پرتو کرمانشاهی درگذشت - Gooya News
کیهان کلهر از اشعار پرتو با عنوان «آتش بنهفته در جان قصههای تنبور»، بال بر پای به بیداد بسته بیستون و شیهه بر گلوی شبدیز گرفتار در حصار، یاد کرده است
حسن امرایی - ایندیپندنت فارسی
علیاصغر نوبتی، شاعر پرآوازهای که با تخلص پرتو کرمانشاهی، شعرهای پارسی و کردی میسرود و مردم کردستان از او با لقب سعدی کردستان یاد میکردند، پنجشنبه، هفتم بهمنماه در آرامگاه باغ فردوس این شهر آرام گرفت. آرامگاهی که پس از مدتها، شاهد گروه عظیمی از مردم بود که نشان دادند، بهرغم شرایط خطرناک کرونایی، خاطره شعرهای او را از یاد نبردهاند و همدردیها و همدلیهایی که پرتو با غم، درد و شادی آنها داشت را پاس میدارند.
پرتو ۱۰ مهرماه ۱۳۱۰ در کرمانشاه به دنیا آمد و سه دهه اخیر و بهخصوص پس از درگذشت یدالله بهزاد کرمانشاهی در سال ۸۶، نامیترین شاعر کردتبار ایران به شمار میآمد. دوبیتی معروفش که احتمالا در سالهای پایانی عمرش سروده، بهنوعی توصیفی از مرگی است که او در شعرش پیشیبینی کرده بود.
ای دریغا جز دریغا حرف پایانی نماند
وز برای سر فروبردن گریبانی نماند
صید ما در دام و از هر سو کمانی در کمین
مرگ را «پرتو» خوشآمد گو که درمانی نماند
خاطره شعرهایی که او در بیش از ۹ دهه زندگیاش سرود، همچنان چون رودی در اذهان مردم فارس و کرد زبان جریان دارد و جاری خواهد بود.
زندگی در شعر
او در شعرهایش زندگی میکرد و این نکتهای است که محمدعلی سلطانی، مرد فرهنگی دیار کرمانشاه که سالهای اولیه دهه ۷۰ تنها مجموعه شعر او را با عنوان کوچه باغیها منتشر کرد، در مقالهای بلند درباره او گفت و از رضا براهنی در کتاب «طلا در مس» نقلقولی آورد که گویی این ویژگی را در شعرهای پرتو کرمانشاهی میدید.
در آن نوشت که در صفحات ابتدایی جلد نخست طلا در مس آمده است، براهنی کسی را شاعر میداند که درد و آلام زمانه و مردم را بیان کند، در کوچه و بازار بگردد و همنفس مردم شود و بداند «شهری که اینک ما در آن زندگی میکنیم، چگونه چیزی است و چگونه در گوشه و کنار آن آدمهای اساطیری در حرکت هستند و چگونه سمبلها، من و تو را مییابند و ما سمبلها را و بالاخره چگونه بینشی «حماسی و عاصی» از همهچیز، حتی از فرهنگ و تاریخ و نژادی که من هستم و نژادی که تو هستی، اسطورههای جاندار و جاویدان میسازد که میتوانند تنه بزنند به عظمت «اهورا» و «میترا» و «آناهیتا». و نیز میتوان نشان داد که چرا به بازگویی اساطیر کهن باید ایمان داشت و باید معتقد بود که هر نسلی، اساطیر خودش را خود بسازد و بپروراند و بگذارد و بگذرد.» (طلا در مس، رضا براهنی، ج اول، صص ۷ و ۸) در قصیده بلندی که پهلو به قصیدههای ناب سعدی میزند جلوههایی از این دغدغهها و دردها را میتوان دید؛ قصیدهای که وصف کرمانشاه است و تاریخ پرفرازونشیبی که بر آن رفت که با مطلع:
منبع خبر: گویا
اخبار مرتبط: پرتو کرمانشاهی درگذشت - Gooya News
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۵ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران