افشای مذاکرات محرمانه فرمانده سابق سپاه را جدی بگیرید - Gooya News

افشای مذاکرات محرمانه فرمانده سابق سپاه را جدی بگیرید - Gooya News
گویا

مجلس رویایی ما و مجلس فردای غیبت آقا

افشای مذاکرات محرمانه فرمانده سابق سپاه محمدعلی جعفری را جدی بگیرید. این افشاگری ساده نیست و از دفتر رهبر به بیرون درز نکرده است

علیرضا نوری‌زاده - ایندیپندنت فارسی

۴۳ سال بعد از روز به تخت نشستن روح‌الله مصطفوی خمینی؛ بدون هیچ تعارفی امروز تردیدی ندارم که اغلب آن‌ها که هنوز نفسی در وطن و در غربت می‌کشند و از ماندگاران آن موج‌های تب‌زده‌اند که از جام شراب روحانی سید روح‌الله مست شدند، امروز نه‌تنها مستی از سرشان پریده بلکه بسیاری با نوشیدن سطل پرمنگنات کوشیده‌اند آثار زهر هلاهل انقلاب را با شعارهای لبریز از فریب و تظاهر، از جان و جهانشان پاک کنند.

برای نمونه آیا شما فکر می‌کنید محمدرضا خاتمی که در آغاز انقلاب دانشجوی جوانی بود با دید انقلابی که از دیوار سفارت آمریکا بالا رفت؛ نوه آقای خمینی زهرا خانم صبیه آقای اشراقی را به زنی گرفت، در دوران ریاست جمهوری برادر در رکاب بود و نماینده اول تهران، از ده پانزده سال پیش که خانمش با قاطعیت گفت دخترشان باید آزادی انتخاب داشته باشد و رشته‌ای را که خود می‌خواهد در دانشگاه برگزیند و روپوش روشن و روسری گلدار و پرنشاط بر سر اندازد، همان محمدرضایی است که به همراه عبدی و میردامادی و مصطفوی و ملائک، با گروگان‌گیری آن‌چنانی ملتی را به گروگان داد؟

همین عباس عبدی که به همت زنده‌یاد دکتر نراقی و روزنامه جامعه در پی زندانی شدن برادرش و ماه‌های طولانی را پس از روی کار آمدن برادر بزرگ‌تر و یار و یاورش محمد خاتمی در زندان سیدعلی آقا، سر کرد، به دیدار «بری روزن» گروگانش و وابسته مطبوعاتی سفارت آمریکا در تهران به فرانسه رفت و دهها تن حضوری و هزاران هزارتن، تصویری، دیدارشان را شاهد شدند و عبدی نیمه پوزشی خواست و از اینکه روزن را بدون هیچ گناهی به مدت ۴۴۴ روز به گروگان گرفته ابراز ندامت و پشیمانی کرد، همان عبدی است که با خواهر مری زنده‌یاد امیرانتظام را وعده اعدام می‌داد؟

من فردای آن روز نوشتم این آقا آن عبدی نبود که با محسن میردامادی و مهدی مصطفوی و دون ژوان گروگان گیران، علیه من که با همان روزن دوست بودم جعلیات به هم بافتند و به غربتم، گرفتار کردند.

استاد فاضل «محقق داماد» که دیروز پذیرفت در بی‌عدالت‌خانه خمینی مسئولیت پذیرد و تا متوجه فریب بزرگ شد، نه به قدرت دل بست و نه به شوکت و دولت. همو امروز چشم و چراغ اهل فضل است و باب مدینه ‌العلم بی‌ دق‌الباب به رویش بازاست.

همین وضع را بسیاری دیگر از سینه‌چاکان انقلاب و خمینی و خامنه‌ای دارند. امرز حتی اگر به ده‌نمکی که سرسپردگی خود را به رژیم با حزب‌الله و شبیخون به کوی دانشگاه و... بارها اثبات کرده بود و از صدقه‌ی اعمال ضد ملی و انسانی خود به فیلم‌سازی رسید بگوئید «حزب‌اللهی چطوری؟» رو ترش می‌کند و فریاد میزند خودتی!

محمدجواد لاریجانی دوست دارد خود را لیبرال‌مسلک نشان دهد و اخوی او علی‌آقا هر وقت فرصت کند پنهان از چشم عسس با دیر مغانیان همدلی می‌کند. از آن دم که دریافت «آقا» چگونه تحقیرش کرد و رئیسی را به جای او برگزید.

همین احمدی‌نژاد را بنگرید که رهبرش سر او به شانه می‌گرفت و آشکارا گفت آقای دکتر احمدی‌نژاد از آقای هاشمی رفسنجانی با من همدل و همفکر ترست. امروز احمدی‌نژاد با حرف‌های تند و عبور مکررش از خط قرمزها یکی از دردسرهای بزرگ خامنه‌ای است.

دیدن محسن مخملباف فیلم‌ساز سرشناس و آزاداندیش روزی روزگاری انقلابی ما، با پاپیون و اسموکینگ در فستیوال کن و رم و برلین به همراه سمیرائی که پرشکوه اما بدون چادر کمری و مقنعه در کنار پدرش ظاهر می‌شود، نه‌تنها مرا به طعنه زدن وا نمی‌دارد بلکه بسیار خوشحالم که بساط دعانویسان و سر کتاب بازکن‌های قم دیگر رونقی حداقل نزد اهل سینما و فرهنگ و ادب و فلسفه ندارد.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

محمدجواد لاریجانی بدون شک به یاد سال‌های پرشور دانشگاه ام‌آی‌تی (MIT) است و علی برادرش به یاد آن روزهای خوب است که مرحوم کوثری سرپرست مدارس بین‌النهرین بود و به مدرسه شرافت می‌آمد و او و همکلاسی‌ها و رفقای هم‌مدرسه‌ای، در عراق عرب، پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان را بالا می‌بردند و سرود «ای ایران...» را می‌خواندند.

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: افشای مذاکرات محرمانه فرمانده سابق سپاه را جدی بگیرید - Gooya News