بحران اوکراین و تبعات آن
پوتین در چنگِ جنگ
دهه ها پیش وقتی *ریگان* - بازیگر سابق هالیوود - رئیس جمهور آمریکا شد، تصمیم گرفت در ۲۳ مارس ۱۹۸۳ بازی بزرگی را آغاز کند: "ابتکار دفاع راهبردی" یا "جنگ ستارگان".
اقدام او به یک دوره رقابت شدید در همه زمینه ها میان آمریکا و شوروی دامن زد. در مصاف سهمگین صرف هزینه برای برتری نظامی میان آن دو قدرت سرانجام این شوروی بود که در ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱ زانو زد.
مطالعات بعدی نشان داد ریشه فروپاشی دلایل متعدد داشت اما بیش از همه اجباری بود که سبب گردید در این *دوئل مرگ* منابع مالی شوروی صرف هزینه های هنگفت نظامی شود.
اقتصاد کم توان شوروی آن روزها تاب مقابله بلندمدت نداشت ولی ناچار بود در برابر اخبار جنگ ستارگان اولویت را به نظامیگری بدهد.
آن روزها تصور چنین ساخته شده بود که با تسخیر فضا از سوی دنیای لیبرالیسم، شکست کمونیسم روی خواهد داد. اگرچه فضا کهکشانی تسخیر نشد اما فضای اندیشه را این اخبار تسخیر کرد و شوروی که یکبار در رویارویی با آمریکا (بحران موشکی کوبا) جان بسلامت برده بود، این نوبت در خیال پیشی گرفتن رقیب به تکاپو افتاد.
نتیجه آن همه هزینه پروستریکا و گلاسنوست بود. تاریخ نشان داد به واقع شوروی نه در برابر ابتکار دفاع راهبردی بلکه در مواجهه با "تبلیغات جنگ ستارگان" فروپاشید.
اکنون چند دهه بعد در نسخه به روز شده همان نمایشنامه قرار است نقش ریگان را *زلنسکی* کمدین سابق اوکراینی بازی کند و به جای گورباچف صدر هیئت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، پوتین رئیس جمهور روسیه جای گیرد.
در رده نمایشنامه های کمدی ژانری وجود دارد که *تراژدی - کمدی* نام گرفته است. داستانی که با طنز شروع می شود و بر بستر آن ادامه پیدا می کند اما با اثری اندوهبار بر ذهن ناظران پایان می پذیرد. بحران اوکراین مصداق بارز این نوع از نمایشی است.
شوخی زلنسکی آن کمدین سابق برای پیوستن به ناتو از سوی پوتین جدی گرفته شد. حالا پوتین با جنجالی که رسانه ها ساختند و به تصور دست گذاشتن غرب بر میراث از دست رفته اش به کنار مرزهای اوکراین آمده و برای دوئل آنجا خیمه زده است.
احوال پوتین مصداق بخشی از شرایطی است که چخوف در شاهکار خود *نمایشنامه دوئل* توصیف می کند: "وقتی خورشید غروب کرد و تاریکی همهجا را فرا گرفت، حسی غریب و ناخوشایند به او دست داد. ترس از مرگ نبود، هنگام شام و بازی ورق به دلایلی مطمئن بود که دوئل راه به جایی نمیبرد. بلکه ترس از اتفاقی بود که فردا صبح برای اولین بار در زندگیاش رخ میداد. ترس از آغاز شب... او میدانست که شبی دراز در پیش خواهد داشت که بیخوابی به سرش میزند. .... ولی نه توانایی آن را دارد که از آن بگذرد و نه مهارت آن. انگار ناگهان بیمار شده بود".
پرسش این است که "فردایی" که زمان انجام این دوئل برای نمایش شرافت در دو سوی دعوا است چه روی خواهد داد؟
این پرسشی آزاردهنده برای روسیه است، به ویژه وقتی دانسته شود کمدی تبلیغاتی غرب با بازی کمدینی چون زلنسکی بود که سبب شد پوتین به این دوئل مرگ و زندگی کشانده شود در شرایطی که در آن سوی نبرد نه قوای ناتو و غرب بلکه قوه افکار عمومی است که به میدان آمده است. *دوئل با افکار عامه جهان امروز یک قمار بزرگ است که باختش تضمین شده است.*
حمله یا عقب نشینی برای پوتین چه نتیجه ای دارد؟
*خفت* اعمال تحریم های تازه علیه روسیه به دلیل حمله به اوکراین زمینه استهلاک قدرت آن کشور را به مانند سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۱ در پی خواهد آورد. در برابر، *ذلت* پس کشیدن نیروها از اوکراین نیز همان اثری را دارد که فرار از دوئل در قرن نوزدهم با شرافت نجیب زاده های روسی رقم می زد.
*در این دوئل مرگبار بقول آنتوان چخوف ترس از مرگ نیست، ترس از اتفاقی است که فردا صبح برای اولین بار در زندگی سیاسی پوتین رخ میدهد.*
دامنه هایی دامنگیر
هنگامیکه حدود پانصد سال پیش میگل د سروانتس شخصیت الونسو کیخانو یا همان دُن کیشوت را خلق کرد، کوچکترین تصوری را نداشت که رهبران سیاسی دنیای ما به مانند شخصیت تخیلی ذهن او در توهم و عدم محاسبه عمل کنند. صحنه زیبای حمله دُن کیشوت به یک آسیاب بادی، اما ثابت و بی خطر که فقط پروانه وار چرخ می زد از نادرترین تخیلات انسانی است.
آن سوار غرق در خُود و زره با نیزه ای بلند غریو سرداده بود و به سوی آسیاب می تاخت تا با شمشیرهای در گردش آسیایی که دیوی پلید می دید، بجنگد اما از قضا نیزه اش در پره آسیاب گیر کرد و "باد" آن نیروی طبیعت او را با یال و کوپال به هوا پرتابیده، بر زمین بیاندازد.
در بحران اوکراین هم شرایط دور از این تخیل نیست و دیر نیست توهمی که بروز یافته یکی از قهرمانان افسانه ای دنیای سیاست معاصر ما را به هوا برده بر زمین بکوبد.
اینجا سخن از آنچه گدَشت و روی می دهد نیست، بلکه این قلم نگاهی دیگر داشته و به برخی از نتایج و دستآوردهای قهری آنچه اعم از حمله یا عقب نشینی روسیه حادث خواهد شد، توجه می ورزد:
بحران اوکراین برای مدتی طولانی به رویای ارتش اروپایی مستقل که آلمانها در برابر باج خواهی ترامپ خواهانش بودند، پایان داد.
ترس از روسیه، به طور فزاینده ای در همه کشورهای شرق اروپا، خاصه آنهایی که از سر لجاجت ساز ناکوک در کنسرت اروپایی می زدند، پژواکی بلند و پر طنین افکند و آنها را مخمور برانگیخت. بالنتیجه لهستان و مجارستان که با امید ترامپیسم خواهان تضعیف اتحادیه اروپایی بودند و در برابر موضع جمعی اروپایی ها رویکرد مستقلی را دنبال می کردند، سر به زیر مسیر پایین آمدن از پلکان پرش خود را پی خواهند گرفت و به دامن اروپا برخواهند گشت.
ائتلاف در قالبی جدید و متفاوت به رهبری آمریکا با تقویت بیش از پیش ناتو باردیگر سایه اثرگذار خود را بر سر اروپا خواهد افکند. و بدینگونه مانع از شکل گیری ابتکارات مستقل اروپایی خواهد شد (تصمیم فرانسه به خروج از مالی پرده اول این ماجراست).
استمرار بحران روسیه با غرب (مجموعه اروپا و امریکا) پس از این شدت بیشتری خواهد یافت. اما اثرش محدود به روسیه نخواهد ماند. چنین وضعیتی اسباب نگرانی بیش از حد چین را که در اجرای طرح "یک کمربند - یک جاده" به مسیر ترانزیت روسیه دلبسته بود، نه تنها فراهم خواهد کرد بلکه لطمه جبران ناپذیری را هم به سرمایه گذاری برای ایجاد زیرساخت هایی وارد خواهد آورد که تدارک دیده شده بود.
برخلاف انتظار در ادامه بحران نه چین جانب روسیه را می گیرد و نه روسیه به سوی چین متمایل می شود. دلیل ساده است: چین کماکان تمایل به بازی در زمین دیگری ندارد و روسیه نیز نمی خواهد وامدار پکن شود. ترس از چین در روسیه شایع تر از اروپا و آمریکاست.
در موضوع انرژی آنچه این بحران- و شاید در امتداد آن مسئله ایران - رقم می زند درک عمیق این نکات است:
- پر هزینه بودن منابع انرژی در شرق اروپا،
- محدودیت دسترسی به منابع آسیای مرکزی (ترکمنستان و قزاقستان)،
- ناپایداری ثبات در غرب آسیا،
- بازی پیچیده چین در صنعت انرژی.
این موارد بر بیم و خوف اروپا خواهد افزود. بدیهی است ارزیابی این شرایط توجه به جایگزینی منابع تامین انرژی و تنوع بخشی به آن (نسل جدید راکتورهای هسته ای فرانسه) را برای اروپا الزام آور می کند. در چنین اوضاعی تولید کننده های جایگزین به ویژه در قاره آمریکا با مزیت های تازه از جمله سرمایه گذاری و انتقال تکنولوژی روبرو خواهند شد.
بحران اوکراین در منطقه دریای سیاه با تقویت حضور نظامی روسیه همچنانکه از تحرک ترکیه خواهد کاست و مانع سرمایه گذاری در منابع تازه کشف شده گازی ترکیه در جنوب دریای سیاه (ساکاریا) خواهد شد. به دنبال آن، هرگونه تغییر توازن ژئوپلتیک در منطقه زمینه همگرایی بیشتر ترکیه در بدنه ناتو را اجبارآمیز خواهد کرد.
دور نیست تصور شود ای بسا توافق بر سر بازگشت به برجام با آغاز حمله به اوکراین رابطه مستقیم پیدا کند که اگر چنین گمانی به واقعیت تبدیل شود، ارزیابی های تازه و آینده پژوهی سخت مورد نیاز خواهد بود.
یک تجربه تاریخی می گوید "تغییر در توازن شرق اروپا به تغییر در تناسب قوا در قفقاز و بالعکس منتهی می شود (جنگ چچن و جنگ بالکان مصداقی قابل استناد است).
آنچه بیش از همه جالب است بررسی آداب دگرگون شده تشریفات دو ماه اخیر و تغییر در آرایش میز مذاکره با هیئت های خارجی و مقامات هم تراز در مسکو بود. مشهود است برخی در آن سوی میز نشانده شدند و برخی تجربه همآغوشی را در ایام کرونایی آزمودند. این الگوی تازه، تقسیم بندی متحدان، دوستان و رقبای روسیه طی دهه آتی را به نمایش گذاشت که نشان از تحولی عمیق در رویکرد جهانی روسیه دارد.
و ....
*رایزن اسبق فرهنگی ایران در آلمان
۳۱۱۳۱۱
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: ۳۵۱ نماینده دومای روسیه و ۲۷ شخص حقیقی و حقوقی دیگر تحریم میشوند
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران