به اعتقاد دوگین ایران و روسیه جهانی نو می‌آفرینند

به اعتقاد دوگین ایران و روسیه جهانی نو می‌آفرینند
خبر آنلاین

 از نظر خارجی، راست‌گرایی افراطی روسیه به‌معنای «به سیم آخر زدن» خواهد بود، امری که تقریباً محال می‌نماید. نه شرایط داخلی و نه موقعیت خارجی روسیه هرگز چنین اجازه‌ای به او نمی‌دهد. زیرساخت‌های مربوط به معیشت مردم در این کشور به‌اندازۀ کافی و مثلاً مانند چین قوی و کامل نیست. افزون بر اینکه غربی‌ها عرصه را به‌شدت بر او تنگ کرده و او را عمیقاً به خود وابسته کرده و آزادی عمل را از او گرفته‌اند. بخش مهمی از این محدودیت به مسئلۀ فروش انرژی مربوط می‌شود، که نمونۀ خوب آن خط لولۀ انتقال گاز طبیعی، موسوم به نورد استریم، است که در بستر دریای بالتیک از روسیه تا آلمان امتداد دارد و به‌علت مخالفت شدید آمریکایی‌ها، هنوز فعال نشده است. ترامپ علناً علیه آن موضع گرفت و سفیر بی‌نزاکت و غیردیپلماتش در آلمان، ریچارد گرنل، مدام تهدید می‌کرد که این خط لوله که پروژه‌اش تقریباً به اتمام رسیده نباید فعال شود.

البته واقعیت این است که شرایط کنونیِ جهان به‌گونه‌ایست که نه تنها روسیه، بلکه اصولاً هیچ کشوری و حتی ابرقدرتی چون آمریکا نیز نمی‌تواند به اصطلاح خودمان، به سیم آخر بزند؛ نه تنها در مورد ایران، بلکه حتی در مورد کشوری مانند ونزوئلا نیز نمی‌تواند حرف خود را به‌صورت یک‌جانبه تحمیل کند. در جهان پیچیدۀ کنونی، ابعاد گوناگون زندگیِ جوامع، اعم از اقتصادی و تجاری و سیاسی و بهداشتی و محیط‌زیستی و حتی اجتماعی، به هم گره خورده و در هم تنیده است و شرایط به‌گونه‌ایست که همگان به هم نیاز دارند و مجبورند یکدیگر را تحمل کنند و واقعاً چاره‌ای جز این نیست.

برای نمونه، واقعاً تصمیم قطعی آمریکا در مورد ونزوئلا این بود که نیکلاس مادورو را سرنگون کند، ولی دیدیم که نتوانست. این نه فقط بدین سبب است که مثلاً ونزوئلا قوی‌تر شده است، بلکه اصولاً شرایط جهان چنان دگرگون گشته است که اجازۀ چنان حرکاتی را نمی‌دهد. عوامل گوناگونی در مجموعۀ آمریکای لاتین وجود دارد که این اجازه را به آمریکا نداد. حتی ظاهراً واتیکان نیز در این زمینه تأثیرگذار بود و تلاش کرد که رئیس‌جمهور و معارضان با هم کنار آیند. متأسفانه چنین مسائلی در ایران کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

و اما به فرضِ تقریباً محال، اگر روسیه گرایش تند راست‌گرایانه پیدا می‌کرد، به قطب جدیدی در جهان تبدیل می‌شد، اصولاً وضعیّت جهان را به هم می‌ریخت. روسیه هم کشور بسیار سنگینی است و هم تصورش ژئوپلیتیکی و اوراسیایی و کلان‌نگرانه است و در نتیجه، راست‌گرایی‌اش با راست‌گرایی کشورهای کم‌اهمیتی مانند لهستان و مجارستان فرق می‌کند. راست‌گرایی اینان فقط بر روی سیاست داخلی‌شان و حداکثر در منطقۀ خودشان اثر ملموس دارد؛ ولی راست‌گرایی تند روسیه ابعادش کاملاً بین‌المللی می‌شد و تعادل کل جهان را از بین می‌بُرد و راست‌گرایی را در کل شرق اروپا و حتی در خود غرب تشدید می‌کرد و لحن و اقدامات اعضای ناتو و به‌ویژه آمریکا را که با او تعارض دارند، به‌کلی تغییر می‌داد و تنش‌ها افزایش چشمگیری می‌یافت.

حتی در همین وضعیت کنونی نیز اخیراً تنش فراوانی به وجود آمده است، چه رسد به اینکه روسیه تصمیم می‌گرفت راست‌گرایی تندی از خود نشان دهد. حدود دو هفته پیش بود که وزیر دفاع انگلیس گفت که از زمان فروپاشی بلوک شرق، هم‌اکنون رابطۀ ما با روسیه در پرتنش‌ترین حالت خود قرار گرفته است. روسیۀ راست‌گراشده حتی چین را نیز که همیشه مایل است مستقل نگریسته شود و در حاشیه قرار داشته باشد، کاملاً تحت تأثیر قرار می‌داد. چنان روسیه‌ای در جنگ قره‌باغ نیز تمام‌قد در کنار ارمنستان می‌ایستاد.

از یک سو ما اندیشه‌های افرادی مانند الکساندر دوگین، ایدئولوگ و ناسیونالیست مطرح روس و رهبر و بنیانگذار حزب اوراسیا در روسیه، را داریم. او به شدت ارتدوکس است یا دست‌کم تظاهر شدیدی به ارتدوکسی دارد. او و همفکرانش شیعه را نزدیک‌ترین شاخۀ اسلام به خود و متحد طبیعی خود در برابر دو جریان می‌بینند: اولی جریان ارتجاع اعراب خلیج فارس که آن را مزدور و تأمین‌کنندۀ منافع غرب و در رأس آن آمریکا می‌دانند، و دومی جریان سلفی تکفیری که برای آنان به‌ویژه از نظر داخلی تهدیدی واقعی است و می‌تواند مسلمانان چچن و تاتارستان را به خود جذب کند. در خصوص جریان دوم، شیعه بودن ایران برای آنان بسیار مهم است. این نکته را کلیسای ارتدوکس روسیه به خوبی می‌داند و لذا بسیار مایل است که با ایران رابطۀ گرمی داشته باشد. به احتمال فراوان بخش‌های سیاسی و نظامی و استراتژیک روسیه نیز از این نکته آگاه هستند.

به هرحال روسیه واقعاً این ظرفیت و توان را ندارد که از آنچه اکنون هست، راست‌گراتر شود. افردی مانند دوگین در ادبیات آرزومندانۀ خود، از وحدت قدرتمند اسلاوی سخن می‌گویند، وحدتی که به‌ویژه ضدانگلوساکسونی و خصوصاً ضدآمریکایی است و دشمنی خاصی با لاتین‌ها و ژرمن‌ها ندارند. در این ادبیات، نیروهای مترقی جهان‌سومی و در رأس آنها ایران در کنار روسیه قرار دارند و به رهبری او جهانی نو می‌آفرینند، خصوصا که از دیدگاه او روسیه سمبل «اروآسیا» است و مهمترین کشور آن.

مشروح این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
روسیۀ امروز؛راست‌گرایی سیاسی و دینی

۳۱۱۳۱۱

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: به اعتقاد دوگین ایران و روسیه جهانی نو می‌آفرینند