دو شب همنوازی؛ از می ناب تا شور مستی

دو شب همنوازی؛ از می ناب تا شور مستی
صدای آلمان

کاهش نسبی موج کرونا در ایران، امکانی ولو محدود برای دوستداران موسیقی کلاسیک در تالار وحدت تهران فراهم کرد. سالن بزرگ این تالار، دوم و سوم دی‌ماه، میزبان ارکستر سرزمین مادری بود و کنسرتی با خوانندگی غفار زادبه. 

غفار زادبه (ذابح) که اسپانسر کنسرت نیز بود، قطعات می ناب و خوشه چین اثر روح‌الله خالقی، قطعه کاروان مرتضی محجوبی، قطعه آذری سنده قالماز اثر توفیق قلی‌اف و قطعه شور مستی گلنوش خالقی را خواند. 

کنسرت که مراحل تصمیم‌گیری تا اجرای آن تنها یک ماه طول کشیده بود، در دو بخش ارائه شد. بخشی کم و بیش آرام با تکنوازی شیما شاه محمدی (قیچک) و علی نجفی ملکی (نی) و قسمت دوم که با تکنوازی مریم خدابخش (عود)، صدا سدیفی (قانون) و هم‌‌نوازی ویولن‌ها ریتم تندتری یافت.

نزهت امیری، ارکستر "سرزمین مادری" را در سال ۹۵ تشکیل داده است. وقفه‌های مختلفی اما در کار وجود داشته؛ از مشکلات مالی و تدارکاتی، سازماندهی و تامین هزینه‌ها تا گرفتن مجوز اجرا. او اولین زن پس از انقلاب ۵۷ است که ارکستر ملی ۷۰ نفره را رهبری کرده؛ آن هم در حالی که نمایش ساز و تصویر نوازنده در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ممنوع است.

شماری رسانه‌های داخلی به نزهت امیری، لقب "بانوی سیاهپوش" داده‌اند؛ نامی رازگونه که چه بسا ستایشی زیرپوستی از صبوری، پشتکار و بی‌حاشیه بودن اوست. این در حالی است که لباس تیره نوازندگان و رهبر ارکستر در اجراهای کلاسیک، قاعده‌ای عمومی است تا توجه و تمرکز مخاطب روی موسیقی، هارمونی و حس و حال برنامه باشد. کسی نمی‌داند، شاید هم این سیاهپوشی در سوگ جان‌هایی است که در دو سال گذشته از دست رفته‌اند.  

نزهت امیری در گفت‌وگو با دویچه وله از آرزوهای بزرگ و امکانات کوچک خود می‌گوید؛ از محدودیت‌های مالی که فرصت تمرینات کافی را سلب می‌کنند تا تهیه و تامین رپرتوار، تبلیغ مناسب، فقدان سرمایه‌گذاری‌های فرهنگی و مشکلات پاندمی.

......................

● خانم امیری چه شد پس از دو سال، توانستید یک اجرای رسمی در تالار وحدت داشته باشید؟

نزهت امیری: من تصمیم داشتم در صورت بهبود شرایط کرونایی، در بهمن ماه ارکستر سرزمین مادری را به صحنه ببرم. این اتفاق، با خواست آقای غفار ذابح (با نام هنری زادبه) برای یک اجرا مصادف شد. ایشان هم مایل بودند تامین مالی این پروژه را بر عهده گیرند و فرصتی برای اجرای قطعات استاد خالقی فراهم کنند. این همراهی به دو شب اجرا منجر شد.

● انتخاب قطعات بر چه اساسی بود؟ 

سال‌ها بود که دلم می‌خواست کارهای استاد خالقی و تنظیم های خانم گلنوش را اجرا کنم‌؛ آرزویی که گلنوش هم در برآورده کردن آن ناکام ماند. در تکمیل رپرتوار اجرا، نیاز به فضای هنری پرتحرک و انرژیک داشتم. برای همین چند اثر از آثار کوتاه، فانتزی و پر انرژی بهزاد عبدی، آهنگساز جوان را انتخاب کردم که بر اساس ملودی­‌های ماندگار بزرگان موسیقی، برای سولو و ارکستر زهی نوشته شده‌اند. 

