم بدانیم ایشان در چه خانوادهای پرورش یافت که حاج قاسم شد؟
ما در یک خانواده ۷ نفره بزرگ شدیم. ۵ بچه و دو خواهر و سه برادر بودیم. پدر ما فردی متدین، انقلابی، خوشنام و مبارز بودند و قبل و بعد از انقلاب با دامداری و کشاورزی و عشایری زندگی خود را اداره میکردند. جد پدری شهید سلیمانی و بنده در رابر کرمان ساکن بودند. خانواده ما جزو طایفه سلیمانی است که طایفه خوشنامی است. در واقع ما از عشایر بختیاری هستیم و نسبت لر داریم.
*اطلاع دارید چرا پدر شما در زمان اصلاحات ارضی، زمینی نگرفتند؟
ما خودمان مالک بودیم اما ملکی که در اصلاحات ارضی در اختیار قرار میدادند متعلق به دیگران بود. بابای من آدم بسیار مقیدی بود و حدود شرعی را رعایت میکرد. ایشان حاضر نبود حتی یک متر از زمینی را بگیرد که متعلق به شخص دیگری بود. موضوع اصلاحات ارضی را هم قبول نداشت و این موضوع را حقالناس میدانست. به هر صورت آن طرف ملکی که در دستش بود، شاید ۵۰ یا ۶۰ نفر یتیم و صغیر نسبت در آن سهم داشتند.
ایشان شخصی بود که در هیچ شرایطی نماز و روزه و عبادتش ترک نمیشد و متدین و مورد اعتماد تمام طایفه سلیمانی بود. در طایفه ما مراجعه به مراجع قضائی در کمترین حد بود. پدرم قبل از نماز صبح بیدار بود و ما ناهار و شام را هیچ وقت تنها نخوردیم. یکی از مواردی که پدرم همیشه از مادرم تعریف میکرد این بود که میگفتند: «هیچ وقت ندیدم مادرتان در مقابل مهمان نق بزند و با روحیه باز در مقابل مهمان قرار میگرفتند».
*چه نکات تربیتی در خانواده رعایت میشد؟
پدرم لقمه شبههناک هرگز در زندگی نیاورد. لقمه حرام که جای خود دارد! پدرم محل پناه افراد نیازمند طایفه بود به نحوی که اگر رویشان نمیشد به جایی مراجعه کنند به پدرم مراجعه میکردند. روزی حلال باعث میشود که حاج قاسم، حاج قاسم شود.
منبع خبر: خبرگزاری دانشجو
اخبار مرتبط: راز توجه ویژه حاج قاسم سلیمانی به سامرا / دعایی که پدر سردار سلیمانی در حق فرزندانش کرد
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران