چمدان؛ پدر من تنها ایرانی در قلمرو بومیان ناواهو بود
- امیر پیام
- بیبیسی
برای انتخاب نقطه آغاز و پایان فصل جدید چمدان تقریبا همه کره زمین در دسترس بود.
میشد قسمت اول را با داستان «تهران» در لسآنجلس شروع کرد. این طوری فصل پنجم چمدان در جایی باز میشد که میزبان بزرگترین جامعه ایرانیان مهاجر در جهان است.
یا از نقطهای کمتر شناخته شده مثل آکرا، پایتخت غنا، که به قول «آناهیتا» هنوز خیلی از ما میپنداریم مردم آنجا همه گرسنه، برهنه و بیخانماناند.
توکیو، هلسینکی، شهر سالت لیک و هالیوود هم میتوانستند نقطه آغاز قرار گیرند.
هرچند بعد از مشخص شدن ۹ میهمان و شنیدن قصه آنها نقطه آغاز و پایان به نوعی به این فصل چمدان تحمیل شد.
فصل پنجم باید از «سحر» شروع میشد؛ مثل هر مهاجرتی که معمولا از یک سحر و «سپیده» دم آغاز میشود و در قسمت پایانی به نقطهای شبیه «ساحل» میرسد.
نخستین نمای این فصل از نقطهای نامعلوم در قلمرو ناواهو شروع میشود اما آخرین پلان آن در کنار پاسارگاد تمام شود تا روایت گستردگی جامعه ایرانیان مهاجر از ناشناختهشدهترین اقلیم به نقطهای آشنا برسد.
در حدفاصل این دو نقطه با قصههای میهمانان طاقی از رنگینگمان ترسیم خواهد شد تا شاهدی باشد بر حرف «کورش» که در قسمت ششم میگوید فرهنگ و تمدن پشت مرزها متوقف نمیشود و میشود در هر جای زمین با هر رنگ، زبان و اعتقادی ایرانی بود.
یا به قول «بیانکا» تعریف عامیانه ایرانیبودن را میتوان به چالش کشید و پیشنهاد کرد که اگر یک دو رگه ایرانی-افرو پانامایی، رنگ پوست و زبانش شبیه کلیشههای ذهنی ما نبود، او را باور کنیم اگر گفت ایرانی است.
این تنوع نژادی و زبانی که به قول «تهران» قدرت جامعه ایرانی است، در چهل سال گذشته و با پراکنده شدن بیش از ۴ میلیون مهاجر ایرانی در چهار گوشه جهان، به قدری رنگارنگ شده که گویی 'تلاشهای شبانهروزی سیاسیون' از کاخسفید تا جماران هم نتوانسته مانع تکثر آن شود.
بنابر همین دلایل چمدان اول در جنوب ایالت یوتا و مرز شمالی قلمرو ناواهو باز شد؛ با قطعهای به نام «عشق ممنوعه» و بعد از ۹ هفته با قطعهای به نام «رنسانس نو» به پایان خواهد رسید.
توضیح تصویر،مساحت قلمرو ناواهو به بزرگی جمع مساحت استانهای تهران، همدان، گبلان و مازندران است و بین سه ایالت یوتا، نیومکزیکو و آریزونا در غرب مرکزی آمریکا واقع شده است
از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکستبه عبارت دیگرگفتگو با چهرههای سیاسی، هنری و ادبی از تلویزیون فارسی بی بی سی.
برنامه ها
پایان پادکست
درباره سرزمین ناواهو
قلمرو ناواهو در غرب آمریکا منطقه خودمختاری است که وسعت آن به اندازه جمع استانهای گیلان، مازندران، همدان و تهران است، یا در مقیاسی که سحر خواجهنوری ترسیم میکند، "هم اندازه ایالت ویرجینیای غربی".
سرحدات شمالی این قلمرو از جنوب ایالت یوتا آغاز میشود. همان جایی که من و سحر گشت مختصری در آن زدیم و از شهر بلاف به انت، سرزمین مادری سحر رفتیم.
سرزمین ناواهو از جنوب و غرب تقریبا یک سوم ایالت آریزونا و از جنوب و شرق بخش بزرگی از ایالت نیومکزیکو را در بر میگیرد.
دولت خودمختار این سرزمین که مقر آن در شهر ویندوراک - آریزونا - است اخیرا توانسته دولت فدرال آمریکا و ایالت کلورادو را وادار کند که کنترل سیاسی، قضایی و اقتصادی بخشی از سرزمینهای اجدادی این قوم را که در کلورادو واقع شده را هم به ملت ناواهو واگذار کند. هر چند این واگذاری هنوز روی نقشههای رسمی منعکس نشده است.
قلمرو ناواهو، بزرگترین قلمرویی است که بعد از جنگهای قرن نوزدهم میان دولت فدرال آمریکا و قبایل بومی، مردم ناواهو توانستند همچنان برای خودشان نگه دارند.
سرزمینی کویری اما مملو از صخرههای رسی با تراش و شکنجهای حیرتانگیز که نماهایی از آن را شاید در فیلمهای ایندیانا جونز یا جان وین دیده باشید و حتی در فیلمهای فضایی.
اوایل خرداد امسال به این منطقه رفتم تا با سحر خواجه نوری دیدار کنم که کودکی و نوجوانی را در این منطقه و بدون برق و آب لولهکشی گذرانده است؛ آن هم در حالی که باید زبان بومیان ناواهو، انگلیسی و فارسی را همزمان یاد میگرفت.
نسخه کامل چمدان سحر خواجهنوری به مدت ۲۷ دقیقه را در کانال یوتیوب بیبیسی فارسی تماشا کنید.
سری جدید چمدان از اول ژانویه سال ۲۰۲۲ هر شنبه از رادیو و هر یکشنبه از تلویزیون و کانال یوتیوب بیبیسی فارسی پخش میشود.
برای شنیدن فصول اول تا چهارم چمدان روی لینک هر فصل در زیر کلیک کنید:
- فصل چهارم
- فصل سوم
- فصل دوم
- فصل اول
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: چمدان؛ پدر من تنها ایرانی در قلمرو بومیان ناواهو بود
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران