شبکه بانکی ایران به روسیه متصل است

شبکه بانکی ایران به روسیه متصل است
خبرگزاری مهر

به گزارش خبرنگار مهر، بازخوانی روابط ایران و روسیه بیانگر این واقعیت است که روابط سیاسی امنیتی و دفاعی دو کشور به رغم فرازونشیب های تاریخی در چند سال اخیر رو به بهبودی بوده است به طوری که به گفته صاحب نظران این روابط نوین در تاریخ دو کشور بی سابقه است اما این رابطه از نظر اقتصادی نسبت به ظرفیت‌های موجود و کشورهای منطقه در خور انتظار نیست.

برای بررسی دقیق‌تر وضعیت حضور ایران در بازار روسیه و موانع و مشکلات موجود بر سر راه توسعه تجارت دو کشور در میزگردی با حضور کامبیز میرکریمی و روشن یکتا اعضای اتاق بازرگانی مشترک ایران و روسیه در خبرگزاری مهر برگزار شد که بخش نخست این گفتگو در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

طی ۹ ماه سال جاری طبق آمار شاهد افزایش ۵۹ درصدی صادرات به روسیه بودیم اما بررسی دقیق‌تر آمار نشان می‌دهد که با وجود افزایش صادرات اما کفه ترازو در سمت روسیه سنگین بوده و تراز تجاری منفی است. به عنوان سوال نخست بفرمائید که وضعیت تجارت ایران با روسیه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

میرکریمی: اجازه بدهید عقبه تجارت دو کشور را در ابتدا بررسی کنیم. روند تجارت ایران و روسیه سال‌ها درجا می‌زد. بعد از فروپاشی شوروی سابق، نظام تهاتر سابق بین بانک مرکزی و طرف روس از بین رفت و تجارت دو کشور تقریباً ۱.۲ میلیارد دلار تا نهایت ۱.۷ میلیارد دلار بود و نسبت صادرات به واردات نیز همواره یک به چهار به نفع روسیه و همیشه ترازمان منفی بود. طی سنوات قبل صادرات ما به این کشور میانگین ۲۶۰ تا ۲۷۰ میلیون دلار بوده است. البته موانع هم زیاد بود، برای تجارت زمینی کامیون نمی‌توانست عبور کند. داغستان بسته بود، دریای خزر کشتی‌های محدودی داشت و هیچ وقت هم مناسب برای صادرات ایران نبود. صدور ویزای تجاری خیلی طول می‌کشید. از آن سمت هم روس‌ها خیلی دوست داشتند در صنایع نفت و گاز ایران فعال شوند که البته در این حوزه ایران با هر کشوری همکاری کرد به جز روس‌ها.

در ادامه وقتی شوروی فروپاشید ۱۵ جمهوری شکل گرفت و با توجه به اینکه روسیه دنبال ایجاد اتحادیه و یکپارچگی‌های قوی‌تری بود یک اتحادیه قوی بین روسیه، بلاروس، قزاقستان و قرقیزستان و ارمنستان پایه ریزی شد. این اتحادیه ابتدا به نام اتحادیه گمرکی اوراسیا شکل گرفت که بعداً به اتحادیه اقتصادی اوراسیا تبدیل شد. اتحادیه اقتصادی اوراسیا مانند اتحادیه اقتصادی اروپاست و در قوانین و مقررات، تعرفه گمرکی، سیاست اقتصادی، سیاست پولی مالی مانند هم هستند.

رابطه اقتصادی ایران و روسیه تعریفی نداشت تا اینکه یک اتفاق مهم افتاد و آن هم امضای موافقت نامه تجارت آزاد بین ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا بود و از اول سال ۹۸ اجرایی شد.

امضای موافقت نامه اوراسیا چه تأثیری روی رابطه ایران و روسیه گذاشت؟

میرکریمی: طبیعی است که کشوری با آن عظمت و اقتصاد وسیع، حجم زیادی از واردات را داشته باشد؛ حجم واردات روسیه در این سالیان اخیر از ۲۳۰ میلیارد دلار تا ۲۷۰ میلیارد دلار بوده و ایران همواره صادراتش زیر ۵۰۰ میلیون دلار به این کشور بوده، یعنی زیر نیم درصد از بازار روسیه در اختیار ماست. مشخص است که با امضا شدن این موافقت نامه پتانسیل بزرگی روی کالاهای ایرانی باز شد و تعرفه‌های گمرکی بسیاری از کالاها به صفر رسید. همچنین تعرفه بعضی از کالاها از سمت روسیه ۲۵ تا ۵۰ درصد کاهش پیدا کرد و متقابلاً ایران هم یکسری تعرفه‌ها را تثبیت کرد. البته ایران امتیاز زیادی نداده ولی امتیازات خوبی گرفته است. از شروع این موافقت نامه جهش بالای ۶۰ درصدی در صادرات داشتیم؛ یعنی صادرات ایران از ۲۷۰ میلیون دلار به ۴۷۰ تا ۴۸۰ میلیون دلار رسید. سال ۹۹ هم که اوج کرونا بود و مرزها بسته بود و صادرات ایران به کشورهای دیگر افت کرد صادرات ایران به روسیه از ۴۸۰ میلیون دلار به ۵۰۵ میلیون دلار رسید و در ۹ ماهه امسال هم ۴۷۰ تا ۴۸۰ میلیون دلار صادرات ایران به روسیه بوده و با توجه به اینکه اوج صادرات ما بیشتر در فصل زمستان و در بخش محصولات کشاورزی است فکر می‌کنم صادرات به روسیه امسال به راحتی ۷۰۰ میلیون دلار را رد کند به شکلی که ۸۰۰ میلیون دلار می‌تواند برآوردی برای صادرات امسال ما باشد. این رونق صادرات در حالیست که بخشنامه‌های زیان بار در زمان مدیریت سابق بانک مرکزی صادر شد. در این بخشنامه‌ها بر تثبیت قیمت ارز و دو نرخی شدن و برخی انحرافات اصرار شده بود و به صادرات فشار آمد و بسیاری از پتانسیل‌ها از دست رفت. بنابراین می‌توان گفت که این رشد صادرات کماکان برای سال آینده ادامه خواهد داشت مگر اینکه در داخل کشور بخشنامه‌های محدودکننده ای اعمال کنیم یا فاصله ارز رسمی و ارز آزاد را کم نکنیم ممکن است این روند متوقف شود ولی اگر با همین وضعیت ادامه پیدا کند چشم انداز برای گسترش روابط کاملاً مثبت است.

از آن طرف هم در واردات روسیه یکسری امتیازات داده شد و زیرساخت‌هایی ساخته شد، ایران تعرفه‌هایش را برای برخی از محصولات تثبیت کرد. همچنین در کریدور شمال به جنوب بین آذربایجان، ایران و روسیه تفاهم در سطح سران شکل گرفت و سران سه کشور به تقویت کریدور شمال به جنوب از مسیر آذربایجان تاکید کردند. بر همین مبنا سرمایه گذاری خوبی در بزرگراه‌هایش کرد و در جنوب روسیه در مسیر داغستان بزرگراهی خوبی ساخته شد. البته هنوز تنگنا و سقف کامیون‌ها را داریم که درخواست کردیم پورت‌های گمرکی در مرز ایران و آذربایجان و آذربایجان و روسیه افزایش پیدا کند. خوشبختانه در سفری که آقای رئیسی چندی پیش به ترکمنستان داشتند وعده‌هایی داده تا مسیر شرق دریای خزر هم باز شود و اگر آن کریدور هم اضافه شود به کریدور شمال به جنوب و علاوه بر آن دریای خزر و جاده آذربایجان آن فشار از سمت غرب دریای خزر برداشته می‌شود در سفری که آقای رئیسی چندی پیش به ترکمنستان داشتند وعده‌هایی داده تا مسیر شرق دریای خزر هم باز شود و اگر آن کریدور هم اضافه شود به کریدور شمال به جنوب و علاوه بر آن دریای خزر و جاده آذربایجان آن فشار از سمت غرب دریای خزر برداشته می‌شودو آن تنگناهای صادراتی و مسائل لجستیکی تا حدود زیادی برطرف می‌شود.

پایان دوره آزمایشی حضور ایران در اوراسیا سال آینده است؟

میرکریمی: بله؛ برای شروع موافقت نامه تجارت آزاد با اتحادیه اقتصادی اوراسیا طبیعتاً از تعرفه‌های ترجیحی شروع کردیم یعنی تعرفه‌ها کم می‌شود. بعد از سه سال (سال ۱۴۰۱) تجارت آزاد بین ایران و اتحادیه به صورت رسمی آغاز می‌شود و تعرفه‌ها باید به سمت صفر برود و نه امتیازهای تخفیف تعرفه‌ای.

اگر این اتفاق بیفتد چقدر در بهبود روابط تجاری ایران و روسیه تأثیر دارد؟

میرکریمی: قطعاً مبادلات تجاری بسیار جهش می‌کند. یکی از مشکلاتی که الان صادر کنندگان ما دارند همین مساله قیمت تمام شده است. بعضی رقبا ادعا می‌کنند در ترکیه کالاها قیمت پایه پایین‌تری دارند و ما کالاها را با قیمت پایه بالاتری ترخیص می‌کنیم. بنابراین کامیون کالاهای ایرانی به قزاقستان می‌رود و در آنجا با قیمت پایین‌تری اظهار و ترخیص می‌شود و از قزاقستان به روسیه می‌رود ولی وقتی تعرفه صفر شود این انحراف تجاری از بین می‌رود و نسبت به رقبا جلو می‌افتیم و این برای ایران بسیار مهم است. چین یک رقیب عمده برای صادرات محصولات ایرانی است، همین طور ترکیه، لبنان، یونان و حتی خود اروپا. وقتی تعرفه بین روسیه و ایران صفر شود دسترسی به بازار برای صادرکنندگان ما بسیار وسیع می‌شود. زیرساخت‌ها آماده است فقط نگرانی ای که وجود دارد این است که در داخل ایران، دولت همچون گذشته بخشنامه‌های محدودکننده ای اعمال کند.

مصادیق این محدودیت‌ها را می‌فرمایید.

میرکریمی: یک مثال بارز آن دو نرخی بودن ارز است. وقتی اجبار می‌شود صادرکننده ایرانی ارز خود را در سامانه نیما عرضه کند شرایط سخت می‌شود زیرا سامانه نیما نرخش به دلایلی پایین‌تر از نرخ آزاد یا بازار سیاه است. در بازار آزاد تجارت آزاد است و محدودیت و کنترلی روی آن نیست. تقاضا وسیع است و هر نوع تقاضایی در آن بازار وجود دارد اما در بازار نیما چه تقاضایی وجود دارد؟ تقاضای محدود. تقاضای ثبت سفارش‌هایی که وزارتخانه‌ای اجازه می‌دهد یکسری کالای محدود وارد شود. پس تقاضا در سامانه نیما کمتر است. همین که اجبار می‌کنند صادرکننده تمام ارز خود را به سامانه نیما عرضه کند یعنی نمی‌تواند ارز خود را طبق ارزِ قیمت تمام شده حساب کند. رقبا یکسری شرکت‌ها هستند که با کارت بازرگانی یک بار مصرف و کارت بازرگانی شرکت‌های کم اعتبار و بی اعتبار کالاهایشان را صادر می‌کنند و ارز خود را به شبکه بانکی و سامانه نیما برنمی گردانند و در بازار آزاد می‌فروشند. شرکت ایرانی نمی‌تواند با آنها رقابت کند. بخشنامه‌های متعددی آمد که شرکت‌های صادرکننده ایرانی اگر ارزشان را نمی‌توانند به سامانه نیما بیاورند اجازه دارند کالاهایشان را وارد کنند، آمدند کالا وارد کردند بعد گفتند نه، کالا وارد کردید باید ارز آن کالا را از سامانه نیما بخرید. کالایی که صادر کردید باید ارز آن را بفروشید. مصداق آن را دارم که کالایی صادر کردیم اول گفتند می‌توانید تهاتر کنید، کالا وارد شد و اعلام کردند نمی‌توانید تهاتر کنید و باید در سامانه نیما ارز آن را بخرید جنسی هم که صادر کردید باید ارز آن را در سامانه نیما بفروشید. با این کارها تمام محاسبات بر هم می‌خورد.

اتفاق دوم این است که متأسفانه هر وقت نرخ کالایی بالا می‌رود از چشم صادرات می بی نم و جلوی صادرات را می‌گیریم. در صورتی که همه می‌دانند در کشور پول چاپ می‌شود و تورم مزمن ناشی از کسری بودجه که از بانک مرکزی پولش را می‌گیرد، است. قابل پیش بینی است که هزینه تولید و قیمت‌ها بالا می‌رود. حالا یک صادرکننده‌ای بیاید از ظرفیت‌های معطل واحدهای تولیدی استفاده کند و جنسی را صادر کند به جای تشویق تاجر، افزایش قیمت را به گردن صادرات می‌اندازند. مگر صادرات چند درصد از کل تولید است؟ بنابراین یکی دیگر از مصادیق محدودکننده، بخشنامه‌های یک شبه است.

موافقت نامه تجارت آزاد جلوی این بخشنامه‌های یک شبه را تا حد زیادی می‌گیرد موافقت نامه تجارت آزاد جلوی این بخشنامه‌های یک شبه را تا حد زیادی می‌گیردو موردی که باید از آن مراقبت کرد محدودیت‌های موانع فنی و بهداشتی است. بالاخره سختگیری‌های بهداشتی وجود دارد، اتفاقی که برای فلفل‌های ایرانی افتاد به همان موانفع فنی-بهداشتی برمی گردد و ربطی به موافقت نامه تجارت آزاد بین کشورها ندارد. تجارت آزاد کماکان وجود دارد، کسی نمی‌تواند تعرفه‌ها را یک شبه ممنوع کند که این بزرگترین حسن تجارت آزاد است.

یکتا: بنده در مورد محصولات کشاورزی عرض می‌کنم. در محصولات کشاورزی یک بار تریلی اگر بخواهد سالم به مقصد برسد، زیر ۴۰۰ دلار درآمد دارد. اگر ۱۰ هزار دلار بگیرم باید ۲۵۰ دلار به صرافی بدهم. ۱۵۰ دلار باقی می‌ماند. باید ارز را در سامانه نیما ۲۴,۴۰۰ تومان بدهم در حالیکه ارز را از بازار آزاد ۲۹ هزار تومان خریدم. الان تکلیف چیست؟ مشکل صادرات آنچه که می‌شنوید نیست.

به بحث تجارت با روسیه برگردیم؛ طبق آمار ۶۲ درصد صادرات مان به روسیه محصولات کشاورزی و مواد غذایی است. اتفاق خوبی است که حجم بزرگی از صادرات مان به محصولات کشاورزی اختصاص دارد؟ آیا می‌توان صادرات محصولات صنعتی را افزایش داد؟ استقبال از محصولات کشاورزی ایرانی در روسیه چگونه است؟

یکتا: من می‌توانم بگویم واردات محصولات کشاورزی برای روسیه اجبار است. مزیت ما برای روسیه در محصولات کشاورزی اقلیم ما و چهار فصل بودن کشور ماست. روسیه چه بخواهد و چه نخواهد باید بسیاری از کالاها را وارد کند. اگر از ما نخرند باید از جای دیگر بخرند.

اینکه آقای میرکریمی می‌گویند ما وارد تجارت آزاد شدیم پس خیلی از موانع را از پیش رو برداشت، درست است اما باید توجه شود که هنوز موانعی وجود دارد. هنوز زیرساخت‌ها کامل نیست، اگر کامل بود می‌توانستیم افزایش بیشتری در صادرات داشته باشیم. ما در بعضی از محصولات پتروشیمی و صنعتی خودمان می‌توانیم وارد بازار روسیه شویم اما هرگز در این بخش استراتژی نداشتیم و هنوز سنتی کار می‌کنیم. علیرغم مشکلاتی که درباره آب و کشت داریم اما همیشه می‌توانیم یک تأمین کننده خوب در محصولات کشاورزی برای روسیه باشیم. اما باید یکسری الگوهای بهداشتی یا تولید و کیفیت موادغذایی را افزایش بدهیم.

عمده محصولاتی که صادر می‌کنیم چیست؟

یکتا: صادرات محصولات کشاورزی تنوع دارد، بیشتر محصولات درختی هستند. در بخش دیگری لبنیات و شیرخشک هم صادر می‌کنیم.

شیلات هم صادر می‌کنیم؟

یکتا: دقیقاً؛ شیلات یک ظرفیت بسیار بزرگ و مغفول برای ماست. به خصوص در بخش شیلات، مثل خاویار و ماهی‌های خاویاری یک ظرفیت بزرگ جهانی در خاویار سیاه در دریای خزر داریم. از یک ظرفیت بزرگ جهانی برخورداریم اما عملاً از آن عبور کردیم و این بخش مورد غفلت واقع شده است.

صادرات در این بخش در حد سه، چهار میلیون دلار است؟

یکتا: تقریباً همین عدد است؛ اما امسال بیشتر می‌شود. در مورد میگو بیشتر کار می‌کنیم اما ظرفیت خاویاری دریای خزر دیده نشده است. در واقع به اقتصاد دریامحور توجهی نکردیم. اقتصاد خیلی از کشورها با اقتصاد دریامحور می‌چرخد اما ما توجهی به ظرفیت منحصر به فرد خود نداریم. خاویار سیاه ایران در جهان منحصر به فرد است.

در روسیه برای حوزه شیلات بازارسازی شده است؟

یکتا: خود من مدتی است در این بخش کار می‌کنم گاهی جلوی متقاضیان خجالت می کشم وقتی می گویم وضعیت برداشت و استحصال مان این میزان است. شیلات شمال کشور که بزرگترین تولید کننده خاویار و ماهیان خاویاری است، عملاً از کار افتاده و فعالیت ندارد و فقط بخش خصوصی کار می‌کند. باید آن را گسترش داد، ظرفیت بسیار بزرگی است و قابل مقایسه با نفت و امثالهم نیست.

می‌توان تخمین زد چه مقدار است؟

یکتا: هرچقدر حاشیه‌های دریای خزر را گسترش دهیم، اعداد هم بزرگ‌تر می‌شود. باید ویلا سازی ها را جمع کنیم و صنعت شیلات را گسترش دهیم.

بنابراین بازار و ظرفیت در بخش شیلات وجود دارد اما استفاده‌ای از آن نمی‌شود؟

یکتا: وقتی ما ظرفیت خودمان را به طرف‌های خارجی می‌گوئیم خجالت می کشیم. بازارهای خارجی به شدت خواهان دریافت شلات ایران هستند اما توجهی به آن نمی‌شود. کل ظرفیت بزرگترین تشکیلاتی که در کشور خاویار تولید می‌کند ۴۰۰ تن است.

غیر از شیلات از چه بخش دیگری غفلت شده در حالیکه بازار آن در روسیه هم وجود دارد؟

یکتا: به نظرم در مورد خشکبار هم اصلاً کار نکردیم.

بازار خرما در روسیه را از دست داده ایم؟

یکتا: این بازار اصلاً مال ما نبوده است. حوزه برای اسرائیل و مصر و عربستان بوده و ما داریم تنه می زنیم تا جا باز کنیم. بازار خرما و پسته روسیه اصلاً برای ما نبوده است.

این موضوع که صادرکنندگان ایرانی بین خودشان رقابت دارند تا عملاً قیمت را بشکنند صحت دارد؟ گفته می‌شود صادرکنندگان سعی می‌کنند از این طریق محصول را عرضه کنند تا روی دستشان نماند اما عملاً با این کار بازار را از دست داده ایم.

یکتا: هزینه تمام شده ما بسیار بالاست چون کشاورزی ما خرده مالکی است و نمی‌توانیم با کشورهای دیگر رقابت کنیم. مثلاً نمی‌توانیم در مورد پسته با آمریکا رقابت کنیم. همچنین ترکیه از ما جلو افتاده است، در حالی که ایران زمانی از ترکیه جلوتر بود. همچنین اقلیم چای را از دست دادیم زیرا خرده مالکی کار می‌کنیموگران‌ترین چای جهان را داریم و سهممان در بازارهای دنیا روز به روز کوچک و کوچک‌تر می‌شود.

سوال را واضح‌تر می پرسم؛ آیا در ایران صادرکنندگان برای ارزان فروشی با هم رقابت می‌کنند و از این طریق بازار روسیه را از بین می‌برند؟

یکتا: وقتی به شما می گویم درآمد زیر ۵ درصد است من چقدر می‌توانم رقابت کنم و ارزان بفروشم؟ صادرکننده می‌خواهد برند خود را حفظ کند بنابراین ارزان‌ترین قیمت را می‌گذارد و این رقابت با رقبای داخلی او نیست. صادرکننده دست و پا می‌زند خودش را در آن بازار حفظ کند. کسی که نمی‌تواند به آنجا بیاید قطعاً قیمت تمام شده اش بالاتر است. همه جای دنیا شرکتی می‌تواند رقابت کند که با قیمت کمتری کالا را تولید و صادر کند. اگر کسی بتواند قیمت را پایین بیاورد نفوذش در آن بازار بیشتر می‌شود مگر رقبای ما خود ایرانی‌ها هستند؟ رقبای ما کشورهای دیگر هستند.

میرکریمی: بحث رقابت منفی را باید کنار بگذاریم. شرکت ضعیف‌تر می بازد. اگر در ایران هم اقتصاد حمایتی، دخالت دولتی، دخالت دولت در نظام قیمت گذاری نبود بسیاری از شرکت‌ها تعطیل می‌شدند. بسیاری از واحدهای تولیدی به جز ضرر و زیان برای اقتصاد کشور چیزی ندارند. همه جای دنیا صنایع صادرات محور است. بنابراین این بحث را کنار بگذاریم چون مشکل مملکت این نیست. موردی که می‌توان ایراد گرفت و باز هم به تاجر برنمی گردد این است که تاجران ایرانی برند ایرانی را حفظ نمی‌کنند چرا باید کالاهای اسرائیلی و یونانی به فروشگاه‌های زنجیره‌ای در بسته بندی‌های شیک و خوب بیاید و کالای ایرانی به صورت فله به آنجا بیاید چون ما برندسازی نکردیم. بحث برند را تعداد محدودی چون قدمت دارند و با سابقه کار می‌کنند، می‌سازند. در کشوری که هر روز مقررات عوض می‌شود و اقتصاد به صورت بخشنامه‌ای هست، ثبات وجود ندارد. هیچ جای دنیا به این شکل نیست. یک بار صادرات و واردات ممنوع می‌شود و سرمایه از این کسب و کار به کسب و کار دیگر می‌رود و تخصص شکل نمی‌گیرد. سرمایه گذاری بلندمدت شکل نمی‌گیرد. این مباحث غیراقتصادی است و نباید روی آن مانور بدهیم. مشکل بخشنامه‌های یک شبه‌ای است که موافقتنامه تجارت آزاد، جلوی این بخش نامه‌ها را می‌گیرد. اگر یک صادر کننده ایرانی مطمئن باشد روی یک صنعت سرمایه گذاری کند و زیرساخت‌های خود را از a تا z فراهم کند، این کار را انجام خواهد داد. وقتی اطمینان ندارید نمی‌شود کاری کرد. الان که اینجا نشسته‌ام نمی دانم هفته دیگر واردات کالایی که می‌خواهم وارد کنم ممنوع خواهد بود یا خیر. صادرات جنسی که صادر می‌کنم آزاد خواهد بود یا خیر. اگر آزاد خواهد بود نرخ ارز چه خواهد بود الان که اینجا نشسته‌ام نمی دانم هفته دیگر واردات کالایی که می‌خواهم وارد کنم ممنوع خواهد بود یا خیر. صادرات جنسی که صادر می‌کنم آزاد خواهد بود یا خیر. اگر آزاد خواهد بود نرخ ارز چه خواهد بود. آیا پوشش نوسانات برای بیمه و ریسک نوسانات ارز دارم یا خیر. وقتی اینها را ندارم بنابراین تصمیمات لحظه‌ای است.

یکتا: می‌گویند تجار رقابت می‌کنند؟ بله ما رقابت می‌کنیم اما نه با طرف ایرانی. بازار اینقدر وسیع است که دلیل ندارد همدیگر را بکوبیم. همیشه این‌طور فکر می‌کنم مدیران دولتی با این حرف یک فرار رو به جلو دارند. رقیب من در ترکیه است. به عنوان مثال لیر سقوط کرده در حالیکه من باید با ارز آزاد پسته و خرما در بازار بخرم.

همچنین باید تاکید کنم که رقیب من دولت ایران است. رقیب من قوانین خلق الساعه و مشکلات ارزی و بانکی است که نمی‌توانم پولم را برگردانم. مگر من سوبسیدی می‌گیرم که ارز صادراتی را با ارز دولتی برگردانم؟ مگر به من چیزی می‌دهید؟ تجار در کشورهای دوست ما حاضر نیستند با ما قرارداد بنویسند چون می‌گویند ما را به خاطر تحریم‌ها کنترل می‌کنند. این موضوع را آقایان دولتی نمی‌گویند. چه طرف روس و چه ایرانی با جان و دل کمک می‌کنند اما نمی‌توانند کار را جلو ببرند.

استفاده از پول ملی می‌تواند این مشکل را حل کند؟

میرکریمی: ذهنیت را از پول ملی عوض کنیم. مگر ما ترازمان برابر است که پول ملی جواب بدهد؟ پول ملی یعنی مبادله کردن با دو بانک. بدهکار و بستانکار کنند. وقتی صادرات ایران یک سوم واردات از روسیه است بنابراین اینقدر روبل نداریم که بخواهیم بگیریم. در ترکیه، کره و چین و جاهایی که مواد اولیه تولید می‌کنیم، همیشه پول داریم اما در روسیه وضعیت فرق می‌کند. آنچه مبادله می‌شود محدود است. البته هم اکنون شبکه بانکی ایران و ترکیه با هم ارتباط برقرار کرده اند. شبکه بانکی ایران به روسیه متصل است. چون از طریق آن با بانک‌های دیگر ارتباط برقرار می‌کنند و عمده بانک‌های ایرانی با اینها ارتباط دارد و از طریق یورو مبادله می‌کنند.

الان در سامانه نیما اگر بخواهم از روسیه جنسی بخرم باید با روبل خریداری کنم اما روبل نیست و باید از دوبی روپیه بگیرم و جنس را وارد کنم چون اینقدر صادرات نمی‌شود و بخش عمده صادرات خارج از شبکه بانکی انجام می‌شود که آن هم معلوم نیست که ارز را از سامانه نیما بخرند یا نخرند. طرف با کارت بازرگانی افراد متفرقه و شرکت‌هایی که خیلی اعتبار ندارند کار می‌کند و جنس را وارد می‌کند و در بازار سیاه می‌فروشد. همین الان که اختلاف بازار نیما و آزاد کم می‌شود، انگیزه‌ها برای دورزدن از بین می‌رود.

یکتا: در و اقع به نظر می‌رسد که صادر کننده بچه سرراهی در اقتصاد این مملکت است. دولت هر بار خواست با صادرکننده کار می‌کند تا کارش رونق بگیرد و هر وقت نخواست دست و پایش را می‌بندند. اصلاً رقابت ما با دولتی‌ها یک رقابت هم‌سطح نیست. اصلاً ما رقیبی در جهان نداریم. اینقدر پوست کلفت شدیم که هیچکس رقیب ما نخواهد شد. تحریم سخت است اما تحریم داخلی را چه کار کنیم؟

لطفاً در رابطه با برگشت خوردن محصولات کشاورزی نیز توضیح بدهید؛ آنطور که رئیس سازمان توسعه تجارت می‌گفت سفیر ایران در روسیه ۴۸ بار با وزارت بهداشت ایران در این مورد نامه نگاری کرده بود اما پاسخی دریافت نکرده بود. مشکل از کجا بود؟

یکتا: هر کشوری برای خود استانداردهایی را دارد. چیزی که شما می‌خورید مهم است که سالم است یا خیر. روسیه استانداردها را بالا برد و به سفیر اعلام کرد. سفیر هم به بهداشت و جهاد … اعلام کرده اما در نهایت جهاد کشاورزی مسائل مدنظر را رعایت نکرده است.

بنابراین می‌توان گفت که از سوی مسئولان ایرانی در این مورد کم کاری صورت گرفت؟

یکتا: شما اسم این کار را کم کاری می‌گذارید اما من می گویم تعارض منافع بوده است. چون چه کسی سم را به آنجا آورده و پخش کرده؟ قطعاً جهاد آورده پخش کرده است. مرکز خدمات جهاد شهرستان‌ها و استان‌ها سم‌ها را پخش کرده اند. چه کسی دستور ورودش را داده است؟ خودشان داده اند و اگر می‌گفت آقای فلانی شما باید امسال فلفلت را معدوم کنید زیرا این فلفل به دلیل سم موجود در محصول کیفیت ندارد. قطعاً فرد می‌گفت که سم را شما به من داده اید. بنابراین جهاد به دلیل تعارض منافع نمی‌توانست دخالت کند. جدای از آن، الان کلی از آن سم‌ها را در انبارهایشان دارند، باید اینها را از بین ببرند، این کار را نمی‌کنند، پس اسم این کار چیست؟ قطعاً تعارض منافع است. اینها فکر می‌کردند امسال هم روسیه زیرسبیلی این موضوع را رد می‌کند اما نکرد و جلوی آنها ایستاد. پس نمی‌خواستند انجام دهند، کوتاهی نبوده، با آگاهی بوده است. من به شما می گویم با آگاهی بوده است. نمی‌توانستند این کار را انجام دهند، چون همه کشت کرده بودند، اتفاق افتاده بوده، اینجا چه کسی ضرر کرد؟ شما می‌گوئید کشاورز، من می گویم نه، صادرکننده ضرر کرد.

احتمالش هست دوباره اتفاق بیفتد؟ یعنی دوباره برگشت محصولات را از روسیه داشته باشیم؟

یکتا: به زودی انقلابی در این حوزه می‌شود، اگر بگذارند، قرار است همه کالاهای کشاورزی شناسنامه دار باشد.

کالاها شناسنامه دار شوند، یعنی دقیقاً چه اتفاقی می‌افتد؟

یکتا: همه چیز، شما گوشی را دیده اید، رجیستر شد، درست است، شما هر سیم کارتی بدهید کار نمی‌کند، اصلاً می‌شناسد مربوط به چه کسی است، درست است؟ به زودی این اتفاق در مورد محصولات کشاورزی هم می‌افتد.

از طریق سامانه خاصی کالاها شناسنامه دار می‌شوند؟

یکتا: بله. شما پی آر کد آن را می‌گیرید و همه چیز را متوجه می‌شوید. اینکه متعلق به کدام باغ بوده و غیره. همه چیز کاملاً برای شما مشخص می‌شود.

یک ماه آینده این اتفاق می‌افتد؟

یکتا: بله. به امید خدا.

موضوع مهم دیگری که وجود دارد بحث لجستیک است. سوالم این است که هزینه حمل برای شما چگونه تمام می‌شود؟

یکتا: متأسفانه حمل زمینی ما حمل فرسوده‌ای است، در مرز از خود ماشین کشورهای خارجی استفاده می‌کنیم.

یعنی شما تا آذربایجان می‌برید و از آنجا ماشین را تحویل می‌دهید؟

میرکریمی: بله.

در مورد حمل با کشتی‌های رو-رو چطور؟ می‌توانیم از این ظرفیت استفاده کنیم؟

میرکریمی: با وجود آنکه بنیاد کشتی دارد، می‌خواهد پورت بسازد. اگر کشتی دارد چرا کار نمی‌کند؟ چون به صرفه نیست و تولید وجود ندارد بنابراین چنین واقعیت‌هایی وجود دارد. تا زمانی که امنیت شغلی برای منِ صادرکننده، بازرگان و فعال اقتصادی در منطقه ایجاد نشود، سرمایه‌گذاری انجام نمی‌دهم.

این خطوط منظمی که راه اندازی شده نمی‌تواند کمک کند؟

میرکریمی: نداریم.

اما از آبان ماه هشت خط راه اندازی شد.

میرکریمی: تداوم نخواهد داشت.

یعنی این خطوط منظم الان فعال نیستند؟

میرکریمی: هزینه‌ها بالاست. کسی استفاده‌ای نمی‌کند.

یکتا: اجازه بدهید مثال در مورد حملو نقل دریایی بزنم. اداره کشتیرانی ایران گفت ما ۱۸ کشتی یخچال دار داریم. همه نوشتند که ۱۸ کشتی داریم و اینها را در اختیار تجار قرار می‌دهیم و تجار استفاده می‌کنند. با رئیس کشتیرانی صحبت کردم، گفتم «بار من انگور است درحالی‌که شما پورت به پورت کرده‌اید. اگر من بخواهم بار انگور را تخلیه کنم، شش ساعت باید کانتینر من اینجا بماند تا بخواهد به سمت کشتی حرکت کند. اول آنکه برق این کانتینر به آن واگن نمی‌خورد و همخوانی ندارد». وی گفت «ما کاری به این مسائل نداریم»!

البته دولت در رابطه با خطوط منظم دریایی اعلام کرده که این خطوط فعال هستند.

میرکریمی: صادرکننده‌های شرکت‌های ایرانی گله‌مند بودند که کشتی‌هایی که به ایران می‌آید مناسب بارهای ایرانی نیست و به طور منظم در رفت و آمد نیستند یعنی ما نمی‌توانیم کالایی را به آنجا ببریم و بینیم چه زمان می‌خواهد حرکت کند بنابراین جدول زمانی مشخصی ندارد. سازمان توسعه تجارت سوبسیدی را از محل منابع آن در نظر گرفت. اگر زیرساخت‌های توسعه تجارت خود را درست کنید، آن هم درست می‌شود چون سوبسید موقت است. در زمینه خطوط منظم پول را به سازمان کشتیرانی دادند و گفتند که به طور منظم حرکت کند و منتظر نباشد که خارج شود. من دیدم که خالی است و کسی از آن استفاده نمی‌کند. این نشان می‌دهد که استفاده از خطوط منظم برای کسی صرف نمی‌کند. صادرکننده دو دو تا چهار تا کرده که اگر کالا را از طریق مسیر جاده‌ای حمل کند، گران‌تر است. اگر چنین اقدامی ارزان‌تر محاسبه می‌شد، همه هجوم می‌آوردند بنابراین این شیوه‌ها در دنیا به کار برده نمی‌شود و دولت نباید در نظام قیمت‌گذاری چه برای کشتیرانی و چه برای کارهای دیگر دخالت کند. اگر من جای سازمان توسعه تجارت بودم، آن یارانه را به هزینه تبلیغ شرکت‌های ایرانی اختصاص می‌دادم. همیشه به شرکای ایرانی می‌گوئیم در نمایشگاه‌های بین‌المللی تخصصی مسکو شرکت کنند که مسکو برای کل یک منطقه «Tell center» است چرا که تجار از همه کشورها برای بازدید از نمایشگاه‌های بزرگ روسیه می‌آیند که به صورت فیزیکی حضور داشته باشند چون اهل این نیستند که بخواهند به صورت آنلاین، تجارت آنلاین داشته باشند چرا که می‌خواهند همدیگر ببینند و مذاکره رودررو داشته باشند. رفتار پتانسیلی شما می‌تواند این مدلی نباشد ولی منش شما بسیار پرهزینه است

یکتا: تجار ما آنقدر زیرک هستند که اگر ۵۰ دلار ارزان‌تر باشد، قطعاً به آن سمت می‌روند. اینکه آقای میرکریمی می‌گویند سوبسید درست نیست. باید گفت این کار نوعی پولپاشی است که دولت و مسئولینی که اطلاعات کاملی ندارند و مدیر بخش اقتصادی بین‌المللی نیستند، سکاندار آنجا شده‌اند و برای آنکه از آن فشار بیرون بیایند این کارها را می‌کنند که توجیه اقتصادی هم ندارد. تمام حرف‌هایی که ما می‌شنویم واقعیت ندارد.

بخش خصوصی تمایلی به خرید کشتی رو-رو دارد؟

میرکریمی: آن زمان روس‌ها خودشان پیشنهاد دادند که بر روی کشتی سرمایه‌گذاری مشترک انجام دهند چرا که کشتی‌های مشترک و آهن‌پاره فراوان وجود دارد. در این راستا با جمعی مشترک (انجمن کشتیرانی) جمع شدیم که بخش خصوصی این کشتی را خریداری کند. اینکه گفته می‌شود رقابت با بخش دولتی حاکم است درست است. زمانی که بحث وزارت راه جدی شد و استانداری پیشنهاد آن را داد و کشتی و لنج آن را مشخص کردند و از سوی دیگر قرار شد کشتیرانی و بخش خصوصی مذاکره‌ای داشته باشند که این کشتی‌ها را خریداری کنند. از یک طرف هم وزارت راه به مسئله ورود و اعلام کرد که اگر بخش خصوصی کشتی‌ها را خریداری کرده، ما هم توان خرید آن را داریم. درحالی‌که نه وزارت راه این کشتی‌ها را خرید و نه کمک کردند که بخش خصوصی آنها را خریداری کند در نهایت خود روس‌ها خودشان را در مسیر انداختند و بنادر سمت ایران را اصلاح کردند که بتواند این طرح را بگیرد با وجود آنکه آن کشتی کهنه بود ولی چند سال خدمات ارائه داد و در رفت و آمد بود البته مشکلات دیگری هم وجود دارد که هر فصلی و در یخبندان امکان انجام این کار را ندارد. آن زمان مسیر داغستان باز نبود ولی در حال حاضر که بازگشایی صورت گرفته و اتوبان و جاده در مناطق آذربایجان و داغستان ایجاد شده، در حال حاضر بخش خصوصی ترجیح می‌دهد که از این مسیر استفاده کند.

کالاهایی از قبیل سنگ، کاشی و نمک به صورت فله ارسال می‌شود که در حین جابجایی کیسه‌ها پاره می‌شود. کالاها به صورت غیراستاندارد چیده و ارسال می‌شود که مقرون به صرفه‌تر از کامیون است. در آنجا کالا را از کانتینر و پالت بیرون می‌آورند و روی همدیگر می‌چینند و به جای آنکه دو طبقه چینش داشته باشند، سه طبقه می‌چینند. زمانی که کانتینر به آنجا می‌رسد می‌تواند انتخاب کند که با لنج یا کامیون کالا را حمل کند که حجم زیادی ندارد و در آن مسیر صادر می‌شود.

ترجیح صادرکننده آن است که از مسیر زمینی استفاده کند؟

یکتا: صادرکننده محاسبه می‌کند و مقرون به صرف‌ترین راه را انتخاب می‌کند ور د حال حاضر مسیر زمینی از دریایی بهتر است.

عمده مشکلات ما در مسیر زمینی چیست؟

میرکریمی: درخواست صادرکننده این است که تعداد پورت‌های گمرکی در مرز ایران و آذربایجان و مرز آذربایجان به روسیه بیشتر شود. از سوی دیگر مذاکراتی در حال انجام است که مسیر شرق دریای خزر باز می‌شود مذاکراتی در حال انجام است که مسیر شرق دریای خزر باز می‌شود. ترکمنستان یک مانع جدی برای ایران بوده و از سوی دیگر در بخش راه‌آهن سرمایه‌گذاری می‌شود. اگر راه‌آهن بخش رشت به آستارا تکمیل شود، امکان وصل شبکه راه‌آهن در آنجا وجود دارد. دو سال پیش آذربایجان با سرمایه‌گذاری خودش خط راه‌آهنی را به داخل ایران آورد که تغییرات آن داخل خاک ایران و از طریق راه‌آهن انجام شود. من صادرکننده یا واردکننده همیشه هزینه نرخ جاده‌ها، حمل‌ونقل، جاده‌ای و زمینی را برای مسیری که از شرق روسیه می‌خواست وارد شود، دریافت می‌کنم. راه‌آهن می‌توانست رشد پیدا کند، درحالی‌که آنقدر جداول زمانی و کندی آن و مشکلات مختلف داشت که از این مسئله عبور کردیم ولی کماکان از آن استفاده می‌شود.

تجهیزات ایران در بخش حمل زمینی مناسب نیست؟

میرکریمی: دولت‌هایی که سرمایه‌گذاری آزاد دارند در زیرساخت‌ها مشکل دارند و بخش خصوصی کشورهای صنعتی معترض بودند که دولت باید روی زیرساخت‌ها بیشتر سرمایه‌گذاری کند در ایران که دیگر هیچ. در تمام این سال‌ها دولت ترجیح داده که چهار کارخانه مثل ایران‌خودرو بسازد، مدیرانش را در آنجا مستقر کند. کارخانه ایجاد می‌کند که تبدیل به بخش خصوصی شود، اما زیرساخت آن را درست نمی‌کند که بخش خصوصی خودش بتواند کارخانه‌هایش را در آنجا تشکیل بدهد.

ما در کریدور مهم شمال – جنوب قرار داریم. آیا ما به اندازه کافی در مسیر زیرساخت‌ها و حمل و نقل جاده‌ای سرمایه‌گذاری کرده‌ایم؟ قطعاً چنین اقدامی را انجام نداده‌ایم اگر چنین چیزی بود که از مسیرهای دیگر به فکر رقابت با ایران نبودند که چند روز دیگر مسیر عراق باز شود و در حال سرمایه‌گذاری بر روی بازگشایی مسیرهای افغانستان به پاکستان هستند. در حال حاضر بهترین مسیر، مسیر ایران است. آیا از چابهار به آسیای میانه خط آهن یا جاده کشیدیم؟ سال‌ها حرف آن را می‌زنیم. بزرگترین شهرها و مناطق دنیا همه بندری هستند. چابهار پتانسیل‌های زیادی دارد اما استفاده‌ای نشد که این مسئله برمی‌گردد به عدم رغبت دولت‌های مختلف برای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها و علاقه به قیمت‌گذاری که انحراف است. مقوله زیرساخت‌ها همیشه شعار ما باید باشد و باید فشار بیاید که سرمایه‌گذاری در آن سمت انجام شود چون میل دولت‌ها سرمایه‌گذاری در کسب و کار، صنعت و رقیب شدن برای بخش خصوصی است. این تشکل‌ها و قوانین مجلس باید توسعه‌یافته شود که دولت مجبور باشد به این سمت سوق پیدا کند. مشکل از سمت خودمان است و سوالی که همه دارند این است که چا تجارت بین ایران و روسیه کم است؟ ما از سمت روسیه مانع جدی ندیده‌ایم که بگوییم روس‌ها ما را راه نمی‌دهند مشکل از سمت خود ماست. ما از سمت روسیه مانع جدی ندیده‌ایم که بگوییم روس‌ها ما را راه نمی‌دهند.

یکتا: رقبای ما بخش خصوصی نیستند. اینکه گفته می‌شود چرا از لاینرها استفاده نمی‌شود، باید گفت یک منطقه آزاد متعلق به ایران در دریای خزر کاسپین وجود دارد به نام «منطقه آزاد انزلی». با وجود آنکه در همان جا یک بندر بزرگ با حجم و ظرفیت بسیار زیاد بود، یک بندر دیگر ساخته شد. چنین اقدامی باعث به هم ریختن مسائل زیست‌محیطی شده است. همچنین اولین چیزی که در بندر تجاری نیاز داریم، انبار بار یعنی سردخانه است. اما تجهیزات خاصی نداریم. دولت می‌خواهد بخش خصوصی را تخطئه کند و بگوید بخش خصوصی قوی نداریم. اگر آنها یک کلونی صادرکننده ۳۶ هزار کارت‌بازرگانی را تبدیل به ۲۰۰ هزار کارت کنند، در چنین شرایطی خیالشان راحت‌تر و کنترل سهل‌تر است چرا که می‌توانند بخش خصولتی بزرگی داشته باشند. آنهایی که امرار معاش می‌کنند، خاک خورده‌اند و بازار را می‌شناسند می‌دانند که روز به روز کلونی‌ها کوچک شده است. اگر تعهدات برجامی صورت نگیرد، تعداد تجار ایرانی در سال آینده بیش از ۳۰ درصد کاهش خواهند یافت. مشکل مدیران ما هستند که فرار به جلو می‌کنند و می‌گویند بخش خصوصی قوی نداریم.

یک بحثی هم در مورد تأسیس بانک‌های روسی در ایران مطرح شده است. نظر شما در این خصوص چیست؟

یکتا: اگر مشکلات نظام بانکی را حل کنید ۸۰ درصد مشکلات مملکت از سیاست و اقتصاد و … را حل کرده اید. ریشه هر گرفتاری‌های کشور بانک است. اما در مورد بانک‌های خارجی باید بگویم که اگر چند تا از تحریم‌ها برداشته شود، بانک‌های خارجی برای حضور در ایران استقبال خواهند کرد. البته در گذشته هم این ما بودیم که خیلی استقبال نکردیم. ما خیلی جاها اجازه سرمایه گذاری خارجی ندادیم. توجه کنید که اگر یک بانک کارآمدی وارد ایران بشود من فکر می‌کنم خیلی از این بانک‌ها جمع بکنند بروند زیرا بانک‌های ما خیلی از استانداردهای بانکداری را رعایت نمی‌کنند.

میرکریمی: ما دو تا بحث داریم یک بحث نقل و انتقال پول یک بحث تأمین اعتبار. در زمان برجام یک اتفاق خوبی داشت بین بانک‌های ما و بانک‌های روسیه می‌افتاد و آن اعتبارسنجی بانک‌های ایرانی بود. خط اعتباری داشتند تعیین می‌کردند و همانجا اعلام کرده بودند اگر هر بانک ایرانی مجمع اش برگزار بکند ترازنامه اش به ما بدهد ما آماده هستیم خط اعتباری برای آن باز بکنیم. الان بحث اینکه با کشورهای دیگر رابطه بانکی نداریم خودش کلی هزینه مبادلات را بالا می‌برد. فشار نقدینگی امروز روی صنایع ما خیلی زیاد است.

یکتا: مشکلات را اصلاً نمی‌توان در یک مقاله گنجاند. نکته مهم اینکه باید تصدی گری دولت را برداریم و بعد مدیران ضعیف را برداریم. اگر مدیران ضعیف را برداریم در این صورت بیش از ۸۰ درصد مدیران باید کنار بروند. حتی اگر برای اینها خانه‌ای در جزایر قناری بگیریم و بهترین ویلاها برایشان آنجا بگیریم و هزینه شأن هم بدهیم سود می بریم.

منبع خبر: خبرگزاری مهر

اخبار مرتبط: شبکه بانکی ایران به روسیه متصل است