تانک‌های غربی در خیابان‌های تهران

تانک‌های غربی در خیابان‌های تهران
خبرگزاری مهر

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله - محدث تک‌فلاح: جمهوری اسلامی ایران در دوران قبل از انقلاب فراز و نشیب فراوانی را تجربه کرده است. یکی از آن‌ها کودتا بوده است. کودتا را در لغت به قیام از درون نظام گویند. در اصل اگر از مسئولین یک نظام کسی علیه خود نظام برخاست کودتاست. اما شاید برای بعضی اتفاقات به ظاهر کودتا، درست نباشد نام کودتا را بگذاریم! سوم اسفند، ۲۸ مرداد و نقاب، هر سه کودتاهایی بودند که در کشورمان رخ داده یا قرار بوده اتفاق بیفتد و با مرور صفحات تاریخ می‌توان به چگونگی اجرا و موفقیت و یا شکستش دست یافت. اما نکته جالب در هر سه این رویدادها حضور فعال و بی‌بدیل عناصر خارجی است. آمریکا و انگلیس به گونه‌ای در این اتفاقات حضور فعال دارند که گویی خاک از آن خودشان بوده و این عزم و تلاش برای بازپس‌گیری آن از ته جان و حس مالکیت برمی‌خیزد. البته که این نوع تفکر را با اتفاقات دیگری که در همان زمان رخ داده هم می‌توان توجیه کرد. اینکه انگلیس، آمریکا و حتی روسیه در برخی مواقع دست به هر کاری می‌زدند که تنها منافع خود را حفظ کنند، حتی اگر به قیمت جان هزاران هزار انسان باشد، خود بخش قابل توجهی از عطش این کشورهاست برای به‌دست آوردن ایران.

کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹

تحولات اواخر حکومت قاجار و بی نظمی و هرج و مرج در کشور، رشد جنبش‌های استقلال‌طلبانه و ضد استعماری در ایران نظیر جنبش‌های جنگل و خیابانی و موضع گیری‌های ضد انگلیسی در این دوران همچنین ابراز نارضایتی از تصویب نشدن قرارداد ۱۹۱۹ که بهانه‌ای برای تبلیغات ضد انگلیسی بود، بین مردم سر و صدا داشت. کم‌کم انگلیس از شدت ضعف دربار حس می‌کرد که مواضعش در خطر است. نیت اصلی بریتانیا از پهن کردن چتر، ماندگار شدن در ایران بود و کوبیدن میخ روی سیاه‌چادرش که جای خود را در این خاک محکم کند. بریتانیا در منطقه جنوب ایران، خود را صاحب چاه‌های نفت می‌دانست و از اینکه با ضعیف بودن حکومت و بی‌کفایتی شاه و شاهزاده، دارایی‌اش به تاراج برود نگران بود. از طرفی همزمان با گردن کلفتی انگلیس، روسیه هم داعیه قدرت گرفته بود و سری در بین سرها داشت می‌کشید. این شد که انگلیسی‌ها دلیل دومی برای تغییر وضعیت به دست گرفتند و بهانه دیگری برای موش دواندن در چینش سیاستمداران ایرانی. هر چند، قبل از این هم در انتصاب و عزل افراد درسمت‌های مختلف، حضور مستمر داشتند و در نواحی متفاوت ایران میخ خود را بر گوشه این سیاه‌چادر کوبانده بودند. از طرفی مرزهای شرقی ایران که در همسایگی هندوستان بود خود محل خوبی برای تهدید از طرف نیروهای ارتش روسیه می‌توانست باشد. خود این موضع هم برای حفظ امنیت منافع انگلیس بسیار مهم بود.

اگر در دوره مشروطه به دلیل حضور روسیه تزاری، سیاست بی‌ثبات کردن کشور برای پیشبرد اهداف اقتصادی سرلوحه کار بریتانیا قرار داشت، اینک باید در غیاب رقیب، دولتی وابسته روی کار می‌آمد. این دولت وابسته لزوماً می‌بایست متکی بر ارتشی متحدالشکل باشد که با قدرت نظامی اعمال حاکمیت نماید، در اینجا بود که ضرورت استقرار مرد قدرتمند را پیش کشیدند و گناه ناکامی‌ها را به گردن مشروطه‌ای که وجود خارجی نداشت، افکندند.
خلاصه اینکه در صبح سوم اسفند ۱۲۹۹ رضاخان با قزاق‌هایش تهران را فتح کرد و سپهبد شد و سید ضیاء‌الدین طباطبایی را نخست وزیر اعلام کرد تا مقدمات برکناری حکومتی که دست احمدشاه قاجار بود را تدارک دیده باشد.

در واقع کودتا دست‌پخت انگلیسی‌ها بود. رضا خان کودتا نکرد بلکه خودش انتخاب شد. اصلاً رضاخان کسی نبود که بتواند شخص دیگری را در کنار خودش تحمل کند و در نهایت از سردار سپه به پادشاهی رسید. هر چند قرار بود حکومت جمهوری ایجاد شود اما به دلیل مخالفت شدید که با جمهوری می‌شد، سلطنت شکل گرفت.

کودتای ۲۸ مرداد

اوضاع ایران ما در سال ۱۳۳۲ نیز چنگی به دل نمی‌زد. ماجرای ملی شدن صنعت نفت و در کنارش تعطیلی تأسیسات نفتی جنوب و همین‌طور عدم فروش حداقل نفت استخراجی توسط دولت ایران، اوضاع اقتصادی و عمومی کشور را به‌هم ریخته بود. مردم از مشکلات عدیده اقتصادی و معیشتی رنج می‌بردند. همین حدودها بود که کمونیست‌ها و سلطنت‌طلب‌ها از آزادی بیانی که به دنبال حکومت مصدق ایجاد شده بود توانستند بهترین استفاده را بکنند و علیه خود مصدق تبلیغ می‌کردند در نتیجه اختلافات سیاسی در درون کشور تشدید می‌شد.

از سویی دیگر اختلافات دکتر مصدق و آیت‌الله کاشانی شکاف عمیقی میان رهبران نهضت و نمایندگان طرفدار آنها شد. مثلاً در مسائلی مانند تمدید لایحه اختیارات دکتر مصدق، اجرای پاره‌ای از احکام شرعی در خصوص منع فروش مشروبات الکلی و همچنین نوع عزل و نصب‌ها و چگونگی تنظیم قرارداد جدید نفت، سبب بروز فرصت طلبی‌های انگلستان و آمریکا و متحدان داخلی‌شان برای اجرای کودتا و برکناری مصدق از قدرت شد که همین هم شد و دست به اجرای آن زدند. در حالی‌که این مسائل به تنهایی نمی‌توانند دلیلی برای دیدن ردپای این کشورهای بیگانه در کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ باشند، اما بستر را برای این فرصت‌طلبی‌ها آماده کرد تا این کشورها به اجرای نقشه‌های‌شان در ایران پرداخته و دست به اجرای این برنامه بزنند.

در اصل سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا و سازمان امنیت آمریکا (سیا) بودند که این برنامه را برای سرنگونی مصدق طراحی کردند. کودتایی علیه اراده آزاد ملتی که تنها هدف و اشتیاقش امحاء استبداد و همزادش، استیلای بیگانگان و برقراری حکومت قانون و زیستن در آزادی و استقلال بود. در این میان ذکر این مورد خالی از لطف نیست که رئیس اداره خاور نزدیک سازمان سیا که فرماندهی اصلی این کودتا را برعهده داشت در این باره می‌گوید: «کودتای ایران نخستین عملیات مخفی علیه یک دولت خارجی بود که به وسیله «سیا» در ماه‌های آخر حکومت ترومن تنظیم شده بود، ولی بررسی درباره اجرای آن در حکومت دموکرات‌ها (ترومن) که از مصدق جانب‌داری می‌کردند، متوقف گردید.» نهایتاً با روی کار آمدن جمهوری‌خواهان و شخص آیزن‌هاور تسهیل گردید و آمریکا با همدستی انگلستان و نیروهای سلطنت طلب و مزدوران داخلی آنها کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را انجام داد.

کودتای نوژه

این کودتا در میان چند کودتایی که علیه انقلاب اسلامی کشف شد، جدی‌ترین کودتاست و اگر به موقع کشف و با آن مقابله نمی‌شد، ممکن بود خطراتی متوجه انقلاب اسلامی شود. هرچند چهار دهه از این کودتا گذشته و عوامل آن در دهه شصت دستگیر و محاکمه شدند؛ اما به اعتقاد پژوهشگران تاریخ انقلاب همچنان ناگفته‌های بسیاری دارد که باید مورد تحقیق و پژوهش قرار بگیرد.

«نقاب» مخفف نجات قیام بزرگ مردم ایران بود. کودتای نوژه که نام دیگری از کودتای نقاب است، قرار بود در تاریخ ۵ فروردین ۱۳۵۸ اجرا شود. اینکه چرا با نام نوژه می‌خوانندش به موقعیت مکانی قرار داده شده برای شروع کار برمی‌گردد. ماجرا از این قرار بود که دست نشانده شاپور بختیار و چند نفر دیگر که بخشی از آنان نظامی بودند و بخش دیگر غیرنظامی بر این وعده بودند که از پادگان شهید نوژه همدان به سمت چند نقطه از تهران پرواز و این نقاط را بمباران کنند. اولین هدف جماران بود. فرودگاه مهرآباد، صدا و سیما و چند نقطه دیگر هم هدف‌گذاری شده بود. اما چرا پادگان نوژه؟ چند عامل برای این تصمیم تأثیرگذار بود. اول اینکه محل مخصوص عملیات باند برای پرواز هواپیما باید داشته باشد. دوم اینکه کارمندان این مرکز باید با افراد همراه باشند پس باید شناخته شده باشند. عوامل کودتا از افرادی بودند که در این پادگان مدتی مستقر بودند پس به شرایط آن خوب واقفند. نوژه مبدا و تهران مقصد کودتا انتخاب شد. اما کمتر از ۲۴ ساعت مانده به اجرای طرح بود که کل موضوع کودتا توسط دو نفر از افرادی که قرار بود مجری طرح باشند، لو می‌رود.

اما آیا واقعاً این کودتا توسط خود افراد اشاره شده طرح‌ریزی شده بود؟ اسناد و مدارک و بررسی ابعاد مختلف این اتفاق ثابت کرده که تمام برنامه‌های مربوط به این کودتا با پشتیبانی بی بدیل ایالات متحده آمریکا بوده است. از این‌که سردسته نظامیان در بین این همه نظامی، کمترین درجه را داشته و چندین نفر مطیع او بودند و بعداً در تحقیقات مشخص شد که مستشار امریکایی پشتیبان او بوده که توانسته باقی افراد را متقاعد و مطیع خود کند گرفته تا پشتیبانی‌های مالی که همه از سمت آمریکا و مستشارهای او بوده است. هواپیماها هم که برای این کار قرار بود استفاده شود، با بعثی‌های عراق هماهنگ شده بود آن‌هم که می‌دانیم، پشتیبان بی بدیل عراق در آن زمان فقط آمریکا بود. همه و همه دلایل اثبات نفوذ آمریکا در سیاست داخلی ایران است.

منبع خبر: خبرگزاری مهر

اخبار مرتبط: تانک‌های غربی در خیابان‌های تهران