نگاهی به تاریخچۀ کشاکشهای زبانی در ایران به مناسبت روز جهانی زبان مادری
«یونسکو تنوع فرهنگی و زبانی را برای جامعههای پایدار ضروری میداند و در چارچوب مأموریتی که در راه صلح به عهده دارد، پاسداری از چندگانگیِ فرهنگی و زبانی را وظیفۀ خود میشمارد و بر این اعتقاد است که این چندگانگی به ترویج مدارا و احترام به دیگران کمک میکند».
این سازمان از دولتهای عضو میخواهد روز جهانیِ زبان مادری را تا جایی که میتوانند به زبانهای گوناگونِ کشور خود جشن بگیرند و یادآوری میکند که تنوع زبانی و چندزبانی برای توسعۀ پایدار ضروری است. سپس از اهمیت «آموزشِ چندزبانه برپایۀ زبان مادری» به ویژه برای کودکانی سخن میگوید که هنوز دورۀ دبستان را آغاز نکردهاند. به عبارت بهتر، کودکانی که در آستانۀ ورود به نظام آموزش اجباریاند.
این نکتۀ آخر سالهاست در میان سرآمدانِ فرهنگی و سیاسی ایران و به احتمال زیاد بعضی کشورهای دیگر بحث و جدل برانگیخته است. چندین پرسش در این باره مطرح است که مهمترینشان اینها هستند: آموزش به زبان مادری، آموزش دوزبانه یا آموزشِ زبان مادری؟
به این پرسشها بدون آگاهی از تاریخچۀ آموزش سراسری در کشور و نیز بدون مطالعۀ تاریخ جنبشهای قومی و منطقهای نمیتوان پاسخ داد.
در یکی از برنامههای پیشینِ «تاریخ تازهها» با مراجعه به اسناد تاریخی نشان دادیم که زبان فارسی، برخلاف مغلطۀ رایج در میان بسیاری از مدافعانِ آموزش به زبان مادری، نه در زمان رضاشاه بلکه در اواخر قرن نوزدهم با تأسیس مدارس جدید و به فرمان مظفرالدین شاه به زبان رسمیِ آموزش در کشور تبدیل شد. در آن زمان، مقدمات جنبش مشروطهخواهی فراهم میشد و سرآمدانِ فرهنگی و سیاسی آرزو داشتند کشورشان مانند بیشتر کشورهای همجوار به کشوری یکپارچه با مرزهای معین و نهادهای مدرن سیاسی، حقوقی، نظامی و آموزشی تبدیل شود.
در آن دورۀ گذار از ممالک محروسه به کشوری یکپارچه بود که جنبشهای منطقهای در گوشه و کنار کشور سربلند کردند. رهبری آن جنبشها را کسانی در دست داشتند که حاکمیت دولت مرکزی را نمیپذیرفتند و بیشترشان از پشتیبانی بعضی از قدرتهای جهانی یا منطقهای برخوردار بودند. یکی از بهانههای آنان وجود زبانها و گویشهای غیرفارسی در آن مناطق بود. سرگذشت آن جنبشها را در تاریخها نوشتهاند.
حقیقت این است که بیشتر سرآمدان سیاسی و فرهنگی آن زمان خواهانِ یکپارچگی کشور و مخالفِ هرگونه نافرمانی از دولت مرکزی بودند. بنابراین، یک زبان کردن همۀ مردم کشور را در دستور کار خود قرار داده بودند. جالب اینکه زبان مادری بسیاری از آنان فارسی نبود.
تقی ارانی، صادق رضازاده شفق، حسین کاظم زاده ایرانشهر، احمد کسروی و بسیاری دیگر از سرآمدانِ ترکزبان آن دوره وجود زبانها و گویشهای منطقهای و قومی را خطری برای یکپارچگی کشور میدانستند. محمود افشار تا آنجا پیش رفت که برای یک زبان کردن مردم کشور خواهان کوچاندنِ جمعی مردم از منطقهای به منطقهای دیگر شد.
اما به رغم گسترش آموزش سراسری، زبانهای منطقهای به حیات خود ادامه دادند وهرگاه نشانههای ضعف در قدرت مرکزی پدیدار شد، به ابزاری در دست نیروهای گریز از مرکز تبدیل شدند. بیشک، یکی از علتهای پایداری آن زبانها فراملی بودن آنها بود. اکنون دیگر با گسترش شبکههای اجتماعی و رسانههای دیگر از جمله تلویزیون فکر سخیفِ از میان بردن آنها را باید از سر بیرون کرد. تحقیقاتِ پژوهشگرانی مانند ناصر فکوهی و محسن رنانی در ایران نشان میدهند که نسلهای جوان ایران به اهمیت حفظ زبانهای منطقهای بیش از نسلهای گذشته آگاهی دارند.
کارشناسان برای حل این مسئلۀ حیاتی راه حلهای گوناگون ارائه میکنند: یکی از راه حلها همان است که در اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است: «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است». اینکه جمهوری اسلامی به این اصل وفادار مانده است یا نه، بحث جداگانهای است.
راه حل دوم را بعضی از جامعهشناسان ایرانی در داخل و خارجِ کشور پیشنهاد میکنند و آن اینکه آموزش، دستکم در چند سال اول دبستان، باید به زبان مادری باشد. البته قومگرایان دوآتشه از آموزش به زبان مادری از آغاز تا پایانِ تحصیلات سخن میگویند و بیگمان در باطن میدانند که هیچ حکومتی در ایران به آن تن نخواهد داد. زیرا معنایی جز جدایی ندارد. حتی بعید به نظر میرسد که مردم مناطق گوناگون کشور به این راه حل تن دردهند.
راه حل سومی که کارشناسان پیشنهاد میکنند آموزش دوزبانه در دبستان است که آن را در بعضی از کشورهای جهان به کار بستهاند و از قرار معلوم به نتیجۀ مطلوبی رسیدهاند.دو واحد درسی به ویژه تاریخ و جغرافیا را که با زبان بیشتر سر و کار دارند، میتوانند به زبان مادری کودکان آموزش بدهند و بقیه را به زبان فارسی. در کنار آموزش دستور زبان و ادبیات فارسی، میتوانند واحدی نیز به آموزش دستور زبان و ادبیات زبان مادری کودکان اختصاص بدهند.
سرآمدان سیاسی و فرهنگی کشور باید به دنبال مدلی وحدتبخش باشند. راه حلهایی که کارشناسان پیشنهاد میکنند نباید در کودکان به سست شدن احساس تعلق به کشور بینجامد.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شویداخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید
منبع خبر: آر اف آی
اخبار مرتبط: نرخ برآورد مستند نسبت به نمایش وضعیت بهتری دارد
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران