نظریه هانتینگتون منشاء رستاخیز ایران بود؟

نظریه هانتینگتون منشاء رستاخیز ایران بود؟
ایسنا

ساموئل هانتینگتون، مبدع نظریه برخورد تمدنها، در عصر پهلویِ پسر نظریه تاسیس احزاب دولت‌ساخته را مطرح کرد و مورد اقبال محمدرضا شاه پهلوی قرار گرفت. او همچون این نظریه‌پرداز امریکایی معتقد بود «تنها راه ثبات سیاسی در کشورهای در حال توسعه، ایجاد حزب دولتی منضبط است». سایه این تفکر به زودی چتر خود را بر نظام چند حزبی باز کرد و نظام تک‌حزبی با میدان‌داری حزب رستاخیز ایران را یکه‌تاز عرصه سیاسی ایران کرد.

به گزارش ایسنا، امروز یازدهم اسفندماه چهل و هفتمین سالگرد تاسیس حزب رستاخیز در سال 1353 است.

اگر چه فرزند خلف غلامرضا، معروف به رضا شاه پهلوی جربزه، قاطعیت و خشونت بی‌حد و مرز پدر را آن طور که باید و شاید به ارث نبرد اما به دلیل داشتن بسترهای خانوادگی ناسالم و موقعیت منحصر به فرد تاج و تخت سلطنت در کنار لانه‌گزینی مشاوران سیاسی و مستشاران نظامی آمریکایی در دربار و دستگاه‌های اجرایی، به تدریج به مصداق عملی نظریه ساموئل هانتینگتون، استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد تبدیل شد.

هانتینگتون معتقد بود «تنها راه ثبات سیاسی در کشورهای در حال توسعه، ایجاد حزب دولتی منضبط است» و شاهِ پسر که از اواخر دهه 1320 به تدریج متوجه شوکت و شکوه تاج و تخت پدر و نفوذ آن بر ساختار سیاسی و اجتماعی کشور شد شروع به بروز بدون واهمه خصوصیت‌های استبدادی و سلطه‌گری فکری و سیاسی‌اش کرد.

او به این منظور از اواسط دهه 1330 با تشکیل نظام تحزب به صورت مدیریت نامحسوس حکومت موافقت کرد و نظام دو حزبی طی سالهای 1336 و 1337 در کشور شکل گرفت و دو حزب مردم و ملیون تاسیس شدند.

حزب مردم در اردیبهشت1336 با دبیرکلی اسداﷲ عَلَم و با حمایت و حضور چهره‌های علمی، سیاسی و حکومتی از جمله پروفسور یحی عدل، دکتر پرویز ناتل خانلری، دکتر موسی عمید، دکتر حسن ستوده تهرانی و دکتر احمد فرهاد و حزب ملیون در سال 1337 با دبیرکلی منوچهر اقبال، نخست‌وزیر وقت و با حضور طیف دیگری از وزرا، نمایندگان مجلس، مقامات وقت و رجال سیاسی از جمله محمود جم، عزالممالک اردلان، حاج سید اسداﷲ موسوی، دکتر محمدعلی هدایتی، حسام دولت‌آبادی، محمد حجازی و دکتر شاهکار تأسیس شدند.

قبل از تاسیس این دو حزب، محسن پزشک‌پور در سال ۱۳۳۰ حزب پان‌ایرانیست را با تعداد کمتری از شخصیتهای سیاسی و دانشگاهی علاقمند تاسیس کرده بود.

در پی شدت گرفتن اختلافات سیاسی محمدرضا شاه و اسدالله علم، حزب ملیون به کار خود پایان داد و عَلَم خود را برای مدتی از دربار کنار کشید و به سایه رفت.

با افول حزب ملیون، کانون مترقی ایران به صورت یک جمعیت در سال1340 توسط برخی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی از جمله حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا، برخی نمایندگان مجلس و وزرا و رجال دولت به دبیرکلی حسنعلی منصور تاسیس شد و این حزب به دلیل نفوذ در دستگاه‌های اجرایی و ارتباط قوی با دربار و شخص شاه به سرعت پله‌های ترقی را طی کرد و مدتی بعد نامش را به ایران نوین تغییر داد.

این حزب در بیست و یکمین دوره انتخابات مجلس شورای ملی در سال 1342 شرکت کرد و موفق شد با پیروزی در این انتخابات و ورود حسنعلی منصور و تعداد قابل توجهی از اعضای حزب به مجلس، اکثریت مجلس بیست و یکم را در اختیار بگیرد و خود را به عنوان موثرترین و تشکیلاتی‌ترین حزب ایران معرفی کند.

با ترور حسنعلی منصور در اول بهمن 1343 به دست محمد بخارایی از اعضای جمعیت فداییان اسلام در مقابل مجلس شورای ملی، امیرعباس هویدا دبیرکل حزب شد.

حزب ایرانیان نیز در سال 1349 توسط فضل‌الله صدر تاسیس شد و در جرگه احزاب اقلیت قرار گرفت.

کنگره حزب رستاخیز ایران

منبع خبر: ایسنا

اخبار مرتبط: نظریه هانتینگتون منشاء رستاخیز ایران بود؟