گفت‌وگو با آرام قاسمی درباره «کابوس‌ها و آینه‌»؛ تلفیق زبان شعر و تفکر سورئال روی صحنه

گفت‌وگو با آرام قاسمی درباره «کابوس‌ها و آینه‌»؛ تلفیق زبان شعر و تفکر سورئال روی صحنه
صدای آمریکا

آرام قاسمی، بازیگر، طراح رقص، و کارگردان ساکن ایتالیا یکی از چهره‌های فعال ایرانی در اروپاست که در سال‌های اخیر در پروژه‌های هنری مختلف حضور داشته است.

او علاوه بر اجرای آثار مستقل خود، با تعدادی از هنرمندان ایرانی و غیرایرانی در عرصه هنرهای نمایشی همکاری داشته، و در خارج از ایران در فیلم‌های سینمایی «زیر سایه» و «میترا» نیز بازی کرده است.

«کابوس‌ها و آینه‌»، یکی از آثار چندرسانه‌ای اخیر آرام قاسمی است که اجرای آن در ایتالیا با استقبال مناسبی از سوی تماشاگران همراه بود.

این اثر چندی پیش به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان در شهر میلان روی صحنه رفت و در فصل بهار اجراهای دیگری نیز خواهد داشت.

آرام قاسمی در گفت‌وگو با بهنود مکری از صدای آمریکا درباره این اثر توضیحاتی داد.

آرام قاسمی

در ابتدا کمی درباره خود توضیح دهید، چگونه وارد عرصه هنر شدید؟

در ایران در رشته تئاتر تحصیل کردم و از همان زمان در شاخه‌های مختلف هنری فعالیت داشتم. از ابتدا تمرکز فقط روی یک شاخه هنری برایم مشکل بود و بیشتر فعالیت‌هایم در ایران، در زمینه بازیگری، طراحی صحنه، و صداپیشگی عروسک در تئاتر و تلویزیون بود.

پس از مهاجرت به ایتالیا ابتدا به فراگیری «رقص تئاتر» پرداختم و سپس فوق لیسانسم را در رشته «مدیا آرت» در شاخه پرفورمنس یا اجرا از آکادمی هنرهای زیبای «بررا» گرفتم. در سال‌های نخست مهاجرت، کمپانی تئاتر «تارمه» را تاسیس کردم و با مطالعه روی روایتگری و نقالی، و ارتباطش با بدن و حرکت، چهار داستان از شاهنامه را به این روش به صورت تأتر معاصر روی صحنه بردم که در ایتالیا و خارج از این کشور اجرا شدند.

در سال‌های اخیر خلق پرفورمنس‌های رقص تئاتر، و استفاده از عناصر تکنولوژیک، و همچنین تولید و کارگردانی ویدئو پرفورمنس دغدغه اصلی من شده است، کارهایی مثل «مرز» و «ترپاخ و دانه های هیچ» نمونه هایی از این سبک کارهایم هستند که در جشنواره‌ها، موزه‌ها و شهرهای مختلف ایتالیا اجرا شده‌اند. از سال ۲۰۱۰ در شهر میلان به تدریس رقص کلاسیک و معاصر ایرانی پرداختم وهمچنین کارگا‌ه‌های تدریس تئاتر هم برگزار می‌کنم.

آرام قاسمی

درباره «کابوس‌ها و آینه‌» توضیح دهید، چه داستانی دارد و به چه موضوعی می‌پردازد؟

کابوس‌ها و آینه‌، یک پرفورمنس رقص، و مولتی مدیا یا اثری چندرسانه‌ای است که حضور و پایه خود را مدیون زبان شعر و تفکر سورئال است، نوعی سورئال خیال ‌انگیز و برگرفته از واقعیت که در اکثر کارهای من وجود دارند.

سال ۲۰۱۸ بود که به مدت ۱۵ روز در یک خانه قدیمی‌ در تپه‌های استان توسکنا اقامت داشتم. آن خانه نه اینترنت داشت و نه تلفن، وسایلش قدیمی‌، و در و دیوارش پر از آینه‌های جور واجور بود. تمام آن روزها فکر می‌کردم، دنیای رسانه من را از لمس دنیای کوچک اطرافم دور کرده است، و من مهاجری از خاورمیانه، مانند انسانی هستم که همزمان در حال زیستن در دو سرزمین است، یعنی خاکی که در آن زاده شده‌ام و امروز بیشتر دنیای خبر است که آن را برایم تعریف می‌کند، و مکان دوم کشوری است که به آن مهاجرت کرده‌ام.

از سال ۲۰۱۸ که تصاویر ویدئو را در آن خانه ثبت کردم تا شکل گیری پرفورمنس حدود دو سال گذشت و کار در طی یک روند بسیار آهسته شکل گرفت.کابوس‌ها و آینه‌ها، با زبانی خیال انگیز داستان کابوس‌های ما مردمان خاورمیانه است که در جایی میان آنچه می‌خواهیم باشیم و آنچه اجتماع و سیاست برایمان رقم زده است، ایستاده ایم.

چرا رفتید به سراغ این سوژه، چه جذابیتی داشت؟

در حقیقت دنیای درونی خود را به تصویر کشیدم. در مورد خاورمیانه باید بگویم که با آنکه پانزده سال مهاجرت، تاثیر زیادی در تفکر و شخصیتم گذاشته است ولی‌ من در خاورمیانه متولد و بزرگ شده‌ام و همیشه بازگشت روحی و فکری نسبت به آن منطقه در من وجود دارد. به نظرم صداقت حسی در کار مهم‌ترین عامل است، فکر می‌کنم که یک اثر هنری اگر برگرفته از احساسات صادقانه خالقش باشد، تأثیرات خودش را خواهد گذاشت.

آرام قاسمی

این یک پروژه هنری تلفیقی هست، درباره عناصر مختلف توضیح دهید، چه سلیقه‌ای در این رابطه داشتید؟

تصاویر ویدئو آرت، شعر، موسیقی، و زبان بدن که با طراحی لباس در هم آمیخته، همه باعث شکل گیری این کار شده است. تنها زبانی که می‌توانست حس درونم را عینیت دهد، زبان شعر و بدن بود. با شاعر و دوست عزیز خانم بیتا ملکوتی صحبت کردم، آشنایی ما به سال‌های دانشگاه در ایران بازمی‌گردد، دوره لیسانس را در یک دانشکده گذرانده‌ایم و یکدیگر را درک می‌کنیم.

شعر «خواب های تابستانی» را معرفی کردند که درست همان چیزی بود که با حس من هم‌خوانی داشت. شعر را ترجمه کردیم و با صدای خانم پائولا مندل به بخش مرکزی پرفورمنس تبدیل شد. موسیقی تاثیرگذار کار، ساخته انکیدو دارش است که روی موضوع کابوس زیاد کار کرده است و از ابتدا نخستین کسی‌ بود که برای موزیک به ذهنم رسید.

طراحی لباس که توسط خانم مهناز سیداختیاری انجام شد، بسیار کاربردی است و به من در طراحی حرکت رقصم امکانات متفاوتی داد. همه این عوامل با وجود فاصله جغرافیایی به خوبی‌ با هم هماهنگ بودند و عوامل ایتالیایی هم خیلی‌ خوب توانستند ذهنیت پشت کار را لمس کنند.

آرام قاسمی

جالب است که رقص همیشه نقش مهمی در کارهای شما دارد، در این باره توضیح دهید؟

اولین برخورد جدی من با مقوله رقص وقتی بود که در ایران شروع کردم به تدریس تئاتر به هنرجویان ناشنوا، چون مهمترین ابزار این هنرجویان کار با بدنشان بود. پس از مهاجرت مطمئن بودم که باید از فضای جدید استفاده کنم تا رقص را بیشتر بشناسم، چون محدودیت‌ها چنین اجازه‌ای به من نداده بود و امکانات آن زمان در ایران در این مورد اندک بود.

پس فراگیری «رقص تئاتر » انتخاب من شد، این همان چیزی بود که تجربیات من را در مورد تأتر به جلو می‌برد و بدن را برایم تحلیل می‌کرد، این ماجرا مربوط به سال ۲۰۰۷ است. کار روی بدن برایم منبع بسیاری از دریافت‌هاست و هر روز با روز قبل متفاوت تر و تازه‌تر است، بسیاری از ذهنیت‌ها فقط و فقط با زبان بدن می‌توانند عینیت پیدا کنند.

درباره اجرای کابوس‌ها و آینه‌​ توضیح دهید، واکنش‌ها چطور بود؟

اولین اجرا به دعوت شهرداری میلان در موزه هنرهای جهان (مودک) بود که با استقبال بسیار خوبی‌ روبرو شد، متأسفانه پس از این اجرا همه‌گیری ویروس کرونا آغاز شد.

چندی پیش و به مناسبت ۲۵ نوامبر روز مبارزه با خشونت علیه زنان این پرفورمنس در تالار «آدریانو» شهر میلان مجددا به روی صحنه رفت.

واکنش تماشاگران برای من بسیار جالب بود، علی‌رغم اینکه این کار فضای تلخی‌ دارد، فکر می‌کنم تماشاگر به خوبی‌ در فضای حسی کار ادغام شده بود.

منبع خبر: صدای آمریکا

اخبار مرتبط: گفت‌وگو با آرام قاسمی درباره «کابوس‌ها و آینه‌»؛ تلفیق زبان شعر و تفکر سورئال روی صحنه