حکایت محافظ شخصی در ایران؛ از لشکر انصارالمهدی تا موسسه های تشریفات
حکایت محافظ شخصی در ایران؛ از لشکر انصارالمهدی تا موسسههای تشریفات
در یکی از آگهیها آمده است: «دارای کمربند مشکی، قد ۱۹۲، وزن ۱۳۰، خوشچهره، چابک و با کلیه ابزار موردنیاز.»-عکس از ایرنا
روزگاری داشتن محافظ شخصی (بادیگارد) در جمهوری اسلامی برای مقامهای سیاسی نشان اشرافیت بود و روزگاری آنها قهرمانانی شدند که جان خود را برای مصالح نظام به خطر میانداختند.
در ابتدای دهه ۶۰ یکی از مهمترین نشانههای سادهزیستی حضور بدون محافظ چهرهها و مقامهای سیاسی در محافل و میان مردم بود. اما با ترور بعضی شخصیتها دوران نمایش ساده زیستی برای مقامهای حکومت انقلابی تمام شد.
حالا در دهه چهارم حیات انقلاب اسلامی محافظان حکومتی دیگر لشکر شدهاند. اسامی مقامهای نیازمند حفاظت فهرستی بلند بالاست که تمامی ندارد و هر روز هم با عناوین مختلف به آن افزوده میشود.
ضمن آنکه ۱۰ سالی میشود، درخواست محافظت در ایران برای شهروندان هم معمول شده و نشانه «خاص بودن» است. بعضی چهرههای هنری، مدیران شرکتها و مجموعهها به دنبال محافظان ساعتی و کرایهای هستند. افرادی خوش پوش، خوش قد و بالا با هیکل تنومند که قدم زدن، نشستن و عکس گرفتن کنارشان میتواند برای مخاطبان جذاب باشد.
حفاظت از مقامات، بادیگارهای انقلابی
در ابتدا وظیفه حفاظت از مقامها در جمهوری اسلامی برعهده کمیتههای انقلاب اسلامی بود. سپس تیپ حفاظت انصارالمهدی در سپاه پاسداران تشکیل شد و وظیفه حفاظت از مقامات ارشد نظام را بر عهده گرفت.
پس از مدتی این تیپ تبدیل به لشکر شد و روند محافظت از مقامهای نظام هم رتبهبندی پیدا کرد. اما از ابتدای دهه ۸۰ و ترور چهرههای خاص به خصوص فعالان برنامههای هستهای، در برخی موارد سازمان تازه تاسیس اطلاعات سپاه، مسئولیت حفاظت را برعهده گرفت.
این روزها دارابودن تیم حفاظت برای مقامهای ارشد نظام معمول است و حتی چهرههایی در ردههای پایینتر نیز معمولا کادر محافظتی ثابتی دارند.
نکتهای که میتوان در مورد لشکر انصارالمهدی یادآور شد این است که بخشی مهمی از نیروهای این لشکر پس از پایان جنگ از میان بسیجیانی انتخاب شدند که توانایی خود را اثبات کرده بودند. اما اواخر دهه ۸۰ نسل بعد اعضاء این لشکر بیشتر از بین نیروها از پایگاههای بسیج و پس از گذران مراحل سخت گزینشی توسط سازمانهای امنیتی سپاه جذب شدند.
آغاز عصر بادیگارهای نمایشی
از ابتدای دهه ۹۰ پدیدهای نو در جامعه ایران به نام «بادیگارد نمایشی» برای اقشار مختلف جامعه بهخصوص هنرمندان و چهرهها معمول شد. نماد بادیگاردهای نمایشی جاهلان دهه ۴۰، لوطی و نوچههای آنها و افراد تنومند بودند، افرادی که قد بلند و هیکل خاص داشتند. این افراد در موسسههای مختلف آموزش داده میشوند و در کنار چهرههای مشهور یا هر کسی قرار میگیرند که توانایی پرداخت هزینههای محافظ شخصی را داشته باشد.
باتوجهبه اینکه در قوانین رسمی جمهوری اسلامی مسئولیت حفاظت از شخصیتها بر عهده نهادهای انتظامی و امنیتی است، این دسته از محافظان در عمل و به طور قانونی نمیتوانند کار زیادی انجام دهند. محافظانی که بیشتر به محافظها در فیلمهای هالیوودی شباهت دارند در واقع با حضور «بادیگارد» در کنار افراد را نمایش میدهند. برای آنکه با فعالیت بادیگاردهای نمایشی آشنا شوید باید از موسسههای تامین این افراد در تهران پرسوجو کنید. شرکتهایی که بیشتر در کار ارائه خدمات تشریفاتی هستند.
مردان سیاهپوش
دفتر یکی از موسسههایی که خدمات محافظ شخصی اراییه میدهد در خیابان «مقدس اردبیلی» مملو از عکسهایی است که در آن مردانی سیاهپوش با کت و پالتوی چرم و عینک دودی ژستهای هالیوودی گرفتهاند. مردانی که گویی همین امروز از میان شرکتکنندگان مسابقه قویترین مردان ایران و یا دعوا کنهای مناطق خاصی از شهر انتخاب شدهاند و بنا است حافظ جان کسانی باشند که یا خطری احساس یا میخواهند خاص و ویژه در جامعه تردد کنند.
ماجرای محافظان شخصی اما در ایران ربطی به دنیای فیلمهای هالیوودی و مافیایی ندارد. آنچه در عمل وجود دارد بیشتر نمایشی است که بعضی چهرههای شاخص هنری و حتی مدیران شرکتها و موسسههای خصوصی تلاش دارند برای نشاندادن موقعیت خود برپا کنند.
دفتر موسسه خدمات بادیگارد نه تابلویی در ورودی دارد و نه نامش شبیه مرکز ارائه خدمات محافظ شخصی است. مسئول این دفتر مجموعهاش را ارائهدهنده خدمات تشریفات میداند.
منشی که مسئولیت نظارت بر سوالهای اولیه را برعهده دارد در خصوص روال کار توضیح میدهد: «بیشتر مراجعین ما به دنبال محافظ ویترینی هستند. یعنی افرادی خوشچهره، تنومند، قدبلند، با پوشش و ظاهری هالیوودی باشند. هزینه استخدام این محافظان از ساعتی یک و نیم تا سه میلیون تومان بسته به شیوه خدمات خواسته شده تغییر میکند. اما اگر به دنبال محافظانی تعلیمدیده و کاربلد هستید که دورههای حفاظت شخصی و آموزشهای رزمی و ویژه دیده باشند، پیشنهاد ما افرادی است که به طور نامحسوس و با ظاهری عادی اطراف شما حضور داشته باشند. قیمت این محافظان هم بسته به موقعیت موردنیاز و میزان خطری که شما را تغییر میکند متغیر است که نمیتوانیم بدون داشتن جزئیات قیمت بدهیم. گروه سوم ترکیبی از هر دو است یعنی افرادی خوشپوش، تنومند، قدبلند که دورههای مختلف را هم طی کردهاند. این افراد همبسته شرایط شما کارشان از ساعتی دو تا پنج میلیون تومان تفاوت قیمت دارد.»
این شرکتها شرط مذاکره بعدی و دیدار با مدیران و دیدن آلبوم محافظان را منوط به حضور چهرهای میکنند که محافظ میخواهد. سال ۹۹ محمد شرفی، رئیس پلیس پیشگیری ناجا گفته بود: «پلیس و نیروی انتظامی هیچ مجوزی جهت محافظت شخصی از افراد یا فعالیت بادیگاردها صادر نکرده و نهتنها پلیس، بلکه قانون نیز چنین اجازهای را نداده است. حفاظت از شخصیتها در نیروی انتظامی بر اساس ضوابط خاص و قوانین کشور است و این کار باتوجهبه این ضوابط انجام میشود.»
حافظانی که فقط نمایش میدهند
در حقیقت باوجود آنکه شرکتهای رسمی اقدام به آموزش و صدور گواهینامه برای محافظان شخصی میکنند، اما این محافظان بههیچعنوان در جایگاه و دارای دایره اختیارات محافظت کامل نیستند. نکتهای که منشی این مرکز که ما به آن مراجعه کردهایم بر آن تاکید میکند: «شما نمیتوانید توقع داشته باشید محافظ ما مثلا در صورت مشکوک شدن به فردی او را تفتیش کند یا برخورد قهری با آن داشته باشد. در حقیقت آنچه ما ارائه میدهیم سپر روانی است که اطراف شما حضور دارد و اجازه نمیدهد کسی در محیط مراجعه شما فکر رفتاری خطرناک به سرش بزند.»
اما مسئله زمانی عجیب میشود که بدانیم در سایتهای کاریابی آگهیهای مختلفی در خصوص خدمات محافظ شخصی منتشر میشود. در یکی از آگهیها آمده است: «دارای کمربند مشکی، قد ۱۹۲، وزن ۱۳۰، خوشچهره، چابک و با کلیه ابزار موردنیاز.»
وقتی با این آگهی تماس میگیریم و در خصوص قیمت و ابزار مورد نیاز میپرسیم چنین پاسخی میشنویم: «اگر برای فرش قرمز اکران فیلم یا مراسمهای اینچنینی باشد ساعتی ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان، اما اگر واقعا از روی نگرانی برای تهدید انجام شده باشد ساعتی یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان. ابزار هم شامل: شوکر، گاز فلفل، پنجه بوکس، اسلحه قلابی ولی شبیه به اصل است.»
این مسئله زمانی حساسیتبرانگیز میشود که خود این ابزار همگی جز اقلام ممنوعه و در محدوده جرم بوده و پلیس در صورت مشاهده یا استفاده از آن اجازه برخورد، ضبط و حتی بازداشت فرد حملکننده را دارد. وقتی از این فرد در خصوص این موضوع میپرسیم میگوید: «شما که قرار نیست ترور بشوید فقط میخواهید دیگران احساس کنند توان مالی و جایگاه شما به شکلی است که محافظ شخصی دارید.»
این همان نمایشی است که از آن صحبت کردیم. در سالهای اخیر و بهخصوص قبل از فراگیری کرونا در برخی مراسم اکران فیلم یا فرش قرمز حضور بازیگرانی که افرادی از این دست بهعنوان محافظ آنها را همراهی میکردند، خبرساز شده بود.
در همین زمان رسانهها در خصوص این نمایش واکنش نشان دادند تا حدی که برخی از بازیگرانی که با بادیگرد به مراسمی رفته بودند، ناچار به تکذیب شدند. مانند مهران مدیری که پس از انتشار فیلمی که نشان از حضور افرادی با شمایل بادیگارد در پیرامونش میداد، در اختیار داشتن محافظ شخصی را رد کرد.
محافظت حرفهای
اما در کنار این نمایش قدرت باید در نظر بگیریم طی سالهای اخیر وقایعی نیمه مافیایی در ایران کم نبودند. از کشته شدن افرادی با قدرت مالی یا روابط رانتی بالا تا آدم ربایی و غیره.
این همان نکتهای است که یکی دیگر از شرکتهایی که تلفنی در خصوص بادیگارد با آن صحبت کردیم به آن اشاره میکند. این شرکت در خصوص محافظت از خانواده یک فرد میگوید: «محافظت از خانواده اگر تهدیدی داشتید نیازمند استراتژی است. یعنی شما بهجای یک محافظ باید تیم محافظ داشته باشید که شامل اپراتور کامپیوتری که از طریق تلفن و نصب دوربین در محل گروه را مدیریت میکند و محافظانی که بسته به تعداد افرادی از خانواده که نیازمند محافظت دارند تغییر میکنند. در این شیوه ما رفتوآمد افراد را بررسی کرده و در طول مسیر نیز بهطور نامحسوس هرگونه احتمال تعقیب و یا حضور افراد مشکوک را بررسی میکنیم و در صورت نیاز بلافاصله با نیروی انتظامی هماهنگ میکنیم. قیمت این خدمات هم تا زمان بررسی دقیق شرایط خانواده، تعداد افراد و نوع تهدید و میزان رفتوآمد افراد قابلارائه نیست. اما ما با دریافت مبلغ یک میلیون تومان کارشناس میفرستیم تا ارزیابیها را انجام داده و قیمت نهایی را اعلام کند. اگر یکی از مشتریان سابق معرفی کرده باشد، شاید این خدمت اولیه رایگان شود.»
این موسسه در خصوص تجربههای قبلی میگوید: «بسیاری از افراد ذی نفوذ که حتی محافظان رسمی از طریق دستگاههای امنیتی دارند گاه برای برخی برنامهها و یا افراد خانوادهشان از خدمات ما استفاده میکنند. مثلا مقامی دولتی که نمیخواهد نیروهای امنیتی در کنار فرزندانش باشد مسئله مراقبت از فرزندان را به ما میسپرند. حتی گاهی از ما میخواهند این محافظت بدون اطلاع خود فرزندان یا افراد خانواده باشد. البته در این زمینه حتما باید با تیمهای امنیتی رسمی هماهنگی صورت بگیرد چون موردی داشتیم که نیروهای امنیتی نیروی ما را بازداشت کردند، چون گمان میرفت خودش تهدیدی برای فرد است.»
با توجه ممکن نبودن دسترسی به نهادهای امنیتی تلاش میکنیم از طریق تماس با ۱۱۰ کسب اطلاع کنیم. وقتی از اپراتور سامانه ۱۱۰ پلیس جمهوری اسلامی ایران میپرسیم که باتوجه به نگرانی برای حضور مدیرعامل شرکتمان در مراسمی آیا شما استفاده از خدمات محافظان شخصی را توصیه میکنید، میگوید: «اگر احتمال خطر میدهید باید با نیروی انتظامی هماهنگ کنید و پلیس در صورت اینکه با بررسی خطر را تأیید کند خودش اقدامات محافظتی را انجام میدهد که البته شامل محافظ دائمی یا برای همراهی نیست. چون این امر نیازمند مصوبه شورای امنیت است. اما در نظر داشته باشید اگر محافظ شخصی شما به هر دلیلی با فردی ولو مشکوک درگیر شود و آسیبی به آن فرد برسد یا از ابزاری غیرقانونی استفاده کند شما نیز بهعنوان شریک جرم مسئولیت خواهید داشت. چرا که مسئولیت محافظت و امنیت شهروندان طبق قانون تنها بر عهده نیروی انتظامی است.»
محافظ یا مانکن
این نکته روشنگر اصل ماجرای مقوله محافظان شخصی در ایران است. مانکنهایی خوشهیکل و گاه با هیبتی ترسناک که برای نمایش اقتدار استخدام میشوند. اما اگر فردی قصد آسیب زدن به شما را داشته باشد آنها تنها میتوانند تا حدی مانع نزدیک شدن او به شما شوند ولی امکان برخورد فیزیکی یا جلب فرد را ندارند.
شاید به همین خاطر است که سال گذشته یکی از رسانهها در گزارشی متذکر شده بود که این روزها با داغ شدن بازار محافظان شخصی، بیشتر مراجعهکنندگان به باشگاههای رزمی یا بدنسازی حرفهای نه بهقصد ورزش که برای کسب مهارتهایی جهت ورود به این کسبوکار هستند. هرچند بحث گواهینامه مهارتهای محافظان شخصی هیچ ارتباطی به تواناییهای ورزشی ندارد و این موسسهها تنها پس از آموزشهای ویژه، و کسب مهارتهای گاه سخت و دشوار چنین گواهینامهای برای شما صادر میکنند.
البته این روزها بیشتر چهرههای سرشناس که برای نمایش اقدام به استخدام محافظ میکنند، بیش از آنکه خواستار محافظی کارکشته باشند به دنبال افرادی خوشچهره و خوش قدوبالا هستند. به قول منشی موسسهای که با آن تماس گرفتیم، چهرههای مشهور میخواهند بادیگاردها با حضور در کنار این افراد «عکسهایشان را شبیه فیلمهای گانگستری هالیوودی کند.»
یکی از فعالان حوزه سینما میگوید: «برخلاف تصور همگانی بسیاری از این بادیگاردهایی که کنار چهرههای سینمایی میبینید نه تنها پولی نمیگیرند بلکه گاه مبلغی هم به آن چهره پرداخت کردهاند. چون این افراد بر این باورند به واسطه حضور در کنار این فرد در مراسم مختلف سینمایی راه مییابند و پای آنها به سینما و دنیای بازیگری باز میشود.»
محافظان زیرزمینی
ولی این ماجرا چهره دیگری نیز دارد که در پشت پرده تمام راه خود را ادامه میدهد. دنیای خاص افرادی با رانت ویژه که محافظان شخصی در کنار خود و خانوادهشان حضور دارند و حتی این محافظان اجازه حمل اسلحه و استفاده از آن را نیز دارند. چرا که این افراد در کشوری که غرق در فساد و رانت است به نهادهایی وابستهاند که حتی کشتن انسانها نیز برای آنها کمترین هزینه را خواهد داشت.
البته استخدام بادیگاردهای مسلح شامل خدمات موسسههایی که در این گزارش با آنها تماس گرفته شد، نمیشود و آن هم مانند بسیاری امور دیگر در ساختار جمهوری اسلامی ایران زیرزمینی است.
منبع: داریوش معمار روزنامهنگار-ایندیپندنت فارسی
فیلمها و خبرهای بیشتر در کانال تلگرام پیک ایران
منبع خبر: پیک ایران
اخبار مرتبط: حکایت محافظ شخصی در ایران؛ از لشکر انصارالمهدی تا موسسه های تشریفات
موضوعات مرتبط: جمهوری اسلامی ایران پلیس پیشگیری ناجا اجازه حمل اسلحه نیروهای امنیتی اپراتور سامانه درخواست محافظت نیروی انتظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شورای امنیت مهران مدیری ایندیپندنت ساده زیستی محافظ شخصی غیرقانونی گواهینامه رئیس پلیس یک میلیون پنجه بوکس در قوانین
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران