چالش «عمار» و رسانه‌های سلبریتی‌زده/ «فجر» را «دیگری» نمی‌دانیم

چالش «عمار» و رسانه‌های سلبریتی‌زده/ «فجر» را «دیگری» نمی‌دانیم
خبرگزاری مهر

خبرگزاری مهر - گروه هنر- محمد صابری: در میان رویدادهای رنگارنگ ثبت شده در تقویم سالانه سینمای ایران، کمتر رویدادی را می‌توان سراغ گرفت که به اندازه «عمار» متمرکز بر «زاویه نگاه» باشد. به تعبیر دیگر جشنواره «عمار» نه یک جشنواره موضوعی است و نه یک رویداد سینمایی صرف؛ جشنواره «عمار» تلاشی است برای تثبیت یک «زاویه نگاه» متفاوت به «سینما».

حالا بالغ بر یک دهه از عمر «عمار» می‌گذرد. رویدادی که طی یازده دوره برگزاری تبدیل به فرصتی ویژه برای «دیده شدن» گروهی از فیلمسازان غالباً مبتدی اما عموماً دغدغه‌مند در حوزه مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی روز شده است.

خبرگزاری مهر که در آستانه برگزاری دوازدهمین دوره از جشنواره عمار، در قالب سلسله گفتگوهای «یک دهه با جشنواره عمار» به مرور تجربه برگزاری این رویداد از ابتدا تا به امروز پرداخته بود، در نشستی میزبان سه تن از مسئولان و متولیان این رویداد شد تا به‌صورت دقیق‌تر کارنامه این جشنواره مورد بررسی قرار گیرد.

حامد بامروت‌نژاد تهیه‌کننده سینما و از اعضای شورای سیاست‌گذاری جشنواره «عمار»، حمید صالحی دبیر اجرایی دوازدهمین دوره جشنواره و حجت غیب‌الله‌زاده مسئول سایت «عماریار» با حضور در نشست خبرگزاری مهر به مرور دستاوردها و آسیب‌شناسی مسیر طی‌شده این رویداد طی یک دهه گذشته پرداختند.

آنچه در ادامه می‌خوانید بخش نخست نشست بررسی کارنامه «عمار» در خبرگزاری مهر است؛

* بیش از یک دهه از تولد جشنواره فیلم «عمار» می‌گذرد. خودتان امروز نسبت این رویداد با کلیتی به نام «سینمای ایران» را چه می‌دانید و با توجه به اهدافی که در ابتدا برای راه‌اندازی این رویداد مدنظر بوده است، جایگاه امروز آن در آستانه برگزاری دوازدهمین دوره را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

حامد بامروت‌نژاد: وقتی می‌خواهیم از «عمار» صحبت کنیم، ابتدا باید بگوییم منظورمان کدام عمار است؛ عمار به مثابه یک جشنواره که در تاریخ مشخصی آغاز و در تاریخ مشخصی هم تمام می‌شود؟ یا عمار به مثابه یک دبیرخانه که در طول سال فعال است و در بازه مشخصی هم جشنواره برگزار می‌کند؟ و یا عمار به مثابه یک نظریه و مجموعه راهبرد برای سینمای ایران؟ واقعیت این است که عموماً این وجه سوم «عمار» ذیل دو وجه دیگر پوشیده مانده است. معمولاً به‌صورت مناسبتی به دو وجه اول همزمان با برگزاری جشنواره پرداخته می‌شود اما کمتر درباره نظریه و دیدگاهی که پشت این جریان است صحبت می‌شود. صحبت از نوعی نگاه به سینماست که مبدع آن هم عمار نبوده است اما عمار تبدیل به منشوری شد که مجموع این نظریات را جمع کرد و گفت می‌خواهم اینگونه به سینما نگاه کنم.

* یعنی ایده‌ای بالقوه وجود داشت که با تولد جشنواره عمار به فعلیت رسید…

بامروت‌نژاد: بله. صحبت از مجموعه‌ای از نظریات است؛ از نگاه به سینما و مخاطب گرفته تا نگاه به جهان و اینکه در این دنیا چه بخش‌هایی از سینما را باید ضریب داد. این مجموعه راهبردها در شئون مختلف جشنواره عمار، با قوت و ضعف متفاوت، بروز و ظهور پیدا کرده است. نقد کیفیت بروز یک نظریه با نقد اصل نظریه هم دو چیز متفاوت است. شاید در مسیر اجرایی شدن یک نظریه درست، آدم ناکارآمدی مثل بامروت‌نژاد متولی بوده و بد عمل کرده باشد که این مسائل قابل تفکیک است. از آنجایی که در دوره‌های اخیر جشنواره عمار هم کمتر مسئولیت اجرایی داشته‌ام، در این گفتگو سعی می‌کنم از این منظر از «عمار» دفاع کنم و به این مسئله بپردازم که عمار در رویکرد و راهبردهای کلان چه دیدگاهی را مدنظر داشته است.

بامروت‌نژاد: خاطرم هست زمانی در برنامه «هفت»، فریدون جیرانی به اکران رایگان فیلم‌های عمار اشاره کرد تا به این نتیجه برسد که اینگونه دیدن فیلم‌ها ارزشی ندارد. این حرف آن زمان هم درست بود و هم غلط. اگر بخواهیم با پارادایم حاکم بر سینما مسئله را ارزیابی کنیم، طبیعتاً حرف درستی بود، اما در پارادایم نگاه عمار و با توجه به اقتضائات این رویداد، حرف کاملاً غلطی بود این نوع نگاه دیگر محدود به یک جشنواره و حتی یک دبیرخانه نمی‌شود. ممکن است بروز و ظهور این نگاه را در بخش‌هایی خارج از جشنواره هم ببینید. اتفاقی که در جریان اکران خارج از سینمای فیلم «منصور» در همین هفته‌های اخیر شاهد بودیم، محصول نشت همین نگاه به خارج از چارچوب جشنواره عمار است. اگر قرار بر نقد و آسیب‌شناسی جدی عمار هم هست، به نظرم در همین لایه سوم مباحث باید مطرح شود که اگر نکته‌ای در این بخش اصلاح شود، در شئون دیگر مرتبط با برگزاری جشنواره هم اصلاح خواهد شد.

* این جریان فکری که از آن صحبت می‌کنید و خوب هم می‌دانیم سابقه‌ای بیش از یک دهه اخیر داشته است، امروز ویترینی به نام جشنواره «عمار» دارد. سوال اینجاست که بعد از یازده دوره برگزاری، این ویترین چقدر توانسته این نظریه را به منصه ظهور برساند و در میدان عمل به آزمون بگذارد تا مشخص شود چقدر این دیدگاه‌ها کاربردی است؟

بامروت‌نژاد: برای پاسخ به این سوال ابتدا باید اصل نظریه فهمیده شود. دوستان اهل رسانه و منتقدان، برمنبای همان نظریه باید دست به نقد «عمار» بزنند. مسئله‌ای که گاهی با دوستان اهل رسانه و منتقدان دارم این است که با عینک اشتباهی به نقد عمار می‌پردازند. مسائلی را مطرح می‌کنند که از ابتدا عمار مدعی آن نبوده است. خاطرم هست زمانی در برنامه «هفت»، فریدون جیرانی به اکران رایگان فیلم‌های عمار اشاره کرد تا به این نتیجه برسد که اینگونه دیدن فیلم‌ها ارزشی ندارد. این حرف آن زمان هم درست بود و هم غلط. اگر بخواهیم با پارادایم حاکم بر سینما مسئله را ارزیابی کنیم، طبیعتاً حرف درستی بود، اما در پارادایم نگاه عمار و با توجه به اقتضائات این رویداد، حرف کاملاً غلطی بود.

ما در ۵ الی ۶ دوره ابتدایی جشنواره «عمار»، استراتژی اصلی‌مان گسترش «مخاطبان» سینمای ایران بود، نه پیدا کردن «مشتری». ما می‌خواستیم دایره مخاطبان سینما را گسترش دهیم. هدف ما افرادی بودند که اساساً مخاطب سینما نبودند. مثال نزدیک بخواهم بزنم، کل خانواده خود من، آن زمان اصلاً اهل سینما نبودند. در دوره‌های اول استراتژی ما این بود که مخاطبانی که سابقه خوبی از سینما در ذهن ندارند را به سینما بازگردانیم. از دوره ششم به بعد بود که به یک تغییر رویکرد، ذیل همان راهبرد کلان رسیدیم و تصمیم گرفتیم مخاطبان خود را تبدیل به مشتری کنیم.

اولین تلاش در این راستا هم با فیلم کوتاه «هنگامه» شکل گرفت. شیوه بلیت‌فروشی ما برای آن فیلم هم به‌صورت «اختیاری» بود. یعنی مخاطب قبل از ورود به سالن پولی نمی‌داد، بعد که از سالن خارج می‌شد، اگر تمایل داشت، هر چقدر که دوست داشت، مبلغی را برای کمک به عوامل فیلم پرداخت می‌کرد. برای یک فیلم ۴۰ دقیقه‌ای که اساساً امکان اکران در سینما را نداشت و فروش نمونه‌های مشابه اش در سینمای ایران همواره صفر بوده است، در سال ۹۵ توانستیم ۷۰ میلیون تومان بلیت‌فروشی اختیاری داشته باشیم.

* این فروش، خارج از بازه برگزاری جشنواره عمار بود؟

بامروت‌نژاد: بله. بعد از جشنواره در یک بازه زمانی دو الی سه ماه در مراکزی فیلم پخش شد که با همین بلیت‌فروشی اختیاری به این رقم دست پیدا کرد. گروه عمده‌ای از مخاطبان ما در این مقطع همچنان پولی برای بلیت پرداخت نمی‌کردند و در چارچوب مخاطب‌یابی جشنواره محسوب می‌شدند. در عین اینکه افرادی را داشتیم که از ۵ هزار تا ۳۰۰ هزار تومان به‌صورت اختیاری پول بلیت پرداخت کردند. ما می‌دانستیم به‌دنبال مخاطب تازه هستیم و صرفاً نمی‌خواهیم اثر خود را در بازار آب کنیم. به همین دلیل جذب این مخاطب نیاز به یک بازه زمانی داشت. نقطه اوج این جریان هم اکران «منطقه پرواز ممنوع» بود. حدود ۲۸۰ هزار مخاطب، خارج از سالن‌های سینما تبدیل به مشتری این فیلم شدند. ما برای «منطقه پرواز ممنوع» حتی یک بلیت سازمانی و رایگان توزیع نکردیم. ۲۸۰ هزار نفر خارج از چرخه اکران در سینماها بلیت خریدند و به تماشای فیلم نشستند.

حامد بامروت‌نژاد

منبع خبر: خبرگزاری مهر

اخبار مرتبط: چالش «عمار» و رسانه‌های سلبریتی‌زده/ «فجر» را «دیگری» نمی‌دانیم