نفت، شاه، انقلاب اسلامی... و دیگر هیچ! (بخش یکم)، علی میرفطروس - Gooya News

• سرشت و سرنوشت تحوّلات سیاسی در ایران معاصر را نمی‌توان فهمید مگر اینکه ابتداء مسئلۀ نفت و نقش آن در حیات سیاسی ایران فهم و درک گردد.

• طرح سرنگونی شاه، ۵ سال پیش از وقایعِ ۵۷ کلید خورده بود!

• به راه انداختن انقلاب‌های مصنوعی توسط دولت‌های غربی استراتژی نوینی است که آخرین نمونۀ آنرا در به اصطلاح «انقلاب لیبی» و سرنگون کردن محمد قذّافی بیاد داریم.

***

انقلاب ۵۷، حکایت بلند و بی پایانی است که در بارۀ آن فراوان نوشته‌اند و خواهند نوشت. تحلیل‌های رایج از چگونگیِ برآمدِ انقلاب یا علل و عوامل آن، عموماً، ماهیّتی سیاسی- ایدئولوژیک داشته و بیشتر در خدمت توجیه یا تبرئۀ «اصحاب دعوی» هستند تا در جهت حقیقت گوئی و روشنگری تاریخی. بیشتر این تحلیل‌ها از نقش دولت آمریکا و کمپانی‌های بزرگ نفتی در سرنگون کردن شاه غافل‌اند.

در سال‌های اخیر با آزاد شدن اسناد مربوط به این رویداد و خصوصاً انتشار متن مذاکرات محرمانۀ شاه و سفیرِ وقت ایران در واشنگتن با مقامات آمریکا -که در تحقیقِ درخشانِ پروفسور اسکات کوپر انعکاس یافته - می‌توان با توطئه‌ها و تبانی‌های بین المللی برای سرنگون کردنِ شاه آگاه شد. سخنرانیِ رونالد ریگان رئیس جمهور اسبق آمریکا نیز می تواند مورد توجه قرار گیرد. در پرتوِ این اسناد اینک می‌توانیم به بازاندیشیِ این رویدادِ سرنوشت ساز بپردازیم.

مقالۀ حاضر طرحی مقدّماتی در این باره است و امیدوارم که پژوهشگران دیگر در غنا و تکمیل آن بکوشند. این مقاله چند سال پیش نوشته شده و اینک با اضافاتی بازنشر می‌شود.

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: نفت، شاه، انقلاب اسلامی... و دیگر هیچ! (بخش یکم)، علی میرفطروس - Gooya News