«معماری» موجودی زنده است و حیات و کیفیت حیاتش دست ماست/ قبل از دیدن نماهای رومی باید سری به نادیدهها زد!
«چه نشستهاید که تاجران و سودجویان با همکاری بنگاههای معاملات املاک، معماری ایرانی را فروختند و جایش معماری دیگر کشورها را گذاشتند!» به گزارش «تابناک»، این فریاد هشداری است که هر از گاهی یکبار از جایی از کشورمان بلند میشود و در مواردی آنقدر در جلب توجه موفق عمل میکند که زمینه ساز تخصیص ردیف بودجه هم میشود. اتفاقی که آخرین بار در ماههای ابتدایی امسال رقم خورد که به تولد جایزه ملی تازهای منجر شد که در عنوانش چکیده چند شعار سیاسی رایج به چشم میخورد!
صحبت درباره وضعیتی است که به تعبیر بسیاری از اهل فن، سیمای مغشوش امروزی شهرهای مختلف کشورمان را رقم زده است؛ منظر تکه تکه و گاه نامتجانس شهرهایی که معماری ایرانی در کمتر سازه تازه خلق شدهای در آنها مشهود است و به جایش، نمای رومی و ترکیب بندیهای متفاوت از سبکهای معماری مختلف به وفور به چشم میخورد.
این همان وضعیتی است که فریاد وا اسفای برخی را به دنبال داشته و دارد. وضعیتی که همگان بر سر ضرورت تغییرش توافق دارند، اما کمتر کسی در پی کشف چرایی رقم خوردن آن بر میآید و به این اصل کلیدی و پایه توجه میکند که «معماری موجودی زنده است و همان طور که هر موجود زندهای حال خوش و ناخوش را تجربه میکند و گاهی آشفته میشود و گاهی سرخوش، معماری هم بالا و پایین دارد.»
این را مهسا مکی نژاد میگوید که بیش از یک دهه در این عرصه به فعالیت مشغول است و تاکید میکند: نمیشود که معمار بود، مدام با افراد مختلف از صاحبان ملک و سرمایهگذار تا گروه همکاران و منتقدان پرشمار عرصه معماری سر و کار داشت و با این دست سوالات مواجه نشد که مثلا چرا این همه نمای رومی و چرا نمای ایرانی نه؟ اصلا نمای ایرانی یعنی چه؟!
وی میافزاید: این بحث البته مفصلتر از این است که به نمای سازهها محدود شود و اگر قرار باشد به آن بپردازیم، بایستی به جزئیات زیادی اشاره کنیم که در کنار هم مولفههای معماری یک بنا را تشکیل میدهند و برخلاف تصور عموم حتی شامل طراحی داخل و دکوراسیون هم میشود که بحث مفصلی است و ظاهرا مورد علاقه آنهایی که به نمای سازهها توجه نشان میدهند، نیست!
مکینژاد که در کارنامهاش چندین رتبه برتر مسابقات طراحی به چشم میخورد، میگوید: از بزرگان معماری شنیده و خواندهایم که معماری موجودی زنده است، اما ظاهرا این جمله کلیدی به گوش خیلیها نخورده یا در آن دقیق نشدهاند که در این صورت برایشان بدیهی میبود که این موجود زنده هم مانند همه موجودات دیگر، بالا و پایینهایی را تجربه کند و حتی کلیت حیاتش و کیفیتش حیاتش بسته به ما باشد.
او میافزاید: کافیست به این نکته دقت کنیم که حال و روز جامعه در امور مختلف چگونه است و بعد درباره معماری اظهار نظر کنیم. مثلا اگر میگوییم که نبض معماری در دست افرادی قرار گرفته که سودجو هستند و مثلا بنگاههای معاملات املاک هم مستقیم یا غیرمستقیم، دانسته یا نادانسته با آنها همراهی میکنند، لازم است توجه کنیم که در باقی امور در جامعه اوضاع به چه صورت است نه اینکه فقط معماری، آن هم بخش نمای ساختمان را مورد توجه قرار دهیم!
صحبت درباره وضعیتی است که به تعبیر بسیاری از اهل فن، سیمای مغشوش امروزی شهرهای مختلف کشورمان را رقم زده است؛ منظر تکه تکه و گاه نامتجانس شهرهایی که معماری ایرانی در کمتر سازه تازه خلق شدهای در آنها مشهود است و به جایش، نمای رومی و ترکیب بندیهای متفاوت از سبکهای معماری مختلف به وفور به چشم میخورد.
این همان وضعیتی است که فریاد وا اسفای برخی را به دنبال داشته و دارد. وضعیتی که همگان بر سر ضرورت تغییرش توافق دارند، اما کمتر کسی در پی کشف چرایی رقم خوردن آن بر میآید و به این اصل کلیدی و پایه توجه میکند که «معماری موجودی زنده است و همان طور که هر موجود زندهای حال خوش و ناخوش را تجربه میکند و گاهی آشفته میشود و گاهی سرخوش، معماری هم بالا و پایین دارد.»
این را مهسا مکی نژاد میگوید که بیش از یک دهه در این عرصه به فعالیت مشغول است و تاکید میکند: نمیشود که معمار بود، مدام با افراد مختلف از صاحبان ملک و سرمایهگذار تا گروه همکاران و منتقدان پرشمار عرصه معماری سر و کار داشت و با این دست سوالات مواجه نشد که مثلا چرا این همه نمای رومی و چرا نمای ایرانی نه؟ اصلا نمای ایرانی یعنی چه؟!
وی میافزاید: این بحث البته مفصلتر از این است که به نمای سازهها محدود شود و اگر قرار باشد به آن بپردازیم، بایستی به جزئیات زیادی اشاره کنیم که در کنار هم مولفههای معماری یک بنا را تشکیل میدهند و برخلاف تصور عموم حتی شامل طراحی داخل و دکوراسیون هم میشود که بحث مفصلی است و ظاهرا مورد علاقه آنهایی که به نمای سازهها توجه نشان میدهند، نیست!
مکینژاد که در کارنامهاش چندین رتبه برتر مسابقات طراحی به چشم میخورد، میگوید: از بزرگان معماری شنیده و خواندهایم که معماری موجودی زنده است، اما ظاهرا این جمله کلیدی به گوش خیلیها نخورده یا در آن دقیق نشدهاند که در این صورت برایشان بدیهی میبود که این موجود زنده هم مانند همه موجودات دیگر، بالا و پایینهایی را تجربه کند و حتی کلیت حیاتش و کیفیتش حیاتش بسته به ما باشد.
او میافزاید: کافیست به این نکته دقت کنیم که حال و روز جامعه در امور مختلف چگونه است و بعد درباره معماری اظهار نظر کنیم. مثلا اگر میگوییم که نبض معماری در دست افرادی قرار گرفته که سودجو هستند و مثلا بنگاههای معاملات املاک هم مستقیم یا غیرمستقیم، دانسته یا نادانسته با آنها همراهی میکنند، لازم است توجه کنیم که در باقی امور در جامعه اوضاع به چه صورت است نه اینکه فقط معماری، آن هم بخش نمای ساختمان را مورد توجه قرار دهیم!
منبع خبر: تابناک
اخبار مرتبط: «معماری» موجودی زنده است و حیات و کیفیت حیاتش دست ماست/ قبل از دیدن نماهای رومی باید سری به نادیدهها زد!
موضوعات مرتبط: معماری ایرانی نمای ساختمان طراحی داخل ردیف بودجه بالا پایین مورد علاقه موجود زنده دکوراسیون در کنار هم مورد توجه آخرین بار هم مانند ابتدایی منتقدان مسابقات اتفاقی تاجران بزرگان مستقیم سوالات
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران