حادثه پلاسکو؛ شعله کوچکی که فاجعهای بزرگ رقم زد
خبرگزاری میزان _ مهر نوشت: ۳۰ دی ماه ۱۳۹۵ تاریخی است که در ذهن پایتختنشینان با روایتهای تلخی نقش بسته است؛ صبح روز پنجشنبه بود که خبر آتش سوزی در یک ساختمان قدیمی مخابره شد و دود ناشی از آن آسمان تهران را فراگرفت؛ اما این حریق از جنس آتش سوزیهای متداول همه روزه تهران نبود چرا که نخستین آسمان خراش تهران طعمه حریق شده بود؛ پلاسکوی ۵۴ ساله ساختمانی عادی نبود.
در وسعت و گستردگی این حریق همین بس که مأموران چندین ایستگاه آتش نشانی و حتی آتش نشانانی که شیفت کاری شأن نبود خود را به محل حادثه رساندند تا شاید زودتر عملیات اطفا حریق انجام شود و پلاسکو را نجات دهند، اما چهار ساعت تلاش آتش نشانان بی ثمر ماند و هیبت ساختمان به دلیل وسعت آتش سوزی در عرض سه ثانیه در قلب پایتخت فرو ریخت.
آنجا بود که با دو دسته از مردم طرف بودیم، مردمی که به دنبال جای مناسب برای ضبط فیلم و عکس بودند و مردمی که داغ از دست دادن سرمایه شأن را داشتند درست در این لحظات بود که آتش نشانان کم مانده بود گریه کنند و مدام از مردم تقاضای دور شدن از صحنه حادثه را داشتند چراکه ۱۶ آتش نشانی که در حال عملیات نجات و اطفا حریق درون ساختمان و زیر آوار این حادثه بودند و همچنان کورسوی امیدی برای نجات همکارانشان داشتند، اما افسوس که این ۱۶ نفر در این حادثه جان باختند و داغی همیشگی و تلخ را بر دل مردم باقی گذاشتند.
آتش نشانان تنها لحظاتی بعد از فروریختن ساختمان توانستند بر بهت و حیرت خود غلبه کنند و به دنبال کوچکترین نشانهای میگشتند تا بتوانند همکاران خود را از زیر آوار پلاسکو خارج کنند، هر لحظه که دستکش یا کلاهی از زیر آوار قدیمیترین ساختمان پایتخت خودنمایی میکرد نور امیدی در دل آتش نشانان روشن میشد. اگرچه عملیات آوار برداری سخت بود و همچنان درجه حرارت ساختمان بسیار بالا بود، اما برای نیروها خستگی معنایی نداشت.
پس از هشت روز عملیات آواربرداری ساختمان پلاسکو در حالی تمام شد که حدود ۱۷۰۰ کامیون نزدیک به ۲۰ هزار تن ضایعات ساختمانی را جا به جا کردند؛ بنابر اعلام سازمان اورژانس تهران تعداد مصدومان این حادثه ۲۳۵ نفر بود که ۱۸۱ نفر از مصدومان به صورت سرپایی تحت درمان قرار گرفتند و ۵۵ نفر دیگر به بیمارستان منتقل شدند؛ آمارهای متفاوتی نیز در خصوص مفقودشدگان وجود دارد، اما اکثر این آمار بین ۲۰ تا ۳۰ نفر است.
پلاسکو با تمام ۱۲۰۰ واحدش فرو ریخت؛ براساس آمارها ۵۶۰ واحد فعال آن حدود ۱۵ هزار میلیارد ریال خسارت را متحمل شدند و سه هزار کارگر نیز بیکار شدند.
اکنون با گذشت پنج سال از این حادثه داغ آن همچنان بر دل شهروندان پایتخت و کسبه خیابان جمهوری تازه است، اما به راستی چرا یک شعله کوچک چنین فاجعهای را به بار آورد؟ برای پاسخ این سوال و واکاوی حادثه پلاسکو به سراغ جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتش نشانی رفتیم تا ابعاد بیشتری از این حادثه برای مان روشن شود که مشروح آن به شرح ذیل است.
چرا چنین اتفاقی برای ساختمان پلاسکو رخ داد؟
چیز عجیبی نیست؛ هرجایی که به ایمنی احترام نگذارند و مقررات ایمنی را رعایت نکنند و ناایمنی به خرج دهند طبعاً حادثه رخ خواهد داد و اینکه وسعت این حادثه تا چه اندازه باشد تابع شرایط به خصوصی است، برای مثال ساختمانهای بلند مرتبه در همه جای دنیا تمام آتش نشانان در حوادث مربوط به ساختمانهای بلند مرتبه چه مسکونی چه غیرمسکونی چالش دارند.
برای مثال آتش سوزی برج گرنفل ۸۰ نفر کشته داشت و یا کلیسای قدیمی و تاریخی نوتردام به صورت کامل از بین رفت.
این مسئله برای ساختمانی مانند پلاسکو هم وجود داشت که بسیار ناایمن بود و علی رغم اخطارها و بازدیدهای فراوانی توجهی به توصیهها نشد و علی رغم اینکه چندین مرتبه هم در سالهای قبل دچار حادثه شده بود توجهی نکرده بودند، دچار حادثه شد.
البته موارد دیگری مانند تأخیر در اطلاع رسانی، کشف حریق و مشاهده آن سبب گسترش حادثه شد؛ متأسفانه افراد و کسبه زمانی متوجه حادثه شده بودند که سقفهای کاذب شعله ور شده بود و دود آتش از سقفهای کاذب به پایین میآمد و متأسفانه ظرف چند دقیقه یک طبقه کامل شعله ور شد و تا زمانی که به نیروهای آتش نشانی اطلاع داده شد مدت زمان زیادی گذشته بود و چندین طبقه شعله ور شده بود.
شاید اگر یک سیستم کشف دود در ساختمان وجود داشت هیچ وقت شاهد چنین حادثهای نبودیم، شاید اگر پمپهای خاموش کننده و سیستمهای اعلام اطفا حریق به کار میافتاد و وجود داشت قطعاً به این شکل نمیشد.
در همین ساختمان علاالدین که تا همین چند سال پیش جز ساختمانهای خطرناک بود بیش از ۶۰ درصد از مراحل ایمنی انجام شده است و در همین سالهای اخیر چندین بار دچار آتش سوزی حتی در تعطیلات شد، اما صدای آژیر و آب افشانهای دوشی شکل سبب جلوگیری از آتش سوزی شده بود.
کیفیت و وضعیت آتش نشانی در زمان وقوع حادثه پلاسکو به چه شکل بود؟
در آن زمان وضعیت تجهیزات بد نبود، اما خیلی کامل نبود و متناسب با وسعت شهر نبود؛ البته همین وضعیت پنج سال قبل نسبت به ۱۵ سال پیش آتش نشانی وضعیت بسیار مطلوبی بود.
خوب به خاطر دارم که ۲۶ سال پیش و در روزهای ابتدایی حضور در آتش نشانی، ماشینهای کاملاً غیر تخصصی و فرسوده و البسههای پلاستیکی در خدمت آتش نشانان بود که در زمان شهردار اسبق تهران مقداری از این کمبودها رفع شد، اما بازهم تکمیل نشد.
در این مدت پنج ساله هم تعداد ایستگاهها، خودروها و تجهیزات بهتر شده است و در حال حاضر در پی رصد کمبودهای ایستگاهها و نیروها هستیم تا از منابع داخلی و خارجی کمبودها را رفع کنیم. اما از لحاظ نیروها ما با کمبودهایی مواجهه هستیم که باید مجوزهای جدیدی داده شود که با تأمین منابع امیدواریم کمبودها در این خصوص هم رفع شود.
آیا تهران همچنان مستعد چنین حادثهای است یا خیر؟
قطعاً بله؛ ما هنوز هم ساختمانهای ناایمن و بسیار پرخطر در تهران داریم و با آنها مکاتباتی را انجام دادهایم و خوشبختانه یک سری از این ساختمانها برای ایمن سازی قدمهای بسیار خوبی برداشتند، اما این تعداد که اقدامات ایمنی را انجام دادند نسبت به ساختمانهای ناایمن بسیار ناچیز است و نمیتوان گفت در این خصوص فرهنگ خوبی انجام شده است.
همه حرف ما در خصوص ساختمانهای ناایمن شخصی، خصوصی، دولتی و ... این است که قبل از اینکه اتفاق تلخی رخ دهد باید به دنبال ایمن سازی باشند چراکه پیشگیری هم کم هزینهتر است و هم بهتر و منطقیتر از این است که به دنبال حادثهای افراد جان خود را از دست دهند و میلیاردها سرمایه از بین برود.
در حادثه پلاسکو با کار شبانه روزی بازسازی پنج سال به طول انجامید پس برگشت ساختمانها و سرمایهها زمانی غیرممکن است؛ آتش نشانی در خصوص ایمن سازی کاملاً پای کار است و بازدیدها و دستورالعملها کاملاً رایگان است تنها به این امید که به ساختمان و اموال خود ایمنی ببخشند تا جلوی فاجعههای بزرگ گرفته شود.
سختترین لحظات پلاسکو چه زمانی بود؟
تمام لحظات پلاسکو سخت بود؛ وقتی ساختمان فرو ریخت من تا چند ساعت فکر میکردم که این حادثه رویاست، رفقای ما در ساختمان بودند و ساختمان فرو ریخته بود!
بالاخره به هر شکل بود خودمان را پیدا کردیم و عملیات آواربرداری را آغاز کردیم، هر لحظه یک خبر تازه میرسید، یک کلاه و یا دستکش پیدا میکردیم و شروع به آواربرداری در آن محل میکردیم و به هیچ چیز نمیرسیدیم.
در دو روز آخر توانستیم همه بچهها را خارج کنیم، البته در همان ساعتهای اولیه فرو ریختن ساختمان توانستیم شهید امینی را خارج کنیم هشت روز طول کشید تا نفراتی که در کانون اصلی آتش سوزی محبوس شده بودند را خارج کردیم، آن لحظهها هم که هر چند ساعت یکبار یکی از بچهها را پیدا میکردیم لحظات بسیار تلخ و سخت ما بود.
مادران، همسران و خانواده شهدا روزها در محل ساختمان پلاسکو چشم به راه بودند و همکاران ما با چشمی که اشک و خون بود با چنگ و دندان آواربرداری میکردند تا به بچهها برسند؛ همه لحظات پلاسکو تلخ و فراموش نشدنی بود.
چرا اطفا حریق در ساختمان پلاسکو بعد از سه تا چهار ساعت ناکام بود و یک آتش سوزی کوچک تبدیل به یک فاجعه اینچنین بزرگ شد؟
همانطور که گفتم هر آتش سوزی از یک شعله کوچک شروع میشود؛ یکی از مهمترین بخشها در عملیات بخش کشف و اعلام حریق است؛ اگر فردی نباشد که متوجه یک شعله آتش سوزی کوچک شود و این شعله کوچک منجر به گسترش آتش سوزی شود و پس از آن اطلاع داده شود کاری از کسی برنمی آید، اما اگر در دقایقی ابتدایی اگر افراد و یا سیستمهای اطفا حریق متوجه آتش سوزی شوند کار به اینجا نمیرسد.
در حادثه ساختمان پلاسکو اطلاع رسانی بسیار دیر انجام شد و اولین تماس اطلاع حادثه از بیرون از ساختمان و با مشاهده دود ناشی از آتش سوزی پلاسکو بود و هنوز کسبه داخل پلاسکو متوجه حریق نشده بودند؛ حریق بسیار گسترده بود و از چند خیابان مجاور ساختمان پلاسکو قابل مشاهده بود، اما کسبه داخل پاساژ متوجه آن نشده بودند.
آتش نشانان در مدت زمان دو دقیقه به محل ساختمان پلاسکو رسیدند، اما خواستار افزایش نیروها شدند چراکه چندین طبقه ساختمان پلاسکو با وسعت چند صد متر با وجود تعداد زیادی پارچه، نخ، کارتن و لوازم دیگر که حجم آتش سوزی را بسیار گسترده کرده بود؛ متأسفانه ساختمان پلاسکو هیچ سیستم اطلاع رسانی و لوله کشی شبکه آب مناسبی نداشت و تنها از ضلع جنوبی دسترسی نردبانی داشتیم و هیچ راه نردبانی در بخشهای دیگر وجود نداشت.
متأسفانه آتش سوزی در ضلع شمالی ساختمان بود و از ضلع جنوبی دسترسی برای اطفا حریق ناممکن بود در واقع این عملیات بیرونی ما که بسیار قدرتمند بود ناکارآمد بود و بچهها از داخل لوله کشی و آب رسانی کردند، اما چندین طبقه و دهها مغازه در هر طبقه شعله ور بود و دود فراوانی وجود داشت و طبیعی بود که چنین حادثهای به وقوع میپیوندد.
در خصوص طرح پلاک ایمن بفرمائید که این طرح با چه هدفی شروع به کار کرده است و چه اهدافی را دنبال میکند؟
پس از حادثه ساختمان پلاسکو چندین طرح اجرا شد؛ یکی از طرحها موسوم به ۹۹۹ بود که برای ساختمانهای بلند مرتبه بود که استقبال خوبی از آن شد.
طرح دیگری پیرو مصوبه شورای شهر برای بازدید از ساختمانهای کم خطر بود که مظلوم واقع میشوند و باید هر چند سال یک بار مورد بازدید قرار گیرند این طرح در حال حاضر به صورت حضوری و مجازی انجام میشود به این ترتیب که سامانهای در سامانه تهران من راه اندازی شد و افراد با مراجعه به آن ثبت نام میکنند.
در این سامانه در خصوص هشت موضوع سوالاتی پرسیده میشوند مثلاً در خصوص برق منازل، وضعیت راههای خروج، آشپزخانه که موارد پر خطری از حادثه دارد؛ افراد باید این سوالات را به صورت شفاف پاسخ دهند و پس از غربال توسط آتش نشانی دستورالعملهای متفاوتی برای آنها ارسال میشود تا ایمنی ساختمان و منزل در سطح بسیار خوبی تأمین شود.
طرح پلاک ایمن برای ساختمانهای قدیمی با تعداد طبقات کمتر است؛ در این طرح امکان تقاضای بازدید حضوری از منازل وجود دارد و با هماهنگی با مالک کارشناس با حضور در محل دستورالعملهای ایمنی را ارائه میدهد.
چرا لیست ساختمانهای مهمی مثل پلاسکو برای جلوگیری از بروز حادثه اعلام نمیشود؟
سامانه اعلام ساختمانهای پرخطر فعال است، اما در اختیار مدیرانی است که مرتبط با آن کار میکنند و این اطلاعات در اختیار افرادی است که در این زمینه کار میکنند و در دسترس عموم نیست، اما مالکان هر ساختمان در جریان پرخطر و یا کم خطر بودن ساختمان خود و موارد ناایمن هستند و مدیران نیز به سامانه شفاف سازی دسترسی دارند.
- بیشتر بخوانید:
- پلاسکو جدید پس از پنج سال رونمایی میشود؛ تصاویری از آخرین مراحل آمادهسازی
انتهای پیام/
خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
منبع خبر: خبرگزاری میزان
اخبار مرتبط: حادثه پلاسکو؛ شعله کوچکی که فاجعهای بزرگ رقم زد
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران