راهکارهای حقوقی پیشگیری از قتل به خاطر شرف

راهکارهای حقوقی پیشگیری از قتل به خاطر شرف
خبر آنلاین

نگارنده به نقل از یکی از اساتید دانشگاه شهبد بهشتی بیان میدارد در دهه شصت اجرای حکم سنگسار برای محکومین آن بدبینی زشتی برای ایرانیان نزد جهانیان ایجاد نموده بود .بدین منظور حضرت آیت الله بجنوردی عضو محترم وقت فقهای شورای نگهبان خدمت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران رسیده و شرح ماوقع  سنگسار و مصائب  وهن آور حاصل از آن را خدمت معظم له تشریح می نمایند.

ایشان پس از شنیدن این موضوع به آیت الله بجنوردی دستور می دهند به دلیل "وهن آور" بودن این مجازات برای اسلام و ایران آن را متوقف و..نمایند. سوال نگارنده بعنوان پژوهشگر حقوق و دوستدار ایران  وایرانی این است:

۱)آیا اینگونه قتل های داعشی موجب وهن جهانیان به ایران و اسلام نمی شود؟

۲) آیاقتل و کشتار زنان بی دفاع این کشور  درهزاره سوم  از ناحیه مردان  به اصلاح ناموس پرست به نظر  بی غیرت باعث بدبینی جهانیان به قانون بخاطر بی تفاوتی در مقابل قتل زنان  نیست؟ بعبارتی گفتن  اینکه(قضاوت نباید کرد )در این موضوع صحیح است ؟

۳)حقیقتا ترویج ذبح انسان زیر سوال بردن اسلام و حاکمیت اسلامی و قدرت قضاوت و دادگاه قانونمند ایران نیست؟

۴)آیا اقدام سریع وقاطع دستگاه قضا در رسیدگی و اجرای حکم قاتلان و تحسین کنندگان این امر جنایتکارانه به جهت سواستفاده نکردن جبهه ضد اسلام و ایران از این ماجرا خود عین عدالت علوی نیست؟

5) آیا نمی شود عادات واعتقادات وسنتهای غلط اقوام وعشیره های زن کش ایران در قالب "نهوه" را با چوب سخت مجازات تغیبر وخلاء بی قانونی را قانونمند نمود؟

بررسی موضوع مستلزم پاسخ گویی به این سوالات است که به بررسی آن می پردازیم:

یک) تعریف "مووده" در دختر کشی چیست؟

از نظر لغوی "موؤدة" به معنای دختر زنده به گور شده است. متاسفانه  یکی از عادات بسیار بد  عرب جاهلیّت این بود که  به بخاطر احساس ننگ، گاهی دختران خود را زنده به گور می‌کردند. همانگونه که ولایت والدین بر فرزند محدود است و آنان حق گرفتن حقوق طبیعی فرزند همچون حقّ حیات را ندارند. مثلا  پدر نمی‌تواند بگوید فرزند خودم است و حق دارم هر تصمیمی راجع به او بگیرم، چنانکه مادر نمی‌تواند بگوید من نمی‌خواستم بچه‌دار شوم و حق دارم فرزند در شکم را سقط کنم. پس همسر شرعی و قانونی هم حق ندارد به بهانه ناموس پرستی سر یک زن بیگناه‌را از تن جدا و در شهر نمایش دهد.

دوم) منظور از قتل  ناموسی چیست؟

قتل ناموسی به کشته شدن زنانی گفته می‌شود که توسط اعضای درجه یک خانواده، فامیل، جامعه یا به حکم ریش‌سفیدان و بزرگان جامعه انجام می‌شود. این اصطلاح در اصل به نوعی رفتار غیراخلاقی وضدهنجار اجتماعی گفته می‌شود که در نوع خود کج‌روی به شمار می‌رود و در عرف جامعه شرف، اعتبار و وجهه اعضای خانواده را تهدید می‌کند و تنها راه زدودن این داغ و ننگ اجتماعی، تطهیرسازی آن با قتل ناموس است.

سوم) منظور از "نهوه"چیست؟

 «نهوه» و «نهوه کردن» از نظر لغوی به معنی "نهی" یا "جلوگیری کردن" از اعمالی کج باورانه و باستانی که گمان بر  نادرست بودن آن است .اصطلاح رایجی برای کیفردهی به رابطه اشتباه یک زن با مردی نامحرم است. این رسم غلط بدوی باستانی "قتل در سایه باورهای مخوف پدرسالارنه"، حق کشتنِ زن را به خانواده می داد. زیرا تصور کرده و می کنند با این کار، لکه ننگ یا ناپاکی از خانواده و عشیره پاک می‌شود و این گونه آن‌ها غیرت خود را نشان داده‌اند.

متاسفانه چنین شیوه قتلی در میان برخی قبایل ایرانی رواج دارد.

 چهارم)دلیل قتل های فجیع  زنان در برخی طوایف  و ایران‌ چیست؟

قتل ناموسی در جوامع سنتی برای راضی کردن احساسات جریحه‌دار شده وجدان اجتماعی و برای جدا کردن برچسب از خانواده‌هایی انجام می‌شود که بنا بر فشار اجتماعی باید به این عمل اقدام کند و هدف اصلی این عمل، مجازات کج‌روانی است که نظم اجتماعی را به چالش کشیده و از فرامین جامعه سرباز زده‌اند.

پنجم) انواع قتلهای قانونی و ناموسی  به چند دسته تقسیم می شوند؟

در ایران به استناد  مواد  ۲۸۹ به بعد قانون مجازات اسلامی در کتاب سوم -قصاص "جنایت بر نفس و عضو و منفعت بر سه قسم :عمدی ،شبه عمدی ؛خطای محض  تقسیم می‌شود" که قتل‌های ناموسی، نمونه بارز قتل‌های عمد هستند؛ در حالی که قانون‌گذار در قتل های "نهوه" تخصیصاتی برای آن قائل شده و آن را از حالت عمد خارج کرده و حتی از عمل مرتکب نیز حمایت کرده است. حاکم بودن فرهنگ‌ها و سنت‌های مردسالاری، تضادهای فرهنگی، عوامل محیطی، رسانه‌های گروهی، اختلالات درونی و علل اجتماعی و مذهبی، برخی از مهم‌ترین عوامل بسترساز قتل‌های ناموسی به شمار می‌آید. قتل ناموسی پدیده‌ای بدوی و باستانی رایج در برخی طوایف ایران است.

انواع قتل های ناموسی در یک تقسیم‌بندی کلی می‌توان به دو دسته "درون‌خانوادگی" و "برون‌خانوادگی" تقسیم می شوند "قتل‌های درون‌خانوادگی" شامل به قتل رساندن فرد یا افرادی از اعضای خانواده توسط سایر اعضای همان خانواده، به تنهایی یا با مشارکت افراد بیگانه است. "قتل‌های برون‌خانوادگی" قتل‌هایی هستند که با انگیزهٔ انتقام جویی از متجاوزان به نوامیس و توسط فرد مورد تجاوز قرار گرفته یا خانوادهٔ او انجام می‌شوند. قربانیان قتل‌های ناموسی درون‌خانوادگی معمولاً دختران ازدواج‌نکرده‌ای هستند که توسط پدر یا برادرشان کشته می‌شوند یا زنان متأهلی که توسط شوهر، برادر، پدر یا دیگر بستگان خود به قتل می‌رسند.

ششم) دلائل روانی این نوع قتل زنان چیست؟

این نوع قتلها که به «قتل به خاطر شرف» هم معروف است، به دلایلی همچون سرپیچی کردن از ازدواج‌های اجباری، اصرار برای این‌که زنی بخواهد همسر آینده‌اش را خودش انتخاب کند، برقراری روابط عاشقانهٔ غیر متعارف، خیانت به همسر، زنا و فرار از خانه که رفتارهای ضد ناموسی، بی‌عفتی، بدنامی و فضاحت تلقی می‌شوند، اتفاق می‌افتد. افرادی که مرتکب قتل ناموسی می‌شوند می‌خواهند با ریختن خون، آنچه را که «یک ننگ» می‌پندارند، پاک کنند.

هفتم) سهم‌ قانون مجازات اسلامی در  خصوص تقصیر و تشوق مردان در این قتلها چقدر است؟

متاسفانه قدیمی بودن باورها، عدم توجه به مقتضات جامعه جهانی و امثالهم و ضعف قوانین و بعضا خود قوانین، عدم اطلاع قانونگذار از آداب و رسوم غلط بدوی بعضی اقوام و امثالهم و حتی برخی مود قانونی از جمله دلایلی مشوق رواج قتل های ناموسی است. طبق یکی از این مواد که در کتاب پنجم (بخش تعزیرات) قانون مجازات اسلامی هم آمده است «هرگاه مرد همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد می‌تواند در همان حال آنان را به قتل برساند و در صورتی که زن مکره (مجبور) باشد فقط می‌تواند مرد را به قتل برساند».

این ماده خود مجوز قانونی است بر آتش تند اقوام سنتی در قتل زنان و دختران بیگناه که با تصویب ماده ۳۰۲ قانون مجازات اسلامی در سال 1392 متاسفانه قانونگذار ادبیات این ماده را به شکل جدیدی مورد تاکید قرار داد و شرایط بسیار زیادتری برای قتل در فراش برای آن تعیین کرد.

ولی سوالی که در خصوص این قانون مطرح می شود این است که اگر زنی قانونی و شرعی مرد خود را در حال زنا با زن یا زنهای اجنبی مشاهده. کند و علم به تمکین داشته باشد می تواند در همان حال مرد خود و زن نامحرم را به قتل برساند؟

مگر در شرع مقدس اسلام منطق بر آیه ۳ سوره حجرات  مبنی بر اینکهویَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَیٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ  إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ"

سوال مهم این است ایراد این حکم قانونی و مجوز زن کشی چیست؟

در مقام نتیجه باید گفت؛

برخی اعتقادات و سنتهایی که در ذهن قبائل و طوایف جا بیفتند، باعث شده آدم کشی های خانوادگی را این چنین توجیه میکنند: "از ناموسم دفاع کردم". متاسفانه در این حالت آنها برای خانواده هایشان هم تبدیل به قهرمان میشوند.

صرفنظر از مباحث فوق از حیث حقوقی و قضائی، توجه به اینکه قاتل زن کش مرتکب قتلی شده و رسبدگی به آن بلحاظ ارتکاب قتل عمد و تشویش اذهان عمومی و برهم زدن نظم جامعه جلوگیری از  بیم تجری  دبگران تحت عناوین. حدود و قصاص و دیات و تعزیرات قابل  طرح است.

بنابراین برای مجازات این متهمان لازم است، ضمن مجازات اشد مجازات آنها یادآوری نمود:

1-زن ومرد از منظر قوانین داخلی و بین المللی از حق و حقوق مساوی برخوردار و" تبعیض ناروا" در مقام تمسک‌ به رسوم بدوی برای کشتن ‌زن و توسل به قانون ناقض امری غلط و متعلق به دوران جاهلیت است نه ایران اخیر.

2)ایران یکی از چهار کشوری است که به کنوانسیون سازمان ملل برای رفع هر گونه تبعیض علیه زنان ملحق نشده‌ است. پس لطفا با تصویب قانون جامع ومانع و به منظور ایفای این تعهدات متقبله و جلوگیری از"وهن اسلام"از این اعمال قبیح جلوگیری نماید.

3) مجوز قتل در فراش اقتباس ناقصی از مساله‏ای در «تحریر الوسیله» امام خمینی (ره)توسط قانونگذاران  است. زیرا مجلس فقط بخشی از مسأله که مربوط به عالم اخلاق می‌شود را به این حکم قانونی تبدیل نموده است. در حالی که در کلام فقها چنین ایرادی نیست؛ زیرا فقها اصل در این مسأله را بر قصاص نهاده‌اند و زوج برای تبرئه از اتهام قتل عمدی مستوجب قصاص باید یا شاهد بیاورد یا ولی دم، وی را تصدیق نماید.

4) تجربه سده اخیر مبارز با جرائم  این چنینی نشان داده بهترین اقدام برای از بین بردن این گونه قتلهای فجیع اقدام متقابل در تصویب قانون برای قصاص و حتی اعدام این افراد ولو مستند به حکم "افساد فی الارض" است.‌

5)این قتل‌ها در ایران در شرایطی رخ می‌دهد که لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» نزدیک به ۱۰ سال است که تدوین شده، اما هنوز به دلیل مخالفت شماری از مقامات با آن، تصویب نشده و سرنوشت آن در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. فورا نسبت به بروزرسانی ووتصویب آن اقدام گردد.

6)دادگاههای خانواده در اطراف و اکناف ایران  خاصه نوار مرزی کشوری تحت تاثیر و فشار  قبائل و طوایف فورا بدون بررس با تقاضای "اذن در ازدواج" یا صدور "حکم رشد" دختران بیگناه این آب وخاک کمتر از ۱۸ سال موافقت نکنند. تا اینگونه فقط شاهد و ناظر قربانی شدنش نباشند. اخذ نظر هیات روانپزشکان و ...مد نظر داشتن مدیریت قضایی در آثار جرم بر افتصاد و خانواده و کشور امری است که شاید هیچ کس به آن توجه ندارد.مد نظر قانونگذاران و قضات احکام اذن در ازدواج و حکم رشد دختران صغیر روحی و روانی باشد.

7)قتل‌های حیثیتی و ناموسی از مصادیق جنایات عمدی است. در تمام این قتل‌ها جدا از دستگیری متهم یا متهمان و رسیدگی سریع به این گونه پرونده‌ها، باید علل وقوع این گونه جرایم بررسی شود. پیشگیری از وقوع جرم، فرهنگ‌سازی و منع خشونت‌های خانوادگی از دیگر اقداماتی است که باید انجام شود. اعمال مجازات و قصاص این متهمان به تنهایی کافی نیست و تأثیری ندارد؛ زیرا اگر تأثیرگذار بود دیگر چنین فجایعی در جامعه رخ نمی‌داد؛ لذا بهتر است فرهنگ‌سازی کنیم و با آسیب‌شناسی، علت این گونه حوادث را جویا شویم.بنابراین از آنجایی که بهترین اقدام برای تسکین آلام مردم وخانواده دختران گریزان از زندگی و فراری از خانواده و محکوم به فنا وعبرت، رسیدگی سریع وواجرای فوری حکم است. دادستان کل کشور و دادستان عمومی و انقلاب شهرستانها نسبت به تعقیب و پیگیری و نظارت و اجرای فوری حکم اقدام نمایند.

8)قضات محترم رسیدگی کننده بدون توجه به بحث رسانه ای موضوعات این چنینی نسبت به محکومیت و اعمال اشد مجازات بر علیه پدر و عمو و عشیره و مباشر و معاون در این جرائم خشن که با حیله و ترفند فرزند خود را به مسلخ و قتلگاه کشانده اند به جد اقدام نمایند ‌تا شاید در آینده کمتر شاهد سربریدن رومیناها و غزل ها و سمیه های کشورم باشم.

*وکیل پایه یک دادگستری

۴٧۴٧

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: راهکارهای حقوقی پیشگیری از قتل به خاطر شرف