ناگفته هایی از آیت‌الله صافی گلپایگانی / شرط دیدار با قالیباف / پیش بینی ایشان درباره احمدی نژاد / موضع شان درباره برجام / ماجرای تذکر به شاه

ناگفته هایی از آیت‌الله صافی گلپایگانی / شرط دیدار با قالیباف / پیش بینی ایشان درباره احمدی نژاد / موضع شان درباره برجام / ماجرای تذکر به شاه
خبر آنلاین

در پی درگذشت آیت‌الله لطف‌الله صافی گلپایگانی مرجع فقید تقلید بنا داشتیم گفت‌وگوی «سید مهدی حسینی دورود» - پژوهش‌گر حوزوی- با یکی از نزدیکان ایشان را در چهلمین روز منتشر کنیم.



   زودتر از آن موعد اما گفت‌وگو با حجت‌الاسلام محسن اکبری شاهرودی مسؤول بخش استفتائات و اجازات دفتر مرجع فقید (که از نزدیکان و همراهان ایشان به شمار است و در ۱۵ سال اخیر هر عصر را با او سپری کرده) منتشر می‌شود.



  با این توضیح که چنانچه در مقالۀ تحلیلی عصر ایران که بلافاصله پس از درگذشت آیت‌الله منتشر شد آمده بود آیت‌الله نماد و نمایندۀ تام و تمام تفکر «سنت» در حوزه بود و با «مصلحت» هم میانه نداشت چه رسد به «روشن‌فکری دینی».



  از این رو دیدگاه‌های ایشان دربارۀ مرحوم دکتر علی شریعتی و مرحوم صالحی نجف‌آبادی (نویسندۀ شهید جاوید) را از این منظر باید ارزیابی کرد و اتفاقا جذابیت آقای صافی به خاطر صراحت در بیان مواضع سنتی بود تا جایی که ترجیح داد دبیری شورای نگهبان را هم واگذارد و به قم بازگردد.

   چرا که از یک سو منصوب امام خمینی بود با نگاه اقتضائات فقه حکومتی و از جانب دیگر مورد وثوق مراجع و شخص آیت‌الله گلپایگانی با تأکید بر سنت و بازگشت به پایگاه سنت در عین حمایت از نظام و امام را برگزید.



  با این حال از منظر سنت بود که از استقلال حوزه های علمیه و وابسته نشدن به حکومت و دولت دفاع می‌کرد و باز از همین منظر که خواهان برقراری رابطه با مصر بود یا در دیدار با رییس کنونی مجلس در چند ماه قبل راهکار حل مشکلات را بهبود روابط با کشورهای دیگر دانست. سخنی که چندان به مذاق برخی نواصول‌گرایان تلخ نشست که از اهانت هم فروگذار نکردند.


 

  * آیت الله صافی را بیشتر با آثار ایشان می‌شناسند. این کتاب‌ها در چه زمینه‌ای است؟

-کتاب منتخب‌الآثار ایشان در مبارزه با بهایی‌ها و متمهدیان و ... است. معمولاً کتاب‌های ایشان در واکنش و به جهت دفاع از دین است. کتاب «فروغ ولایت در دعای ندبه» در جواب دکتر شریعتی و کسانی است که در سند و محتوای دعای ندبه شبهه وارد کردند. کتاب شهید آگاه در رد شهید جاوید نوشته شد. شهید آگاه ایشان واقعاً غوغاست. ایشان از افرادی که هم اکنون آثار صالحی نجف‌آبادی را ترویج می‌کند با اینکه انحرافش در مباحث اسلامی معلوم بود خیلی ناراحت بودند. آقای مجاهدی مسئول ممیزی کتاب‌های اداره فرهنگ بود. ایشان حکایت عجیبی نقل می کنند که معلوم می‌شود در پشت صحنه، دربار، آقای صالحی را کوک می‌کردند که برای ایجاد تفرقه این کتاب را چاپ کند.



  آیت‌الله صافی می‌فرمودند یک روز صالحی کتاب را پیش آیت‌الله گلپایگانی آورد. آقای گلپایگانی به من گفتند حاج آقا لطف‌الله شما کتاب آقای صالحی را بخوان. ایشان می‌گفتند من کتاب را مطالعه کردم و دیدم پر از انحرافات و اشتباهات تاریخی و علمی است. آقای صالحی آمد و گفتم این کتاب این اشتباهات را دارد و به صلاح نیست چاپ شود. آقای صالحی قبول کرد و با هم به چاپخانه رفتیم و کتاب را پس گرفتیم. اما چند روز بعد کتاب منتشر شد. معلوم بود دسیسه و حیله دربار و دشمنان بود.



   آقای صالحی در این دام افتاد و متأسفانه شد آنچه که نباید می‌شد و اختلاف ایجاد شد. آیت‌الله صافی کتاب شهید آگاه را در دو ماه نوشتند. شهید آگاه واقعاً کتاب بسیار مهمی است. اخیراً هم در بیروت شهید جاوید را به عربی ترجمه کردند و چاپ کردند. آقایانی هم خدمت آقا رسیدند و گفتند اجازه دهید ما شهید آگاه را ترجمه کنیم. این کتاب ترجمه و چاپ شد و خیلی هم از آن استقبال شد. در یک جلسه‌ای که حقیر نیز حضور داشتم آقا فرمودند به آقایان بگویید من آرزو دارم در حرم سید الشهدا علیه السلام دفن شوم. از همان جا، قضیه دفن ایشان در کربلا کلید خورد.



  کتاب مع‌الخطیب آیت‌الله صافی هم خیلی عالی است. آقای خوئی گفته بودند من فکر نمی‌کردم کسی در حوزه ایران بتواند چنین کتابی با این محتوا و متن فصیح عربی و چنین قلمی بنویسد. چند نامه از اساتید الازهر و کلیة الادب اسکندریه مصر داریم که از مع الخطیب تعریف کرده‌اند. مع الخطیب کتاب بسیار مهمی است که در جواب محب الدین خطیب نوشته شده است.



کتاب بعدی، «ایران تسمع و تجیب» است. این کتاب در جواب "اسمعی یا ایران" نوشته شد. گروهی از طرف عربستان به ایران آمدند و بعد، کتاب «اسمعی یا ایران» را نوشتند. این کتاب پر از خرافات بود. هدف‌شان از انتشار این کتاب آن بود که نشان دهند عاصمه ایران یعنی تهران پر از خرافاتی است که شیعه به آن معتقد است.



  آیت‌الله صافی کتاب «ایران تسمع و تجیب» را در جواب این کتاب نوشتند. کتاب فوق‌العاده‌ای است. امام موسی صدر اسم این کتاب را «ایران تسمع و تجیب» گذاشتند و آن را در بیروت چاپ و منتشر کردند.

  حقیر مسئول استفتاءات و اجازات مرحوم آقا در دفتر بودم. یک روز چند دانشجوی کرجی به دفتر آمدند. آنها با خود جزوه‌ای داشتند که در آن شبهات وهابیت آمده بود. به من گفتند لطفا این جزوه را به آیت‌الله صافی بدهید تا جواب دهند.

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: ناگفته‌هایی از آیت‌الله صافی / شرط دیدار با قالیباف و پیش‌بینی ایشان درباره احمدی‌نژاد