● تدارک این کنسرت‌ها در شرایط کنونی چه چم و خمی دارد؟

واقعیت آن است که تامین مالی، بزرگترین مشکل ارکسترهای بزرگ است. در کشورهای پیشرفته به غیر از بودجه کلانی که وزارت فرهنگ به این کار اختصاص می‌دهد، شهرداری‌ها از فعالیت‌های فرهنگی حمایت مالی هنگفت می‌کنند. به همین دلیل شما شاهد اجراهای متعدد در تمام فصول و بخصوص فصل هنری هستید. کمپانی‌ها و برندهای مختلف هم در این عرصه پیشتازند. اینجا متاسفانه برای حرکت‌های بزرگ و تاثیرگذار فرهنگی پیش‌بینی مالی نشده و از گروه‌های خصوصی هیچ حمایتی نمی‌شود. قطعا این مشکل ما هم بود.

● برای تامین و تدوین نت‌ها چه مشکلاتی هست؟

در تامین رپرتوار اجرا همیشه مشکلات بسیاری داشته‌ایم. تا زمانی که سازماندهی قوی در این عرصه صورت نگیرد این مشکلات وجود خواهند داشت. مثال بزنم: گلنوش خالقی آثار پدر را تنظیم کرد و در اختیار همه قرار داد. ولی ظاهراً ورژن های مختلفی از این کارها موجود است. یکی از مشکلات من در این اجرا، تامین پارتیتور از یک منبع و تامین پارت‌های مجزا از منابع دیگر بود. مقایسه آنها با هم به کارشناسی، صرف وقت و انرژی یا مقابله متون نیاز داشت. ما استاد سیاوش بیضایی را در کنار خودمان داشتیم که با ما بسیار همراهی کردند و از راه دور، در رفع اشکالات نتی آثار گلنوش، مشاورما بودند. تامین کمبودهای دیگر ارکستر را هم استاد بهزاد عبدی برعهده گرفتند.

●  آیا اعضای ارکستر همیشه آماده اجرا هستند یا تعامل شما با آنها بر حسب موقعیت‌هاست؟ 

در گروه‌های ارکسترال غیردولتی و بزرگ، معمولا به صورت پروژه‌ای، برای هر اجرا از نوازندگان مورد نیاز آنسامبل دعوت می‌شود. البته به مرور زمان تعدادی از نوازندگان به مهمانان دایمی تبدیل می‌شوند.

● و چقدر زمان تمرین داشتید؟ 

خیلی اندک... ببینید یکی از اولین مشکلاتی که به دنبال محدودیت مالی پیش می‌آید، کم شدن دفعات تمرین گروه است. مثلا اگر این اجرا، به جای سه جلسه، پس از پنج جلسه تمرین انجام می‌شد، کار با استانداردهای بسیار بالاتری به صحنه می‌رفت.

● من در گزار‌ش‌ها دیدم که سالن پر نشده است. دلیل رعایت پروتکل‌ها بود یا اطلاع رسانی کافی انجام نگرفته بود؟

هر دو! البته استقبال مردم با توجه به بیماری کرونا بسیار خوب بود. ما تصمیم گرفتیم مردمی را که به کنج عزلت فرستاده شده بودند، به سالن بزرگ تالار وحدت برگردانیم. در این شرایط سخت، بیش از ۱۲۰۰ مخاطب از برنامه استقبال کردند.  کل پروژه از تصمیم تا اجرا، در یک ماه بسته شده بود، فرصتی برای اطلاع رسانی به مشتاقان فراهم نبود. پوستر تنها دو روز پیش از اجرا به صورت محدود منتشر شد. با یک شب اجرا  قطعاً سالن ۷۰۰ نفره،  بدون فاصله اجتماعی پر می شد و هزینه‌ها هم پایین می‌آمد. عده ای هم ناکام می‌ماندند. برای جلوگیری از خطر سویه ی جدید کرونا، تصمیم گرفتیم که سالن را برای دو شب اجرا، با رعایت پروتکل های بهداشتی در اختیار بگیریم.

● پس فقط رعایت پروتکل‌ها نبود...

متاسفانه هم زمان با فروش بلیت های کنسرت، رسانه های رسمی مدام هشدارهایی مبنی بر عدم تجمع می دادند. این یک بام و دوهوا بودن اخباررسمی، علاقه مندان بسیاری را در سردرگمی و بلاتکلیفی نگه داشت و مانع حضورشان در سالن شد. در آموزشگاه موسیقی خودم هم، بیشتر فعالیت‌ها هم چنان آنلاین است. 

● خانم امیری چرا بعد از اجرایی که به کادر درمان هدیه شد، فعالیت مشابهی نداشتید؟

درسالِ پیش از کرونا، سال ۹۸ قصد داشتم سمفونی شهرزاد اثر امین‌الله حسین را با ارکستر سرزمین مادری به صحنه ببرم. با شیوع کرونا این فعالیت تعطیل شد. ولی در ۱۰ مرداد ۱۳۹۹  یکی از سوئیت‌های این سمفونی را در فضای باز تالار اجرا کردم و با افتخار، به کادر بهداشت و درمان ایران و جهان هدیه کردم. ولی به دلیل آمار بالای مرگ و میر و ابتلای بالای این بیماری، ترجیح دادم تا ایجاد شرایط مناسب و بدون ریسک، اجرایی نداشته باشم. 

● حالا با این شروع، برنامه‌های بعدی‌تان چیست؟ 

از برنامه های مورد نظر من تا برنامه های قابل اجرا از زمین تا آسمان فاصله هست.  ایده‌های بسیار دارم ولی باید مثل همیشه در انتظار بمانم؛  تا کی اتفاق بیفتد چون برنامه‌ریزی سیستماتیک بدون حضورهمه عوامل، امکان‌پذیر نیست. یکی از شدنی‌ترین کارها، تکرار برنامه تالار وحدت در شهرستان‌هاست. کافیست هماهنگی‌ها انجام شوند. تمام شهرستان‌هایی که سالن های بزرگ دارند و از نظر پروتکل بهداشتی مشکلی ندارند، می‌توانند میزبان ما باشند اما متاسفانه کسی مسئولیت نمی‌پذیرد.

● کلا استقبال مردم از موسیقی مجلسی یا کلاسیک چگونه است؟ آیا مخاطب جوان‌تر جلب می‌شود؟

در همه جای دنیا موسیقی کلاسیک مخاطب خاص خودش را دارد و در تربیت نسل‌های بعد سرمایه گذاری‌های کلان می‌شود. کشورهایی که سیاست‌گذاری درست‌تری داشته و بودجه مناسب به این امر مهم اختصاص داده‌اند، در بالاترین جایگاه‌ها قرار می‌گیرند و با رشد جمعیت، مخاطب آگاه خود را هم ارتقاء می‌دهند. در همه کشورها کانال های مختلف تلویزیون مدام موسیقی پخش می‌کنند و ذائقه مخاطب را بالا می‌برند. مردم در دور افتاده ترین نقاط دنیا می‌توانند بهترین ارکستر های جهان را با زدن یک دکمه ببینند. در همین راستا جوانان بسیاری به خیل مشتاقان این موسیقی می‌پیوندند. متاسفانه در کشور من ۴۲ سال است که تلویزیون هیچ گونه نقشی در این عرصه ایفا نکرده و سرمایه‌گذاری‌های دیگر هم صورت نگرفته‌اند. مشکلات ریشه‌ای تر از آن هستند که با تعویض اشخاص حل شوند.

  • رقص ساقی؛ پیشکش ارکستر زنان به کادر بهداشت

    نزهت امیری پاییز ۹۸ به تکاپوی تشکیل ارکستر سمفونیک زنان افتاد. این تجدید حیات ارکستر "سرزمین مادری" بود که تشکیل آن به سه سال قبل برمی‌گشت؛ با این تفاوت که نوازندگان همه دختر و زن باشند. می‌گوید زن‌ها در ایران از خیلی جهات تلاش برابر در جامعه دارند اما برداشت‌شان برابر نیست.

  • رقص ساقی؛ پیشکش ارکستر زنان به کادر بهداشت

    قرار بود ۱۹ و ۲۰ اسفند ۹۸ این ارکستر با اجرای نوزده سوییت باله‌ شهرزاد اثر ماندگار امین‌الله حسین در دو شب روی صحنه برود. همه‌گیری کرونا اما حاصل یک سال و نیم دوندگی، هزینه، وقت و انرژی را به باد داد. به جای کنسرت، کلیپی تهیه و به رسم تقدیر، به کادر بهداشت و درمان سراسردنیا پیشکش شد. سی دختر نوازنده جوان و هنرمند، رقص ساقی و آواز ساربان، از سوییت‌های "مینیاتورهای ایرانی" را اجرا کردند.

  • رقص ساقی؛ پیشکش ارکستر زنان به کادر بهداشت

    رهبر ارکستر، در توضیح علت انتخاب این بالت سمفونی، به شخصیت اسطوره‌ای شهرزاد اشاره می‌کند؛ شهرزادی که راوی قصه‌های تو در توی به ظاهر افسانه‌ای اما زمینی است: «من می‌خواستم ارکستر زنان، اثری را اجرا کند که نقش واقعی و فراموش‌شده‌ زنان را واقعی و پررنگ کند. امین‌الله حسین را هم به دلیل ایرانی بودن و برای معرفی بیش‌تر او انتخاب کردم.»

  • رقص ساقی؛ پیشکش ارکستر زنان به کادر بهداشت

    آثار امین‌الله حسین برای ارکستر هفتاد نفره نوشته شده‌اند اما تلاش برای تدارک چنین ارکستری به دلیل نبود اسپانسر، ناکام ماند. تعداد نوازندگان اول به پنجاه نفر و سپس به سی نفر تقلیل یافت. یک دلیل دیگر کوچک شدن ارکستر، نبود نوازنده برای برخی ساز‌ها بود. با شیوع کرونا، چند نفر انصراف دادند. کسی که در جمع کردن و جذب نوازندگان نقش مهمی داشت، خودش به ویروس مبتلا شد و نتوانست در اجرا شرکت کند.

  • رقص ساقی؛ پیشکش ارکستر زنان به کادر بهداشت

    گروه با کمبود سازهایی مثل اوبوا، هورن یا توبا روبرو بود و به جای دو باسون، تنها یکی داشت. برای تعویض قطعه و برنامه ریزی دوباره وقت نبود و حجم دلخواه اثر، با دوبل صداها و با کمک دوستان متخصص در استودیوی صدابرداری به دست آمد.

  • رقص ساقی؛ پیشکش ارکستر زنان به کادر بهداشت

    ارکستر برای گرفتن مجوز اجرا، روند دشواری را طی کرد. نزهت امیری می‌گوید با افراد مختلفی برای تامین هزینه ها تماس گرفتیم که با شنیدن نام ارکسترسمفونیک منصرف می‌شدند. برخی به خود اجازه می‌دادند ما را راهنمایی کنند تا با اجرای موسیقی "عامه‌پسند" بر مشکلات‌مان غلبه کنیم. در نهایت کمکی به دست‌اندرکاران پرداخت شد که به زحمت هزینه‌ فیلمبرداری، صدابرداری و رفت و آمد نوازندگان را پوشش داد.

  • رقص ساقی؛ پیشکش ارکستر زنان به کادر بهداشت

    گروه به مرور و به دلایل مختلف و به ویژه مشکلات مالی کوچک‌تر و کوچک‌تر شد. تمرین‌ها به سازهای هارپ، کنترباس و تیمپانی نیاز داشت و رهبر ارکستر برای استفاده از آنها، دو میلیارد و دویست میلیون تومان چک ضمانتی امضا کرد. اجرای مجازی و مقدمات تهیه کلیپ، مرداد ماه در فضای سبز تالار وحدت انجام شد اما صدور مجوز رسمی پخش آن تا هفته اول آبان طول کشید.

  • رقص ساقی؛ پیشکش ارکستر زنان به کادر بهداشت

    نوازندگان ارکستر سرزمین مادری همگی ساکن تهران هستند زیرا به دلایل مالی، تامین هزینه رفت و آمد و اقامت نوازندگان شهرستانی مقدور نبود. رهبر ارکستر می‌گوید: «قرار بر تأمین هزینه‌ها از محل فروش بلیت بود. با شیوع کرونا و پیش‌بینی سالن خالی، مجبورشدیم هزینه‌ها و از آن جمله، دستمزد پیش‌بینی‌شده برای نوازندگان را کاهش دهیم. به این ترتیب تعداد داوطلبان همکاری در این پروژه کم و کم‌تر شد.»

  • رقص ساقی؛ پیشکش ارکستر زنان به کادر بهداشت

    رهبر ارکستر "سرزمین مادری" می‌گوید، سختی کار ما در ایران این است که پروژه‌های بزرگ تا به زمان اجرا و ارائه برسند، شیر بی‌یال و دم و اشکم می‌شوند. به اورست فکر می‌کنیم ولی بازده کارمان در نهایت، بیش از توچال نیست، انگار که در باتلاق دانه کاشته‌ایم: «اما باز هم خوشحالم که این پروژه کارنامه‌ای برای نوازندگان جوان شد.»

  • رقص ساقی؛ پیشکش ارکستر زنان به کادر بهداشت

    انجام چنین کاری به سازمان‌دهی و اسپانسر مالی قوی نیاز دارد اما کلیپ تهیه شده، محصول مشارکت داوطلبانه و بی‌ دستمزد ده‌ها نفر، هفته‌ها دوندگی و ساعت‌های متمادی زمان برای میکس بهینه صدا در استودیوست.

  • رقص ساقی؛ پیشکش ارکستر زنان به کادر بهداشت

    رادیو و تلویزیون درباره این کلیپ سکوت کردند اما در شبکه‌های مجازی از آن استقبال خوبی شد. نزهت امیری می‌گوید وقتی که پس از سپری کردن این‌همه مشکلات با کوهی از خستگی در سکوت فرو بروید، عده‌ای به خود حق می‌دهند که بگویند این فعالیت‌ها را نباید در کشور خودمان انجام بدهیم، باید رفت.

  • رقص ساقی؛ پیشکش ارکستر زنان به کادر بهداشت

    در کنار سکوت رسانه سراسری، بنیاد رودکی نمایش کار را از ۲۱ آبان، به مدت یک هفته در "ال سی دی" خیابان حافظ آغاز کرد‌ه است. شهرداری هم به عوامل اجرایی این کنسرت قول‌هایی مبنی بر نمایش اجرا در بیلبوردهای اتوبان‌های تهران داده است.

  • رقص ساقی؛ پیشکش ارکستر زنان به کادر بهداشت

    سال ۲۰۲۰ سال بتهوون نام‌گذاری شده است. نزهت امیری افسوس می‌خورد که چرا نتوانست در این سال کاری از این اسطوره موسیقی جهان اجرا کند: «برای هر اجرای جدید، برای صدمین بار، دوباره از اول به همه‌چیز بیاندیشید، انتخاب قطعه، پارتیتور، ساز، نوازنده، هزینه‌ها، سالن تمرین، ممنوعیت اجرای قطعه، مجوز، مراحل صدگانه‌ آماده‌سازی... خیلی خسته کننده‌ است. حیف که نتوانستم دینم را به بتهوون ادا کنم...»

    نویسنده: مهیندخت مصباح


منبع خبر: صدای آلمان

اخبار مرتبط: دو شب همنوازی؛ از می ناب تا شور مستی